هر گونه قضاوت و داوری در مورد آزادی انتخابات در ایران، در گرو مشخص شدن منظور از انتخابات آزاد و شاخصه های آن است، تا بر اساس آن بتوانیم انتخابات کشورمان را بسنجیم . در مورد آزاد بودن انتخابات، چند تلقی و برداشت مختلف ممکن است تصور شود که به ارزیابی آن ها و تبیین معنای صحیح انتخابات آزاد می پردازیم. برداشت نخست از آزاد بودن انتخابات این است که انتخابات آزاد، انتخاباتی است که در آن همه افراد بدون در نظر گرفتن شرایط و ویژگی های خاصی بتوانند به عنوان نامزد انتخابات مطرح شوند اشکال عمده این برداشت این است که در این صورت هیچ انتخاباتی را نمی توان پیدا کرد که آزاد باشد، زیرا در تمام کشورها و نزد تمامی عقلای عالم برای تصدی مسئولیت های مهم، شرایط ویژه ای در نظر گرفته می شود، تا هم وظایف محوله به فرد مورد نظر به درستی انجام پذیرد و هم حقوق و مصالح شهروندان در اثر بی کفایتی مسئول برگزیده پایمال نگردد، از این رو امروزه در فرآیند انتخاباتی کشورها, شرایط ویژه ای برای انتخاب شوندگان در نظر گرفته می شود و عقل و منطق حکم می کند که باید میان افرادی که نامزد انتخابات می شود و مسئولیتی که قراراست بر عهده بگیرند، تناسب وجود داشته باشد و نمی توان بدون در نظر گرفتن شرایط و صلاحیت های عمومی افراد، به همه افراد اجازه داد تا نامزد انتخابات شوند . بر این اساس، آزادی درانتخابات نمی تواند به معنای آزادی بدون قید وشرط و در نظر گرفتن شرایط، هر چند شرایط عمومی، برای نامزدهای انتخاباتی باشد و این برداشت از انتخابات آزاد، صحیح و منطقی به نظر نمی رسد . برداشت دیگر از انتخابات آزاد، فقدان نهاد نظارتی بر انتخابات است . در این نگاه، انتخاباتی آزاد است که نهاد نظارتی برای تشخیص صلاحیت داوطلبان انتخاباتی و نظارت بر روند انتخابات وجود نداشته باشد وانتخابات ایران چون با نظارت شورای نگهبان صورت می گیرد و صلاحیت های افراد توسط این شورا تعیین می گردد و همه افراد نمی تواند نامزد انتخابات شوند، نمی تواند انتخابات آزاد باشد . مشکل این برداشت این است که از آنجا که وجود یک سلسله ویژگی ها، شرایط و توانایی ها در افراد برای عهده دار شدن مسئولیت ها لازم و ضروری است، مرجعی نیز باید وجود داشته باشد که وجود این شرایط را در افراد احراز نماید . بر این اساس، در همه کشورها نهاد خاصی مسئولیت نظارت بر انتخابات و احراز شرایط داوطلبان انتخابات را بر عهده دارد . این نهاد رسمی عهده دار بررسی وضعیت و روند اجرای انتخابات و وجود یا عدم شرایط لازم در داوطلبان می باشد که در نتیجه به تأیید یا ردّ صلاحیت داوطلبان می انجامد . بنابراین, نظارت امری شایع، عقلایی و قانونی در تمامی کشورها و نظام های موجود دنیا می باشد به عنوان مثال یکی از شرایط معتبر در کلیه نظام های حقوقی جهان این است که کاندیدای مورد نظر سابقه کیفری نداشته باشد و افراد دارای سوء سابقه کیفری از پاره ای از حقوق اجتماعی، از جمله انتخاب شدن برای مجالس تصمیم گیری، هیأت های منصفه، شوراها و غیره محروم اند .[1] آیا وجود مرجعی برای احراز این شرط و شرایطی از این قبیل مخالف آزادی انتخاب است ؟ از این رو نمی توان، فقدان نهاد نظارتی را به عنوان شاخصه و معیار انتخابات آزاد برشمرد زیرا در این صورت نیز نمی توان هیچ انتخاباتی را انتخابات آزاد دانست و به هر حال در همه کشورها مرجعی رسمی مسئولیت برگزاری انتخابات و احراز شرایط داوطلبان و نظارت بر روند انتخابات را بر عهده خواهد داشت . البته روشن است که شرایط و راهکارهای در نظر گرفته شده در نظام های سیاسی مختلف به حسب نوع نگرش، مبانی نظری و ایدئولوژی حاکم بر آنها متفاوت باشد، اما در اصل نظارت و وجود مرجعی در این زمینه با یکدیگر تفاوتی ندارند . برداشت سوم از انتخابات آزاد، آزادی همه افراد حتی مخالفان با اصل آن نظام سیاسی در انتخابات است .بر این اساس، انتخاباتی، انتخابات آزاد محسوب می گردد که همه افراد بدون در نظر گرفتن اعتقاد به مبانی و اصول نظام سیاسی و قانون اساسی آن کشور بتوانند نامزد مسئولیت شوند و برای انتخاب شدن تلاش نمایند . اشکال چنین برداشتی این است که نتیجه چنین نگاهی نقض غرض از انتخابات و سست شدن پایه های نظام سیاسی و اختلال در روند حرکت کشور خواهد بود،چه اینکه معنای شرکت در انتخابات و نامزد شدن برای انتخابات، پذیرش چارچوب های حاکم بر آن نظام سیاسی و قواعد پذیرفته شده در آن نظام سیاسی است . کسی که در یک کشور برای عهده دار شدن یک مسئولیت داوطلب می شود در صورتی که قانون اساسی و چارچوب های پذیرفته شده آن کشور را قبول نداشته باشد، چگونه می تواند در آن مسئولیت به وظایف خود عمل نماید . اگر معنای انتخابات آزاد این برداشت است در هیچ کشوری چنین انتخاباتی وجود ندارد و هیچ نظام سیاسی اجازه نمی دهد کسانی که اصل آن نظام سیاسی و قانون اساسی کشور را قبول نداشته باشند نامزد چنین مسئولیت هایی شوند .در همه نظام های سیاسی رئیس جمهور و نمایندگان مجلس و... پس از انتخاب، سوگند یاد می کنند که از کلیت آن نظام و اصول آن و قانون اساسی نگهبانی و حراست نمایند آیا از کسی که اعتقادی به مبانی یک نظام سیاسی ندارد، می توان انتظار داشت که به چنین سوگندی پایبند باشد؟. مقام معظم رهبری در این باره فرمودند:( درهیچ جای دنیا به کسانی که به قانون اساسی و اصول آن کشور معتقد نیستند، اجازه نمی دهند در بخش حاکمیت وارد شوند . در کجای دنیا چنین اجازه ای داده می شود ؟ آیا در آمریکا و انگلیس و جاهای دیگر به کسی که با اصول و ارزش های آمریکایی مخالف است، اجازه می دهند در رأس حکومت بیاید ؟ شما می بینید در مبارزات انتخاباتی شان اختلاف بین دو حزب و دو جناح برسر چیزهای بسیار جزیی تر از این حرف هاست ... مگر در دنیای دموکراسی اجازه می دهند که کسانی که با اصول و مبانی یک نظام مخالفند بیایند داخل حاکمیت آن نظام شوند ؟ هیچ جای دنیا چنین اجازه ای نمی دهند . البته معلوم است که ما هم اجازه نمی دهیم کسانی که قانون اساسی را قبول ندارند، اینها بیایند در رأس نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند .)[2] برداشت چهارم از انتخابات آزاد، آزادی حضور احزاب، گروهها و جریان های سیاسی مختلف معتقد به مبانی و چارچوب های پذیرفته شده یک نظام سیاسی با سلایق و برنامه های گوناگون در عرصه انتخابات و رقابت سیاسی در این زمینه است . با روشن شدن نادرستی و غیر منطقی بودن برداشت های سه گانه یاد شده از انتخابات آزاد، می توان این برداشت را به عنوان برداشتی صحیح و منطقی از انتخابات آزاد برشمرد، زیرا در این نگاه، فضا و میدان برای حضور، فعالیت و رقابت احزاب و جریان های سیاسی با سلایق و افکار مختلف اما باورمند به اصول و مبانی حاکم بر نظام سیاسی، فراهم می شود و از همه ظرفیت ها و توانمندی های لازم برای پیشرفت کشور استفاده می گردد . در کشور ما آزادی انتخابات به این معنا وجود دارد و همه احزاب و جریان های سیاسی که معتقد به نظام جمهوری اسلامی و مبانی آن و قانون اساسی هستند، می توانند نامزد معرفی نموده و در عرصه انتخابات فعالیت نمایند و احراز صلاحیتی که توسط شورای نگهبان در مورد افراد صورت می گیرد، چیزی جز احراز پایبندی به اصول و مبانی نظام و قانون اساسی در افراد نیست . هر چند دشمنان و بدخواهان نظام جمهوری اسلامی چنین وا نمود