آیا از شمایل ظاهری واخلاق امام رضا (ع) چیزی درمنابع معتبر گزارش شده است؟
حضرت ثامن الائمه علیه السّلام مانند جدش علی بن ابیطالب دارای قامتی معتدل بود، صورتش گندم گون و چهره‌اش زیبا و جالب توجه، سیمایش نورانی و چشمانش جذاب بوده است؛ ازاین رو می توان شمایلی که برای امام امیرمومنان درتاریخ نوشته شده ودر منابع دست اول تاریخی گزارش شده را برای حضرت صادق دانست ؛ در توصیف سیمای امام هادی نوشته اند : سیمای‌ آن بزرگوار، همچون سیمای جدّش امام‌ رضا و پدرش امام جواد علیهما السّلام بود، رنگ چهره‌اش گندم‌گون بوده است. راویان او را چنین توصیف کرده‌اند: دارای چشمانی سیاه و فراخ، بینی کشیده، دندانهای فاصله‌دار، چهره‌ای دلگشا، خوشبو. و نظیر جدّش امام ابو جعفر، باقر علیه السّلام، تناور بود، نه زیاد کوتاه و نه خیلی بلند، شانه‌های پهن و مفاصل درشت و اندامی میانه داشت؛[1] با ذکر شباهتهای آن حضرت با امام رضا می توان شمایلی از حضرت رضا(ع) درامام هادی یافت چنانکه در فصول المهمه آمده است که آن حضرت قامتی معتدل و میانه داشت.[2] اخلاق و رفتار آن حضرت‌ طبرسی در اعلام الوری گوید: درباره گوشه‌ای از خصایص و مناقب و اخلاق بزرگوارانه آن حضرت نوشته اند: رضا (ع) را ندیدم که از چیزی سؤال شود و آن را نداند. و هیچ کس را نسبت بدانچه در عهد و روزگارش می‌گذشت داناتر از او نیافتم. مأمون بارها او را با پرسش درباره هر چیزی می‌آزمود و امام به او پاسخ می‌داد و پاسخ وی‌ کامل بود و به آیاتی از قرآن مجید تمثل می‌جست. آن حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می‌کرد و خود می‌فرمود: اگر بخواهم می‌توانم در کمتر از این مدت هم قرآن را ختم کنم اما من هرگز به آیه‌ای بر نخورده‌ام جز آن که در آن اندیشیده‌ام که چیست و در چه زمینه‌ای نازل شده است.[3] همچنین از ابراهیم بن عباس صولی نقل شده است که گفت: هیچ کس را فاضل‌تر از ابو الحسن رضا نه دیده و نه شنیده‌ام. از او چیزهایی دیده‌ام که از هیچ کس ندیدم. هرگز ندیدم با سخن گفتن به کسی جفا کند. ندیدم کلام کسی را قطع کند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود. هیچ‌گاه حاجتی را که می‌توانست بر آورده سازد، رد نمی‌کرد. هرگز پاهایش را پیش روی کسی که نشسته بود دراز نمی‌کرد. ندیدم به یکی از دوستان یا خادمانش دشنام دهد. هرگز ندیدم آب دهان به بیرون افکند و یا در خنده‌اش قهقهه بزند بلکه خنده او تبسم بود. چنان بود که اگر تنها بود و غذا برایش می‌آوردند غلامان و خدمتگزاران و حتی دربان و نگهبان را بر سفره خویش می‌نشانید و با آنها غذا می‌خورد. شبها کم می‌خوابید و بسیار روزه می‌گرفت. سه روز، روزه در هر ماه را از دست نمی‌داد و می‌فرمود: این سه روز برابر با روزه یک عمر است. بسیار صدقه پنهانی می‌داد بیشتر در شبهای تاریک به این کار دست می‌زد. اگر کسی ادعا کرد که فردی مانند رضا (ع) را در فضل دیده است، او را تصدیق مکنید. طبرسی از محمد بن ابو عباد نقل کرده است که گفت: (امام رضا (ع) در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس بود. جامه خشن می‌پوشید و چون در میان مردم می‌آمد آن را زینت می‌داد. صدوق در عیون اخبار الرضا (ع) گوید: آن حضرت کم خوراک بود و غذای سبک می‌خورد. در کتاب خلاصة تذهیب الکمال به نقل از سنن ابن ماجه گفته شده است: امام رضا (ع) سید بنی هاشم بود و مأمون او را بزرگ می‌داشت و تجلیلش می‌کرد و او را ولیعهد خود در خلافت قرار داد. حاکم در تاریخ نیشابور گوید: وی با آن که بیست و اندی از سالش می‌گذشت در مسجد رسول خدا (ص) فتوا صادر می‌کرد. و در تهذیب التهذیب آمده است: رضا با وجود شرافت نسب از عالمان و فاضلان بود. صدوق در عیون اخبار الرضا (ع) به سند خود از رجاء بن ابو ضحاک، که مأمون وی را برای آوردن امام رضا (ع) مأموریت داده بود، نقل کرده است: به خدا سوگند مردی پرهیزکارتر و یادکننده‌تر خدای را و خداترس‌تر از رضا (ع) ندیدم. وی در ادامه گفتار خود می‌افزاید: وی به هر شهری که قدم می‌گذاشت مردم آن شهر به سویش می‌آمدند و در خصوص مسائل دینی خود از وی پرسش می‌کردند و او نیز پاسخشان می‌داد و برای آنان احادیث بسیاری از پدر و پدرانش، از علی (ع) و رسول خدا (ص) نقل می‌کرد. چون با امام رضا (ع) به نزد مأمون بازگشتم وی درباره حالت آن حضرت در سفر از من پرسش کرد. من نیز آنچه دیده بودم از روز و شب و کوچ و اقامتش برای وی بازگفتم. مأمون گفت: آری ای ابن ابو ضحاک وی از بهترین مردم زمین و داناترین و پارساترین ایشان است[4]. آن حضرت به اعتراف دوست ودشمن کانون فضیلت و کمال و مظهر عشق و عاطفه و محبت بودند.[5] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. حیات فکری وسیاسی امامان شیعه (ع)،تألیف رسول جعفریان. 2.دایره المعارف تشیع ،تألیف جمعی از نویسندگان،مدخل امام رضا(ع). پی نوشتها: [1] . تحلیلی از زندگانی امام هادی(ع) ص 26 [2] . ابن صباغ مالکی الفصول المهمه ،ص 200 [3] . طبرسی اعلام الوری،ترجمه ساکت،ص565 [4] . سید محسن امین ، سیره معصومان ترجمه حجتی کرمانی ،ج‌6،ص:145 [5] . حسین عمادزاده، زندگانی 14 معصوم، چ قدیم، یک جلدی، ص 1068. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

آیا از شمایل ظاهری واخلاق امام رضا (ع) چیزی درمنابع معتبر گزارش شده است؟


پاسخ:

حضرت ثامن الائمه علیه السّلام مانند جدش علی بن ابیطالب دارای قامتی معتدل بود، صورتش گندم گون و چهره‌اش زیبا و جالب توجه، سیمایش نورانی و چشمانش جذاب بوده است؛ ازاین رو می توان شمایلی که برای امام امیرمومنان درتاریخ نوشته شده ودر منابع دست اول تاریخی گزارش شده را برای حضرت صادق دانست ؛
در توصیف سیمای امام هادی نوشته اند : سیمای‌ آن بزرگوار، همچون سیمای جدّش امام‌ رضا و پدرش امام جواد علیهما السّلام بود، رنگ چهره‌اش گندم‌گون بوده است. راویان او را چنین توصیف کرده‌اند: دارای چشمانی سیاه و فراخ، بینی کشیده، دندانهای فاصله‌دار، چهره‌ای دلگشا، خوشبو. و نظیر جدّش امام ابو جعفر، باقر علیه السّلام، تناور بود، نه زیاد کوتاه و نه خیلی بلند، شانه‌های پهن و مفاصل درشت و اندامی میانه داشت؛[1] با ذکر شباهتهای آن حضرت با امام رضا می توان شمایلی از حضرت رضا(ع) درامام هادی یافت چنانکه در فصول المهمه آمده است که آن حضرت قامتی معتدل و میانه داشت.[2]

اخلاق و رفتار آن حضرت‌
طبرسی در اعلام الوری گوید: درباره گوشه‌ای از خصایص و مناقب و اخلاق بزرگوارانه آن حضرت نوشته اند: رضا (ع) را ندیدم که از چیزی سؤال شود و آن را نداند. و هیچ کس را نسبت بدانچه در عهد و روزگارش می‌گذشت داناتر از او نیافتم.
مأمون بارها او را با پرسش درباره هر چیزی می‌آزمود و امام به او پاسخ می‌داد و پاسخ وی‌ کامل بود و به آیاتی از قرآن مجید تمثل می‌جست. آن حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می‌کرد و خود می‌فرمود: اگر بخواهم می‌توانم در کمتر از این مدت هم قرآن را ختم کنم اما من هرگز به آیه‌ای بر نخورده‌ام جز آن که در آن اندیشیده‌ام که چیست و در چه زمینه‌ای نازل شده است.[3]
همچنین از ابراهیم بن عباس صولی نقل شده است که گفت: هیچ کس را فاضل‌تر از ابو الحسن رضا نه دیده و نه شنیده‌ام. از او چیزهایی دیده‌ام که از هیچ کس ندیدم. هرگز ندیدم با سخن گفتن به کسی جفا کند. ندیدم کلام کسی را قطع کند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود. هیچ‌گاه حاجتی را که می‌توانست بر آورده سازد، رد نمی‌کرد. هرگز پاهایش را پیش روی کسی که نشسته بود دراز نمی‌کرد. ندیدم به یکی از دوستان یا خادمانش دشنام دهد. هرگز ندیدم آب دهان به بیرون افکند و یا در خنده‌اش قهقهه بزند بلکه خنده او تبسم بود. چنان بود که اگر تنها بود و غذا برایش می‌آوردند غلامان و خدمتگزاران و حتی دربان و نگهبان را بر سفره خویش می‌نشانید و با آنها غذا می‌خورد. شبها کم می‌خوابید و بسیار روزه می‌گرفت. سه روز، روزه در هر ماه را از دست نمی‌داد و می‌فرمود: این سه روز برابر با روزه یک عمر است. بسیار صدقه پنهانی می‌داد بیشتر در شبهای تاریک به این کار دست می‌زد. اگر کسی ادعا کرد که فردی مانند رضا (ع) را در فضل دیده است، او را تصدیق مکنید.
طبرسی از محمد بن ابو عباد نقل کرده است که گفت: (امام رضا (ع) در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس بود. جامه خشن می‌پوشید و چون در میان مردم می‌آمد آن را زینت می‌داد. صدوق در عیون اخبار الرضا (ع) گوید: آن حضرت کم خوراک بود و غذای سبک می‌خورد. در کتاب خلاصة تذهیب الکمال به نقل از سنن ابن ماجه گفته شده است: امام رضا (ع) سید بنی هاشم بود و مأمون او را بزرگ می‌داشت و تجلیلش می‌کرد و او را ولیعهد خود در خلافت قرار داد. حاکم در تاریخ نیشابور گوید: وی با آن که بیست و اندی از سالش می‌گذشت در مسجد رسول خدا (ص) فتوا صادر می‌کرد. و در تهذیب التهذیب آمده است: رضا با وجود شرافت نسب از عالمان و فاضلان بود.
صدوق در عیون اخبار الرضا (ع) به سند خود از رجاء بن ابو ضحاک، که مأمون وی را برای آوردن امام رضا (ع) مأموریت داده بود، نقل کرده است: به خدا سوگند مردی پرهیزکارتر و یادکننده‌تر خدای را و خداترس‌تر از رضا (ع) ندیدم. وی در ادامه گفتار خود می‌افزاید:
وی به هر شهری که قدم می‌گذاشت مردم آن شهر به سویش می‌آمدند و در خصوص مسائل دینی خود از وی پرسش می‌کردند و او نیز پاسخشان می‌داد و برای آنان احادیث بسیاری از پدر و پدرانش، از علی (ع) و رسول خدا (ص) نقل می‌کرد. چون با امام رضا (ع) به نزد مأمون بازگشتم وی درباره حالت آن حضرت در سفر از من پرسش کرد. من نیز آنچه دیده بودم از
روز و شب و کوچ و اقامتش برای وی بازگفتم. مأمون گفت: آری ای ابن ابو ضحاک وی از بهترین مردم زمین و داناترین و پارساترین ایشان است[4].
آن حضرت به اعتراف دوست ودشمن کانون فضیلت و کمال و مظهر عشق و عاطفه و محبت بودند.[5]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حیات فکری وسیاسی امامان شیعه (ع)،تألیف رسول جعفریان.
2.دایره المعارف تشیع ،تألیف جمعی از نویسندگان،مدخل امام رضا(ع).

پی نوشتها:
[1] . تحلیلی از زندگانی امام هادی(ع) ص 26
[2] . ابن صباغ مالکی الفصول المهمه ،ص 200
[3] . طبرسی اعلام الوری،ترجمه ساکت،ص565
[4] . سید محسن امین ، سیره معصومان ترجمه حجتی کرمانی ،ج‌6،ص:145
[5] . حسین عمادزاده، زندگانی 14 معصوم، چ قدیم، یک جلدی، ص 1068.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین