آسیبشناسی حاکمان از دیدگاه امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی ایران، شجره طیبهای است که با جانفشانی مردم مسلمان و حقیقت جوی ایران و خون سرخ عاشقان دین و دینداری، با رهبری فریادگر توحید و بیداری، ذریه پیغمبر و تندیس عزت و افتخار اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) به بار نشست. انقلابی که با تمام فراز و نشیبهای متنوع، توانست به تبیین مؤلفههای خویش در عرصه جهانی پرداخته و خود را به عنوان یک انقلاب هدایتگر و با یک رویکرد حکومتی در قالب جمهوری و با محتوای اسلامیت، بر قاطبة طالبان طریق هدایت و رستگاری، معرفی نماید. این انقلاب که برگرفته از مکتب اهلبیت علیهم السّلام است و با آموزههای دینی برگرفته از کتاب و سنت ساختارسازی شده است، حامل سه مشخصه اصلی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است به گونهای که در هیچ جای جهان، انقلاب اسلامی بدون این سه مؤلفه شناخته شده نیست و این خود ،کاشف از واقعیت ملموس صدور آن به جهانیان است. صدوری که مرزهای زمینی و زمانی را پشت سر گذاشته و هنوز که هنوز است با شعار نجات و رهائی انسانها از یوغ بردگی و بندگی غیر خدا و در زیر لوای توحید و عدالتخواهی به حرکت خویش ادامه میدهد اما در این مجال توجه به یک نکته ضروری است و آن اینکه برای هر حرکت و انقلابی به اعتبار مبدأ و سیر آن، دو مرحله قابل تصور است: 1. به نهال نشستن و تحقق آن با مؤلفهها و مشخصههائی که مبیّن ماهیت آن است و به تعبیری؛ اصول و آرمانهائی که چنین حرکتی را ساختارسازی کرده است. 2. حفظ آن حرکت با تحفظ بر ارکان و آرمانها و عدم عدول از اهداف و غایات. قهراً چنین گزینهای هر چند از حیث تحقق، در طول گزینه اول قرار دارد؛ امّا از حیث، اهمیّت میتواند در رتبة قبل از آن باشد، چرا که در این مرحله، معضلات و آسیبهائی بدنة این حرکت و استمرار آن را تهدید میکند. امّا در مرحله اول یعنی اصل تحقق آن، با چنین چالشهائی مواجه نیستیم. و بدیهی است که وجود همین آسیبها و پذیرش آنهاست که باعث توقف انسداد یک حرکت میگردد. از این روی آسیبشناسی یک انقلاب واعمال راهکارهای مناسب جهت مقابله با آنها، عنصر اصلی در بقاء آن است. از آنجا که انقلاب اسلامی ما نیز از حیث اینکه یک انقلاب است سوای ماهیت آن و از سایر انقلابات در این مسئله مستثنی نیست؛ آسیبشناسی آن امری ضروری است و ما در این مجال، آسیبشناسی حاکمان و متصدیان نظام مقدس جمهوری اسلامی را وجهة همت خویش قرار داده و به تبیین این مسئله از نظر بزرگ معمار انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) میپردازیم. کمتر کلامی از حضرت امام راحل (ره) دیده میشود که در آن نسبت به آسیبهائی که ممکن است متصدیان امور را در معرض خطر قرار دهد، ذکری به میان نیامده باشد که اینکه به بعضی از آنها اشاره میرود. 1. عدم تقوای الهی: یکی از آسیبهای جدی برای کارگزاران نظام که همه امور دیگر را تحت الشعاع خود قرار میدهد، عدم پرهیزگاری و ترس از خدای تعالی است. هر چند پدیدة مبارکی به نام تقوا از جهت تأثیرگذاری از دو حیث شخصی و اجتماعی قابل طرح است، امّا توجه به بُعد تأثیرات اجتماعی آن، بخصوص وقتی که دربارة متصدیان امر لحاظ شود، ضروریتر است؛ چرا که هرگاه شخصی که فاقد تقوای الهی است، متصدی مسئولیتی در ادارة جامعه نباشد، دایرة اضرار بیتقوائی، عمدتاً به خود شخص برمیگردد؛ امّا متصدیان امور، بابت مسئولیتی که دارند، در صورت بیتقوائی، مملکتی را تباه میکنند. امام خمینی (ره) در این خصوص میفرمایند: (تقوا برای همه لازم است و برای کسانی که متصدی امور کشور هستند، لازمتر است... متصدیان امور به حسب تصدی که دارند اگر خدای نخواسته، تقوا نداشته باشند... این به همه کشور سرایت میکند. همه کشور را یک وقت خدای نخواسته به باد میدهد و لذا برای آنها اهمیت تقوا بسیار بیشتر است تا برای اشخاص).[1] راستی چگونه میتوان از متصدی که ملبس به لباس تقوا نشده است، انتظار انجام وظیفه داشت و آن را به عنوان الگوی جامعه اسلامی قلمداد کرد؟ 2- عدم ساده زیستی: خروج از حد اعتدال و میانه روی چه به تفریط و چه به افراط، القاء نفس در مهلکه است. توجه به زر و زیورها و تظاهرات دنیویه و نیز تعلقات مادیه، چیزی جز دل بستن به سراب نیست و این دلبستگی نه تنها سبب زیاد شدن حبّ دنیاست، بلکه تأثیر منفی حظوظ دنیویه بر قلب آنچنان است که: (التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آنها تأثیر بیشتر پیدا میکند و تعلق و حبّش بیشتر میگردد تا آنکه تمام وجهه قلب به دنیا و زخاف آن گردد و این منشأ فساد بسیاری است).[2] اشرافیگری و عدم سادهزیستی هم از مصادیق بارز حبّ دنیاست که بر همه تبرّی از آن لازم و نسبت به متصدیان امر لازمتر است، چنانکه امام راحل (ره) در این خصوص میفرمایند: (اگر میخواهید بیخوف و هراس در مقابل باطل بایستد و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان و شیاطین و توطئههای آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان بدر نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزد. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کردهاند، اکثر ساده زیست و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند).[3] 3. بریدن و جدا شدن از مردم: مسئولین باید بدانند تا زمانی که به وجهه مردمی بودن خویش، پایبند هستند، از پشتیبانی عمومی برخوردارند و چنانچه در گیر و دار امور و قبض و بسط حالات، مسیر خویش را از طریق مردم، بیگانه ساختند، اولین اقدام آنها، قدمی است در جهت انحلال و قدرت و عزّت آنها. معمار بزرگ انقلاب بارها بر این آسیب مهم که دامنگیری آن نسبت به حاکمان امر، کمرنگ نیست، هشدار دادهاند که: (بپرهیزید از اینکه از ملّت جدا شوید، شما را بخواهند، جدا کنند)[4] و نیز: (شما هرچه خوف دارید از خودتان بترسید، از اینکه مبادا خدای نخواسته مسیر یک مسیر دیگر بشود؛ راه، راه دیگری باشد و توجه به این چیزی که الآن هست از دست برود و مردمی بودن از دستتان برود که خدا نخواسته یک وقت این قضیه پیش آمد و شما از آن مردمی بودن بیرون رفتید و یک موضع دیگری پیدا کردید... آن وقت بدانید که آسیب میبینید، یعنی آن وقت است که خارجیها به شما طمع میکنند).[5] 4. اهمال و غفلت از مصالح و مشکلات مردم: سرگرم شدن به مسائل و درگیریهای سیاسی و اهمالورزی نسبت به مصالح جامعه و غفلت از مشکلات مردم یکی دیگر از آسیبهای ممکنالتصور دربارة متصدیان و مسئولان نظام اسلامی است چرا که همین مردم بودند و هستند که لبیکگوی دعوت امام راحل و استقبال از حرکت نوین او بودند و انقلاب، با همت و حرکت آنها به وقوع پیوست. پس توجّه به مصالح و مشکلات آنها از ضروریات امور بوده و غفلت از آنها گناهی نابخشودنی. غالب صدر و ذیل سخنان رهبر کبیر انقلاب از تنبیه بر این آسیب جدی خالی نیست. از جمله، آنجا که در جمع هیأت دولت شهید رجائی اینگونه فرمودند که: (اگر حالا هم شما کارهائی بکنید که توجه مردم را از مصالح، و توجه خودتان از مصالح به چیز دیگر متوجه بشود... عوض اینکه برای این پابرهنهها، برای این ضعفا، بر اینهائی که زحمت کشیدند و شما را به اینجا رساندند...، از این غفلت کنید و بروید سراغ جنگ اعصاب و بساط، خوب، این همان است که آن وقت، آمریکا میکرد، حالا شما میکنید. آن وقت آن طاغوت میکرد حالا شما میکنید... اگر بنا باشد که شما به جای اینکه اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید ببینید کجاهاست که مخروبه هست و مردم از همه چیز ساقط هستند،به جای این، اگر بنشینید سر مسند و با حرف و یا فحاشی به هم، مسائل را غفلت از آن بکنید. این همان است که قدرتهای بزرگ میخواهند تا این مملکت خرابه بماند و صدای مردم در آید. اگر شما به مردم کار نداشته باشید به مصالح مردم، به مصالح کشور کار نداشته باشید. فقط مشغول این باشید که من چطور شما چطور، من چطورم شما چطوری، مردم با من هستند، مردم با شما هستند، اگر فکر این باشید این همان است که آمریکا میخواهد).[6] 5. حاکمیت روابط بر ضوابط: مسئله حاکمیت روابط به ضوابط که عمدتاً به گزینش افراد غیر کارآمد میانجامد، خصوصاً هرگاه پشت بند آن یک سری تلقیات جناحی و سیاسی بازیهای لاطائل و مرادات و مراودات شخصی باشد، بدیهی است وجود چنین رویهای در هر نظامی سوای آنکه موجب خروج از مسیر عقلانی تحقق امور و رویه عقلائی است، مستلزم تجویز فساد بر صلاح و ناحق بر حق و تقدیم مفضول بر فاضل است و این یعنی تزلزل ارکان آن نظام و بلکه تأیید چنین تزلزلی است. حضرت امام (ره) در این خصوص میفرمایند: (دولت بدون گزینش افراد متعهد و متخصص در رشتههای مختلفه موفق نخواهد شد... دوست خوب برای دستاندرکاران آن است که در پیشرفت امور محوله به آنان مؤثر باشد و در خدمت ملت باشد نه در خدمت آنان... دولتمردان با رویه و فکر واحد برای رسیدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است به پیش روند و این سیاست صحیح اسلامی است و خدای نخواسته، در سیاستبازیهای گروهی وارد نشوند که با ناکامی مواجه میشوند).[7] 6. عدم هماهنگی مسئولین و تضعیف و تخریب یکدیگر: از دیگر چالشهای مهم در امر مدیریت مدیران و متصدیان امور، عدم هماهنگی و نیز اختلاف و دخالت در امور یکدیگر است چرا که یک مرکب (مجموعه) تا زمانی که موجود است که از هماهنگی و انسجام لازم بین اجزاء بهرهمند باشد و اگر حتی یک جزء در یک مجموعه مبتلا به ناخوانی با سایر اجزاء گردد، انعدام مجموعه حتمی است و این از مدلولات عقل سلیم است. بزرگ مرد تاریخ انقلاب در این زمینه میفرمایند: (شما انصاف میدهید که یک مملکتی که خونش را داده و شما را به مسند نشانده، سرمسند جنگ بکنید؟ دعوا بکنید؟... روزنامهها هر روز انتقاد کنند، همه را بکوبند؟ به هم تهمت بزنند؟ به هم افترا بزنند؟ آخر این انصاف است؟ پیش خدا چه خواهد شد این؟ پیش ملت چه انعکاسی دارد؟ خارجیها چه استفاده از آن میکنند؟)[8] و نیز: (ترس آن موقعی است که رؤسا با هم اختلاف داشته باشند مردم در صحنه نباشند).[9] تضعیف و تخریب یکدیگر در روند مدیریتی جامعه، همان تأثیر منفی را دارد که بر عدم هماهنگی لازم در اجراء یک مجموعه متصور است. از نظر حضرت امام (ره) تضعیف و تحقیر یکدیگر باعث سقوط طرفین است. آنجا که میفرماید: (ما اگر بخواهیم برای کشورمان، برای اسلام، پیروزی حاصل بشود باید کارشکنی نکنیم از هم؛ باید همه یکصدا باشیم... اگر رئیس دولت، رئیس جمهور، تضعیف کند مجلس را، خودش قبل از مجلس سقوط میکند و اگر مجلس تضعیف کند دولت و رئیس جمهور و آنهائی که اجرا میخواهند بکنند، این خودشان هم تضعیف میشوند و امروز صلاح نیست.)[10] 7. بکارگیری منحرفین بیدرد و متصدیان غیر صالح: وجود عناصر منحرف و غیر هماهنگ با اهداف عالیه انقلاب اسلامی و متصدیان غیر صالح، یکی از آسیبها و معضلات مهم در امر ساماندهی نظام اسلامی بشمار میآید. آسیبپذیری بخشهای مختلف مدیریت جامعه در صورت اغماض از چنین مهمی، حتمی است. سوای اینکه میتواند کاشف از این یک نوع ساده لوحی و یا تعهّد در مسئولیت محوّله باشد. در این زمینه نیز به کلمات گهربار حضرت امام (ره) توجه میکنیم که: (گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شوای نگهبان آنرا تنفیذ کند و وزیر مسئول هم آنرا ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیر صالح که افتاد، آن را مسخ کنند و برخلاف مقررات یا با کاغذ بازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کردهاند، یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند،که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد میکند).[11] و نیز فرمودند: (باید سعی شود که از راه رسیدهها و دین به دنیا فروشان، چهره کفرزدائی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشهدار نکنند و لکه ننگ دفاع از مرفهین بیخبر از خدا را به دامن مسئولین نچسبانند و آنهائی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و... نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند و اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند).[12] 8. تصویب طرحهای غیر کارشناسانه و خلاف شرع: مجلس شورای اسلامی، عمده مسئولیت سنگین تقنین و قانونگذاری است، لذا از جایگاه خاصی برخوردار بوده و در قانون اساسی هم، منزلت خاص خود را دارد. از انجا که تصویب طرحها و لوایح و قانونگذاری در عرصههای مختلف با سرنوشت مردم و انقلاب اسلامی، ارتباط مستقیم دارد، بالضروره اموری از قبیل عدم درک صحیح موقعیتها و مقتضیات جامعه، طرح و تصویبهای شتابزده و غیر کارشناسانه و قانونی کردن اموری که با شرع مقدس همخوانی ندارد و غیر اینها، آسیبهای سختی است که میتواند این جایگاه رفیع را متزلزل ساخته و از هویت اصلی و اسلامی آن خارج کند. بدیهی است هرگاه داعیهداران نمایندگی این ملت غیور و مسلمان، بخواهند به جای پرداختن به وظیفه قانوی و شرعی خویش، به غیر آن متوجه شده و تقنین قوانین متأثر از یک سری مجادلات سیاسی و جناحبازیهای مملکتسوز و به حاشیه راندنِ دیگر افکار و اندیشهها و... باشد، چگونه میتوان بر پایبندی آنها به رسالتی که دارند، اذعان نمود؟ مکرراً شاهد همین دغدغههای بانی بزرگ انقلاب بودهایم که در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: (اگر خدای نخواسته در مجلس شورای، نه به واسطه سوءنیّت، به واسطة اینکه شناخت کم است، یک دستهای گمان کنند که مکتب سرمایهداری بهتر از مکتب کمونیست است، مثلاً یک دسته هم آن طرفی را خیال کنند. او که خیال میکند او بهتر است میرود سرغ اینکه ببیند در اسلام کجاها اسمی از این مسئله برده شده بدون اینکه توجه به اطراف بکند... یک دسته میروند آن چیزی را که باز خودشان به نظرشان رسیده، میروند دنبال آنکه او را پیدا کنند... اگر یک مکتب انحرافی ما را در تحت تأثیر خودش قرار بدهد، از اسلام غافل شدهایم... اگر ده مرتبه اینطور اتفاق بیفتد که یک عدهای که اکثریت فرض کنید هستند، اینها یک چیزی بگویند. یک عدهای هم در اقلیت باشند چیز دیگری بگوید. برود در شورای نگهبان و رد کند. اکثریت را رد کند، نقض کند، اگر چندین دفعه اینطور بشود، مردم آزرده میشوند یعنی آن شناخت مردم از شما ممکن است یک وقت خدای نخواسته تغییر بکند و این از بزرگترین خطرهائی است که برای مجلس اسلامی است و برای اسلام است).[13] باز فرمودند: (مسائل را طوری رأی به آن بدهید که در شورای نگهبان رد نشود؛ یا اگر رد شود، در هر سالی یکی دو تایش رد بشود. امّا شما از این ور یک ماه زحمت بکشید و صحبت بکنید و ردّ و ایراد بکنید و یک مسأله را تمام کنید، آنها بعد از چند روز دیگر بگویند اینها خلاف شرع است، با اسلام نمیسازد یا با قانون اساسی مخالف است که آن هم (قانون اساسی) از روی اسلام است. این وهن برای مجلس میآورد و این خوف برای ما ایجاد میکند که مبادا یک وقتی مردم خیال کنند که اینها تدین ندارند.)[14] 9. عدم اعمال دقت در قضاوت: قوه قضائیه نیز یکی از ارکان و قوای اساسی مملکت است. از آنجا که این تشکل با امر قضاوت و حکم سر و کار دارد، آسیبهائی نیز او را تهدید میکند و اهمیت مسئولیت قضا، آسیبشناسی در این حوزه و بررسی راهکارهای مناسب جهت دفع و رفع آنها را، ضروریتر مینماید. یکی از آسیبهای این تشکل را میتوان عدم اعمال دقت در قضاوت و تحکیم دانست چنانچه حضرت امام (ره) در جمع شورای عالی قضائی و سازمانهای قضائی بر این آسیب تصریح میفرمایند که: (قوه قضائیه سر و کارش باجان مردم است، با مال مردم است، با نوامیس مردم است و باید همیشه خدا را ناظر و حاضر ببیند که خدای نخواسته مبادا یک اشتباهی در کار بشود، یک وقت خطائی بشود خطای شماها بزرگ است و ممکن است یک خطا موجب قتل یک کسی بشود یک خطا موجب بر باد رفتن آبروی کسی بشود. اینها را باید بسیار نظر کرد)[15] افشای پرونده محکومان و گزینش قاضیان ناصالح نیز میتواند به پیکره قوة قضائیه خللهای کاری وارد آورد چنانکه حضرت امام (ره) میفرمایند: (از امور مهمی که برای قاضی، برای آن اشخاص که بازپرس هستند، برای سازمان بازرسی، از امور مهمی که باید مراعات کنند، این است که امین مردم باشند در آن امری که به آنها محوّل شده است)[16] و نیز (اینجانب جداً از رئیس دیوان عالی و دادستان کل کشور و انقلاب و شورای عالی قضائی میخواهم هیئتهائی مرکب از اشخاص عالم، مؤمن و متعهد تشکیل دهند تا دادگاههای کشور را رسیدگی نمایند و قضات غیر صالح و داستانهای منحرف را کنار گذاشته و اگر به مال یا آبروی مردم تعدّی نمودهاند، محاکمه نمایند. سستی در این امر مهم و مسامحه در آن، خطر عظیمی است برای جمهوری اسلامی.)[17] 10. از آسیبهای جدی که در قوه مجریه قابل تصور است، عدم اشراف و دقت ریاست این قوه در موضعگیریهاست که بنیانگذار جمهوری اسلامی در حکم تنفیذ ریاست جمهوری وقت در این زمینه چنین فرمودند: (... و باید توجه نمایند (رئیس جمهور) که در مقامی هستند که یک جمله او گاهی مؤمنی را ساقط کرده و متعهدی را از بین میبرد و یا غیر صالحی را به مقامی که شایسته آن نیست میرساند؛ گاهی یک سخنرانی او، جمهوری اسلامی و کشور را نور میبخشد و گاهی بعکس).[18] دخالت وزیران در وظایف یکدیگر، آسیب دیگری است که میتواند ارکان قوه مجریه را به لرزه درآورد امام راحل میفرمایند: (هر مسئوولی و هر متعهد به نظامی باید سعی کند برای پیشبرد نظام و در چهارچوب محدودة وظائفش عمل کند که در غیر این صورت احتمال پاشیدگی نظام جدی است. لذا اگر هر وزیری دخالت در کار وزیر دیگر نماید که حتی دخالت او باعث رشد کار گردد، مورد قبول نیست. چرا که خروج از چهارچوب اختیارات، ضررش بسیار بیشتر از رشد کار در نقطهای دیگر است.)[19] 11. دخالت شورای نگهبان در امور اجرائی: بنیانگذار جمهوری اسلامی در جمع فقهاء و حقوقدانان شورای نگهبان در خصوص این آسیب فرمودند: (شما باید سعی کنید که نگویند میخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرائی... شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این میشود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود).[20] از این روی دقت در بررسی صحیح مصوبات مجلس و تطبیق دقیق آنها با موازین شرعی و قانونی وظیفه مهم این شوراست که تخطی از آن مستلزم مشکلات غیر قابل جبرانی میباشد. 12. خبرگان رهبری نیز از خطر آسیبهای جدی و اساسی در امان نیست. خبرگان رهبری است که قبل از هر قوه و نهاد و ستادی باید متعهد به دین آرمانهای اصیل انقلاب و رعایت قوانین و ضوابط باشد. قهراً اعمال سلیقههای شخصی این مجموعه را آسیبپذیر کرده و به انحراف میکشاند. حضرت امام (ره) در پیامی که مناسبت افتتاح اولین دوره خبرگان رهبری صادر فرمودند، آوردهاند: (... و اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول کردید که در رأس همه مسئولیتهاست... کوچکترین سهلانگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته، تبعیت از هواهای نفسانی، که ممکن است این عمل شریف را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعه تاریخ را بوجود خواهد آورد).[21] در خاتمه توجه به این نکته ضروری است و آن اینکه همه حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی باید این نکته را فراموش نکنند که این مملکت، مملکت امام زمان (عج) است و مملکت اسلام است. در اسلام فقط قانون خدا حکومت میکند و تبعیت از آن و تبلیغ و ترویج آن بر همه لازم است و تخطی از آن موجب عقوبت. امام راحل (ره) در این زمینه میفرمایند: (و هان ای متصدیان و دولتمردان از ردة به اصطلاح بالا تا پایین: بهوش باشید که در دو راهی سعادت و شقاوت قرار دارید... توجه کنید و بسیار توجه کنید که همه و همه در محضر مبارک حق هستید و اعمال قلبیه و قالبیه و خاطرات روحیه و لغزشهای عملیه همه در حضور اوست)[22] و نیز در حکومت اسلام حکومت قانون است. اگر شخص اول مملکت ما در حکومت اسلامی یک خلاف بکند، اسلام او را عزلش کرده است یک ظلم بکند، یک سیلی به کسی بزند، ظلم است. اسلام او را عزلش کرده است. او دیگر قابلیت از برای حکومت ندارد)[23] و نیز (در اسلام حکومت، حکومت قانون (است) حتی حکومت رسولالله و حکومت امیرالمؤمنین، حکومت قانون است یعنی قانون خدا آنها را تعیین کرده است. آنها به حکم قانون واجبالاطاعة هستند. پس حکم از آن قانون خداست و قانون خدا حکومت میکند. در مملکت اسلامی باید قانون خدا حکومت کند و غیر قانون خدا هیچ چیز حکومتی ندارد).[24] امید است این نغمههای دلسوزانه رهبر کبیر انقلاب همیشه فرا راه حاکمان و متصدیان امر گردیده و با تحفظ بر توصیههای الهی آن بزرگ مرد، هر کس در هر جائی وظیفه خویش را به شایستگی انجام دهد. والسّلام. پی نوشتها: [1] . صحیفه نور، 1769. [2] . امام خمینی، چهل حدیث، ص 105. [3] . صحیفه نور، 1911. [4] . صحیفه امام، 9144، در جمع افسران و درجهداران نیروی هوانیروز، 28/4/58. [5] . همان، 16446، درجمع اعضای هیئت دولت، 7/6/61. [6] . همان، 13202، در جمع هیئت دولت شهید رجائی، 20/6/59. [7] . همان، 19157،158،پیام به مناسبت سالگرد 22 بهمن، 22/11/63. [8] . همان، 13201، در جمع هیئت دولت شهید رجائی، 20/6/59. [9] . همان، 7442، در دیدار با فقهای شورای نگهبان، 28/2/62. [10] . همان، 12347، در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 2/3/59. [11] . همان، 21426، وصیتنامه سیاسی الهی، 26/11/61. [12] . صحیفه نور، 20132. [13] . صحیفه امام، 17/248، در جمع نمایندگان شورای اسلامی، 4/11/61. [14] . همان، 17 250 251، در جمع نمایندگان شورای اسلامی، 4/11/61. [15] . همان، 18222، در جمع شورای عالی قضائی و سازمانهای قضائی، 29/8/62. [16] . همان، 7239، در جمع وزیر دفاع و کارکنان صنایع دفاع، 26/10/61. [17] . همان، 14254، پیام به مناسبت 12 فروردین، 12/1/62. [18] . همان، 19370، حکم تنفیذ ریاست جمهور، 13/6/64. [19] . همان،41 64، پیام خطاب به نخست وزیر هیئت وزیران، 22/3/67. [20] . همان، 1944، در جمع فقهاء و حقوقدانان شورای نگهبان، 11/6/63. [21] . همان، 185، پیام به مناسبت افتتاح اولین دوره مجلس خبرگان رهبری، 22/4/62. [22] . صحیفه نور،6239. [23] . همان، 369. [24] . همان، 7201. منبع: اندیشه قم
آسیبشناسی حاکمان از دیدگاه امام خمینی (ره)
انقلاب اسلامی ایران، شجره طیبهای است که با جانفشانی مردم مسلمان و حقیقت جوی ایران و خون سرخ عاشقان دین و دینداری، با رهبری فریادگر توحید و بیداری، ذریه پیغمبر و تندیس عزت و افتخار اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) به بار نشست. انقلابی که با تمام فراز و نشیبهای متنوع، توانست به تبیین مؤلفههای خویش در عرصه جهانی پرداخته و خود را به عنوان یک انقلاب هدایتگر و با یک رویکرد حکومتی در قالب جمهوری و با محتوای اسلامیت، بر قاطبة طالبان طریق هدایت و رستگاری، معرفی نماید. این انقلاب که برگرفته از مکتب اهلبیت علیهم السّلام است و با آموزههای دینی برگرفته از کتاب و سنت ساختارسازی شده است، حامل سه مشخصه اصلی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است به گونهای که در هیچ جای جهان، انقلاب اسلامی بدون این سه مؤلفه شناخته شده نیست و این خود ،کاشف از واقعیت ملموس صدور آن به جهانیان است. صدوری که مرزهای زمینی و زمانی را پشت سر گذاشته و هنوز که هنوز است با شعار نجات و رهائی انسانها از یوغ بردگی و بندگی غیر خدا و در زیر لوای توحید و عدالتخواهی به حرکت خویش ادامه میدهد اما در این مجال توجه به یک نکته ضروری است و آن اینکه برای هر حرکت و انقلابی به اعتبار مبدأ و سیر آن، دو مرحله قابل تصور است:
1. به نهال نشستن و تحقق آن با مؤلفهها و مشخصههائی که مبیّن ماهیت آن است و به تعبیری؛ اصول و آرمانهائی که چنین حرکتی را ساختارسازی کرده است.
2. حفظ آن حرکت با تحفظ بر ارکان و آرمانها و عدم عدول از اهداف و غایات.
قهراً چنین گزینهای هر چند از حیث تحقق، در طول گزینه اول قرار دارد؛ امّا از حیث، اهمیّت میتواند در رتبة قبل از آن باشد، چرا که در این مرحله، معضلات و آسیبهائی بدنة این حرکت و استمرار آن را تهدید میکند. امّا در مرحله اول یعنی اصل تحقق آن، با چنین چالشهائی مواجه نیستیم. و بدیهی است که وجود همین آسیبها و پذیرش آنهاست که باعث توقف انسداد یک حرکت میگردد. از این روی آسیبشناسی یک انقلاب واعمال راهکارهای مناسب جهت مقابله با آنها، عنصر اصلی در بقاء آن است.
از آنجا که انقلاب اسلامی ما نیز از حیث اینکه یک انقلاب است سوای ماهیت آن و از سایر انقلابات در این مسئله مستثنی نیست؛ آسیبشناسی آن امری ضروری است و ما در این مجال، آسیبشناسی حاکمان و متصدیان نظام مقدس جمهوری اسلامی را وجهة همت خویش قرار داده و به تبیین این مسئله از نظر بزرگ معمار انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) میپردازیم.
کمتر کلامی از حضرت امام راحل (ره) دیده میشود که در آن نسبت به آسیبهائی که ممکن است متصدیان امور را در معرض خطر قرار دهد، ذکری به میان نیامده باشد که اینکه به بعضی از آنها اشاره میرود.
1. عدم تقوای الهی: یکی از آسیبهای جدی برای کارگزاران نظام که همه امور دیگر را تحت الشعاع خود قرار میدهد، عدم پرهیزگاری و ترس از خدای تعالی است. هر چند پدیدة مبارکی به نام تقوا از جهت تأثیرگذاری از دو حیث شخصی و اجتماعی قابل طرح است، امّا توجه به بُعد تأثیرات اجتماعی آن، بخصوص وقتی که دربارة متصدیان امر لحاظ شود، ضروریتر است؛ چرا که هرگاه شخصی که فاقد تقوای الهی است، متصدی مسئولیتی در ادارة جامعه نباشد، دایرة اضرار بیتقوائی، عمدتاً به خود شخص برمیگردد؛ امّا متصدیان امور، بابت مسئولیتی که دارند، در صورت بیتقوائی، مملکتی را تباه میکنند.
امام خمینی (ره) در این خصوص میفرمایند: (تقوا برای همه لازم است و برای کسانی که متصدی امور کشور هستند، لازمتر است... متصدیان امور به حسب تصدی که دارند اگر خدای نخواسته، تقوا نداشته باشند... این به همه کشور سرایت میکند. همه کشور را یک وقت خدای نخواسته به باد میدهد و لذا برای آنها اهمیت تقوا بسیار بیشتر است تا برای اشخاص).[1] راستی چگونه میتوان از متصدی که ملبس به لباس تقوا نشده است، انتظار انجام وظیفه داشت و آن را به عنوان الگوی جامعه اسلامی قلمداد کرد؟
2- عدم ساده زیستی: خروج از حد اعتدال و میانه روی چه به تفریط و چه به افراط، القاء نفس در مهلکه است. توجه به زر و زیورها و تظاهرات دنیویه و نیز تعلقات مادیه، چیزی جز دل بستن به سراب نیست و این دلبستگی نه تنها سبب زیاد شدن حبّ دنیاست، بلکه تأثیر منفی حظوظ دنیویه بر قلب آنچنان است که: (التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آنها تأثیر بیشتر پیدا میکند و تعلق و حبّش بیشتر میگردد تا آنکه تمام وجهه قلب به دنیا و زخاف آن گردد و این منشأ فساد بسیاری است).[2]
اشرافیگری و عدم سادهزیستی هم از مصادیق بارز حبّ دنیاست که بر همه تبرّی از آن لازم و نسبت به متصدیان امر لازمتر است، چنانکه امام راحل (ره) در این خصوص میفرمایند: (اگر میخواهید بیخوف و هراس در مقابل باطل بایستد و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان و شیاطین و توطئههای آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان بدر نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزد. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کردهاند، اکثر ساده زیست و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند).[3]
3. بریدن و جدا شدن از مردم: مسئولین باید بدانند تا زمانی که به وجهه مردمی بودن خویش، پایبند هستند، از پشتیبانی عمومی برخوردارند و چنانچه در گیر و دار امور و قبض و بسط حالات، مسیر خویش را از طریق مردم، بیگانه ساختند، اولین اقدام آنها، قدمی است در جهت انحلال و قدرت و عزّت آنها.
معمار بزرگ انقلاب بارها بر این آسیب مهم که دامنگیری آن نسبت به حاکمان امر، کمرنگ نیست، هشدار دادهاند که: (بپرهیزید از اینکه از ملّت جدا شوید، شما را بخواهند، جدا کنند)[4] و نیز: (شما هرچه خوف دارید از خودتان بترسید، از اینکه مبادا خدای نخواسته مسیر یک مسیر دیگر بشود؛ راه، راه دیگری باشد و توجه به این چیزی که الآن هست از دست برود و مردمی بودن از دستتان برود که خدا نخواسته یک وقت این قضیه پیش آمد و شما از آن مردمی بودن بیرون رفتید و یک موضع دیگری پیدا کردید... آن وقت بدانید که آسیب میبینید، یعنی آن وقت است که خارجیها به شما طمع میکنند).[5]
4. اهمال و غفلت از مصالح و مشکلات مردم: سرگرم شدن به مسائل و درگیریهای سیاسی و اهمالورزی نسبت به مصالح جامعه و غفلت از مشکلات مردم یکی دیگر از آسیبهای ممکنالتصور دربارة متصدیان و مسئولان نظام اسلامی است چرا که همین مردم بودند و هستند که لبیکگوی دعوت امام راحل و استقبال از حرکت نوین او بودند و انقلاب، با همت و حرکت آنها به وقوع پیوست. پس توجّه به مصالح و مشکلات آنها از ضروریات امور بوده و غفلت از آنها گناهی نابخشودنی. غالب صدر و ذیل سخنان رهبر کبیر انقلاب از تنبیه بر این آسیب جدی خالی نیست. از جمله، آنجا که در جمع هیأت دولت شهید رجائی اینگونه فرمودند که: (اگر حالا هم شما کارهائی بکنید که توجه مردم را از مصالح، و توجه خودتان از مصالح به چیز دیگر متوجه بشود... عوض اینکه برای این پابرهنهها، برای این ضعفا، بر اینهائی که زحمت کشیدند و شما را به اینجا رساندند...، از این غفلت کنید و بروید سراغ جنگ اعصاب و بساط، خوب، این همان است که آن وقت، آمریکا میکرد، حالا شما میکنید. آن وقت آن طاغوت میکرد حالا شما میکنید... اگر بنا باشد که شما به جای اینکه اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید ببینید کجاهاست که مخروبه هست و مردم از همه چیز ساقط هستند،به جای این، اگر بنشینید سر مسند و با حرف و یا فحاشی به هم، مسائل را غفلت از آن بکنید. این همان است که قدرتهای بزرگ میخواهند تا این مملکت خرابه بماند و صدای مردم در آید. اگر شما به مردم کار نداشته باشید به مصالح مردم، به مصالح کشور کار نداشته باشید. فقط مشغول این باشید که من چطور شما چطور، من چطورم شما چطوری، مردم با من هستند، مردم با شما هستند، اگر فکر این باشید این همان است که آمریکا میخواهد).[6]
5. حاکمیت روابط بر ضوابط: مسئله حاکمیت روابط به ضوابط که عمدتاً به گزینش افراد غیر کارآمد میانجامد، خصوصاً هرگاه پشت بند آن یک سری تلقیات جناحی و سیاسی بازیهای لاطائل و مرادات و مراودات شخصی باشد، بدیهی است وجود چنین رویهای در هر نظامی سوای آنکه موجب خروج از مسیر عقلانی تحقق امور و رویه عقلائی است، مستلزم تجویز فساد بر صلاح و ناحق بر حق و تقدیم مفضول بر فاضل است و این یعنی تزلزل ارکان آن نظام و بلکه تأیید چنین تزلزلی است. حضرت امام (ره) در این خصوص میفرمایند: (دولت بدون گزینش افراد متعهد و متخصص در رشتههای مختلفه موفق نخواهد شد... دوست خوب برای دستاندرکاران آن است که در پیشرفت امور محوله به آنان مؤثر باشد و در خدمت ملت باشد نه در خدمت آنان... دولتمردان با رویه و فکر واحد برای رسیدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است به پیش روند و این سیاست صحیح اسلامی است و خدای نخواسته، در سیاستبازیهای گروهی وارد نشوند که با ناکامی مواجه میشوند).[7]
6. عدم هماهنگی مسئولین و تضعیف و تخریب یکدیگر: از دیگر چالشهای مهم در امر مدیریت مدیران و متصدیان امور، عدم هماهنگی و نیز اختلاف و دخالت در امور یکدیگر است چرا که یک مرکب (مجموعه) تا زمانی که موجود است که از هماهنگی و انسجام لازم بین اجزاء بهرهمند باشد و اگر حتی یک جزء در یک مجموعه مبتلا به ناخوانی با سایر اجزاء گردد، انعدام مجموعه حتمی است و این از مدلولات عقل سلیم است. بزرگ مرد تاریخ انقلاب در این زمینه میفرمایند: (شما انصاف میدهید که یک مملکتی که خونش را داده و شما را به مسند نشانده، سرمسند جنگ بکنید؟ دعوا بکنید؟... روزنامهها هر روز انتقاد کنند، همه را بکوبند؟ به هم تهمت بزنند؟ به هم افترا بزنند؟ آخر این انصاف است؟ پیش خدا چه خواهد شد این؟ پیش ملت چه انعکاسی دارد؟ خارجیها چه استفاده از آن میکنند؟)[8] و نیز: (ترس آن موقعی است که رؤسا با هم اختلاف داشته باشند مردم در صحنه نباشند).[9]
تضعیف و تخریب یکدیگر در روند مدیریتی جامعه، همان تأثیر منفی را دارد که بر عدم هماهنگی لازم در اجراء یک مجموعه متصور است. از نظر حضرت امام (ره) تضعیف و تحقیر یکدیگر باعث سقوط طرفین است. آنجا که میفرماید: (ما اگر بخواهیم برای کشورمان، برای اسلام، پیروزی حاصل بشود باید کارشکنی نکنیم از هم؛ باید همه یکصدا باشیم... اگر رئیس دولت، رئیس جمهور، تضعیف کند مجلس را، خودش قبل از مجلس سقوط میکند و اگر مجلس تضعیف کند دولت و رئیس جمهور و آنهائی که اجرا میخواهند بکنند، این خودشان هم تضعیف میشوند و امروز صلاح نیست.)[10]
7. بکارگیری منحرفین بیدرد و متصدیان غیر صالح: وجود عناصر منحرف و غیر هماهنگ با اهداف عالیه انقلاب اسلامی و متصدیان غیر صالح، یکی از آسیبها و معضلات مهم در امر ساماندهی نظام اسلامی بشمار میآید. آسیبپذیری بخشهای مختلف مدیریت جامعه در صورت اغماض از چنین مهمی، حتمی است. سوای اینکه میتواند کاشف از این یک نوع ساده لوحی و یا تعهّد در مسئولیت محوّله باشد. در این زمینه نیز به کلمات گهربار حضرت امام (ره) توجه میکنیم که: (گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شوای نگهبان آنرا تنفیذ کند و وزیر مسئول هم آنرا ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیر صالح که افتاد، آن را مسخ کنند و برخلاف مقررات یا با کاغذ بازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کردهاند، یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند،که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد میکند).[11] و نیز فرمودند: (باید سعی شود که از راه رسیدهها و دین به دنیا فروشان، چهره کفرزدائی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشهدار نکنند و لکه ننگ دفاع از مرفهین بیخبر از خدا را به دامن مسئولین نچسبانند و آنهائی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و... نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند و اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند).[12]
8. تصویب طرحهای غیر کارشناسانه و خلاف شرع: مجلس شورای اسلامی، عمده مسئولیت سنگین تقنین و قانونگذاری است، لذا از جایگاه خاصی برخوردار بوده و در قانون اساسی هم، منزلت خاص خود را دارد. از انجا که تصویب طرحها و لوایح و قانونگذاری در عرصههای مختلف با سرنوشت مردم و انقلاب اسلامی، ارتباط مستقیم دارد، بالضروره اموری از قبیل عدم درک صحیح موقعیتها و مقتضیات جامعه، طرح و تصویبهای شتابزده و غیر کارشناسانه و قانونی کردن اموری که با شرع مقدس همخوانی ندارد و غیر اینها، آسیبهای سختی است که میتواند این جایگاه رفیع را متزلزل ساخته و از هویت اصلی و اسلامی آن خارج کند. بدیهی است هرگاه داعیهداران نمایندگی این ملت غیور و مسلمان، بخواهند به جای پرداختن به وظیفه قانوی و شرعی خویش، به غیر آن متوجه شده و تقنین قوانین متأثر از یک سری مجادلات سیاسی و جناحبازیهای مملکتسوز و به حاشیه راندنِ دیگر افکار و اندیشهها و... باشد، چگونه میتوان بر پایبندی آنها به رسالتی که دارند، اذعان نمود؟
مکرراً شاهد همین دغدغههای بانی بزرگ انقلاب بودهایم که در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: (اگر خدای نخواسته در مجلس شورای، نه به واسطه سوءنیّت، به واسطة اینکه شناخت کم است، یک دستهای گمان کنند که مکتب سرمایهداری بهتر از مکتب کمونیست است، مثلاً یک دسته هم آن طرفی را خیال کنند. او که خیال میکند او بهتر است میرود سرغ اینکه ببیند در اسلام کجاها اسمی از این مسئله برده شده بدون اینکه توجه به اطراف بکند... یک دسته میروند آن چیزی را که باز خودشان به نظرشان رسیده، میروند دنبال آنکه او را پیدا کنند... اگر یک مکتب انحرافی ما را در تحت تأثیر خودش قرار بدهد، از اسلام غافل شدهایم... اگر ده مرتبه اینطور اتفاق بیفتد که یک عدهای که اکثریت فرض کنید هستند، اینها یک چیزی بگویند. یک عدهای هم در اقلیت باشند چیز دیگری بگوید. برود در شورای نگهبان و رد کند. اکثریت را رد کند، نقض کند، اگر چندین دفعه اینطور بشود، مردم آزرده میشوند یعنی آن شناخت مردم از شما ممکن است یک وقت خدای نخواسته تغییر بکند و این از بزرگترین خطرهائی است که برای مجلس اسلامی است و برای اسلام است).[13]
باز فرمودند: (مسائل را طوری رأی به آن بدهید که در شورای نگهبان رد نشود؛ یا اگر رد شود، در هر سالی یکی دو تایش رد بشود. امّا شما از این ور یک ماه زحمت بکشید و صحبت بکنید و ردّ و ایراد بکنید و یک مسأله را تمام کنید، آنها بعد از چند روز دیگر بگویند اینها خلاف شرع است، با اسلام نمیسازد یا با قانون اساسی مخالف است که آن هم (قانون اساسی) از روی اسلام است. این وهن برای مجلس میآورد و این خوف برای ما ایجاد میکند که مبادا یک وقتی مردم خیال کنند که اینها تدین ندارند.)[14]
9. عدم اعمال دقت در قضاوت: قوه قضائیه نیز یکی از ارکان و قوای اساسی مملکت است. از آنجا که این تشکل با امر قضاوت و حکم سر و کار دارد، آسیبهائی نیز او را تهدید میکند و اهمیت مسئولیت قضا، آسیبشناسی در این حوزه و بررسی راهکارهای مناسب جهت دفع و رفع آنها را، ضروریتر مینماید. یکی از آسیبهای این تشکل را میتوان عدم اعمال دقت در قضاوت و تحکیم دانست چنانچه حضرت امام (ره) در جمع شورای عالی قضائی و سازمانهای قضائی بر این آسیب تصریح میفرمایند که: (قوه قضائیه سر و کارش باجان مردم است، با مال مردم است، با نوامیس مردم است و باید همیشه خدا را ناظر و حاضر ببیند که خدای نخواسته مبادا یک اشتباهی در کار بشود، یک وقت خطائی بشود خطای شماها بزرگ است و ممکن است یک خطا موجب قتل یک کسی بشود یک خطا موجب بر باد رفتن آبروی کسی بشود. اینها را باید بسیار نظر کرد)[15]
افشای پرونده محکومان و گزینش قاضیان ناصالح نیز میتواند به پیکره قوة قضائیه خللهای کاری وارد آورد چنانکه حضرت امام (ره) میفرمایند: (از امور مهمی که برای قاضی، برای آن اشخاص که بازپرس هستند، برای سازمان بازرسی، از امور مهمی که باید مراعات کنند، این است که امین مردم باشند در آن امری که به آنها محوّل شده است)[16] و نیز (اینجانب جداً از رئیس دیوان عالی و دادستان کل کشور و انقلاب و شورای عالی قضائی میخواهم هیئتهائی مرکب از اشخاص عالم، مؤمن و متعهد تشکیل دهند تا دادگاههای کشور را رسیدگی نمایند و قضات غیر صالح و داستانهای منحرف را کنار گذاشته و اگر به مال یا آبروی مردم تعدّی نمودهاند، محاکمه نمایند. سستی در این امر مهم و مسامحه در آن، خطر عظیمی است برای جمهوری اسلامی.)[17]
10. از آسیبهای جدی که در قوه مجریه قابل تصور است، عدم اشراف و دقت ریاست این قوه در موضعگیریهاست که بنیانگذار جمهوری اسلامی در حکم تنفیذ ریاست جمهوری وقت در این زمینه چنین فرمودند: (... و باید توجه نمایند (رئیس جمهور) که در مقامی هستند که یک جمله او گاهی مؤمنی را ساقط کرده و متعهدی را از بین میبرد و یا غیر صالحی را به مقامی که شایسته آن نیست میرساند؛ گاهی یک سخنرانی او، جمهوری اسلامی و کشور را نور میبخشد و گاهی بعکس).[18]
دخالت وزیران در وظایف یکدیگر، آسیب دیگری است که میتواند ارکان قوه مجریه را به لرزه درآورد امام راحل میفرمایند: (هر مسئوولی و هر متعهد به نظامی باید سعی کند برای پیشبرد نظام و در چهارچوب محدودة وظائفش عمل کند که در غیر این صورت احتمال پاشیدگی نظام جدی است. لذا اگر هر وزیری دخالت در کار وزیر دیگر نماید که حتی دخالت او باعث رشد کار گردد، مورد قبول نیست. چرا که خروج از چهارچوب اختیارات، ضررش بسیار بیشتر از رشد کار در نقطهای دیگر است.)[19]
11. دخالت شورای نگهبان در امور اجرائی: بنیانگذار جمهوری اسلامی در جمع فقهاء و حقوقدانان شورای نگهبان در خصوص این آسیب فرمودند: (شما باید سعی کنید که نگویند میخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرائی... شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این میشود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود).[20] از این روی دقت در بررسی صحیح مصوبات مجلس و تطبیق دقیق آنها با موازین شرعی و قانونی وظیفه مهم این شوراست که تخطی از آن مستلزم مشکلات غیر قابل جبرانی میباشد.
12. خبرگان رهبری نیز از خطر آسیبهای جدی و اساسی در امان نیست. خبرگان رهبری است که قبل از هر قوه و نهاد و ستادی باید متعهد به دین آرمانهای اصیل انقلاب و رعایت قوانین و ضوابط باشد. قهراً اعمال سلیقههای شخصی این مجموعه را آسیبپذیر کرده و به انحراف میکشاند. حضرت امام (ره) در پیامی که مناسبت افتتاح اولین دوره خبرگان رهبری صادر فرمودند، آوردهاند: (... و اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول کردید که در رأس همه مسئولیتهاست... کوچکترین سهلانگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته، تبعیت از هواهای نفسانی، که ممکن است این عمل شریف را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعه تاریخ را بوجود خواهد آورد).[21]
در خاتمه توجه به این نکته ضروری است و آن اینکه همه حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی باید این نکته را فراموش نکنند که این مملکت، مملکت امام زمان (عج) است و مملکت اسلام است. در اسلام فقط قانون خدا حکومت میکند و تبعیت از آن و تبلیغ و ترویج آن بر همه لازم است و تخطی از آن موجب عقوبت. امام راحل (ره) در این زمینه میفرمایند: (و هان ای متصدیان و دولتمردان از ردة به اصطلاح بالا تا پایین: بهوش باشید که در دو راهی سعادت و شقاوت قرار دارید... توجه کنید و بسیار توجه کنید که همه و همه در محضر مبارک حق هستید و اعمال قلبیه و قالبیه و خاطرات روحیه و لغزشهای عملیه همه در حضور اوست)[22] و نیز در حکومت اسلام حکومت قانون است. اگر شخص اول مملکت ما در حکومت اسلامی یک خلاف بکند، اسلام او را عزلش کرده است یک ظلم بکند، یک سیلی به کسی بزند، ظلم است. اسلام او را عزلش کرده است. او دیگر قابلیت از برای حکومت ندارد)[23] و نیز (در اسلام حکومت، حکومت قانون (است) حتی حکومت رسولالله و حکومت امیرالمؤمنین، حکومت قانون است یعنی قانون خدا آنها را تعیین کرده است. آنها به حکم قانون واجبالاطاعة هستند. پس حکم از آن قانون خداست و قانون خدا حکومت میکند. در مملکت اسلامی باید قانون خدا حکومت کند و غیر قانون خدا هیچ چیز حکومتی ندارد).[24]
امید است این نغمههای دلسوزانه رهبر کبیر انقلاب همیشه فرا راه حاکمان و متصدیان امر گردیده و با تحفظ بر توصیههای الهی آن بزرگ مرد، هر کس در هر جائی وظیفه خویش را به شایستگی انجام دهد. والسّلام.
پی نوشتها:
[1] . صحیفه نور، 1769.
[2] . امام خمینی، چهل حدیث، ص 105.
[3] . صحیفه نور، 1911.
[4] . صحیفه امام، 9144، در جمع افسران و درجهداران نیروی هوانیروز، 28/4/58.
[5] . همان، 16446، درجمع اعضای هیئت دولت، 7/6/61.
[6] . همان، 13202، در جمع هیئت دولت شهید رجائی، 20/6/59.
[7] . همان، 19157،158،پیام به مناسبت سالگرد 22 بهمن، 22/11/63.
[8] . همان، 13201، در جمع هیئت دولت شهید رجائی، 20/6/59.
[9] . همان، 7442، در دیدار با فقهای شورای نگهبان، 28/2/62.
[10] . همان، 12347، در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 2/3/59.
[11] . همان، 21426، وصیتنامه سیاسی الهی، 26/11/61.
[12] . صحیفه نور، 20132.
[13] . صحیفه امام، 17/248، در جمع نمایندگان شورای اسلامی، 4/11/61.
[14] . همان، 17 250 251، در جمع نمایندگان شورای اسلامی، 4/11/61.
[15] . همان، 18222، در جمع شورای عالی قضائی و سازمانهای قضائی، 29/8/62.
[16] . همان، 7239، در جمع وزیر دفاع و کارکنان صنایع دفاع، 26/10/61.
[17] . همان، 14254، پیام به مناسبت 12 فروردین، 12/1/62.
[18] . همان، 19370، حکم تنفیذ ریاست جمهور، 13/6/64.
[19] . همان،41 64، پیام خطاب به نخست وزیر هیئت وزیران، 22/3/67.
[20] . همان، 1944، در جمع فقهاء و حقوقدانان شورای نگهبان، 11/6/63.
[21] . همان، 185، پیام به مناسبت افتتاح اولین دوره مجلس خبرگان رهبری، 22/4/62.
[22] . صحیفه نور،6239.
[23] . همان، 369.
[24] . همان، 7201.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] نظر امام خمینی در خصوص ناسیونالیسم (ملت گرایی) چیست؟
- [سایر] بین امام خمینی و مردم چه رابطه ای حاکم بود و امام خمینی برای مردم چه نقشی قائل بودند؟
- [سایر] مهم ترین وظیفه وزارت ارشاد از نظر امام خمینی (ره) چیست؟
- [سایر] مهم ترین وظیفه وزارت ارشاد از نظر امام خمینی (ره) چیست؟
- [سایر] استادان امام خمینی (ره) چه کسانی بودند؟
- [سایر] استادان امام خمینی (ره) چه کسانی بودند؟
- [سایر] شیوه مدیریتی امام خمینی ره چه بود؟
- [سایر] امام خمینی (ره) و جنبشهای اسلامی معاصر؟
- [سایر] امام خمینی به مسئلهی وابستگی چگونه مینگریست؟
- [سایر] زندگینامه امام خمینی ره را بفرمایید؟
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] مسافر میتواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بلکه در تمام شهر مکه و مدینه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. و نیز مسافر میتواند در حرم حضرت سید الشهدا علیه السلام نماز را تمام بخواند. اگرچه دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [امام خمینی] بر علمای اعلام ایَّدَهُمُ اللَّهُ تَعالی لازم است در مقابل این نحو قوانین بیارزش از نظر اسلام و قانون، اعتراض شدید کنند، نه استرحام از مجرمین اصلی و دولتخواهی برای آنها که مأمور اجرای اوامر مخالفین اسلام میباشند، زیرا این نحو تقاضاها و دولتخواهیها و توجه جرم را به مأمورین جزء، و دست دوم دادن موجب تطهیر مجرم اصلی و جرأت او بر هدم احکام الهیه است، و بر کافه مسلمانان لازم است در مقابل این قوانین که دین و دنیا و خاندان آنها را تهدید میکند، و دخترهای بیچاره آنها را به سربازخانه میکشد، و زحمت انبیای عظام و اولیای گرام صلی اللَّه علیهم اجمعین را تضییع مینماید، مقاومت کنند، و اظهار تنفر نمایند، و به این قوانین مخالف اسلام عمل نکنند، و به هر وسیلهای که ممکن است هم اکنون دفاع از احکام اسلام کنند تا خدای نخواسته به آتیه سیاه و وحشتناکی که عمال استعمار خَذَلَهُم اللَّهُ تَعالی در نظر دارند برای اسلام و مسلمانان مبتلا نشوند. بعضی از مسائل که در این زمان مورد حاجت است
- [آیت الله سبحانی] مسافر می تواند در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند و تمام افضل و شکسته احوط است. ولی اگر بخواهد در جائی که اول، جزء این مساجد نبوده و بعد از زمان ائمه(علیهم السلام) به این مساجد اضافه شده نماز بخواند، باید شکسته بخواند و نیز مسافر می تواند در حرم حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)در شعاع 25 ذراع(تقریباً 11متر) از ضریح مقدس نماز را تمام بخواند.
- [امام خمینی] مسافر می تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. ولی اگر بخواهد در جایی که اول جزو این مساجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه شده نماز بخواند احتیاط مستحب آن است که شکسته بخواند اگر چه اقوی، صحت تمام است و نیز مسافر می تواند در حرم و رواق حضرت سید الشهدا علیه السلام بلکه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آشامیدن شراب حرام و از گناهان کبیره است، بلکه در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند در صورتی که متوجه باشد که لازمه حلال دانستن آن تکذیب خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) می باشد کافر است. از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: (شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خود را از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد، احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند، روح ایمان و خداشناسی از او بیرون می رود، و روح خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند، خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است!)
- [آیت الله نوری همدانی] مسافر می تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )بلکه در تمام شهر مکه و مدینه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند . ولی اگر بخواهد در جائی که اول جزء مسجد کوفه نبوده و بعد به این مسجد ا ضافه شده نماز بخواند ، احتیاط واجب آن است که شکسته بخواند و نیز مسافر می تواند در حائز حضرت سیدالشهداء (علیه السلام ) نماز را تمام بخواند ولی احتیاط واجب آن است که اگر دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند شکسته بجا آورد .