اقدامات رضاخان را چگونه باید ارزیابی کرد؟
از جمله سیاست ها و اقداماتی که رضاخان در طی دوره حکومت چندین ساله اش دنبال کرد این بود که رضاخان با در اختیار گرفتن بخش عظیمی از بودجه کشور، ارتش گسترده و منظم سازماندهی کرد که در طول حیاتش مهم ترین پایگاه قدرتش به شمار می آمد. او با استفاده از این ارتش، به سرکوب شورش ها و جنبش های محلی و قبیله ای پرداخت. و اوضاع نا امن و آشوب زده را برای سیطره هر چه بیشتر خویش سامان بخشید. در دوره رضا خان، تبلیغات و تلاش های دولت روی موضوعاتی مانند مخالفت با اسلام و روحانیت، یک پارچگی ملی و ایران باستان متمرکز بود. او تا تثبیت کامل قدرت خود، وظیفه اش را سر بلندی اسلام معرفی می کرد و اعمال ریاکارنه ای که خود را مذهبی جلوه بدهد انجام می داد و امّا هنگامی که وارث تاج و تخت گردید مخالفتش را با اسلام و نهاد مذهبی چون روحانیت به صورت آشکار اعلان کرد. الگوی رضا شاه کمال آتاتورک بود. او عقیده داشت که برای نوسازی (مدرنیزاسیون) باید به تغییرات ظاهری بپردازد لذا از ممنوعیت پوشش و لباس بومی آغاز کرد و به کشف حجاب زنان روی آورد امّا به رغم اجبار و چادر را از سر کشیدن ها نتوانست در این خصوص موفق شود و با وجود تلاش گسترده رژیم رضا خان زنان مسلمان ایرانی به حفظ حجاب اصرار ورزیدند. و مردم مسلمان و غیرتمند ایران در این باره مقاومت کردند به ویژه در مشهد، با صدای بلند سر به اعتراض برداشتند اما به زودی سرکوب شدند. در واقع کشف حجاب در ایران از یک سو نقطه اوج دخالت دولت در فرهنگ عمومی بود و از سوی دیگر نمایانگر سطحی ترین نگرش به غرب به عنوان الگوی پیشرفت بود. کشف حجاب رسماً در 17 دی ماه 1314ش اعلام گردید اجبار به ترک آن از اول فروردین 1315 ش آغاز شد سفر رضا خان به کشور ترکیه در سال 1312 نقطه عطفی در تثبیت باورهای قبلی او مبنی بر لزوم کشف حجاب بود. پاسبان ها در معابر عمومی و رفت و آمد، زنان چادری را کنترل کرده و برای برداشتن چادر آن ها اقدام نموده و چادر آن ها را گرفته و ضبط می کردند. آن چه از کشف حجاب باقی ماند آثار تبلیغی بود و نه اقدامات نظامی، تبلیغات مربوط به آزادی زنان چنان گسترده طراحی شده بود که هنوز در میان قشرهایی از جامعه ایرانی دیده می شود. درباره میزان موفقیت حکومت در امر کشف حجاب می توان به مفاد نامه ای که در سال 1322 از طرف وزیر کشور به نخست وزیر وقت نگاشته شده توجه نمود که پس از شهریور 20 و شکستن قدرت مرکزیت، زنان مجدداً به حجاب روی آوردند و یا حداقل زنان با حجاب دوباره در جامعه ظاهر شدند.[1] لکن بعد از پرداختن به مسئله کشف حجاب باید در ادامه یادآور شویم که رضا خان با رویه ضد مذهبی که دنبال می کرد باید ناسیونالیسم را به عنوان ایدئولوژی مشروعیت بخش رژیم خود بر می گزید، ناسیونالیسم رضاخان دو ویژگی بارز داشت اول، این که با بزرگ نمایی تاریخ ایران باستان سعی می شد تمدن و تمام دوران حیات اسلامی نادیده گرفته شود و دوم این که با سرزنش آداب و رسوم، لهجه و زبان اقوام مختلف ایرانی سیاست یک پارچه سازی قومی فرهنگی در ایران به عینیت برسد. در دوره رضا خان وضعیت کشاورزی به خاطر تصاحب و سلب مالکیت زمین های مرغوب از مالکان و صاحبان آن ها به گونه ای اسفناک گردید که در این دوره حدود 95 تا 98% کشاورزان بدون زمین بودند رضا خان با ضبط زمین های با ارزش، مقادیر وسیعی از زمین های سواحل دریای خزر حدود 44 هزار سند مالکیّت را به نام خود صادر کرد. وضعیت دامداری کشور نیز با اسکان اجباری ایلات و عشایر رو به نابودی رفت و عشایر اسکان یافته که منبع در آمد خود را از دست داده بودند به یکی از فقیر ترین اقشار جامعه تبدیل شدند. در دوره سلطنت رضا خان گسترش شبکه حمل و نقل مورد تشویق قرار گرفت زیرا از یک سو به فروش محصولات وارداتی خارجی کمک می نمود و از سوی دیگر راه ها، به ویژه راه آهن بیشتر وسیله ای برای حصول اطمینان در زمینه اعمال کنترل سیاسی، اقتصادی و نظامی دولت بود. توجه رضا شاه درباره ایجاد صنایع کمتر بود به طوری که در طول سال های سلطنت او، میزان کل سرمایه گذاری دولت در صنایع، با میزان سرمایه گذاری در راه آهن برابر بود.[2] در دوره رضا شاه در سال 1312 ش 1933 میلادی امتیاز انگلیسی ها در زمینه نفت که همان دارسی مشهود بود و 28 سال دیگر از آن باقی مانده بود تحت عنوان (الغای امتیاز دارسی برای استیفای حقوق ملت ایران) لغو گردید و به جای آن قرار داد جدیدی به امضا رسید که در مجموع به ضرر ایران بود در قرارداد جدید مدت امتیاز دارسی تا سال 1993 یعنی زمانی که تصور می شد منابع نفتی تا آن زمان پایان یافته است تمدید گردید و در واقع این امتیاز شصت ساله را به نود سال تمدید نمود و این امکان و اجازه را به انگلیسی ها می داد که نفت ما را تا نود سال به غارت ببرند. حکومت رضا خان و سلطنت او به سه پایه ارتش، دیوان سالاری دولتی و دربار استوار بود و در واقع حکومت او بر پایه نیروی مردمی و اجتماعی نبود و همین امر زمینه سقوط او را فراهم کرد. ارتش پایگاه اصلی قدرت او و نظامیان، بهره مند ترین مردم از حکومت او بودند ارتش حدود یک سوم بودجه کشور را می بلعید دیوان سالاری دولتی که در دوره رضا شاه رشد چشم گیری داشت و امیدهای مدرن شدن را برای عده ای خوش بین به دل افکنده بود و آن دومین رکن قدرت رضا خان به حساب می آمد دوره سلطنت رضا شاه یکی از تیره ترین دوران های استبداد و سرکوب در تاریخ ایران است، رضا خان در ابتدای سلطنت از همکاری مردانی قوی برخوردار بود، امّا آن ها به تدریج حذف شدند و افرادی متملق و چاپلوس جایشان را گرفتند رضا شاه حتی مخالفان احتمالی بالقوه خود را از نظر دور نمی داشت او افرادی چون تیمورتاش، داور، سردار اسعد و فیروز فرما را که برای تحکیم حکومت او تلاش کرده بودند از بین برد، او با مصادره اموال و زمین های مردم به ثروت کلانی دست یافت و این ثروت پشتوانه درباری بود که برای افراد مشتاق خدمت به خاندان پهلوی مقامات و مساعدت های سود آوری فراهم می کرد.[3] در این جا باید خاطر نشان کنیم تغییراتی که توسط رضا خان انجام گرفت و یا نوسازی هایی که در راستای مدرنیزاسیون دنبال شد اقتضاهای دولت مقتدر و متمرکز رضا خان بود یعنی رضا شاهی که می بایست طبق خواسته انگلیسی ها از پراکندگی قدرت در ایران جلوگیری و دولت متمرکز را محقق نماید همین اقتضا را داشت که اقداماتی برای اضمحلال طوایف به عمل آورد یا دولت مطلقه رضا خانی که باید نوسازی می کرد و طبق خواسته غرب در ایران مدرنیزاسیون را دنبال می کرد دیگر جایی برای مماشات با نهاد های اجتماعی چون نهاد مذهب و روحانیت نمی دید با این همه رضا خان اقداماتی در طی دوره حکمرانی مطلقه خود داشته است، چون فقر و فلاکتی که جامعه ایران و عقب ماندگی