توسعه علمی و تکنولوژی: توسعه علمی، علم هم افق با تکنولوژی را نیز در برمی‌گیرد یعنی، اگر مجموعة معرفت سامان یافتة علمی، موقعیت‌های مختلف اجتماعی و زیستی را از طریق نظریات متناسب با خود شناسایی نکند و مسائل و پاسخ‌هایی مربوط به آن را ندهد، نظام علمی گرفتار کاستی و نقص بوده و توسعه نایافته است. تکنولوژی و علم هم افق با آن، برای پاسخ به نیازهای کاربردی و اجرایی زندگی است و این بخشی از آگاهی، باید در چهارچوب آرمان‌ها و اهداف کلان فرهنگی جامعه شکل بگیرد و در پرداخت نظریات محوری خود، از بنیادن‌ها و مبادی معرفتی متناسب با نظام معرفتی و علمی جامعه خود بهره ببرد. بنابراین علم توسعه یافته، در برابر فناوری و دانش‌های هم افق با آن، نه تنها موضعی منفی ندارد بلکه ناگزیر از داشتن آن است. اما نکته مهم آن است که این مجموعه در کاربرد و جهت‌گیری‌های خود، قالب فرهنگی متناسب با دیگر لایه‌های معرفتی جامعه را داشته و نظریه‌های مربوط به خود را براساس همان لایه‌ها سازماندهی کرده باشد. تکنولوژی و دانش‌های مربوط به آن در نظام معرفتی غرب، این دو ویژگی را به مقدار زیادی دارا است و جامعه اسلامی ایران هنگامی از علم توسعه یافته بهره‌مند می‌شود که به این سطح از معرفت و فناوری راه یافته باشد. جامعه ما هنگامی به‌گونه‌ای توسعه یافته از این مجموعه بهره‌مند می‌شود که تولید آن را با دو ویژگی یاد شده، بومی کند بومی کردن فناوری و دانش‌های مربوط، غیر از انکار و نفی آن است. فناوری و دانشهای مربوط به آن که می‌توان از آن به عنوان علوم ابزاری یاد کرد حلقه‌ای از معرفت و رفتار نیست که بدون ارتباط ساختاری و سازمان یافته با دیگر ابعاد معرفتی باشد. به همین دلیل علم و تکنولوژی غربی، هم در شیوه کاربرد و هم در سطح تئوریک و نظریه‌پردازی، از معرفت‌های بنیادین فرهنگ و تمدن غرب بهره می‌برد. بنابراین علوم ابزاری اگر مستقیم و بدون تصرف خلّاقانه دانشمندان و عالمان مسلمان و ایرانی به حوزه آگاهی و رفتار ما وارد شوند شکل نقالانه داشته و به توسعه علمی منجر نمی‌شود بلکه نظام معرفتی جامعه را گرفتار چند پارگی فرهنگی می‌گرداند. تکنولوژی غربی، هنگامی که بدون خودآگاهی علمی به عرصه زندگی ما وارد شود به دلیل اینکه شناسنامه فرهنگی خود را به همراه نمی‌آورد حضورش در جامعه ما فاقد هویت بوده و هویت فرهنگی و تمدنی ما را گرفتار تنش و بحران می‌گرداند. این مجموعه معرفتی اگر بخواهد دقیقاً به همان صورت که در غرب هست، در ایران به کار برده شود، باید به همراه خود همان ویژگی فرهنگی را نیز وارد کند و این امر ممکن نیست و اگر ممکن باشد، با حذف هویت فرهنگی، تمدنی، اسلامی ایرانی ما همراه خواهد بود. نفی انتقال خام فناوری و دانش غربی، به معنای نفی انتقال آگاهانه آن نیست. در انتقال آگاهانه دانش و فناوری، روند تحوّل و بازخوانی براساس بنیان‌های معرفتی و علمی، دنیای اسلام صورت می‌گیرد. توسعه علمی، در هیچ جامعه و فرهنگی، بدون لحاظ نگرش آن جامعه و فرهنگ به هستی و انسان رخ نمی‌دهد و دنیای اسلام از این قاعده مستثنا نیست. آنچه که اینک رخ می‌دهد، انتقال نام فن‌آوری و دانش غربی است و در این نوع از انتقال، دانش مدرن بدون شناسنامه فرهنگی خود وارد می‌شود. اساتید و دانش پژوهان ما باید از تنگ‌نظری‌های بینش پوزیتیویستی رهایی یابند و بتوانند بنیان‌های معرفتی، فلسفی و فرهنگی دانش خود را شناسایی کنند. نیمه دیگر راه، آشنایی با مبانی هستی شناختی و انسان‌شناختی جامعه اسلامی است. اگر نظریه‌پردازان، از این دانش و معرفت محروم باشند، توان بازسازی نظریه‌ها را به صورت بومی پیدا نخواهند کرد. روند فوق، مسیری سخت، ناهموار و دشوار دارد و بدون یک پروژه عالمانه و آگاهانه، نمی‌توان آن را طی کرد. نظام آموزشی ما باید براساس این هدف سازماندهی شود و دانش‌آموزان و دانشجویان قبل از همه با تعاریف و هویت اسلامی علم آشنا شوند: در شرایط فعلی علم بومی و دینی در یک نهاد علمی به اسم حوزه و در بخش‌هایی محدود آموزش داده می‌شود و علم مدرن چهره غالب آموزش‌های رسمی را پوشش می‌دهد. با نظام فعلی آموزش، هرگز فرآیند یاد شده طی نمی‌شود و این سیستم مجرای انتقال دانش و فناوری غربی را با همه مفاسدش هموار می‌کند.(1) پی‌نوشت‌ (1) ر. ک: راه گشایش بن‌بست علوم انسانی در ایران گفت‌وگو با حمید پارسانیا، کنفرانس توسعه دانش و فناوری در ایران، دانشگاه صنعتی شریف‌
برخی اساتید دانشگاه معتقدند توسعه علمی در ایران تنها با پذیرش کامل غرب و فرهنگ آن است؛ آیا چنین دیدگاهی صحیح است؟
توسعه علمی و تکنولوژی:
توسعه علمی، علم هم افق با تکنولوژی را نیز در برمیگیرد یعنی، اگر مجموعة معرفت سامان یافتة علمی، موقعیتهای مختلف اجتماعی و زیستی را از طریق نظریات متناسب با خود شناسایی نکند و مسائل و پاسخهایی مربوط به آن را ندهد، نظام علمی گرفتار کاستی و نقص بوده و توسعه نایافته است. تکنولوژی و علم هم افق با آن، برای پاسخ به نیازهای کاربردی و اجرایی زندگی است و این بخشی از آگاهی، باید در چهارچوب آرمانها و اهداف کلان فرهنگی جامعه شکل بگیرد و در پرداخت نظریات محوری خود، از بنیادنها و مبادی معرفتی متناسب با نظام معرفتی و علمی جامعه خود بهره ببرد. بنابراین علم توسعه یافته، در برابر فناوری و دانشهای هم افق با آن، نه تنها موضعی منفی ندارد بلکه ناگزیر از داشتن آن است. اما نکته مهم آن است که این مجموعه در کاربرد و جهتگیریهای خود، قالب فرهنگی متناسب با دیگر لایههای معرفتی جامعه را داشته و نظریههای مربوط به خود را براساس همان لایهها سازماندهی کرده باشد.
تکنولوژی و دانشهای مربوط به آن در نظام معرفتی غرب، این دو ویژگی را به مقدار زیادی دارا است و جامعه اسلامی ایران هنگامی از علم توسعه یافته بهرهمند میشود که به این سطح از معرفت و فناوری راه یافته باشد. جامعه ما هنگامی بهگونهای توسعه یافته از این مجموعه بهرهمند میشود که تولید آن را با دو ویژگی یاد شده، بومی کند بومی کردن فناوری و دانشهای مربوط، غیر از انکار و نفی آن است. فناوری و دانشهای مربوط به آن که میتوان از آن به عنوان علوم ابزاری یاد کرد حلقهای از معرفت و رفتار نیست که بدون ارتباط ساختاری و سازمان یافته با دیگر ابعاد معرفتی باشد. به همین دلیل علم و تکنولوژی غربی، هم در شیوه کاربرد و هم در سطح تئوریک و نظریهپردازی، از معرفتهای بنیادین فرهنگ و تمدن غرب بهره میبرد.
بنابراین علوم ابزاری اگر مستقیم و بدون تصرف خلّاقانه دانشمندان و عالمان مسلمان و ایرانی به حوزه آگاهی و رفتار ما وارد شوند شکل نقالانه داشته و به توسعه علمی منجر نمیشود بلکه نظام معرفتی جامعه را گرفتار چند پارگی فرهنگی میگرداند. تکنولوژی غربی، هنگامی که بدون خودآگاهی علمی به عرصه زندگی ما وارد شود به دلیل اینکه شناسنامه فرهنگی خود را به همراه نمیآورد حضورش در جامعه ما فاقد هویت بوده و هویت فرهنگی و تمدنی ما را گرفتار تنش و بحران میگرداند. این مجموعه معرفتی اگر بخواهد دقیقاً به همان صورت که در غرب هست، در ایران به کار برده شود، باید به همراه خود همان ویژگی فرهنگی را نیز وارد کند و این امر ممکن نیست و اگر ممکن باشد، با حذف هویت فرهنگی، تمدنی، اسلامی ایرانی ما همراه خواهد بود.
نفی انتقال خام فناوری و دانش غربی، به معنای نفی انتقال آگاهانه آن نیست. در انتقال آگاهانه دانش و فناوری، روند تحوّل و بازخوانی براساس بنیانهای معرفتی و علمی، دنیای اسلام صورت میگیرد.
توسعه علمی، در هیچ جامعه و فرهنگی، بدون لحاظ نگرش آن جامعه و فرهنگ به هستی و انسان رخ نمیدهد و دنیای اسلام از این قاعده مستثنا نیست. آنچه که اینک رخ میدهد، انتقال نام فنآوری و دانش غربی است و در این نوع از انتقال، دانش مدرن بدون شناسنامه فرهنگی خود وارد میشود. اساتید و دانش پژوهان ما باید از تنگنظریهای بینش پوزیتیویستی رهایی یابند و بتوانند بنیانهای معرفتی، فلسفی و فرهنگی دانش خود را شناسایی کنند.
نیمه دیگر راه، آشنایی با مبانی هستی شناختی و انسانشناختی جامعه اسلامی است. اگر نظریهپردازان، از این دانش و معرفت محروم باشند، توان بازسازی نظریهها را به صورت بومی پیدا نخواهند کرد. روند فوق، مسیری سخت، ناهموار و دشوار دارد و بدون یک پروژه عالمانه و آگاهانه، نمیتوان آن را طی کرد. نظام آموزشی ما باید براساس این هدف سازماندهی شود و دانشآموزان و دانشجویان قبل از همه با تعاریف و هویت اسلامی علم آشنا شوند: در شرایط فعلی علم بومی و دینی در یک نهاد علمی به اسم حوزه و در بخشهایی محدود آموزش داده میشود و علم مدرن چهره غالب آموزشهای رسمی را پوشش میدهد. با نظام فعلی آموزش، هرگز فرآیند یاد شده طی نمیشود و این سیستم مجرای انتقال دانش و فناوری غربی را با همه مفاسدش هموار میکند.(1)
پینوشت
(1) ر. ک: راه گشایش بنبست علوم انسانی در ایران گفتوگو با حمید پارسانیا، کنفرانس توسعه دانش و فناوری در ایران، دانشگاه صنعتی شریف
- [سایر] نقش فرهنگ سیاسی را در فرایند توسعه و نوسازی در ایران را تحلیل کنید؟ به نظر شما چگونه می توان دیدگاههای دینی را در فرایند توسعه ایران مورد توجه قرار داد؟ برای توسعه و نوسازی انگیزه پیشرفت چقدر نقش دا
- [آیت الله مظاهری] یک دانشجوی هلندی هستم و رشته ام ادبیات و فرهنگ ایران می باشد. امتحان دوره ای من در مورد رسم و رسوم و اشعار مذهبی مخصوصا نوحه که در غرب هیچ کس از آن اطلاعاتی ندارد و من می خواهم این رسم و رسوم و فرهنگ را به دنیای علمی غربی معرفی کنم. سوآلات من این است:
- [سایر] برخی معتقدند جمهوری اسلامی با یک پارادوکس مهم روبهروست. از یک طرف میخواهد رشد و پیشرفت کند و از طرف دیگر، در پی حفظ استقلال سیاسی و همینطور عدالت در بیرون از مرزهای کشور است و میخواهد سیاست خارجی ایدئولوژیک داشته باشد.آیا استقلال کشور با مقولهی پیشرفت در تناقض است؟آیا با همگرایی با غرب، توسعه به وجود میآید؟
- [سایر] آیا این نظریه صحیح است که علت اصلی سقوط شاه سیاست اسلام زدایی او نبوده بلکه انقلاب ایران پاسخی به فقدان توسعه سیاسی بوده است؟
- [سایر] آیا این نظریه صحیح است که علت اصلی سقوط شاه سیاست اسلام زدایی او نبوده بلکه انقلاب ایران پاسخی به فقدان توسعه سیاسی بوده است؟
- [سایر] با سلام؛ مسلمانان و ایرانیان غالباً در مواجه با کشفیات علمی غرب به مقابله مثل روی میآورند و از پیشرو بودن مسلمانان یا ایرانیان؛ مانند ابن هیثم، ابن سینا، زکریای رازی و... سخن میگویند، یا غالباً از ادبیاتی مثل این استفاده میکنند: (در حالی که اروپائیان یا غربیان در قرون وسطی خبری از علم نداشتند و در عصری تاریک زندگی میکردند، ایرانیان یا مسلمانان فلان کشف و فلان اختراع را انجام میدادند).
- [آیت الله نوری همدانی] اینجانب دانشجوی فوق لیسانس آموزش پرستاری دانشگاه تربیت مدرّس جهت انجام پایان نامه تحصیلی خود موضوعی تحت عنوان (( بررسی تاثیری آوای قرآن کریم بر میزان سطح هوشیاری بیماری کمایی )) انتخاب نموده ام ، این پایان نامه در راستای تحقیقاتی است که محافل علمی غرب جهت افزایش سطح هوشیاری بیماران کمایی از روشهایی چون موسیقی درمانی کمک می گیرند و در مواردی نیز به نتایجی دست یافته اند.
- [آیت الله اردبیلی] دانشجویان کارشناسی ارشد در پایان دورة تحصیل خود جهت اخذ مدرک و فراغت از تحصیل یا شرکت در دورههای بالاتر، موظّف به نگارش پایاننامهای پس از مطالعه و سیر در منابع مختلف و رجوع به جوامع آماری میباشند. اخیراً مشاهده شده برخی افراد بدون انجام هیچگونه مطالعه و تلاش علمی برای نگارش پایاننامه به کتب و یا مقالات منتشر شده توسط دیگران مراجعه کرده و همان مطالب را عیناً به عنوان پایاننامه و دستاورد علمی خویش به دانشگاه ارائه میدهند و در واقع خلاف مقررات آموزشی دانشگاه عمل میکنند به نحوی که در صورت اطلاع دانشگاه از چنین عملی، مدرک تحصیلی به دانشجو داده نخواهد شد. حکم شرعی این عمل چیست و تکسّب با چنین مدرکی (بالأخص به عنوان استاد در دانشگاه که خود محل تولید و نشر علم است)، چه حکمی دارد؟ حکم حضور در دورههای بالاتر علمی (نظیر دکترا) توسط این افراد و رقابت با افرادی که پایاننامههای آنها صحیح نگاشته شده است در صورتی که با حضورشان باعث عدم قبولی دیگران (که پایاننامة سالم دارند) در دوره دکترا شوند چیست؟
- [سایر] به تازگی حدیثی شنیدهام که امام هادی(ع) در جمع اصحاب خود نشسته بودند، حضرت به اصحاب میگویند که اکنون چیزی به شما میگویم که باورش برایتان سخت است و برای مردم آینده، عادی جلوه میکند و آن اینکه؛ مردمی که در شرق عالم هستند مردم در غرب را میبینند و برعکس. همینطور مردمی که در شرق عالم هستند صدای مردم غرب را میشنوند. در آن زمان با آهن به جای اسب و شتر و چهارپایان سفر میکنند و حتی با آهن پرواز میکنند. آیا حدیث مذکور صحیح است؟ سند آن را نیز بگویید. در ضمن اگر امکان دارد احادیث علمی و یا احادیثی که در آن، آینده پیش بینی شده است را بیان کنید و اگر منابعی در اینباره معرفی کنید ممنونتان میشوم.
- [سایر] سلام و عرض ادب و احترام فراوان: جسارتاً اولش یک توضیح بدم که یکی از دلایل اصلی که شما را برای جواب دادن به سؤآلات شرعی انتخاب کردم این است که هم علوم حوزوی دارید و هم علوم دانشگاهی و تسلط به چندین زبان که نشون دهنده این است که شما قطعاً و قطعاً عالم اهل علمی هستید و نسبت به زمانه آگاهی دارید. سؤال من راجع به پوشش خانمهاست. قوانین کشور ما بر حسب مسائل شرعی این است که خانمها باید در ملاء عام پوشش اسلامی داشته باشند حالا با هر تعریف جامعی. حتی اگر خانم غیر مسلمانی از کشور خارجی میآید ایران، باید پوشش اسلامی داشته باشد و این قضیه در محیط دانشگاه و غیر دانشگاه فرقی نمیکند. حالا سؤال من این است: چرا خانمی که توی کشور خارجی مثل فرانسه، آلمان و غیره در محیط دانشگاه پوشش اسلامی دارد و آنها طبق قاعده و قانون کشور خودشان این قضیه را تبلیغ دینی میدانند و آن را منع میکنند، ما با این قضیه برخورد سیاسی و اجتماعی میکنیم و میگیم که کارشان اشتباه است؟ (البته کاری به غرض ورزی بعضی از کشورها نسبت به اسلام ندارم. به طور کل دارم صحبت میکنم.( اگر جواب این سؤال بنده را بدهید ممنون میشوم.