می کنند که وجود نظارت شورای نگهبان ، آزادی انتخابات را زیر سؤال می برد و برخی از افراد و گروههای سیاسی نیز سخنان آنان را تکرار می کنند، امّا احراز دارا بودن شرایط عمومی داوطلبان و پایبندی به اصول نظام و قانون اساسی از مواردی است که در نظام های سیاسی این کشورها نیز این میزان از نظارت و احراز صلاحیت مورد قبول بوده و انجام می شود . مقام معظم رهبری فرمودند: ( در انتخابات، همه سلیقهها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفه همه است. انتخابات مال یک سلیقه خاص، مال یک جریان فکری و سیاسیِ خاص نیست. همه کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده کشور اهمیت می دهند، دلشان برای منافع ملی می سوزد، باید در انتخابات شرکت کنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند.)[3] ایشان به دنبال طرح (انتخابات آزاد) توسط رسانه های بیگانه و تکرار آن توسط برخی از افراد در داخل کشور، فرمودند : (هی نگویند انتخابات باید آزاد باشد. خب، معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سی و چند تا انتخابات داشتهایم؛ کدامش آزاد نبوده است؟ در کدام کشور دیگر، انتخابات از آنچه که در ایران می گذرد، آزادتر است؟ کجا صلاحیتها ملاحظه نمی شود، که اینجا روی این مسائل هی تکیه بکنند، هی تکیه بکنند، هی بگویند، هی تکرار کنند و یواش یواش این ذهنیت را به خیال خودشان در مردم به وجود بیاورند که خب، این انتخابات فایدهای ندارد؟ این یکی از خواستههای دشمن است. آن کسانی که در داخل، این حرفها را می زنند، ممکن است غفلت کنند. من می گویم غفلت نکنید، حواستان باشد، کار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نکند؛ مقصود او را تکمیل و تتمیم نکند. ) [4] پی نوشتها: 1- مصباح یزدی، محمد تقی، پرسش ها و پاسخ ها، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1380، ج3, ص 76 2- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان کرمان، 19/2/84 3- همان، بیانات در حرم مطهر رضوی، 1/1/92 4- همان، بیانات در دیدار مردم استان قم در سالروز قیام نوزده دی، 19/10/91 منبع: اندیشه قم
چگونه می گویید انتخابات در ایران آزاد است در حالی که مانع شرکت مخالفان در رقابت های انتخاباتی می شوید؟
هر گونه قضاوت و داوری در مورد آزادی انتخابات در ایران، در گرو مشخص شدن منظور از انتخابات آزاد و شاخصه های آن است، تا بر اساس آن بتوانیم انتخابات کشورمان را بسنجیم . در مورد آزاد بودن انتخابات، چند تلقی و برداشت مختلف ممکن است تصور شود که به ارزیابی آن ها و تبیین معنای صحیح انتخابات آزاد می پردازیم.
برداشت نخست از آزاد بودن انتخابات این است که انتخابات آزاد، انتخاباتی است که در آن همه افراد بدون در نظر گرفتن شرایط و ویژگی های خاصی بتوانند به عنوان نامزد انتخابات مطرح شوند اشکال عمده این برداشت این است که در این صورت هیچ انتخاباتی را نمی توان پیدا کرد که آزاد باشد، زیرا در تمام کشورها و نزد تمامی عقلای عالم برای تصدی مسئولیت های مهم، شرایط ویژه ای در نظر گرفته می شود، تا هم وظایف محوله به فرد مورد نظر به درستی انجام پذیرد و هم حقوق و مصالح شهروندان در اثر بی کفایتی مسئول برگزیده پایمال نگردد، از این رو امروزه در فرآیند انتخاباتی کشورها, شرایط ویژه ای برای انتخاب شوندگان در نظر گرفته می شود و عقل و منطق حکم می کند که باید میان افرادی که نامزد انتخابات می شود و مسئولیتی که قراراست بر عهده بگیرند، تناسب وجود داشته باشد و نمی توان بدون در نظر گرفتن شرایط و صلاحیت های عمومی افراد، به همه افراد اجازه داد تا نامزد انتخابات شوند .
بر این اساس، آزادی درانتخابات نمی تواند به معنای آزادی بدون قید وشرط و در نظر گرفتن شرایط، هر چند شرایط عمومی، برای نامزدهای انتخاباتی باشد و این برداشت از انتخابات آزاد، صحیح و منطقی به نظر نمی رسد .
برداشت دیگر از انتخابات آزاد، فقدان نهاد نظارتی بر انتخابات است . در این نگاه، انتخاباتی آزاد است که نهاد نظارتی برای تشخیص صلاحیت داوطلبان انتخاباتی و نظارت بر روند انتخابات وجود نداشته باشد وانتخابات ایران چون با نظارت شورای نگهبان صورت می گیرد و صلاحیت های افراد توسط این شورا تعیین می گردد و همه افراد نمی تواند نامزد انتخابات شوند، نمی تواند انتخابات آزاد باشد .
مشکل این برداشت این است که از آنجا که وجود یک سلسله ویژگی ها، شرایط و توانایی ها در افراد برای عهده دار شدن مسئولیت ها لازم و ضروری است، مرجعی نیز باید وجود داشته باشد که وجود این شرایط را در افراد احراز نماید . بر این اساس، در همه کشورها نهاد خاصی مسئولیت نظارت بر انتخابات و احراز شرایط داوطلبان انتخابات را بر عهده دارد . این نهاد رسمی عهده دار بررسی وضعیت و روند اجرای انتخابات و وجود یا عدم شرایط لازم در داوطلبان می باشد که در نتیجه به تأیید یا ردّ صلاحیت داوطلبان می انجامد . بنابراین, نظارت امری شایع، عقلایی و قانونی در تمامی کشورها و نظام های موجود دنیا می باشد به عنوان مثال یکی از شرایط معتبر در کلیه نظام های حقوقی جهان این است که کاندیدای مورد نظر سابقه کیفری نداشته باشد و افراد دارای سوء سابقه کیفری از پاره ای از حقوق اجتماعی، از جمله انتخاب شدن برای مجالس تصمیم گیری، هیأت های منصفه، شوراها و غیره محروم اند .[1] آیا وجود مرجعی برای احراز این شرط و شرایطی از این قبیل مخالف آزادی انتخاب است ؟
از این رو نمی توان، فقدان نهاد نظارتی را به عنوان شاخصه و معیار انتخابات آزاد برشمرد زیرا در این صورت نیز نمی توان هیچ انتخاباتی را انتخابات آزاد دانست و به هر حال در همه کشورها مرجعی رسمی مسئولیت برگزاری انتخابات و احراز شرایط داوطلبان و نظارت بر روند انتخابات را بر عهده خواهد داشت . البته روشن است که شرایط و راهکارهای در نظر گرفته شده در نظام های سیاسی مختلف به حسب نوع نگرش، مبانی نظری و ایدئولوژی حاکم بر آنها متفاوت باشد، اما در اصل نظارت و وجود مرجعی در این زمینه با یکدیگر تفاوتی ندارند .
برداشت سوم از انتخابات آزاد، آزادی همه افراد حتی مخالفان با اصل آن نظام سیاسی در انتخابات است .بر این اساس، انتخاباتی، انتخابات آزاد محسوب می گردد که همه افراد بدون در نظر گرفتن اعتقاد به مبانی و اصول نظام سیاسی و قانون اساسی آن کشور بتوانند نامزد مسئولیت شوند و برای انتخاب شدن تلاش نمایند .
اشکال چنین برداشتی این است که نتیجه چنین نگاهی نقض غرض از انتخابات و سست شدن پایه های نظام سیاسی و اختلال در روند حرکت کشور خواهد بود،چه اینکه معنای شرکت در انتخابات و نامزد شدن برای انتخابات، پذیرش چارچوب های حاکم بر آن نظام سیاسی و قواعد پذیرفته شده در آن نظام سیاسی است . کسی که در یک کشور برای عهده دار شدن یک مسئولیت داوطلب می شود در صورتی که قانون اساسی و چارچوب های پذیرفته شده آن کشور را قبول نداشته باشد، چگونه می تواند در آن مسئولیت به وظایف خود عمل نماید . اگر معنای انتخابات آزاد این برداشت است در هیچ کشوری چنین انتخاباتی وجود ندارد و هیچ نظام سیاسی اجازه نمی دهد کسانی که اصل آن نظام سیاسی و قانون اساسی کشور را قبول نداشته باشند نامزد چنین مسئولیت هایی شوند .در همه نظام های سیاسی رئیس جمهور و نمایندگان مجلس و... پس از انتخاب، سوگند یاد می کنند که از کلیت آن نظام و اصول آن و قانون اساسی نگهبانی و حراست نمایند آیا از کسی که اعتقادی به مبانی یک نظام سیاسی ندارد، می توان انتظار داشت که به چنین سوگندی پایبند باشد؟.
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند:( درهیچ جای دنیا به کسانی که به قانون اساسی و اصول آن کشور معتقد نیستند، اجازه نمی دهند در بخش حاکمیت وارد شوند . در کجای دنیا چنین اجازه ای داده می شود ؟ آیا در آمریکا و انگلیس و جاهای دیگر به کسی که با اصول و ارزش های آمریکایی مخالف است، اجازه می دهند در رأس حکومت بیاید ؟ شما می بینید در مبارزات انتخاباتی شان اختلاف بین دو حزب و دو جناح برسر چیزهای بسیار جزیی تر از این حرف هاست ... مگر در دنیای دموکراسی اجازه می دهند که کسانی که با اصول و مبانی یک نظام مخالفند بیایند داخل حاکمیت آن نظام شوند ؟ هیچ جای دنیا چنین اجازه ای نمی دهند . البته معلوم است که ما هم اجازه نمی دهیم کسانی که قانون اساسی را قبول ندارند، اینها بیایند در رأس نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند .)[2]
برداشت چهارم از انتخابات آزاد، آزادی حضور احزاب، گروهها و جریان های سیاسی مختلف معتقد به مبانی و چارچوب های پذیرفته شده یک نظام سیاسی با سلایق و برنامه های گوناگون در عرصه انتخابات و رقابت سیاسی در این زمینه است .
با روشن شدن نادرستی و غیر منطقی بودن برداشت های سه گانه یاد شده از انتخابات آزاد، می توان این برداشت را به عنوان برداشتی صحیح و منطقی از انتخابات آزاد برشمرد، زیرا در این نگاه، فضا و میدان برای حضور، فعالیت و رقابت احزاب و جریان های سیاسی با سلایق و افکار مختلف اما باورمند به اصول و مبانی حاکم بر نظام سیاسی، فراهم می شود و از همه ظرفیت ها و توانمندی های لازم برای پیشرفت کشور استفاده می گردد .
در کشور ما آزادی انتخابات به این معنا وجود دارد و همه احزاب و جریان های سیاسی که معتقد به نظام جمهوری اسلامی و مبانی آن و قانون اساسی هستند، می توانند نامزد معرفی نموده و در عرصه انتخابات فعالیت نمایند و احراز صلاحیتی که توسط شورای نگهبان در مورد افراد صورت می گیرد، چیزی جز احراز پایبندی به اصول و مبانی نظام و قانون اساسی در افراد نیست . هر چند دشمنان و بدخواهان نظام جمهوری اسلامی چنین وا نمود می کنند که وجود نظارت شورای نگهبان ، آزادی انتخابات را زیر سؤال می برد و برخی از افراد و گروههای سیاسی نیز سخنان آنان را تکرار می کنند، امّا احراز دارا بودن شرایط عمومی داوطلبان و پایبندی به اصول نظام و قانون اساسی از مواردی است که در نظام های سیاسی این کشورها نیز این میزان از نظارت و احراز صلاحیت مورد قبول بوده و انجام می شود . مقام معظم رهبری فرمودند: ( در انتخابات، همه سلیقهها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفه همه است. انتخابات مال یک سلیقه خاص، مال یک جریان فکری و سیاسیِ خاص نیست. همه کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده کشور اهمیت می دهند، دلشان برای منافع ملی می سوزد، باید در انتخابات شرکت کنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند.)[3]
ایشان به دنبال طرح (انتخابات آزاد) توسط رسانه های بیگانه و تکرار آن توسط برخی از افراد در داخل کشور، فرمودند : (هی نگویند انتخابات باید آزاد باشد. خب، معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سی و چند تا انتخابات داشتهایم؛ کدامش آزاد نبوده است؟ در کدام کشور دیگر، انتخابات از آنچه که در ایران می گذرد، آزادتر است؟ کجا صلاحیتها ملاحظه نمی شود، که اینجا روی این مسائل هی تکیه بکنند، هی تکیه بکنند، هی بگویند، هی تکرار کنند و یواش یواش این ذهنیت را به خیال خودشان در مردم به وجود بیاورند که خب، این انتخابات فایدهای ندارد؟ این یکی از خواستههای دشمن است. آن کسانی که در داخل، این حرفها را می زنند، ممکن است غفلت کنند. من می گویم غفلت نکنید، حواستان باشد، کار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نکند؛ مقصود او را تکمیل و تتمیم نکند. ) [4]
پی نوشتها:
1- مصباح یزدی، محمد تقی، پرسش ها و پاسخ ها، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1380، ج3, ص 76
2- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان کرمان، 19/2/84
3- همان، بیانات در حرم مطهر رضوی، 1/1/92
4- همان، بیانات در دیدار مردم استان قم در سالروز قیام نوزده دی، 19/10/91
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چگونه می گویید انتخابات در ایران آزاد است در حالی که مانع شرکت مخالفان در رقابت های انتخاباتی می شوید؟
- [سایر] آیا رقابت به عنوان شرط دموکراسی در انتخابات ایران وجود دارد؟
- [سایر] آیا رقابت به عنوان شرط دموکراسی در انتخابات ایران وجود دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی ایران جایز است؟
- [سایر] نظام های انتخاباتی کشور های دیگر چگونه است،نظام انتخاباتی در ایران چه مزیت هایی دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل آزادی در انتخابات پذیرفته شده است، ولی رهبر مردم را ملزم میکند که در انتخابات شرکت کنند. آیا کسی که در انتخابات شرکت نمیکند، کار واجبی را ترک کرده است یا دستور رهبر امر ارشادی است؟
- [سایر] آیا به صلاح است که مسجد محلات، هنگام انتخابات از نماینده یا حزب خاصی حمایت کنند و تبدیل به ستاد انتخاباتی او شوند؟( با توجه به جو جامعه)
- [سایر] پیچیدهترین انتخابات دنیادرکدام کشور است؟ مردم یا سیاستمداران؛ رئیس جمهور آمریکا منتخب چه کسانی است؟ نظام انتخاباتی این کشور واقعاً چگونه است؟
- [سایر] احکام شرکت در انتخابات چیست؟
- [سایر] چه عواملی می تواند مانع مشارکت مردم در انتخابات گردد؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر یکی از شریکها بمیرد یا دیوانه یا بیهوش یا سفیه شود، مادامی که شرکت برقرار است و فسخ نشده است، سرمایه در اختیار شرکت است و با آن نمیتوان مثل مال آزاد شریکها عمل کرد، بلکه تابع مقررات خاص خود میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] شرکت در مجالس گناه از هر قبیل و به هر شکل که باشد حرام است، مگر این که به نحوی بتواند اهل مجلس را نیز از گناه بازدارد یا واجب مسلّمتری را انجام دهد و یا مانع گناه بزرگتری شود و اگر انسان احتمال ندهد که مجلس گناه باشد و پس از شرکت متوجّه گناه بودن آن شود، چنانچه نتواند نهی از منکر نماید یا نهی او مؤثر نباشد، باید مجلس را ترک کند.
- [امام خمینی] سفته پول نیست، و معامله به خود آن واقع نمیشود بلکه پول، اسکناس است و معامله به آن واقع میشود و سفته، برات و قبض است، و چکهای تضمینی که در ایران متداول است مثل اسکناس پول است و خرید و فروش نقدی و بدون مدت آن به زیاد و کم مانع ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه نماز جمعهای که واجد شرائط است بر پا شود میتوان شرکت کرد و به رجأ مطلوبیّت آورد گر چه اظهر آن است که کفایت از ظهر نمیکند و عدّهای که میخواهند شرکت کنند باید واجد شرائطی که گفته میشود باشند: اوّل آن که مکلّف مرد باشد زیرا برای زن حضور در نماز جمعه وجوب ندارد. دوم آزاد باشد پس بر بنده، نماز جمعه وجوب ندارد. سوم عاقل باشد. چهارم سلامت از بیماری وکوری داشته باشد. پنجم پیر نباشد. ششم هوا بارانی نباشد. هفتم آن که بین جای شخص وجایی که نماز جمعه بر پا میشود بیش از دو فرسخ فاصله نباشد. هشتم آن که حضور برای او حرجی نباشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر مرد آزادی زنا کند؛ باید اورا صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه صد تازیانه اش بزنند؛ در دفعه چهارم باید او را بکشند؛ ولی کسی که زن عقدی دائمی یا کنیز مملوک دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد می تواند با او نزدیکی کند؛ اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند؛ باید او را سنگسار نمایند.
- [آیت الله بروجردی] اگر مرد آزادی زنا کند، باید او را صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه صد تازیانهاش بزنند، در دفعهی چهارم باید او را بکشند، ولی کسی که زن عقدی دائمی دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند، باید او را سنگسار نمایند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مرد آزادی زنا کند، باید او را صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند، و در هر دفعه صد تازیانهاش بزنند باید در دفعه چهارم او را بکشند. ولی کسی که زن عقدی دائمی یا کنیز مملوک دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر با زنیکه بالغه و عاقله است زنا کند باید او را سنگسار نمایند.
- [امام خمینی] اگر فرضاً یک شرکت یا مؤسسه پیدا شود و برای اعانت به مؤسسات خیریه از قبیل بیمارستان یا مدارس اسلامی بلیطهایی منتشر کند، و مردم هم برای اعانت این مؤسسات مبلغی بدهند، و آن شرکت از مال خودش یا وجوهی که از انتشار بلیط به دست میآید، با اجازه تمام پول دهندگان مبلغی به اشخاصی که قرعه به نام آنها بیرون میآید بدهد مانع ندارد، لکن این مجرد فرض است، و بلیطهایی که اکنون فروخته میشود، و قرعهکشیهایی که اکنون عمل میشود، به این نحو نیست، و پول بلیط و قرعه حرام است.
- [آیت الله بهجت] اگر وارث میت فقط پدر و مادر او باشند، مال سه قسمت می شود، دو قسمت آن را پدر و یک قسمت را مادر می برد، ولی اگر میت دو برادر، یا چهار خواهر، یا یک برادر و دو خواهر داشته باشد که همه آنان پدری باشند، یعنی پدر آنان با پدر میت یکی باشد، خواه مادرشان هم با مادر میت یکی باشد یا نه اگرچه تا پدر و مادر میت هستند این افراد ارث نمی برند، ولی وجود آنها موجب می شود که مادر شش یک ( 61 ) مال را ببرد و بقیه به پدر برسد، به شرط آن که برادران یا خواهران کافر نباشند و در حالی که مادرشان آزاد و مسلمان است آنها بنده نباشند، و هنگام مردن میت، از مادر متولد شده باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کمترین عدد لازم برای انعقاد نماز جمعه پنج نفر است که باید یکی از آنها امام باشد. پس نماز جمعه با کمتر از 5 نفر واجب نیست و منعقد نمی شود ولی اگر هفت نفر و بیشتر باشند فضیلت جمعه بیشتر خواهد بود. پنج نفر مذکور باید شرایط زیر را داشته باشند: 1 مرد باشد. 2 آزاد باشد. 3 مسافری که نمازش شکسته است نباشد. 4 بیمار و پیر نباشد. 5 فاصله او تا محل اقامت جمعه کمتر از دو فرسخ باشد. و بر کسانی که این شرایط را نداشته باشند واجب نیست حتی اگر نماز جمعه واجب تعیینی باشد. اما اگر بعد از تحقق جمعه در آن شرکت کنند نمازشان صحیح و کفایت از نماز ظهر می کند.