که داشت زمینه مناسبی برای گسترش مارکسیم و کمونیسم بود و تردیدی نیست که انگلیسی ها که منافع حیاتی در ایران داشتند این موضوع را مورد لحاظ قرار داده بودند و قطعاً دولت ضعیف برای منافع انگلیس در آن روز مناسب نبود برای همین است که رضا شاه از سال 1930م (1305ش ) تا زمان تبعیدش و کنار گذاشتن وی از قدرت که در سال 1320 ش انجام گرفت به شدت سرگرم یک برنامه جاه طلبانه نوسازی اقتصادی و کنترل دولت بر اقتصاد حاکم بود و بسیاری از اقدامات اقتصادی او مثل اقداماتی که در زمینه های دیگر به عمل آورد مبتنی بر الگوی اقدامات آتاتورک در ترکیه بود. مطابق مطالب بالا باید متذکر شویم بطور مثال در زمینه حمل و نقل وقتی منافع ایران و غربی ها بر احداث خط آهن بر هم منطبق شد دولت رضا خان دست اندرکار احداث و ساخت آن گردید زیرا به فروش محصولات غربی ها کمک می کرد و همین طور ملاحظات سوق الجیشی ایران برای غرب، آنان را به انجام این کار تشویق کرد. در مجموع اقداماتی که رضا خان انجام داد آن را نمی توان خدمات رضا خان نامید بلکه خیانت های رضا خان آن قدر زیاد است که اقدامات و تغییرات او در مقابل آن ناچیز است و تاریخ بر این مطلب گواهی می دهد. پی نوشتها: [1] . رک: فراتی، عبد الوهاب، سیاست فرهنگی ایران در دوره رضا خان، از مجموعه مقالات در آمدی بر ریشه های انقلاب اسلامی، ص 90 102. [2] . ر. ک: فوران، جان، مقاومت شکننده، ترجمه تدین، احمد، ص308 و رک: نیکی کدی، ریشه های انقلاب اسلامی ایران، نشرفرهنگ اسلامی، ص، 177. [3] . آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، نشر نی، ص 173. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

اقدامات رضاخان را چگونه باید ارزیابی کرد؟


پاسخ:

از جمله سیاست ها و اقداماتی که رضاخان در طی دوره حکومت چندین ساله اش دنبال کرد این بود که رضاخان با در اختیار گرفتن بخش عظیمی از بودجه کشور، ارتش گسترده و منظم سازماندهی کرد که در طول حیاتش مهم ترین پایگاه قدرتش به شمار می آمد. او با استفاده از این ارتش، به سرکوب شورش ها و جنبش های محلی و قبیله ای پرداخت. و اوضاع نا امن و آشوب زده را برای سیطره هر چه بیشتر خویش سامان بخشید.
در دوره رضا خان، تبلیغات و تلاش های دولت روی موضوعاتی مانند مخالفت با اسلام و روحانیت، یک پارچگی ملی و ایران باستان متمرکز بود. او تا تثبیت کامل قدرت خود، وظیفه اش را سر بلندی اسلام معرفی می کرد و اعمال ریاکارنه ای که خود را مذهبی جلوه بدهد انجام می داد و امّا هنگامی که وارث تاج و تخت گردید مخالفتش را با اسلام و نهاد مذهبی چون روحانیت به صورت آشکار اعلان کرد.
الگوی رضا شاه کمال آتاتورک بود. او عقیده داشت که برای نوسازی (مدرنیزاسیون) باید به تغییرات ظاهری بپردازد لذا از ممنوعیت پوشش و لباس بومی آغاز کرد و به کشف حجاب زنان روی آورد امّا به رغم اجبار و چادر را از سر کشیدن ها نتوانست در این خصوص موفق شود و با وجود تلاش گسترده رژیم رضا خان زنان مسلمان ایرانی به حفظ حجاب اصرار ورزیدند. و مردم مسلمان و غیرتمند ایران در این باره مقاومت کردند به ویژه در مشهد، با صدای بلند سر به اعتراض برداشتند اما به زودی سرکوب شدند. در واقع کشف حجاب در ایران از یک سو نقطه اوج دخالت دولت در فرهنگ عمومی بود و از سوی دیگر نمایانگر سطحی ترین نگرش به غرب به عنوان الگوی پیشرفت بود.
کشف حجاب رسماً در 17 دی ماه 1314ش اعلام گردید اجبار به ترک آن از اول فروردین 1315 ش آغاز شد سفر رضا خان به کشور ترکیه در سال 1312 نقطه عطفی در تثبیت باورهای قبلی او مبنی بر لزوم کشف حجاب بود. پاسبان ها در معابر عمومی و رفت و آمد، زنان چادری را کنترل کرده و برای برداشتن چادر آن ها اقدام نموده و چادر آن ها را گرفته و ضبط می کردند.
آن چه از کشف حجاب باقی ماند آثار تبلیغی بود و نه اقدامات نظامی، تبلیغات مربوط به آزادی زنان چنان گسترده طراحی شده بود که هنوز در میان قشرهایی از جامعه ایرانی دیده می شود.
درباره میزان موفقیت حکومت در امر کشف حجاب می توان به مفاد نامه ای که در سال 1322 از طرف وزیر کشور به نخست وزیر وقت نگاشته شده توجه نمود که پس از شهریور 20 و شکستن قدرت مرکزیت، زنان مجدداً به حجاب روی آوردند و یا حداقل زنان با حجاب دوباره در جامعه ظاهر شدند.[1]
لکن بعد از پرداختن به مسئله کشف حجاب باید در ادامه یادآور شویم که رضا خان با رویه ضد مذهبی که دنبال می کرد باید ناسیونالیسم را به عنوان ایدئولوژی مشروعیت بخش رژیم خود بر می گزید، ناسیونالیسم رضاخان دو ویژگی بارز داشت اول، این که با بزرگ نمایی تاریخ ایران باستان سعی می شد تمدن و تمام دوران حیات اسلامی نادیده گرفته شود و دوم این که با سرزنش آداب و رسوم، لهجه و زبان اقوام مختلف ایرانی سیاست یک پارچه سازی قومی فرهنگی در ایران به عینیت برسد.
در دوره رضا خان وضعیت کشاورزی به خاطر تصاحب و سلب مالکیت زمین های مرغوب از مالکان و صاحبان آن ها به گونه ای اسفناک گردید که در این دوره حدود 95 تا 98% کشاورزان بدون زمین بودند رضا خان با ضبط زمین های با ارزش، مقادیر وسیعی از زمین های سواحل دریای خزر حدود 44 هزار سند مالکیّت را به نام خود صادر کرد. وضعیت دامداری کشور نیز با اسکان اجباری ایلات و عشایر رو به نابودی رفت و عشایر اسکان یافته که منبع در آمد خود را از دست داده بودند به یکی از فقیر ترین اقشار جامعه تبدیل شدند.
در دوره سلطنت رضا خان گسترش شبکه حمل و نقل مورد تشویق قرار گرفت زیرا از یک سو به فروش محصولات وارداتی خارجی کمک می نمود و از سوی دیگر راه ها، به ویژه راه آهن بیشتر وسیله ای برای حصول اطمینان در زمینه اعمال کنترل سیاسی، اقتصادی و نظامی دولت بود. توجه رضا شاه درباره ایجاد صنایع کمتر بود به طوری که در طول سال های سلطنت او، میزان کل سرمایه گذاری دولت در صنایع، با میزان سرمایه گذاری در راه آهن برابر بود.[2]
در دوره رضا شاه در سال 1312 ش 1933 میلادی امتیاز انگلیسی ها در زمینه نفت که همان دارسی مشهود بود و 28 سال دیگر از آن باقی مانده بود تحت عنوان (الغای امتیاز دارسی برای استیفای حقوق ملت ایران) لغو گردید و به جای آن قرار داد جدیدی به امضا رسید که در مجموع به ضرر ایران بود در قرارداد جدید مدت امتیاز دارسی تا سال 1993 یعنی زمانی که تصور می شد منابع نفتی تا آن زمان پایان یافته است تمدید گردید و در واقع این امتیاز شصت ساله را به نود سال تمدید نمود و این امکان و اجازه را به انگلیسی ها می داد که نفت ما را تا نود سال به غارت ببرند.
حکومت رضا خان و سلطنت او به سه پایه ارتش، دیوان سالاری دولتی و دربار استوار بود و در واقع حکومت او بر پایه نیروی مردمی و اجتماعی نبود و همین امر زمینه سقوط او را فراهم کرد.
ارتش پایگاه اصلی قدرت او و نظامیان، بهره مند ترین مردم از حکومت او بودند ارتش حدود یک سوم بودجه کشور را می بلعید دیوان سالاری دولتی که در دوره رضا شاه رشد چشم گیری داشت و امیدهای مدرن شدن را برای عده ای خوش بین به دل افکنده بود و آن دومین رکن قدرت رضا خان به حساب می آمد دوره سلطنت رضا شاه یکی از تیره ترین دوران های استبداد و سرکوب در تاریخ ایران است، رضا خان در ابتدای سلطنت از همکاری مردانی قوی برخوردار بود، امّا آن ها به تدریج حذف شدند و افرادی متملق و چاپلوس جایشان را گرفتند رضا شاه حتی مخالفان احتمالی بالقوه خود را از نظر دور نمی داشت او افرادی چون تیمورتاش، داور، سردار اسعد و فیروز فرما را که برای تحکیم حکومت او تلاش کرده بودند از بین برد، او با مصادره اموال و زمین های مردم به ثروت کلانی دست یافت و این ثروت پشتوانه درباری بود که برای افراد مشتاق خدمت به خاندان پهلوی مقامات و مساعدت های سود آوری فراهم می کرد.[3]
در این جا باید خاطر نشان کنیم تغییراتی که توسط رضا خان انجام گرفت و یا نوسازی هایی که در راستای مدرنیزاسیون دنبال شد اقتضاهای دولت مقتدر و متمرکز رضا خان بود یعنی رضا شاهی که می بایست طبق خواسته انگلیسی ها از پراکندگی قدرت در ایران جلوگیری و دولت متمرکز را محقق نماید همین اقتضا را داشت که اقداماتی برای اضمحلال طوایف به عمل آورد یا دولت مطلقه رضا خانی که باید نوسازی می کرد و طبق خواسته غرب در ایران مدرنیزاسیون را دنبال می کرد دیگر جایی برای مماشات با نهاد های اجتماعی چون نهاد مذهب و روحانیت نمی دید با این همه رضا خان اقداماتی در طی دوره حکمرانی مطلقه خود داشته است، چون فقر و فلاکتی که جامعه ایران و عقب ماندگی که داشت زمینه مناسبی برای گسترش مارکسیم و کمونیسم بود و تردیدی نیست که انگلیسی ها که منافع حیاتی در ایران داشتند این موضوع را مورد لحاظ قرار داده بودند و قطعاً دولت ضعیف برای منافع انگلیس در آن روز مناسب نبود برای همین است که رضا شاه از سال 1930م (1305ش ) تا زمان تبعیدش و کنار گذاشتن وی از قدرت که در سال 1320 ش انجام گرفت به شدت سرگرم یک برنامه جاه طلبانه نوسازی اقتصادی و کنترل دولت بر اقتصاد حاکم بود و بسیاری از اقدامات اقتصادی او مثل اقداماتی که در زمینه های دیگر به عمل آورد مبتنی بر الگوی اقدامات آتاتورک در ترکیه بود.
مطابق مطالب بالا باید متذکر شویم بطور مثال در زمینه حمل و نقل وقتی منافع ایران و غربی ها بر احداث خط آهن بر هم منطبق شد دولت رضا خان دست اندرکار احداث و ساخت آن گردید زیرا به فروش محصولات غربی ها کمک می کرد و همین طور ملاحظات سوق الجیشی ایران برای غرب، آنان را به انجام این کار تشویق کرد.
در مجموع اقداماتی که رضا خان انجام داد آن را نمی توان خدمات رضا خان نامید بلکه خیانت های رضا خان آن قدر زیاد است که اقدامات و تغییرات او در مقابل آن ناچیز است و تاریخ بر این مطلب گواهی می دهد.

پی نوشتها:
[1] . رک: فراتی، عبد الوهاب، سیاست فرهنگی ایران در دوره رضا خان، از مجموعه مقالات در آمدی بر ریشه های انقلاب اسلامی، ص 90 102.
[2] . ر. ک: فوران، جان، مقاومت شکننده، ترجمه تدین، احمد، ص308 و رک: نیکی کدی، ریشه های انقلاب اسلامی ایران، نشرفرهنگ اسلامی، ص، 177.
[3] . آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، نشر نی، ص 173.
منبع: اندیشه قم





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین