معنای شهادت و شهید از نظر اسلام شهید از نظر لغوی به معنای شاهد و گواه است و از نظر اصطلاح فقهی: (الشّهیدُ القتیلُ فی سبیل الله تعالی لانَّ المَلائکةَ للرحمانِ تشهَدُهُ او لاَنَّ للهَ تعالی و ملائکتَهُ شُهُود لَه بالجنّةِ اَو لانّهُ ممّنْ یستشْهِدُ به یومَ القیامَة علی الاُمَمِ اَو لسقوطهِ علی الشهادةِ اَیْ الارضَ اَو لانَّهُ حیّ عند ربّهِ حاضرٌ او لانَّهُ یشهَدُ ملکوتَ الله و مُلْکَهُ)؛[1] شهید کسی است که در راه خداوند کشته شود و به او شهید گفته میشود. به خاطر حضور فرشتگان رحمت بر آنها یا به خاطر آن که خداوند و فرشتگان شاهد او برای بهشت هستند یا او از کسانی است که در قیامت از آنان بر امتهای گذشته گواهی خواهند یا بدان جهت که بر زمین افتاده است. یا آن که نزد پروردگار زنده و حاضر است، یا آن که چون ملکوت و ملک خداوند را مشاهده میکند. شهید به معنای خاص به کسی اطلاق میشود که در میدان جنگ و در راه خدا به شهادت برسد و دارای احکام خاصی است از جمله عدم نیاز به غسل و کفن است؛ (الشّهید اِذا ماتَ فی المَعرکَةِ لا یُغسّلْ و لا یکفّن ذهبَ اِلیهِ علماءُنا اَجمعُ)؛[2] شهید اگر در میدان جنگ به شهادت برسد غسل نمیشود و کفن نیاز ندارد و علمای شیعه بالاتفاق قائل به این دیدگاه هستند. (الشّهیدُ المقتُولُ فی المَعرکَةِ عند الجهاد مع الامامِ علیه السّلام او نائبهِ الخاصِ و یلحقُ به کلّ من قیل فی حفظ بیضة الاسلام فی حال الغیبة... فلا یجبُ تغسیلهم بل یدفنون کذلک بثیابهم)؛[3] شهید به کسی اطلاق میشود که در میدان جنگ در رکاب امام علیه السّلام یا نائب خاص او کشته شود و ملحق میشود به او هر کسی که در دوران غیبت در راه حفظ اساس اسلام در میدان جنگ کشته شود، چنین افرادی نیاز به غسل ندارند، بلکه دفن میشود به همان حالت با لباسهایشان. مرحوم امام نیز در این باره فرمودهاند: (شهید کسی است که در رکاب امام علیه السّلام و یا نائب خاص آن جناب به جهاد رفته و کشته شده باشد. البته غسل وقتی از او ساقط است که در معرکه جنگ و در حالی که جنگ برپاست، جان سپرده باشد و یا اگر در خارج از معرکه افتاده، قبل از آن که مسلمانان او را زنده یافته باشند، از دنیا رفته باشد و امّا اگر بعد از جنگ او را یافته باشند، در حالی که رمقی در او باشد و سپس در همان جا بمیرد واجب است بنابر احتیاط غسل دادن و کفن کردنش و در صورتی که جانش در خارج معرکه بیرون شود، غسل و کفنش علی الظاهر واجب است. کسی هم که در رکاب امام معصوم و یا نائب خاص او کشته نشده بلکه در راه حفظ اساس اسلام کشته شده ملحق به کشته در رکاب امام علیه السّلام است، او نیز غسل و حنوط و کفن ندارد.)[4] بنابراین در اصطلاح فقهی شهید به کسی اطلاق میشود که در میدان جنگ کشته شود، امّا اگر کسی در خارج از میدان جنگ کشته شود، حکم فقهی شهید را ندارد و باید او را غسل دهند و کفن نمایند . بر این اساس گفته می شود شهادت در فرهنگ دین مقدس اسلام دو معنای متفاوت دارد: 1. معنای خاص؛ که همان کشته شدن در معرکه و میدان جنگ در راه خدا است که دارای احکام ویژه ای در فقه اسلامی است مثلاً می گویند شهید نیاز به غسل و کفن ندارد، بلکه با همان لباس خونین دفن می شود. 2. معنای گسترده و عام؛ که انسان در مسیر انجام دادن وظیفه ای الهی که در روایات وارد شده است کشته شود ، چنین فردی شهید است اما احکام فقهی شهید به معنای خاص در حق وی جاری نمی شود . البته هر کس در حین ادای وظیفه ای به هر صورت از دنیا برود، شهید است، چنان که در روایات اسلامی نیز آمده که چند گروه شهید از دنیا می روند: 1. کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود؛ 2. کسی که در بستر از دنیا برود، ولی به حق پروردگار و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت معرفت داشته باشد؛ 3. کسی که برای دفاع از مال خویش در برابر مهاجمان ایستادگی کند و کشته شود. بنابراین، کسانی که عقیدة حق داشته و در مسیر حقیقت گام بر می دارند و در همین راه از دنیا می روند براساس اشاره قرآن کریم و روایات اسلامی در زمرة شهدا قرار دارند و اجر شهداء را می برند، خداوند متعال می فرماید: (وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ)[5] و آنان که به خدا و رسولانش ایمان آورند، به حقیقت راستگویان عالمند و برایشان نزد خدا اجر شهیدان است، پاداش اعمال و نور ایمانشان را (در بهشت) می یابند.)[6] در روایت آمده که شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: (از خدای بخواه که شهادت را برای من روزی کند. امام علیه السلام فرمود: (مؤمن شهید است) سپس آیه 19 سوره حدید را تلاوت کرد.[7] حضرت امام باقر علیه السلام می فرماید: (آن کس از شما که به مسأله ولایت آشنا باشد و در انتظار ظهور مهدی (عج) به سر برد و خود را آمادة (حکومت عدل جهانی او) سازد، مانند کسی است که با مهدی آل محمد صلّی الله علیه و آله با سلاحش جهاد کرده باشد.) سپس فرمود: (بلکه به خدا سوگند مانند کسی است که همراه رسول الله با سلاحش جهاد کرده باشد.) و برای مرتبه سوم بیان داشت: (بلکه به خدا سوگند همانند کسی است که با رسول خدا صلی الله علیه و آله در خیمة او شهید شده باشد.) بعد فرمود: (دربارة شما آیه ای از قرآن نازل شده است.) راوی می گوید پرسیدم کدام آیه فرمود آیه 19 سوره حدید...)[8] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: (اذا جاء الموت لطالب العلم و هو علی هذا الحال مات شهیدا؛ کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است.)[9] قال علی علیه السّلام : (من مات منکُم علی فراشه و هو علی معرفةِ حقِ ربّه و حقّ رسوله و اهل بیتهِ مات شهیداً)؛[10] کسی که در بستر از دنیا برود امّا معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیتش را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است. قال الصادق علیه السّلام : (من قتل دون ماله فهو شهیدٌ)؛[11] کسی که برای دفاع از مال خود کشته شود، شهید است. هم چنین افراد دیگری که در مسیر حق کشته میشوند یا میمیرند شهید محسوب میشوند ولی هیچ کدام از اینها شهید به معنای خاص نبوده و احکام شهید اصطلاحی هم درحق آنها جاری نمی شود . پی نوشتها: [1] . محمد حسن نجفی (ره)، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج 4، ص 88، به نقل از قاموس اللغة. [2] . علامه حلی (ره)، تذکرة الفقهاء، مؤسسه آل البیت، 72، قم، ص 371. [3] . سید محمدکاظم طباطبایی، یزدی(ره)، العروة الوثقی، مکتب و کلاء الامام الخمینی، بیروت، 1410 ق، ج 1، ص 276. [4] . مرحوم امام خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، انتشارات دار العلم، 69، ج1، ص 98 و 99. [5] حدید/19 [6] . ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1367 ش، ج 23، ص 349، 350، 355. [7] . ر.ک: الجمعه العروسی الحویزی، نورالثقلین، قم، مطبعة العلمیة، چاپ سوم، بی تا، ج 5، ص 243. [8] . نورالثقلین، همان. [9] . ر.ک: علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 1، ص 186. [10] . نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 232، ص 765. [11] . سفینة البحار، ج 1، ماده (شهد). منبع: اندیشه قم
در اسلام به چه کسی شهید اطلاق میشود؟ شهید زنده کیست؟انواع و اقسام شرایطی که از دید اسلام کسی که آنها را داراست شهید محسوب میشود چیست؟
معنای شهادت و شهید از نظر اسلام
شهید از نظر لغوی به معنای شاهد و گواه است و از نظر اصطلاح فقهی: (الشّهیدُ القتیلُ فی سبیل الله تعالی لانَّ المَلائکةَ للرحمانِ تشهَدُهُ او لاَنَّ للهَ تعالی و ملائکتَهُ شُهُود لَه بالجنّةِ اَو لانّهُ ممّنْ یستشْهِدُ به یومَ القیامَة علی الاُمَمِ اَو لسقوطهِ علی الشهادةِ اَیْ الارضَ اَو لانَّهُ حیّ عند ربّهِ حاضرٌ او لانَّهُ یشهَدُ ملکوتَ الله و مُلْکَهُ)؛[1] شهید کسی است که در راه خداوند کشته شود و به او شهید گفته میشود. به خاطر حضور فرشتگان رحمت بر آنها یا به خاطر آن که خداوند و فرشتگان شاهد او برای بهشت هستند یا او از کسانی است که در قیامت از آنان بر امتهای گذشته گواهی خواهند یا بدان جهت که بر زمین افتاده است. یا آن که نزد پروردگار زنده و حاضر است، یا آن که چون ملکوت و ملک خداوند را مشاهده میکند.
شهید به معنای خاص به کسی اطلاق میشود که در میدان جنگ و در راه خدا به شهادت برسد و دارای احکام خاصی است از جمله عدم نیاز به غسل و کفن است؛ (الشّهید اِذا ماتَ فی المَعرکَةِ لا یُغسّلْ و لا یکفّن ذهبَ اِلیهِ علماءُنا اَجمعُ)؛[2] شهید اگر در میدان جنگ به شهادت برسد غسل نمیشود و کفن نیاز ندارد و علمای شیعه بالاتفاق قائل به این دیدگاه هستند.
(الشّهیدُ المقتُولُ فی المَعرکَةِ عند الجهاد مع الامامِ علیه السّلام او نائبهِ الخاصِ و یلحقُ به کلّ من قیل فی حفظ بیضة الاسلام فی حال الغیبة... فلا یجبُ تغسیلهم بل یدفنون کذلک بثیابهم)؛[3] شهید به کسی اطلاق میشود که در میدان جنگ در رکاب امام علیه السّلام یا نائب خاص او کشته شود و ملحق میشود به او هر کسی که در دوران غیبت در راه حفظ اساس اسلام در میدان جنگ کشته شود، چنین افرادی نیاز به غسل ندارند، بلکه دفن میشود به همان حالت با لباسهایشان.
مرحوم امام نیز در این باره فرمودهاند: (شهید کسی است که در رکاب امام علیه السّلام و یا نائب خاص آن جناب به جهاد رفته و کشته شده باشد. البته غسل وقتی از او ساقط است که در معرکه جنگ و در حالی که جنگ برپاست، جان سپرده باشد و یا اگر در خارج از معرکه افتاده، قبل از آن که مسلمانان او را زنده یافته باشند، از دنیا رفته باشد و امّا اگر بعد از جنگ او را یافته باشند، در حالی که رمقی در او باشد و سپس در همان جا بمیرد واجب است بنابر احتیاط غسل دادن و کفن کردنش و در صورتی که جانش در خارج معرکه بیرون شود، غسل و کفنش علی الظاهر واجب است. کسی هم که در رکاب امام معصوم و یا نائب خاص او کشته نشده بلکه در راه حفظ اساس اسلام کشته شده ملحق به کشته در رکاب امام علیه السّلام است، او نیز غسل و حنوط و کفن ندارد.)[4]
بنابراین در اصطلاح فقهی شهید به کسی اطلاق میشود که در میدان جنگ کشته شود، امّا اگر کسی در خارج از میدان جنگ کشته شود، حکم فقهی شهید را ندارد و باید او را غسل دهند و کفن نمایند . بر این اساس گفته می شود شهادت در فرهنگ دین مقدس اسلام دو معنای متفاوت دارد:
1. معنای خاص؛ که همان کشته شدن در معرکه و میدان جنگ در راه خدا است که دارای احکام ویژه ای در فقه اسلامی است مثلاً می گویند شهید نیاز به غسل و کفن ندارد، بلکه با همان لباس خونین دفن می شود.
2. معنای گسترده و عام؛ که انسان در مسیر انجام دادن وظیفه ای الهی که در روایات وارد شده است کشته شود ، چنین فردی شهید است اما احکام فقهی شهید به معنای خاص در حق وی جاری نمی شود .
البته هر کس در حین ادای وظیفه ای به هر صورت از دنیا برود، شهید است، چنان که در روایات اسلامی نیز آمده که چند گروه شهید از دنیا می روند:
1. کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود؛
2. کسی که در بستر از دنیا برود، ولی به حق پروردگار و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت معرفت داشته باشد؛
3. کسی که برای دفاع از مال خویش در برابر مهاجمان ایستادگی کند و کشته شود.
بنابراین، کسانی که عقیدة حق داشته و در مسیر حقیقت گام بر می دارند و در همین راه از دنیا می روند براساس اشاره قرآن کریم و روایات اسلامی در زمرة شهدا قرار دارند و اجر شهداء را می برند، خداوند متعال می فرماید:
(وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ)[5]
و آنان که به خدا و رسولانش ایمان آورند، به حقیقت راستگویان عالمند و برایشان نزد خدا اجر شهیدان است، پاداش اعمال و نور ایمانشان را (در بهشت) می یابند.)[6]
در روایت آمده که شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: (از خدای بخواه که شهادت را برای من روزی کند. امام علیه السلام فرمود: (مؤمن شهید است) سپس آیه 19 سوره حدید را تلاوت کرد.[7]
حضرت امام باقر علیه السلام می فرماید:
(آن کس از شما که به مسأله ولایت آشنا باشد و در انتظار ظهور مهدی (عج) به سر برد و خود را آمادة (حکومت عدل جهانی او) سازد، مانند کسی است که با مهدی آل محمد صلّی الله علیه و آله با سلاحش جهاد کرده باشد.)
سپس فرمود: (بلکه به خدا سوگند مانند کسی است که همراه رسول الله با سلاحش جهاد کرده باشد.)
و برای مرتبه سوم بیان داشت: (بلکه به خدا سوگند همانند کسی است که با رسول خدا صلی الله علیه و آله در خیمة او شهید شده باشد.)
بعد فرمود: (دربارة شما آیه ای از قرآن نازل شده است.) راوی می گوید پرسیدم کدام آیه فرمود آیه 19 سوره حدید...)[8]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: (اذا جاء الموت لطالب العلم و هو علی هذا الحال مات شهیدا؛ کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است.)[9]
قال علی علیه السّلام : (من مات منکُم علی فراشه و هو علی معرفةِ حقِ ربّه و حقّ رسوله و اهل بیتهِ مات شهیداً)؛[10] کسی که در بستر از دنیا برود امّا معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیتش را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است.
قال الصادق علیه السّلام : (من قتل دون ماله فهو شهیدٌ)؛[11] کسی که برای دفاع از مال خود کشته شود، شهید است. هم چنین افراد دیگری که در مسیر حق کشته میشوند یا میمیرند شهید محسوب میشوند ولی هیچ کدام از اینها شهید به معنای خاص نبوده و احکام شهید اصطلاحی هم درحق آنها جاری نمی شود .
پی نوشتها:
[1] . محمد حسن نجفی (ره)، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج 4، ص 88، به نقل از قاموس اللغة.
[2] . علامه حلی (ره)، تذکرة الفقهاء، مؤسسه آل البیت، 72، قم، ص 371.
[3] . سید محمدکاظم طباطبایی، یزدی(ره)، العروة الوثقی، مکتب و کلاء الامام الخمینی، بیروت، 1410 ق، ج 1، ص 276.
[4] . مرحوم امام خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، انتشارات دار العلم، 69، ج1، ص 98 و 99.
[5] حدید/19
[6] . ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1367 ش، ج 23، ص 349، 350، 355.
[7] . ر.ک: الجمعه العروسی الحویزی، نورالثقلین، قم، مطبعة العلمیة، چاپ سوم، بی تا، ج 5، ص 243.
[8] . نورالثقلین، همان.
[9] . ر.ک: علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 1، ص 186.
[10] . نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 232، ص 765.
[11] . سفینة البحار، ج 1، ماده (شهد).
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چه رابطهای میان شهادت حسین بن علی و نیرو گرفتن اسلام و زنده شدن اصول و فروع دین وجود دارد؟
- [سایر] با این که امام حسین علیه السلام و یارانشان در صحرای کربلا به شهادت رسیدند، چگونه حادثه عاشورا باعث زنده نگه داشتن اسلام شده است؟
- [سایر] با این که امام حسین و یارانش در صحرای کربلا به شهادت رسیدند،چگونه حادثه عاشورا باعث زنده نگه داشتن اسلام شده است؟
- [سایر] شهید به چه کسی می گویند؟ آیا مردم نظامی و غیر نظامی عراق، ژاپن، آمریکا و ایران و ... که برای دفاع در جنگ کشته شدند شهید محسوب می شوند؟ تفاوت شهدای جنگ ایران با شهدای صدر اسلام چیست؟
- [سایر] ماجرای مسمومیت و به شهادت رسیدن امام رضا(ع) چگونه بوده؟ آیا امام رضا(ع)، با علم ظاهر، به زهرآلود بودن آن نوشیدنی، و با دست و اختیار خود(چه راغبانه، چه إکراهانه) آن شربت زهرآلود را نوشیدند؟ از نظر فقهی، در چه شرایطی، چنین عملکردی، مجاز میشود؟
- [سایر] چرا باید برای میت تلقین خواند؟ به عبارت دیگر؛ این شبهه وارد است که چگونه شما میخواهید به مردهای مطالبی را یادآوری کنید که در زمان زنده بودنش آنها را انجام نداده است و خدا و رسول خدا در زندگیاش نقشی نداشته حالا شما در زمانی دارید به او میفهمانید که خداوند کیست در صورتی که خودش در دنیا در زمان زنده بودنش درک نکرد؟! پس تلقین خواندن مسلمانان کاری بیهوده است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی به عنوان مهمانی وارد خانهای شود و در آن جا شام صرف کند، کسی نمیگوید که این مهمان با خوردن یک شام در منزل میزبان، جزء عائله او شده است و در عرف مردم، فقط اطلاق مهمان بر این فرد میشود نه عائله. پس چگونه است که با ورود مهمان، قبل از غروب شب عید فطر بر میزبان، مهمان را جزء عائله میزبان محسوب میکنیم و میگوییم زکات فطره مهمان برعهده میزبان است، در حالی که عائله محسوب شدن مهمان، بر خلاف فهم عرفی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] لطفاً به سؤالات زیر پیرامون فیلمها پاسخ فرمایید: 1 ساخت انواع فیلمهای تخیّلی، وحشت زا، خشونت آمیز، کمدی و جنسی، از نظر اسلام چه حکمی دارد؟ 2 بیان احساسات زن و مرد نامحرم در فیلم چه حکمی دارد؟ 3 اگر فردی نقش همسر دیگری را بازی کند، با توجّه به این که محرمیّتی وجود ندارد چگونه است؟ 4 آیا پوشاندن کلاه گیس زنان از دید مردان در فیلم واجب، حکم موی طبیعی را دارد؟ 5 تفاوت تماشای زنان اهل کتاب و زنان کافر در چیست؟ 6 تماشای فیلمهای کمدی (خنده دار) که فقط جنبه خنداندن دارد، چه حکمی دارد؟ 7 تقلید صدا در فیلمها، مثل این که مردی صدای زنی را تقلید کند یا بالعکس، چه حکمی دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر با یکسری تمهیدات لازم بتوانیم در سطح کشور، موفق به جداسازی مراکز درمانی خواهران از برادران بشویم، با توجه به اینکه هر پزشکی در طول دوران دانشجویی خود باید (هرچند مختصر) از انواع و اقسام اختلالات و بیماریها چه در مورد آقایان و چه خانمها آگاهی یافته و آموزش ببیند (اعم از انجام معاینات کامل، آگاهی از بیماریهای زنان و چگونگی انجام زایمان سالم و...) و با توجه به اینکه در مورد دانشجویان، این موارد بیشتر آموزشی هستند تا درمانی، (یعنی ممکن است نجات جان بیمار در همان زمان وابسته به آن نباشد، اما بوسیله این آموزش که در بیمارستانهای آموزشی صورت می گیرد، دانشجو برای مراحل طبابت، که نیاز آینده بیماران است، آماده می شود) و از این رو هریک از دانشجویان در دوره های مختلف، ملزم و مجبور به گذراندن واحدهای درسی در تمامی بخشهای بیمارستان، اعم از زنان و مردان، و فراگیری تمامی مسائل و امتحان دادن در پایان دوره می باشند (تا بتوانند در نهایت، فارغ التحصیل موفقی باشند)، با در نظر گرفتن تمامی این شرایط، بفرمایید تکلیف و وظیفه دانشجو چیست؟ آیا می تواند بخاطر رعایت مسائل شرعی، از فراگیری کامل بسیاری مسائل بگذرد و در نتیجه در گذراندن واحدهای درسی ناموفق باشد؟ و یا در هر شرایطی و با هروسیله ای، باید به فراگیری صحیح کارش بپردازد تا در آینده کمتر دچار مشکل شود؟ و بطور کلی چگونه می توان بین وظیفه پزشکی و دانشجویی (که در کتب پزشکی، برانجام آنها تأکید شده) و وظیفه شرعی و اسلامی (که طبیعتاً نباید با وظیفه پزشکی تناقض داشته باشد) جمع کرد؟
- [سایر] محضر مبارک عالم گرانقدر آیت الله هادوی تهرانی، سلام علیکم ضمن تقدیم احترام، تقاضا دارم نظر روشنگر جناب عالی را با آزار حیوانات بدانم. چنانکه مستحضرید، غیر از افرادی که به صورت انفرادی اقسام حیوانات و جاندارن را مورد آزار قرار میدهند، گروهایی نیز تحت عنوان "سیرک" حیوانات را مورد آزار قرار داده و آنها را از طبیعتشان دور می سازد و البته با نمایش دادن عمومی سبب ساز گسترش و تبلیغ این اعمال نیز می شوند. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای پیشرفته، سیرک های حیوانات ممنوع شده و سیرک ها صرفا به نمایش آکروبات انسانها مشغول هستند چرا که گونه های جانوری مورد استفاده در سیرکها غالباٌ از انواع در خطر انقراض و تحت حمایت سازمانهای تخصصی ملی و بین المللی می باشد و تعدادشان در طبیعت روز به زور کاسته میشود. مبنای آموزش این حیوانات نادر برای انجام حرکات غیر طبیعی در سیرک، تنبه و تحریکات درد آور است. حیوانات غالباٌ برای دریافت غذای مورد نیازشان مجبور به انجام حرکات مخالف با طبیعتشان می شوند تا جایی که گاهاٌ بر اثر نوع تغذیه تحریکات شدید عصبی جان میدهند. مضافاٌ بیم آن می رود که رفتار نامناسب با حیوانات در نمایشها، سبب ساز آموزشهای غیر اخلاقی شده و به شیوع این اعمال صید، نگهدار و آزار حیوانات ( مخصوصاٌ گونه های حمایت شده) منجر شود. آیا معظم له این امور را مصداق منکر میدانند و مخالفت با آن را نهی از منکر؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد، و با آن معامله ماهی حلال بنماید، حلال است، و اگر در دست کافر باشد، اگر چه بگوید آن را زنده گرفتهام، حرام میباشد، مگر آن که یقین حاصل شود یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست میگوید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر ملخ را با دست یا وسیلة دیگری زنده بگیرند ، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را می گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن ؛ نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مرده ای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه ، اگر چه بگوید زنده گرفته ام حلال نیست . مگر اینکه یقین حاصل شود یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می گوید .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جاندادن خوردن آن حلال است، و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد، و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد، و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه اگر چه بگوید زنده گرفتهام، حلال نیست، مگر آن که یقین حاصل شود، یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست میگوید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است. و لازم نیست کسی که آن را می گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مرده ای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفته ام حلال نیست مگر آنکه یقین یا اطمینان حاصل شود یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می گوید.
- [امام خمینی] قطع عضو میت غیر مسلمان برای پیوند، حرام نیست و دیه ندارد، لکن اگر پیوند کرد، اشکال واقع میشود در نجاست آن و میته بودن آن برای نماز، اگر میته انسانی در نماز اشکال داشته باشد، بنا بر این اشکال در میته مسلمان نیز هست، و اشکال نجاست اگر قبل از غسل قطع نمایند نیز هست، لکن میتوان گفت که اگر عضو میت پس از پیوند، حیات پیدا کند، از عضویت میت میافتد و به عضویت زنده در میآید. و نجس و میته نیست بلکه اگر عضو حیوان نجس العین نیز پیوند شود، و زنده به زندگی انسان شود از عضویت حیوان خارج و به عضویت انسان در میآید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] حکم مسأله سابق درباره کسانی است که در میدان جنگ کشته شده باشند، یعنی پیش از آن که مسلمانان به او برسند جان داده است، اما اگر به او برسند و زنده باشد، یا به صورت مجروح او را از میدان جنگ خارج سازند و در بیمارستان یا غیر آن از دنیا برود، گرچه ثواب شهیدان را دارد ولی حکم فوق شامل حال آنها نمی شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .برای انجام دادن نماز یا کاری که باید قبله در آن مراعات شود، باید به جهت قبله علم داشته باشد, نیز میتواند به شهادت دو عادل که از روی حس نه حدس شهادت میدهند, عمل کند; همچنین به قول منجّم و ریاضی- دانِ ماهر و موثّق که از گفته او اطمینان حاصل میشود, میتوان عمل کرد. محرابی که معصوم(ع) در آن, بدون میل به طرف راست یا چپ, نماز گزارده و هیچ تغییری در آن پدید نیامده، نیز قبر معصوم(ع) که به همان وضع اول مانده باشد, همچنین قبلهنماهای دقیق در صورت اطلاع کامل از کیفیت استفاده از آنها میتوانند معیار قبلهشناسی باشند و در غیر صورتهای یاد شده, میشود به محراب مساجد مسلمانان و قبور اموات آنان, در حالت عدم علم به تسامح آنها در رعایت قبله، اکتفا نمود.
- [آیت الله اردبیلی] (بیمه) قراردادی است بین بیمه شونده (بیمه گزار) و مؤسسه یا شرکت یا شخصی که بیمه را میپذیرد (بیمهگر) که به موجب آن یک طرف تعهّد میکند در ازاء پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر، در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده بر او را جبران کند و یا وجه معیّنی بپردازد. متعهّد را (بیمهگر)، طرف تعهّد را (بیمه گزار)، وجهی را که بیمهگزار به بیمهگر میپردازد (حقّ بیمه) و آنچه را که بیمه میشود (موضوع بیمه) میگویند و این عقد مثل سایر عقود محتاج به رضایت طرفین است و شرایطی که در عقد و طرفین آن در سایر عقود معتبرند، در این عقد نیز معتبر میباشند و میتوان این عقد را با هر لغت و زبانی منعقد کرد و تعهدات طرفین قرارداد بیمه به اعتبار انواع و اقسام بیمه متفاوت است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر حیوان حلال گوشت وحشی را با اسلحه شکار کنند، با پنج شرط حلال وبدنش پاک است: اوّل آن که اسلحه شکار مثل کارد وشمشیر برنده باشد، یا مثل نیزه وتیر، تیز باشد که به واسطه تیز بودن، بدن حیوان را پاره کند و اگر به واسطه دام یا چوب وسنگ ومانند اینها حیوانی را شکار کنند، پاک نمیشود وخوردن آنهم حرام است و اگر حیوانی را با تفنگ شکار کنند، چنانچه گلوله آن تیز باشد که در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره کند پاک وحلال است و اگر گلوله تیز نباشد بلکه برای کشتن واسلحه بودن هم درست نشده مثل گلولههای ساچمه کوچک که سلاح بودن آن معلوم نیست، اگر با آن حیوان را بکشند در حلال بودن او اشکال است وامّا صید با غیر از تفنگ ساچمهای از اقسام تفنگها چه گلوله آن مخروطی وتیز باشد یا پهن وبافشار در بدن فرو رود حلال است; دوم کسی که شکار میکند باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب وبد را بفهمد و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر میکند، حیوانی را شکار نماید حلال نیست; سوم اسلحه را برای شکار کردن حیوان بکار برد، و اگر مثلاً جایی را نشان کند واتّفاقاً حیوانی را بکشد، آن حیوان پاک نیست وخوردن آنهم حرام است; چهارم در وقت بکار بردن اسلحه نام خدا را ببرد و چنانچه عمداً نام خدا را نبرد شکار حلال نمیشود، ولی اگر فراموش کند اشکال ندارد; پنجم وقتی به حیوان برسد که مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد و چنانچه به اندازه سر بریدن وقت باشد وسر حیوان را نبرد تا بمیرد، حرام است.
- [آیت الله مظاهری] اعتکاف یک امر عبادی است که ثواب بسیاری برای آن مترتب شده است و پیامبر گرامیصلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه طاهرینعلیهم السلام بارها به جا میآوردند و سفارش برای آن زیاد شده است مخصوصاً در دهه آخر ماه مبارک رمضان، و آن ماندن با قصد اعتکاف و با قصد قربت، سه روز یا بیشتر در مسجد است و در همه اوقات میتوان آن را به جا آورد، مگر در ایّامی که انسان نمیتواند روزه بگیرد و همانطور که میشود برای خود اعتکاف کرد، میتوان نیابت از میّت به طور تبرّعی یا استیجاری به جا آورد بلکه نیابت از زنده به طور تبرّعی یا استیجاری جایز است. و این عبادت شرایطی دارد: اوّل: ایمان. دوّم: عقل، و کسی که جنون ادواری دارد اگر مدّت زیادی در اعتکاف جنون او عود کند اعتکاف او باطل میشود، همچنین اگر مدّت زیادی بیهوش شود. سوّم: چون عمل عبادی مستحبّی است باید با قصد قربت باشد و با قصد استحباب باشد گرچه به واسطه نذر یا استیجار واجب شده باشد و باید قبل از طلوع فجر روز اوّل نیّت کند. چهارم: روزه، و بدون روزه اعتکاف صحیح نیست، بنابراین زن حائض نمیتواند معتکف شود، همچنین در ایّامی که روزه گرفتن حرام است نظیر عید قربان و عید فطر، اعتکاف صحیح نیست. پنجم: باید سه روز یا بیشتر باشد و اگر دو روز ماند، ماندن روز سوّم واجب است. و بعد از سه روز هر چند روزی که بخواهد میتواند بر آن بیفزاید. و ماندن روزهای ششم و نهم و بعد از آن واجب نیست. و روز را باید از طلوع تا مغرب حساب کرد ولی ماندن شبِ اوّل و شبِ چهارم لازم نیست. ششم: باید در مسجد باشد و در هر مسجدی میتوان معتکف شد. ولی اعتکاف در مسجدی که پُر رفت و آمد باشد، افضل است. هفتم: در مورد زنان باید با اذن شوهر باشد. و اذن پدر و مادر برای اولاد شرط نیست ولی اگر نهی کنند باید معتکف نشوند. هشتم: باید به طور مداوم در مسجد بماند و اگر به قصد خروج از اعتکاف، از مسجد بیرون رفت اعتکاف او باطل میشود ولی اگر در حال نسیان یا برای کاری بیرون رود و دو مرتبه برگردد مانعی ندارد، نظیر بیرون رفتن برای تجدید وضو یا غسل یا شرکت در نماز جماعت یا نماز جمعه یا خواندن درس و شرکت در امتحان یا برآوردن حاجتی از مسلمان یا تهیه غذا برای خود یا زن و بچّه و مانند آن، ولی در هر صورت خارج نشدن معتکف از مسجد بهتر است.