(1) بر اساس برخی از آیه های قرآن، شهادت دو زن معادل با شهادتِ یک مرد است. در آیه 282، سوره بقره آمده است: وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْری.... و دو نفر از مردانِ[عادل] خود را [بر این حق] شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، برگزینند [و این دو زن باید با هم شاهد قرار گیرند] تا اگر یکی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری کند. در این زمینه، مسائل فراوانی میتواند مطرح شود; از جمله این که آیا در همه موارد، شهادت دو زن هم عرضِ شهادت یک مرد است یا مواردی نیز هست که در آن ها شهادت مرد و زن مساوی باشد؟ طرح این گونه مسائل به حوزه فقه تعلّق دارد. پرسش هایی که در این جا باید به آن ها پاسخ بدهیم، عبارت است از: أ. چرا اصل بر این است که مرد شاهد شود و گواهی دهد؟ ب. اگر مرد برای تحمّل و ادای شهادت، أولا و أصلح است، چرا شهادت زن را نیز پذیرفته; آن گاه آن را معادل نصف شهادت مرد دانسته اند؟ در پاسخ این پرسش ها باید گفت که شاهد گرفتن، تحمّل شهادت و ادای آن، همه بدین منظور است که حقّی ضایع و پایمال نشود; از این رو برای شاهد، وجودِ دو صفت، شرطِ لازم است: 1. در مقام تحمّل شهادت، هوشیار و زیرک باشد و وقایع را به دقّت ضبط کند. 2. در مقام ادای شهادت، تحت تأثیر احساسات واقع نشود و هرچه را شاهد و ناظر بوده، بی کم و کاست و بدون افزایش و پیرایش باز گوید. ممکن است شاهد در مقام ادای شهادت، تحث تأثیر احساسات خود قرار گیرد و حق را زیر پا گذاشته، به سود کسی گواهی دهد فقط به این سبب که آن کس پدر یا مادر، خواهر یا برادر، شوهر یا زن یا فرزند یا یکی از خویشاوندان و دوستان او است یا به این علّت که آن شخص، فقیر و درمانده است یا مانند این ها. در این زمینه، خداوند متعالی میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیراً فَاللّهُ أَوْلی بِهِما....(2) ای کسانی که ایمان آورده اید! کاملا به عدالت قیام کنید. برای خدا شهادت دهید; اگرچه [این گواهی] به زیان خود شما یا پدر و مادر و نزدیکانِ شما بوده باشد; [زیرا] اگر آن ها غنی یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. اگر جنس مرد و زن، در داشتنِ دو وصفِ مذکور مقایسه شوند، روشن خواهد شد که مردان در هر دو جهت از زنان برتر هستند; بنابراین، مردان برای تحمّل و ادای شهادت از زنان شایسته ترند; به همین جهت، اصل بر این است که مرد شهادت دهد; همان گونه که در کارِ قضا و داوری نیز امر بر همین روال است; افزون بر این که حضور مردان در جامعه و هنگام وقوع حوادث بیش تر است. پاسخ قسمت دوم: در بسیاری از موارد، اگر شهادت زن مقبول و معتبر نباشد، حقوقِ فراوانی تضییع خواهد شد. به طور معمول از کسی میخواهند تحمّل شهادت کند که همواره در دسترس دو طرف مسأله باشد تا اگر اختلافی بین آن ها پیش آمد بتوانند او را حاضر کنند و از وی شهادت بخواهند. پیدا است که در هر اوضاع و احوالی، همیشه یک یا دو مرد در دسترس نیست; بنابراین ناگزیر باید شهادت زن را هم معتبر دانست تا هرگاه مردی با آن اوصاف یافت نشد بتوان زنان را به تحمّل و ادای شهادت فراخواند. حال که بسنده کردن به مرد، سبب از میان رفتن و لگدمال شدن بسیاری از حقوق میشود، و از این جهت، شهادت زن نیز مقبول است; امّا این پرسش که چرا شهادت زن هم عرض شهادتِ مرد نیست؟ در پاسخ میتوان گفت که زن نه در مقامِ (تحمّلِ) شهادت، قدرت لازم را دارا است، نه در مقام ادای آن; در نتیجه، از آن جا که ممکن است زنی واقعه را فراموش کند یا تحت تأثیر احساسات و عواطف خود قرار گیرد و به هرحال، از حق عدول کند و به گمراهی بیفتد چنان که در آیه نیز به حکمتِ این حکم اشاره شده است احتیاط، حکم میکند که زن دیگری را همراه وی سازیم تا احتمال حق کشی و خطا کاهش یابد. 1. محمّد تقی مصباح یزدی، جزوه حقوق و سیاست در قرآن، درس 210. 2. نساء (4)، 135.
چرا شهادت دو زن در اسلام معادل با شهادت یک مرد است و چرا اصل بر این است که مرد شاهد شود؟
(1) بر اساس برخی از آیه های قرآن، شهادت دو زن معادل با شهادتِ یک مرد است. در آیه 282، سوره بقره آمده است:
وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْری....
و دو نفر از مردانِ[عادل] خود را [بر این حق] شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، برگزینند [و این دو زن باید با هم شاهد قرار گیرند] تا اگر یکی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری کند.
در این زمینه، مسائل فراوانی میتواند مطرح شود; از جمله این که آیا در همه موارد، شهادت دو زن هم عرضِ شهادت یک مرد است یا مواردی نیز هست که در آن ها شهادت مرد و زن مساوی باشد؟ طرح این گونه مسائل به حوزه فقه تعلّق دارد. پرسش هایی که در این جا باید به آن ها پاسخ بدهیم، عبارت است از:
أ. چرا اصل بر این است که مرد شاهد شود و گواهی دهد؟
ب. اگر مرد برای تحمّل و ادای شهادت، أولا و أصلح است، چرا شهادت زن را نیز پذیرفته; آن گاه آن را معادل نصف شهادت مرد دانسته اند؟
در پاسخ این پرسش ها باید گفت که شاهد گرفتن، تحمّل شهادت و ادای آن، همه بدین منظور است که حقّی ضایع و پایمال نشود; از این رو برای شاهد، وجودِ دو صفت، شرطِ لازم است:
1. در مقام تحمّل شهادت، هوشیار و زیرک باشد و وقایع را به دقّت ضبط کند.
2. در مقام ادای شهادت، تحت تأثیر احساسات واقع نشود و هرچه را شاهد و ناظر بوده، بی کم و کاست و بدون افزایش و پیرایش باز گوید. ممکن است شاهد در مقام ادای شهادت، تحث تأثیر احساسات خود قرار گیرد و حق را زیر پا گذاشته، به سود کسی گواهی دهد فقط به این سبب که آن کس پدر یا مادر، خواهر یا برادر، شوهر یا زن یا فرزند یا یکی از خویشاوندان و دوستان او است یا به این علّت که آن شخص، فقیر و درمانده است یا مانند این ها.
در این زمینه، خداوند متعالی میفرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیراً فَاللّهُ أَوْلی بِهِما....(2)
ای کسانی که ایمان آورده اید! کاملا به عدالت قیام کنید. برای خدا شهادت دهید; اگرچه [این گواهی] به زیان خود شما یا پدر و مادر و نزدیکانِ شما بوده باشد; [زیرا] اگر آن ها غنی یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند.
اگر جنس مرد و زن، در داشتنِ دو وصفِ مذکور مقایسه شوند، روشن خواهد شد که مردان در هر دو جهت از زنان برتر هستند; بنابراین، مردان برای تحمّل و ادای شهادت از زنان شایسته ترند; به همین جهت، اصل بر این است که مرد شهادت دهد; همان گونه که در کارِ قضا و داوری نیز امر بر همین روال است; افزون بر این که حضور مردان در جامعه و هنگام وقوع حوادث بیش تر است.
پاسخ قسمت دوم: در بسیاری از موارد، اگر شهادت زن مقبول و معتبر نباشد، حقوقِ فراوانی تضییع خواهد شد. به طور معمول از کسی میخواهند تحمّل شهادت کند که همواره در دسترس دو طرف مسأله باشد تا اگر اختلافی بین آن ها پیش آمد بتوانند او را حاضر کنند و از وی شهادت بخواهند. پیدا است که در هر اوضاع و احوالی، همیشه یک یا دو مرد در دسترس نیست; بنابراین ناگزیر باید شهادت زن را هم معتبر دانست تا هرگاه مردی با آن اوصاف یافت نشد بتوان زنان را به تحمّل و ادای شهادت فراخواند. حال که بسنده کردن به مرد، سبب از میان رفتن و لگدمال شدن بسیاری از حقوق میشود، و از این جهت، شهادت زن نیز مقبول است; امّا این پرسش که چرا شهادت زن هم عرض شهادتِ مرد نیست؟ در پاسخ میتوان گفت که زن نه در مقامِ (تحمّلِ) شهادت، قدرت لازم را دارا است، نه در مقام ادای آن; در نتیجه، از آن جا که ممکن است زنی واقعه را فراموش کند یا تحت تأثیر احساسات و عواطف خود قرار گیرد و به هرحال، از حق عدول کند و به گمراهی بیفتد چنان که در آیه نیز به حکمتِ این حکم اشاره شده است احتیاط، حکم میکند که زن دیگری را همراه وی سازیم تا احتمال حق کشی و خطا کاهش یابد.
1. محمّد تقی مصباح یزدی، جزوه حقوق و سیاست در قرآن، درس 210.
2. نساء (4)، 135.
- [سایر] آیا از دید اسلام، زن فرع، و مرد اصل است، و یا زن، در انسانیّت از مرد پست تر است ؟
- [آیت الله نوری همدانی] در صورتی که بین مرد و زن نسبت به اصل نکاح و وقوع آن اختلاف باشد و مرد منکرِ نکاحِ دائم ولی زن قائل به آن باشد و هیچ راهی برای اثبات آن وجود نداشته باشد، آیا شهادت زن (به تنهایی و بدون انضمام شهادت مرد) نسبت به وقوعِ نکاح دائم، مثبت ادعا میباشد یا خیر؟
- [سایر] چرا شهادت یک مرد با شهادت دو زن مساوی است؟
- [سایر] چرا شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است؟
- [سایر] چرا شهادت یک مرد با شهادت دو زن مساوی است ؟
- [سایر] در جرایمی که با شهادت مردان و زنان ثابت میشود شهادت خنثای مشکل به عنوان مرد محسوب میشود یا زن؟ در صورت کسری نصاب شهود شهادت خنثی زن شهادت زن محسوب میشود یا مرد؟ (مثلاً در زنای مستوجب تازیانه، دو مرد و دو زن و یک خنثی مشکل باشد)
- [آیت الله بهجت] آیا هنگام دادن مهریه به زن، گرفتن شاهد لازم است؟ اگر مردی بدون گرفتن شاهد، مهریه همسرش را بدهد و زن بعد از مدتی، گرفتن مهریه را انکار کند، تکلیف مرد چه می باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چهار نفر در یک مجلس به زنا کردن مردی شهادت میدهند. حاکمدستور رجم او را صادر میکند، یکی از آن چهار نفر شاهد، در سنگسار زانی شرکت میکند و سه نفر دیگر شرکت نمیکنند، پس از بازگشت از سنگسار کردن، آن مرد شاهد قبل از آن که زانی بمیرد از شهادت خود باز میگردد و سه نفر دیگر بعد از مرگ زانی از شهادتشان بر میگردند. دیه این مرد بر کیست؟
- [سایر] چهار نفر در یک مجلس به زنا کردن مردی شهادت میدهند. حاکم دستور رجم او را صادر میکند، یکی از آن چهار نفر شاهد، در سنگسار زانی شرکت میکند و سه نفر دیگر شرکت نمیکنند، پس از بازگشت از سنگسار کردن، آن مرد شاهد قبل از آن که زانی بمیرد از شهادت خود باز میگردد و سه نفر دیگر بعد از مرگ زانی از شهادتشان بر میگردند. دیه این مرد بر کیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چهار نفر در یک مجلس به زنا کردن مردی شهادت می دهند. حاکم دستور رجم او را صادر می کند، یکی از آن چهار نفر شاهد، در سنگسار زانی شرکت می کند و سه نفر دیگر شرکت نمی کنند، پس از بازگشت از سنگسار کردن، آن مرد شاهد قبل از آن که زانی بمیرد از شهادت خود باز می گردد و سه نفر دیگر بعد از مرگ زانی از شهادتشان بر می گردند. دیه این مرد بر کیست؟
- [آیت الله مظاهری] شهادت زن در حدود و تعزیرات پذیرفته نمیشود مگر در زنا یا لواط که با شهادت سه مرد عادل و دو زن ثابت میگردد.
- [آیت الله مظاهری] اگر شاهد از شهادت خود برگردد یا شاهد دیگری برخلاف او شهادت دهد، اگر قبل از حکم قاضی باشد آن شهادت اوّل پذیرفته نمیشود ولی اگر بعد از حکم باشد حکم نقض نمیشود. ولی در صورتی که شاهد از شهادت خود برگشته باشد ضامن است و تعزیر میشود، مثلاً اگر کسی به واسطه شهادت او قصاص شده باشد، اگر دروغ گفته باشد ورثه میتوانند قصاص کنند و اگر اشتباهی باشد ورثه میتوانند دیه بگیرند.
- [آیت الله اردبیلی] برای رجوع کردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد یا به زن خبر دهد، بلکه اگر بدون این که کسی بفهمد، بگوید: (به زن خود رجوع کردم) صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] اگر کسی بگوید که میت وصیت کرده فلان مبلغ به من بدهند، چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصدیق کنند، یا قسم بخورد و یک مرد عادل هم گفته او را تصدیق نماید،یا یک مرد عادل و دو زن عادله یا چهار زن عادله به گفته او شهادت دهند، باید مقداری را که می گوید به او بدهند. و اگر یک زن مسلمان و غیرمتهم شهادت دهد، باید یک چهارم چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند و اگر دو زن عادله شهادت دهند، نصف آن را و اگر سه زن عادله شهادت دهند، باید سه چهارم آن را به او بدهند، و نیز اگر دو مرد کافر ذمی که در دین خود عادل باشند گفته او را تصدیق کنند، در صورتی که میت ناچار بوده است که وصیت کند و مرد و زن عادلی هم در موقع وصیت نبوده، باید چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند.
- [آیت الله مظاهری] به جای شهادت دو مرد، یک مرد و دو زن که دارای شرایط بیّنه باشند میتوانند شهادت دهند، ولی شهادت زنها بدون ضمیمه مرد فقط در چهار مورد قبول میشود: 1 - باکره بودن. 2 - عیبهای زنان که مرد به واسطه آن میتواند عقد را به هم بزند. 3 - وصیت. 4 - زنده بودن طفل هنگام ولادت.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی بگوید که میّت وصیّت کرده فلان مبلغ را به من بدهند، چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصدیق کنند، یا قسم بخورد و یک مرد عادل هم گفته او را تصدیق نماید یا یک مرد عادل و دو زن عادله یا چهار زن عادله به گفته او شهادت دهند، باید مقداری را که میگوید به او بدهند و اگر یک زن عادله شهادت دهد، باید یک چهارم چیزی را که مطالبه میکند به او بدهند و اگر دو زن عادله شهادت دهند نصف آن را و اگر سه زن عادله شهادت دهند، باید سه چهارم آن را به او بدهند و نیز اگر دو کافر ذمّی که در دین خود عادل باشند گفته او را تصدیق کنند، در صورتی که میّت ناچار بوده است که وصیّت کند و مرد و زن مسلمان عادلی هم در موقع وصیّت نبوده، باید چیزی را که مطالبه میکند به او بدهند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کسی بگوید که میت وصیت کرده فلان مال را به من بدهید چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصدیق کنند، یا قسم بخورد و یک مرد عادل هم گفته او را تصدیق نماید، یا یک مرد عادل و دو زن عادله، یا چهار زن عادله گواهی دهند، باید به گفته آن شخص عمل شود و اگر موقع وصیت مرد عادلی حضور نداشته تنها یک زن عادله شهادت دهد باید یک چهارم آن مال را به او دهند و اگر دو زن عادله شهادت دهند نصف آن را و اگر سه زن عادله شهادت دهند باید سه چهارم آن را به او دهند و نیز اگر دو مرد کافر ذمی که در دین خود عادل باشند گفته او را تصدیق کنند در صورتی که میت ناچار بوده که وصیت کند و مرد و زن مسلمان عادلی هم در آنجا نبوده باید به وصیت عمل شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] برای رجوع کردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، بلکه اگر بدون این که کسی بفهمد، بگوید به زنم رجوع کردم صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست مرد هنگام رجوع کردن شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، حتی اگر بدون این که کسی بفهمد بگوید: به همسرم رجوع کردم صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست مرد هنگام رجوع کردن شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، حتی اگر بدون این که کسی بفهمد بگوید: به همسرم رجوع کردم صحیح است.