امام رضا علیه السّلام مثل اجداد خود (پیغمبر اسلام صلّی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السّلام ) دارای فضایل و کمالاتی است که موافق و مخالف فضایل و مناقب او را توصیف کردهاند و آن حضرت مورد رضا و پسند همه بود. در روایات اسلامی رسیده که امام کاظم علیه السّلام او را رضا نامید[1] و در حدیث لوح که پیامبر صلّی الله علیه و آله او را از جبرییل گرفت و به فاطمه زهرا داد و حضرت زهرا سلام الله علیها آن را در روز ولادت امام حسین علیه السّلام به جابر بن عبدالله انصاری اهدا نمود و او متن آن را برای امام باقر علیه السّلام خواند، آن حضرت به نام علی بن موسی الرضا خوانده شده و او دوست و یاور خدای متعالی نامیده شده است.[2] ویژگی ها: 1. بزرگواری وبخشش : آن حضرت حتی نسبت به کسانی که به او بدی کردهاند بزرگواری خاصی نشان میداد، در تاریخ رسیده است در عصر خلافت هارون بعد از شهادت امام یکی از علویان به نام محمد بن جعفر بر ضد حکومت هارون خروج کرده بود هارون در بغداد یکی دشمنان خود را به نام (جلودّی) برای سرکوبی شورشیان به مدینه فرستاد و به او دستور داد اگر به محمد بن جعفر پیروز شد گردنش را بزند، سپس خانههای علویان را غارت نماید و برای زنان آنها جز یک لباس نگذارد، جلودّی وارد مدینه شد و همین فرمان را اجرا کرد، وخانههای علویان را غارت نمود، هنگامی که به خانه حضرت امام رضا علیه السّلام با لشکر خود به خانة آن حضرت یورش برد هنگامی که حضرت رضا در برابر این حادثة تلخ قرار گرفت، همة زنان خانه را در اطاقی جای داد و خود در جلو درِ آن اطاق ایستاد و آن گاه جلودّی نزد امام رضا آمد و بین آنها چنین گفتگو شد، جلودّی گفت: باید خود بروم، لباسهای آنان را جز یک لباس غارت کنم، امام رضا مانع شد و از حریم نوامیس خود حراست کرد، آخر الامر مجبور شد که تسلیم امام رضا شود، و سپس خود امام رضا لباسهای اضافی زنان و حتی گوشوارهها و زینت آلات و آن چه در خانه بود، همه را گرفت و به جلودی تحویل داد و او را از در خانه رد کرد،[3] از بزرگواری حضرت رضا علیه السّلام این که در عصر خلافت مأمون، مأمون بر گروهی از سرکردگان که یکی از از آنها جلودّی بود غضب کرد و آنها را گردن زد، هنگامی که جلودّی را برای اعدام به پیش آوردند، حضرت رضا علیه السّلام به مأمون فرمود: این فرد را ببخش و نکش. مأمون گفت این همان کسی است که در مدینه به بانوان خاندان رسالت گستاخی کرد و آن چه داشتند همه را غارت نمود. حضرت فرمود: در عین حال از او بگذر. جلودّی خیال که حضرت در گفتگوی محرمانهاش با مأمون از مأمون میخواهد که او را اعدام کن، از این رو رو به مأمون گفت: (ای امیر مؤمنان! تو را به خدا و خدمتی که به هارون الرشید کردهام، سوگند میدهم سخن این شخص (امام رضا علیه السّلام ) را در مورد من نپذیر). مأمون به حضرت رضا گفت: (اینک او سوگند یاد کرد و ما هم سوگندش را اجرا میکنیم). سپس به جلودّی گفت: نه به خدا سوگند سخن حضرت رضا را در مورد تو گوش نمیکنم. آن گاه به میرغضبها فرمان داد گردن جلودّی را بزند، آنها همان دم وی را اعدام کردند.[4] 2- آگاهی از امورشخصی : یکی از شاگردانش را به نام داود بن قاسم معروف به ابوهاشم را از همنشینی با عبدالرحمن بن یعقوب (که فرد منحرفی است همنشینی میکنی) ابوهاشم گفت: عبدالرحمن دایی من است. امام رضا علیه السّلام گفت: فرمود او دربارة ذات پاک خدا مطالبی میگوید که ساحت پاک خدا از آن منزه است، یا با او همنشین باش و ما را ترک کن، و یا با ما همنشین باش و از او دوری کن. ابوهاشم گفت: او هر عقیدهای داشته باشد و هر چه میگوید بر من چه آسیبی دارد، با این که من برعقیدة خود استوار هستم و از عقیدة او دوری میکنم. امام رضا علیه السّلام فرمود: آیا نمیترسی که بلایی که به او میرسد و تو نیز به بلای او بسوزی؟ آیا به این داستان آگاهی نداری که:شخصی از یاران حضرت موسی بود، ولی پدرش از یاران فرعون بود، هنگامی که سپاه فرعون به سپاه موسی رسید، او نزد پدر رفت تا او را موعظه کند و به سپاه موسی ملحق سازد، ولی پدر سخن او را رد میکرد و هم چنان با هم ستیز میکردند که ناگاه بلای غرق شدن فرعونیان فرا رسید و آن پسر نیز همراه پدر غرق شد. وقتی که این خبر به موسی علیه السّلام رسید، موسی فرمود: او در رحمت خداست، ولی چون عذاب فرود آید،از آن کس که نزدیک گنهکار است دفاعی نشود.[5] 3- عالم آل محمد(ص) : امام رضا علیه السّلام طبق فرمایش امام کاظم علیه السّلام ملقب به عالم آل محمد است، اباصلت گفته است : محمد بن اسحاق بن موسی بن جعفر از پدرش (اسحاق) نقل میکند که امام کاظم علیه السّلام به فرزندانش میفرمود: (این برادر شما علی بن موسی الرضا علیه السّلام عالم آل محمد است، مسایل دینی خود را از او بپرسید و آن چه به شما میفرماید آن را حفظ کنید، زیرا من از پدرم جعفر بن محمد (امام صادق) مکرر شنیدم به من فرمود: همانا عالم (آل محمد) دودمان محمد صلّی الله علیه و آله در صلب نو است، و ای کاش قبل از فوت، او را درک میکردم (میدیدم) همانا او همنام امیر المؤمنین علی علیه السّلام است.[6] در این خصوص روایات زیادی رسیده است که به منابع ارجاعی مراجعه شود. 4- تربیت شاگردان : تربیت شاگرد درمعارف اسلامی از ویژگی های آن حضرت است که در نشر معارف اسلامی نقش به سزایی داشتند از جملة آنها میتوان: زکریا بن آدم قمی را نام برد که حضرت در پاسخ علی بن مسیب که به امام عرض کرد بین من و شما مسافت زیادی است و برایم مشکل است که به محضر شما برسم، احکام دینم را از چه کسی کسب کنم؟ فرمودند: از زکریا بن آدم بیاموز که در امر دین و دنیا امین و مورد اعتماد است.[7] برخی از شاگردان مانند : یونس بن عبدالرحمن[8] حسن بن محبوب،[9] علی بن میثم،[10] و صفوان بن یحیی،[11] و... می توان نام برد که جایگاه خاص درپیش حضرت داشتند. کرامات : درباره آن حضرت کرامات و معجزات زیادی گزارش شده است که به مواردی از منابع تاریخی اشاره می گردد : 1- زنی در خراسان به نام زینب (که زینب کذابه نام گرفت) ادعا میکرد، علویّه هستم و از سلاله فاطمه زهرا سلام الله علیها به حضرت رضا علیه السّلام خبر رسید و سپس از او از نسبش سؤال کردند و او دروغ میگفت، حضرت فرمودند: این زن کذابه (دروغگو) است، غیرت علویّه آن حضرت به خروش آمد، بر اثر آن دروغگویی زن، و به سلطان خراسان فرمودند، او را بیندازید پیش درّندگان، اگر او از سلاله فاطمه باشد گوشت و پوست او بر آنها حرام است و (نمیخورند) او را، آن زن کذّابة مفسده گفت: شما بروید پیش درندگان، اگر راست میگویید از ذریّة فاطمه و علی علیه السّلام هستید و درندگان شما را نمیخورند، حضرت رفتند بین درندگان نشتند، آنها دست امام رضا علیه السّلام را میبوسیدند و هیچ کار نداشتند و مردم هم تماشا میکردند. سپس امام رضا علیه السّلام به سلطان خراسان (مأمون) فرمودند: این زن را بیندازد پیش سباع (درندگان) این به علی و فاطمه دروغ میبندد، سپس به دستور مأمون او را انداختد و او را پاره پاره کردند.[12] 2- نماز باران : مأمون از حضرت خواست نماز باران بخواند، آن حضرت دعا کردند و... آن طوری که در تاریخ مضبوط است باران آمد و...؛ سپس یکی از کینه توزان که در دربار مأمون بود بنام حمید بن مهران گستاخی کرد و به حضرت رضا علیه السّلام گفت: ای پسر موسی تو از مرز و حریم خود تجاوز کردی، خداوندی که باران را در وقت تقدیر شدهاش فرستاده آن را مربوط به دعای خود و دلیل و شکوه و عظمت خود در پیشگاه خدا دانستی، گویی هم چون معجزه ابراهیم خلیل علیه السّلام را آوردهای که پرندگان را به اذن خداوند زنده کرد، اگر تو راست میگویی به این دو صورت شیری را که بر مسند مأمون نقش بسته فرمان بده تا زنده شوند و سپس آنها را بر من مسلط ساز، در این صورت چنین چیزی معجزهای برای تو خواهد شد، نه بارانی که طبق معمول در وقتش میبارد. در این جا بود که امام رضا علیه السّلام خشمگین شد و فریاد زد: ای شیرها این شخص پلید را بگیرید. همان دم آن دو صورت شیر به دو شیر حقیقی تبدیل شدند و به حمید به مهران حمله کرده و او را دریدند و هیچ چیزی از او باقی نگذاشتند و حتی خون ناپاکش را لیسیدند و پس از فراغت دو صورت شیر به امام رضا علیه السّلام متوجه شده و عرض کردند: (ای ولی خدا هر گونه فرمان بدهی اطاعت میشود، اگر فرمان دهی این شخص (اشاره به مأمون) را نیز بدریم.) مأمون با شنیدن این سخن بیهوش شد، امام رضا علیه السّلام به آن دو شیر فرمود: توقف کنید آنها توقف کردند... و عرض کردند: به ما چه فرمان میدهی؟ امام علیه السّلام فرمود: به جایگاه خود برگردید. آنها به تصویر قبلی روی مسند به همان صورت قبل بازگشتند، مأمون وقتی که به هوش آمد گفت: (حمد و سپاس خداوندی راکه ما را از شرّ حمید بن مهران کفایت نمود) سپس به امام رضا علیه السّلام عرض کرد: (ای پسر رسول خدا صلّی الله علیه و آله ! چنین حادثهای از اختیارات جد شما رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سپس از اختیارات شما است... .[13] 2- امام (ع) در نیشابور به محلهای که نام آن (فوزا) بود رفت، و در آن جا دستور داد یک باب حمام ساختند و چشمه را لایروبی نمودند و نیز دستور داد در بالای آن حوضی ساختند و پشت آن حوض را محل نماز قرار داد، سپس خود آن حضرت در آن حوض غسل کرد و در پشت آن نماز گذارد، و این موضوع سنت گردید.. در این هنگام که جمعیتی در محضر حضرت امام رضا علیه السّلام در کنار آن حوض نشسته بودند، آهویی به محضر آن بزرگوار آمده و به آن حضرت پناهنده شد (گویا آن آهو در صید شخصی بود و با پناه آوردن به آن بزرگوار آزاد گردید، از این رو به آن حضرت ضامن آهو میگویند.).[14] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- کرامات امام رضا علیه السلام ، حسین صبوری. 2- کرامات و مقامات عرفانی امام رضا علیه السلام ، علی حسینی قمی. پی نوشتها: [1] . شیخ صدوق ، عیون الاخبار الرضا، ج 1، ص 14. محمد محمدی اشتهاردی، سیره چهارده معصوم، نشر مطهر، چ 81، از ص 673 الی 738 ، [2] . کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 528. [3] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 162؛ مجلسی ، بحار، ج 49، ص 166. [4] . همان، ص 61 و 162. [5] . اصول کافی، ج 2، ص 374 و 375. [6] . انوار الهیه، ص 340 و 341. [7] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، اردبیلی،شیخ مفید، ارشاد، ج 7، ص 62. [8] . شوشتری ، قاموس الرجال، ج 9، ص 49 الی 494؛ اعیان الشیعه، ج 10، ص 327. [9] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 233؛ شوشتری ، قاموس الرجال، ج 3، ص 227؛شیخ عباس قمی ، سفینه البحار، ج 1، ص 269. [10] . شیخ عباس قمی ، سفینة البحار، ج 2، ص 525؛ سید مرتضی، الفصول المختار، ج 1، ص 31. [11] . همان،ج 2، ص 38؛ بحار الانوار، مجلسی، ج 49، ص 273. [12] . ابی الفتح الاربلی، کشف الغمه، ج 3، ص 54، دار الاضواء، بیروت؛ مشابه همین معجزه برای امام هادی علیه السّلام در حضور متوکل عباسی نقل شده که زنی به نام زینب ادعا میکرد که از ذریه فاطمه زهرا است،و از برای امام حسن عسکری هم چنین معجزهای با تفاوت نقل شده است. [13] . شیخ صدوق ، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 167 تا 170 . [14] . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 348؛ همان عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 136. منبع: اندیشه قم
شمه ای از فضایل و ویژگیهای حضرت علی بن موسی الرضا (ع)را از منابع تاریخی معتبر ذکر کنید؟
امام رضا علیه السّلام مثل اجداد خود (پیغمبر اسلام صلّی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السّلام ) دارای فضایل و کمالاتی است که موافق و مخالف فضایل و مناقب او را توصیف کردهاند و آن حضرت مورد رضا و پسند همه بود. در روایات اسلامی رسیده که امام کاظم علیه السّلام او را رضا نامید[1] و در حدیث لوح که پیامبر صلّی الله علیه و آله او را از جبرییل گرفت و به فاطمه زهرا داد و حضرت زهرا سلام الله علیها آن را در روز ولادت امام حسین علیه السّلام به جابر بن عبدالله انصاری اهدا نمود و او متن آن را برای امام باقر علیه السّلام خواند، آن حضرت به نام علی بن موسی الرضا خوانده شده و او دوست و یاور خدای متعالی نامیده شده است.[2]
ویژگی ها:
1. بزرگواری وبخشش : آن حضرت حتی نسبت به کسانی که به او بدی کردهاند بزرگواری خاصی نشان میداد، در تاریخ رسیده است در عصر خلافت هارون بعد از شهادت امام یکی از علویان به نام محمد بن جعفر بر ضد حکومت هارون خروج کرده بود هارون در بغداد یکی دشمنان خود را به نام (جلودّی) برای سرکوبی شورشیان به مدینه فرستاد و به او دستور داد اگر به محمد بن جعفر پیروز شد گردنش را بزند، سپس خانههای علویان را غارت نماید و برای زنان آنها جز یک لباس نگذارد، جلودّی وارد مدینه شد و همین فرمان را اجرا کرد، وخانههای علویان را غارت نمود، هنگامی که به خانه حضرت امام رضا علیه السّلام با لشکر خود به خانة آن حضرت یورش برد هنگامی که حضرت رضا در برابر این حادثة تلخ قرار گرفت، همة زنان خانه را در اطاقی جای داد و خود در جلو درِ آن اطاق ایستاد و آن گاه جلودّی نزد امام رضا آمد و بین آنها چنین گفتگو شد، جلودّی گفت: باید خود بروم، لباسهای آنان را جز یک لباس غارت کنم، امام رضا مانع شد و از حریم نوامیس خود حراست کرد، آخر الامر مجبور شد که تسلیم امام رضا شود، و سپس خود امام رضا لباسهای اضافی زنان و حتی گوشوارهها و زینت آلات و آن چه در خانه بود، همه را گرفت و به جلودی تحویل داد و او را از در خانه رد کرد،[3] از بزرگواری حضرت رضا علیه السّلام این که در عصر خلافت مأمون، مأمون بر گروهی از سرکردگان که یکی از از آنها جلودّی بود غضب کرد و آنها را گردن زد، هنگامی که جلودّی را برای اعدام به پیش آوردند، حضرت رضا علیه السّلام به مأمون فرمود: این فرد را ببخش و نکش. مأمون گفت این همان کسی است که در مدینه به بانوان خاندان رسالت گستاخی کرد و آن چه داشتند همه را غارت نمود. حضرت فرمود: در عین حال از او بگذر. جلودّی خیال که حضرت در گفتگوی محرمانهاش با مأمون از مأمون میخواهد که او را اعدام کن، از این رو رو به مأمون گفت: (ای امیر مؤمنان! تو را به خدا و خدمتی که به هارون الرشید کردهام، سوگند میدهم سخن این شخص (امام رضا علیه السّلام ) را در مورد من نپذیر). مأمون به حضرت رضا گفت: (اینک او سوگند یاد کرد و ما هم سوگندش را اجرا میکنیم). سپس به جلودّی گفت: نه به خدا سوگند سخن حضرت رضا را در مورد تو گوش نمیکنم. آن گاه به میرغضبها فرمان داد گردن جلودّی را بزند، آنها همان دم وی را اعدام کردند.[4]
2- آگاهی از امورشخصی : یکی از شاگردانش را به نام داود بن قاسم معروف به ابوهاشم را از همنشینی با عبدالرحمن بن یعقوب (که فرد منحرفی است همنشینی میکنی) ابوهاشم گفت: عبدالرحمن دایی من است. امام رضا علیه السّلام گفت: فرمود او دربارة ذات پاک خدا مطالبی میگوید که ساحت پاک خدا از آن منزه است، یا با او همنشین باش و ما را ترک کن، و یا با ما همنشین باش و از او دوری کن. ابوهاشم گفت: او هر عقیدهای داشته باشد و هر چه میگوید بر من چه آسیبی دارد، با این که من برعقیدة خود استوار هستم و از عقیدة او دوری میکنم. امام رضا علیه السّلام فرمود: آیا نمیترسی که بلایی که به او میرسد و تو نیز به بلای او بسوزی؟ آیا به این داستان آگاهی نداری که:شخصی از یاران حضرت موسی بود، ولی پدرش از یاران فرعون بود، هنگامی که سپاه فرعون به سپاه موسی رسید، او نزد پدر رفت تا او را موعظه کند و به سپاه موسی ملحق سازد، ولی پدر سخن او را رد میکرد و هم چنان با هم ستیز میکردند که ناگاه بلای غرق شدن فرعونیان فرا رسید و آن پسر نیز همراه پدر غرق شد. وقتی که این خبر به موسی علیه السّلام رسید، موسی فرمود: او در رحمت خداست، ولی چون عذاب فرود آید،از آن کس که نزدیک گنهکار است دفاعی نشود.[5]
3- عالم آل محمد(ص) : امام رضا علیه السّلام طبق فرمایش امام کاظم علیه السّلام ملقب به عالم آل محمد است، اباصلت گفته است : محمد بن اسحاق بن موسی بن جعفر از پدرش (اسحاق) نقل میکند که امام کاظم علیه السّلام به فرزندانش میفرمود: (این برادر شما علی بن موسی الرضا علیه السّلام عالم آل محمد است، مسایل دینی خود را از او بپرسید و آن چه به شما میفرماید آن را حفظ کنید، زیرا من از پدرم جعفر بن محمد (امام صادق) مکرر شنیدم به من فرمود: همانا عالم (آل محمد) دودمان محمد صلّی الله علیه و آله در صلب نو است، و ای کاش قبل از فوت، او را درک میکردم (میدیدم) همانا او همنام امیر المؤمنین علی علیه السّلام است.[6] در این خصوص روایات زیادی رسیده است که به منابع ارجاعی مراجعه شود.
4- تربیت شاگردان : تربیت شاگرد درمعارف اسلامی از ویژگی های آن حضرت است که در نشر معارف اسلامی نقش به سزایی داشتند از جملة آنها میتوان: زکریا بن آدم قمی را نام برد که حضرت در پاسخ علی بن مسیب که به امام عرض کرد بین من و شما مسافت زیادی است و برایم مشکل است که به محضر شما برسم، احکام دینم را از چه کسی کسب کنم؟ فرمودند: از زکریا بن آدم بیاموز که در امر دین و دنیا امین و مورد اعتماد است.[7] برخی از شاگردان مانند : یونس بن عبدالرحمن[8] حسن بن محبوب،[9] علی بن میثم،[10] و صفوان بن یحیی،[11] و... می توان نام برد که جایگاه خاص درپیش حضرت داشتند.
کرامات :
درباره آن حضرت کرامات و معجزات زیادی گزارش شده است که به مواردی از منابع تاریخی اشاره می گردد :
1- زنی در خراسان به نام زینب (که زینب کذابه نام گرفت) ادعا میکرد، علویّه هستم و از سلاله فاطمه زهرا سلام الله علیها به حضرت رضا علیه السّلام خبر رسید و سپس از او از نسبش سؤال کردند و او دروغ میگفت، حضرت فرمودند: این زن کذابه (دروغگو) است، غیرت علویّه آن حضرت به خروش آمد، بر اثر آن دروغگویی زن، و به سلطان خراسان فرمودند، او را بیندازید پیش درّندگان، اگر او از سلاله فاطمه باشد گوشت و پوست او بر آنها حرام است و (نمیخورند) او را، آن زن کذّابة مفسده گفت: شما بروید پیش درندگان، اگر راست میگویید از ذریّة فاطمه و علی علیه السّلام هستید و درندگان شما را نمیخورند، حضرت رفتند بین درندگان نشتند، آنها دست امام رضا علیه السّلام را میبوسیدند و هیچ کار نداشتند و مردم هم تماشا میکردند. سپس امام رضا علیه السّلام به سلطان خراسان (مأمون) فرمودند: این زن را بیندازد پیش سباع (درندگان) این به علی و فاطمه دروغ میبندد، سپس به دستور مأمون او را انداختد و او را پاره پاره کردند.[12]
2- نماز باران : مأمون از حضرت خواست نماز باران بخواند، آن حضرت دعا کردند و... آن طوری که در تاریخ مضبوط است باران آمد و...؛ سپس یکی از کینه توزان که در دربار مأمون بود بنام حمید بن مهران گستاخی کرد و به حضرت رضا علیه السّلام گفت: ای پسر موسی تو از مرز و حریم خود تجاوز کردی، خداوندی که باران را در وقت تقدیر شدهاش فرستاده آن را مربوط به دعای خود و دلیل و شکوه و عظمت خود در پیشگاه خدا دانستی، گویی هم چون معجزه ابراهیم خلیل علیه السّلام را آوردهای که پرندگان را به اذن خداوند زنده کرد، اگر تو راست میگویی به این دو صورت شیری را که بر مسند مأمون نقش بسته فرمان بده تا زنده شوند و سپس آنها را بر من مسلط ساز، در این صورت چنین چیزی معجزهای برای تو خواهد شد، نه بارانی که طبق معمول در وقتش میبارد. در این جا بود که امام رضا علیه السّلام خشمگین شد و فریاد زد: ای شیرها این شخص پلید را بگیرید. همان دم آن دو صورت شیر به دو شیر حقیقی تبدیل شدند و به حمید به مهران حمله کرده و او را دریدند و هیچ چیزی از او باقی نگذاشتند و حتی خون ناپاکش را لیسیدند و پس از فراغت دو صورت شیر به امام رضا علیه السّلام متوجه شده و عرض کردند: (ای ولی خدا هر گونه فرمان بدهی اطاعت میشود، اگر فرمان دهی این شخص (اشاره به مأمون) را نیز بدریم.) مأمون با شنیدن این سخن بیهوش شد، امام رضا علیه السّلام به آن دو شیر فرمود: توقف کنید آنها توقف کردند... و عرض کردند: به ما چه فرمان میدهی؟ امام علیه السّلام فرمود: به جایگاه خود برگردید. آنها به تصویر قبلی روی مسند به همان صورت قبل بازگشتند، مأمون وقتی که به هوش آمد گفت: (حمد و سپاس خداوندی راکه ما را از شرّ حمید بن مهران کفایت نمود) سپس به امام رضا علیه السّلام عرض کرد: (ای پسر رسول خدا صلّی الله علیه و آله ! چنین حادثهای از اختیارات جد شما رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سپس از اختیارات شما است... .[13]
2- امام (ع) در نیشابور به محلهای که نام آن (فوزا) بود رفت، و در آن جا دستور داد یک باب حمام ساختند و چشمه را لایروبی نمودند و نیز دستور داد در بالای آن حوضی ساختند و پشت آن حوض را محل نماز قرار داد، سپس خود آن حضرت در آن حوض غسل کرد و در پشت آن نماز گذارد، و این موضوع سنت گردید.. در این هنگام که جمعیتی در محضر حضرت امام رضا علیه السّلام در کنار آن حوض نشسته بودند، آهویی به محضر آن بزرگوار آمده و به آن حضرت پناهنده شد (گویا آن آهو در صید شخصی بود و با پناه آوردن به آن بزرگوار آزاد گردید، از این رو به آن حضرت ضامن آهو میگویند.).[14]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- کرامات امام رضا علیه السلام ، حسین صبوری.
2- کرامات و مقامات عرفانی امام رضا علیه السلام ، علی حسینی قمی.
پی نوشتها:
[1] . شیخ صدوق ، عیون الاخبار الرضا، ج 1، ص 14. محمد محمدی اشتهاردی، سیره چهارده معصوم، نشر مطهر، چ 81، از ص 673 الی 738 ،
[2] . کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 528.
[3] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 162؛ مجلسی ، بحار، ج 49، ص 166.
[4] . همان، ص 61 و 162.
[5] . اصول کافی، ج 2، ص 374 و 375.
[6] . انوار الهیه، ص 340 و 341.
[7] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، اردبیلی،شیخ مفید، ارشاد، ج 7، ص 62.
[8] . شوشتری ، قاموس الرجال، ج 9، ص 49 الی 494؛ اعیان الشیعه، ج 10، ص 327.
[9] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 233؛ شوشتری ، قاموس الرجال، ج 3، ص 227؛شیخ عباس قمی ، سفینه البحار، ج 1، ص 269.
[10] . شیخ عباس قمی ، سفینة البحار، ج 2، ص 525؛ سید مرتضی، الفصول المختار، ج 1، ص 31.
[11] . همان،ج 2، ص 38؛ بحار الانوار، مجلسی، ج 49، ص 273.
[12] . ابی الفتح الاربلی، کشف الغمه، ج 3، ص 54، دار الاضواء، بیروت؛ مشابه همین معجزه برای امام هادی علیه السّلام در حضور متوکل عباسی نقل شده که زنی به نام زینب ادعا میکرد که از ذریه فاطمه زهرا است،و از برای امام حسن عسکری هم چنین معجزهای با تفاوت نقل شده است.
[13] . شیخ صدوق ، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 167 تا 170 .
[14] . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 348؛ همان عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 136.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] مقداری از فضایل و ویژگیهای حضرت علی بن موسی الرضا علیه السّلام را بنویسید؟
- [سایر] آیا کتاب رساله ذهبیه امام رضا(ع) معتبر است؟
- [سایر] به بارگاه حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) مشرف شدم، آیا در آنجا میتوانم نذر روزه کنم و روزه بگیرم؛ با فرض اینکه روزه قضا نداشته باشیم؟
- [سایر] در ماجرای نبرد امام علی(ع) با عمرو بن عبدود میگویند علی(ع) به عمرو گفت: به پشت سرت نگاه کن. اینها چه کسانی هستند که به دنبالت میآیند؟ و وقتی عمرو برگشت، ناگهان علی او را غافلگیر کرده و یک پایش را قطع نموده و او را میکشد. لطفاً ماجرای واقعی این جنگ تن به تن را با نقل از منابع معتبر تاریخی بیان کنید.
- [سایر] فضائل و مناقب مولا علی علیه السلام را از زبان خلفای اول و دوم و سوم به خصوص از منابع اهل سنت ذکر کنید؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، (تتریب) را توضیح دهید. 1. (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) أَنَّهُ کَانَ یُتَرِّبُ الْکِتَابَ وَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ). 2. (عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ عَلِی بْنِ عَطِیةَ أَنَّهُ رَأَی کُتُباً لِأَبِی الْحَسَنِ مُتَرَّبَةً). 3. (عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیرِی فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ کانَ أَبُو الْحَسَنِ(ع) یُتَرِّبُ الْکِتَابَ). 4. (مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْوَرَّاقِ عَنْ عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ دَارِمِ بْنِ قَبِیصَةَ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ(ع) عَنِ النَّبِی(ص) قَالَ بَاکِرُوا بِالْحَوَائِجِ فَإِنَّهَا مُیَسَّرَةٌ وَ تَرِّبُوا الْکِتَابَ فَإِنَّهُ أَنْجَحُ لِلْحَاجَةِ وَ اطْلُبُوا الْخَیْرَ عِنْدَ حِسَانِ الْوُجُوه).
- [سایر] چرا به امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) لقب (ابا الحسن) را دادهاند؟
- [سایر] آیا فرزند عمر (عبدالله بن عمر) در حوادث تاریخی دوران خلافت عثمان و حکومت حضرت علی(ع) تأثیرگذار بود؟ یا پس از مرگ پدر از سیاست فاصله گرفت؟
- [سایر] هنگام ولادت امیرمؤمنان امام علی علیه السلام دیوار کعبه شکافته شده آیا این واقعه در منابع تاریخی اهل سنت منعکس شده است؟
- [سایر] هنگام ولادت امیرمؤمنان امام علی علیه السلام دیوار کعبه شکافته شده آیا این واقعه در منابع تاریخی اهل سنت منعکس شده است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است، قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذراعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه، زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است، در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و دردفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچه ای روی قبر بگیرند، و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شد، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را بشانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: إسْمَعْ، إفْهَمْ یَا فُلاَنَ بْنَ فُلاَن و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد است و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: إسْمَعْ، إفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی پس از آن بگویند: هَلْ أَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فَارَقْتَنَا عَلَیْهِ مِنْ شَهَادَةِ أنْ لاَ إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ وَسَیّدُ النَّبِیّینَ وَخَاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَأنَّ عَلِیاً أمِیرُ المؤمِنِینَ وَسَیِّدُ الْوَصیّیِن وإمَامٌ افْتَرَضَ اللهُ طَاعَتَهُ عَلی الْعَالَمِینَ وَأَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعلیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَموُسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَعَلیَّ بْنَ موُسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَعَلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالْحَسنَ بْنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدیَّ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِمْ أئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ وَحُجَجُ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِین وَأَئِمَّتُکَ أَئِمَّةُ هُدی أَبْرارٌ یَا فُلاَنَ بْنَ فُلاَن و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند و بعد بگویند: إذا اتَاکَ الْمَلَکَانِ الْمُقَرَّبَانِ رَسوُلَیْنِ مِنْ عِنْدِ الله تَبَارَکَ وَتَعَالی وَسَئَلاَکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیّک وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتَابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ أَئِمَّتِکَ فَلاَ تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فی جَوَابِهِمَا اللهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله نَبِیّی وَالإسْلاَمُ دینی وَالْقُرْآنُ کِتَابی وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَأمیرُ الْمُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ أبیطَالِب إمَامی وَالْحَسَنُ بْنُ عَلی الْمُجْتَبی إمَامی وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَلیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلاء إِمَامی وَعَلِی زِیْنُ الْعَابِدینَ إمَامی وَمُحَمَّدٌ الْبَاقِرُ إمَامی وَجَعْفَرٌ الصَّادِقُ إمَامی وَموُسَی الْکَاظِمُ إمَامی وَعَلِیٌّ الرِّضَا إمَامی وَمُحَمَّدٌ الْجَوَادُ إمَامی وَعَلیٌّ الْهَادی إمَامی وَالْحَسَنُ الْعَسْکَری إمَامی وَالْحُجَّةُ الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ إمَامی هَؤلاءِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ أئِمَّتی وَسَادَتی و قادَتی وَشُفَعَائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَمِنْ أَعْدَائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمَ یَا فُلانَ بْنَ فُلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند بعد بگویند: إنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَتَعَالی نِعْمَ الرَّبُّ وَأَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نِعْمَ الرَّسوُلُ وَأنَّ عَلِیَّ بْنَ ابیطَالِب وَاَوْلاَدَهُ الْمَعْصوُمینَ الأئَمَّةَ الإثْنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الأئِمَّةُ وَأنَّ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله حَقٌ وَأنَّ الْمَوْتَ حَقٌ وسُؤَالَ مُنْکَر وَنَکیر فی الْقَبْرِ حَقٌ والْبَعْثَ حَقٌ وَالنُّشوُرَ حَقٌ وَالصِّرَاطَ حَقٌ وَتَطَایُرَ الْکُتُبِ حَقٌ وَأنَّ الْجَنَّةَ حَقٌ وَالنَّارَ حَقٌ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لاَرَیْبَ فیِهَا وَأنَّ اللهُ یَبْعَثُ مَنْ فی الْقُبوُرِ پس بگویند: أفَهِمْتَ یَا فُلان و به جای فلان اسم میت را بگویند پس از آن بگویند: ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَهَدَاکَ اللهُ إلَی صِرَاط مُسْتَقِیم وَعَرَّفَ اللهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیَائِکَ فی مُسْتَقَرّ مِنْ رَحْمَتِهِ پس بگویند: اَللّهُمَّ جَافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَأصْعِدْ بِروُحِهِ إلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهَاناً اَللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آن جا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آن جا بروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند، و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند. و اگر میت مرد است در دفعه سوّم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند. و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند، و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت، خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ ابنَ فُلانْ و به جای فلان اسم میت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمّدبن عَلِیّ پس از آن بگویند: هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لااِلهَ اِلاّالله وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلّی الله عَلَیْهِ وَآلِه عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ وَسَیّدُ النّبیّینَ وَخْاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَاَنَّ عَلیّاًاَمِیرُالْمُؤمِنینَ وَسَیّدُ الوَصِییّنَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهَ عَلَی الْعالَمیِنَ وَاَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْن وَعَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْن وَمُحَمَّدَبْن عَلِیٍّ وَجَعْفَرَبْنَ مُحَمَّد وَموُسَی بْنَ جَعْفَر وَعلیَّ بْنَ موُسی وَمُحَمَّدَبْنَ عَلِیٍّ وَعلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِیّ صَلَواتُ الله عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنیِنَ وَحُجَجُ اللهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعینَ وَاَئِمَّتکَ اَئِمَّةٌ هُدِیَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلان و به جای فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید: و بعد بگوید: اذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسوُلَیْنِ مِنْ عِنْدِاللهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ اَئِمَّتِکَ فَلاْ تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِی جَوابِهِما اللهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نَبِیّی وَالاِْسْلامُ دینی وَالْقُرآنُ کِتابی وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتِی وَاَمِیرُالْمُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ اَبِی طالب اِمامی وَالْحَسَنُ بْنُ عَلیٍّ الْمُجْتَبی اِمامی وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهیدُ بِکَرْبَلا اِمامی وَعلِیُّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامی وَمُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامی وَجَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامی، وَ مُوسَی الْکاظِمُ اِمامی، وَعَلیُّ الرِّضا اِمامِی، وَمُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامِی، وَعَلِیٌّ الْهادِی اِمامِی وَالْحَسنُ الْعَسْکَری اِمامی وَالْحُجَّةَ الْمُنْتَظَرُ اِمامِی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتی وَسادَتی وَقادَتی وَشُفَعْائی بِهِمْ اَتَوَلَّی وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَالاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید بعد بگوید: اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نِعْمَ الرَّسوُلُ وَاَنَّ عَلِیِّ بْنَ اَبیِ طالِب وَاوْلادَهُ الْمَعْصوُمینَ الاَْئِمَّةَ الاِْثْنی عَشَرَ نِعْمَ الائَمَّةُ وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَقُّ وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَر وَنَکِیر فیِ القَبْرِ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقٌ والنُشُورَ حَقٌ وَالصِّراطَ حَقٌّ وَالْمِیزانَ حَقٌّ وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقٌّ وَاَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَالنّارَ حَقُّ وَاَنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَاَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبوُرِ پس بگوید: اَفَهِمْتَ یا فُلانُ و به جای فلان اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید: ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقوُلِ الثّابِتِ وَهَدیکَ اللهُ اِلی صِراط مُسْتَقیم عَرَّفَ اللهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ اوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ پس بگوید: اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَاصْعَدْ بِروُحِه اِلَیْکَ وَلَقّنهُ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَک.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر ان که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل ان که مردمان خوب در ان جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به ان جا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به ارامی از تابوت بگیرند و وارد قبر نمایند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از ان که میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از ان که لحد را بپوشانند کسی دست راست را به شانه راست میت بزند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارد و دهان را نزدیک گوش او ببرد و به شدت حرکتش دهد و سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا محمد بن علی پس از ان بگوید هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المومنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القایم الحجه المهدی صلوات الله علیهم ایمه المومنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ایمتک ایمه هدی ابرار یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سیلاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ایمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه واله وسلم نبیی و الاسلام دینی و القران کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المومنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی هولاء صلوات الله علیهم ایمتی و سادتی و قادتی و شفعایی بهم اتولی و من اعدایهم اتبرء فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الایمه الاثنی عشر نعم الایمه و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه واله وسلم حق و ان الموت حق و سوال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه اتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور پس بگوید افهمت یافلان و به جای فلان اسم میت را بگوید و پس از ان بگوید ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیایک فی مستقر من رحمته پس بگوید اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است قبر را به اندازه انسان متوسّط یا تا گلوگاه گود کنند، ومیّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتیبهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند، و نیز مستحبّ است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچهای روی قبر بگیرند و نیز مستحبّ است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و در موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میّت را در لحد گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند وصورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت بر نگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدّت حرکتش دهند وسه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ اًّفْهَمْ یا فلانَ بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمّد واسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ افْهَم یا مُحَمَّدِ بنَ عَلی( پس از آن بگویند: )هَل اَنْتَ عَلی العَهْدِ الَذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَِْ أنْ لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَانّ مُحَمّداً صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیِّدُ النَّبیِّینَ وَخاتَمُ المَرْسَلینَ وَانَّ عَلیّاً أمیرُ المُؤمنِینَ وَسَیّدُ الوَصِیینَ وَاًّمام افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلی العالَمینَ وَاَنّ الحَسَنَ وَالحُسَیْنَ وَعَلیَّ بْنَ الحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلیّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَمُوسی بْنَ جَعْفَر وَعَلیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلی وَعَلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالحَسَنَ بْنَ عَلیّ وَالقائِمَ الحُجََّْ المَهدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أئِمَُّْ المُؤمِنینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلی الخَلْقِ أجْمَعینَ وَأئِمَتُکَ أئِمَُّْ هُدی بِکَ أبْرار یا فلانَ بْنُ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگوید و بعد بگوید: )اًّذا أتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسولَیْنِ مِن عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَن قِبْلَتِکَ وَعَنْ أئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِیجَوابِهِما اللّهُ رَبِّی وَمُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلهِ نَبیّی وَالاسْلامُ دِینی وَالقُرآنُ کِتابیوَالکَعْبَُْ قِبْلَتی وَأمیرُ المُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ أبی طالِب اًّمامی وَالحَسَنُ بْنُ عَلی المُجْتَبی اًّمامی وَالحُسَینُ بْنُ عَلی الشَهیدُ بِکَربَلأ اًّمامی وَعَلی زَیْنُ العابِدینَ اًّمامیوَمُحَمّد الباقِرُ اًّمامی وَجَعْفَر الصادِقُ اًّمامی وَمُوسی الکاظِمُ اًّمامی وَعَلیالرِضا اًّمامی وَمُحَمَّد الجَوادُ اًّمامی وَعَلی الهادِی اًّمامی وَالحَسَنُ العَسْکَرَیُّ اًّمامی وَالحُجَُّْ المُنْتَظَرُ اًّمامی هؤلأ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجْمَعینَ أئِمَّتی وَسادَتیوَقادَتی وَشُفَعائی بِهِم أتَوَلّی وَمِنْ أعْدائِهِم أتَبَرَُ فِی الدُنیا وَالاَّخِرَْ ثُمَّ اعْلَم یا فلان بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: )اًّنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُ وَأنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نِعْمَ الرَسُولُ واَنَّ عَلیَ بْنَ أبی طالِب وَأوْلادَهُ المَعْصومینَ و الأئِمََّْ الاًّثْنَیْ عَشَر نِعْمَ الأئِمََّْ وَأنَ ما جأَ بِهِ مُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ حَقّ وَأنّ المَوْتَ حَقّ وَسُؤالَ مُنْکَر وَنَکیر فِی القَبْرِ حَقّ وَالبَعْثَ حَقّ وَالنُشُورَ حَقّ وَالصِراطَ حَقّ وَالمیزانَ حَقّ وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقّ وَانَّ الجَنََّْ حَقّ وَالنارَ حَقّ وَانَّ السّاعََْ آتیَْ لا رَیْبَ فیها وَأنَ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ پس بگوید أفَهِمْتَ یا فلان( و به جای فلان اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید: )ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ اًّلی صِراطً مُسْتَقیم عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیائِکَ فِیمُسْتَقَرً مِن رَّحْمَتِهِ( پس بگوید: )أللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْه وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اًّلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمّ عَفوکَ عَفوَک(.
- [امام خمینی] خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا می روند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزد یک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند : "اسمع افهم یا فلان بن فلان". و بجای فلان، اسم میت و پدرش را بگویند. مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند: "اسمع افهم یا محمد بن علی". پس از آن بگویند: "هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجة المهدی صلوات الله علیهم ائمة المؤمنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ائمتک ائمة هدی بک ابرار یا فلان بن فلان" و بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید: "اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سالاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ائمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه و آله نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبة قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجة المنتظر امامی هؤلاء صلوات الله علیهم اجمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان" بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید: "ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمد صلی الله علیه و آله نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمة الاثنی عشر نعم الائمة و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه و آله حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور" پس بگوید: "ا فهمت یا فلان" و بجای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید: "ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته" پس بگوید: "اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک".
- [آیت الله مظاهری] خوب است قبر را به اندازه قد انسان متوسّط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا میروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کمکم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوّم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک، زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان). یعنی (بشنو و بفهم ای فلان فرزند فلان) و به جای فلان اسم میّت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَبْنَ عَلِیٍّ). پس از آن بگویند: (هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداًصلی الله علیه وآله وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبیّینَ وَ خاتَمُ المُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ و حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعین وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ).(1) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: (اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما اَللَّهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ 6 نَبِیّی وَ الْاِسلامُ دینی وَ الْقُرانُ کِتابی وَ الْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی اِمامی وَ الحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا اِمامی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامی و مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ اِمامی، وَ مُوسَی الکاظِمُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الرِّضا اِمامی، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الْهادی اِمامی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ اِمامی وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعین اَئِمَّتی وَ سادَتی وَ قادَتی وَ شُفَعائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَبْنَ فَلانٍ).(2) و به جای فلان بن فُلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: (اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ أمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْاَئمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ اَلْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌصلی الله علیه وآله وسلم حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ اتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ).(3) پس بگوید: (اَفَهِمْتَ یا فُلانُ). یعنی(آیا فهمیدی ای فلان؟) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداکَ اللَّهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).(4) پس بگوید: (اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَ لَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).(5)
- [آیت الله مکارم شیرازی] مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است قبر را به اندازهی قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد، مثل آن که مردمان خوب در آن جا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحة اهل قبور بیشتر به آن جا بروند.نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعهی سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعهی چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعهی سوم طرف قبلة قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند.و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و واردِ قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند:(اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بنَ فُلانْ) و به جای (فلان بن فلان) اسم میت و پدرش را بگویند، مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش علیست سه مرتبه بگویند:(اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا محمّد بن عَلِی).پس از آن بگویند:(هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهادَة اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسوُلُهُ وَ سَیدُ النّبِیینَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَ اَنَّ عَلیاً اَمِیرُ الْمُؤمِنینَ وَ سَیدُ الوَصِیینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهَ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ علی بْنَ موُسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ عَلِی بْنَ مُحَمّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ الْقائِمَ الْحُجَّة الْمَهْدِی صَلَواتُ الله عَلَیهِمْ اَئِمَّة الْمُؤْمِنینَ وَ حُجَجُ اللهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعینَ وَ اَئِمَّتکَ اَئِمَّة هُدی بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلان).و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.و بعد بگوید:(اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسوُلَینِ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیکَ وَ عَنْ دِینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلاْ تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فِی جَوابِهِما: اللهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ / نَبِیی وَ الاِْسْلامُ دِینِی وَ الْقُر آنُ کِتابِی وَ الْکَعْبَة قِبْلَتِی وَ اَمِیرُ الْمُؤمِنینَ عَلی بْنُ اَبِی طالبٍ اِمامِی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلی الْمُجْتَبی اِمامی وَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی الشَّهیدُ بِکَرْبَلا اِمامِی وَ علِی زَینُ الْعابِدینَ اِمامِی وَ مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامِی وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامِی وَ مُوسَی الْکاظِمُ اِمامِی وَ عَلی الرِّضا اِمامِی وَ مَحَمّدٌ الْجَوادُ اِمامِی وَ عَلِی الْهادِی اِمامِی وَ الْحَسنُ الْعَسْکَری اِمامِی وَ الْحُجَّة الْمُنْتَظَرُ اِمامِی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتِی وَ سادَتِی وَ قادَتِی وَ شُفَعْایی بِهِمْ اَتَوَلَّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَة، ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان).و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.و بعد بگوید:(اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً / نِعْمَ الرَّسوُلُ وَ اَنَّ عَلِی بْنَ اَبی طالِبٍ وَ أوْلادَهُ الْمَعْصوُمینَ الاَْئِمَّة الاِْثنی عَشَرَ نِعْمَ الائَمَّة وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ / حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ فی القَبْرِ حَقُّ وَ الْبَعْثَ حَقٌ و النُشُورَ حَقٌ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَ الْمِیزانَ حَقٌّ وَ تَطایرَ الکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّة حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَة آتِیة لا رَیبَ فیها وَ اَنَّ اللهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبوُرِ).پس بگوید:(اَفَهِمْتَ یا فُلانُ) و به جای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید:(ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقوُلِ الثّابِتِ و هَداکَ اللهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللهُ بَینَکَ وَ بَینَ أَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).پس بگوید:(اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اصْعدْ بِروُحِهِ اِلَیکَ وَ لَقَِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَک).