در بحث (دشمن شناسی در قرآن) به جایگاه شناخت دشمن در قرآن پرداخته می شود و طی این شناخت به واژگانی برخورد می کنیم که شناخت دشمن را برای ما بهتر و راحت تر می نماید. شناخت دشمن نقش مهم و اساسی در رویا رویی انسان با دشمنان دارد، چرا که، اگر توان انسان در رویارویی بسیار باشد ولی اطلاعات کافی را در دست نداشته باشد شکست خواهد خورد، هر موجود زنده ای دشمن دارد و به میزان گستردگی وجود خود با دشمن بیشتری رو به رو است. نظر به این که قرآن هم جامعیت دارد و هم جاودانگی، در می یابیم که هیچ موضوع مهمی در راستای هدایت انسان نیست که در قرآن از آن صحبت نشده باشد به خصوص موضوع مهمی همچون ساختار جامعه اسلامی و عواملی که به طور مثبت یا منفی در ساختار آن مؤثر است. با تأمّلی دقیق در آیات در خواهیم یافت که تا چه اندازه قرآن کریم نسبت به شناساندن دشمن حساسیت نشان داده است؛ به طوری که بیش از هزار و پانصد آیه از آیات قرآن پیرامون دشمن شناسی است. این آیات، انواع دشمنان مؤمنان و نظام اسلامی، ابزار و شیوه های دشمن و راه های مقابله با آنان را به مسلمانان می آموزد. قرآن کریم چهار گروه از دشمنان را نام برده است: 1. شیطان و همراهان او؛ 2. کفار؛ 3. برخی از اهل کتاب خصوصا یهودیان؛ 4. منافقین: از این چهار دشمن، به اسم دشمنان ایمانی، خارجی، سیاسی و داخلی، سیاسی نام خواهیم برد. واژه های مرتبط با شناخت دشمن در قرآن الف) عدو: (عدو) به معنای دشمن است؛ و آن هم دشمنی که هم در دل با انسان دشمنی دارد و هم در ظاهر مطابق آن رفتار می کنند.[1] ب) مکر: به معنی نیرنگ است، استاد مصطفی مراغی در تفسیر خود مکر را این گونه بیان کرده اند مکر در اصل تدبیر مخفی است که مکر شده را، نسبت به آن چه که گمان نمی کرد می کشاند. ج) کید: به مفهوم حیله و نیرنگ فریب دادن و کوشش کردن است. د) خدع: به معنای فریب دادن و قصد بدی نسبت به دیگران داشتن است. ه) نفاق. انواع دشمنی از نگاه قرآن 1. دشمن ایمانی (شیطان و بعضی از همسران و فرزندان): شیطان از ماده (شطن) به معنای فاصله گیرنده و دور شونده است. در لغت به هر موجود منحرف کننده، سرکش و اختلاف گر گفته می شود، شیطان با نام ابلیس و خناس هم در قرآن مطرح شده، امّا دشمن ایمانی در شیطان خلاصه نمی شود آیاتی از قرآن مجید بعضی از همسران و فرزندان را (عدو) معرفی کرده است مرحوم طبرسی (ره) در این باره می فرماید: (برخی از همسران و فرزندان آرزوی مرگ انسان را دارند تا ثروت او را به ارث ببرند و مسلماً هیچ دشمنی برای انسان بدتر از آن نیست که آرزوی مرگ را برای انسان داشته باشد. خداوند متعال مؤمنان را چنین مورد خطاب قرار می دهد که: (در حقیقت برخی از همسران و فرزندان شما دشمنان شمایند از آنان بر حذر باشید).[2] با این اوصاف دریافتیم که دشمن ایمانی، دشمن جدی است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می فرمایند: آگاه باشید! خردمندترین مردم، بنده ای است که پروردگارش را شناخته، فرمانش برد و دشمنش را شناخته، نافرمانی اش کند).[3] 2. دشمن خارجی، سیاسی (یهود، مشرک و کافر) برخی یهودیان به نام های عبرانیان و اسرائیلی ها هم خوانده شده اند، در قرآن بیش از همه اقوام دیگر، از بنی اسرائیل سخن گفته شده است و آن به علّت شدت عناد و جهودشان نسبت به حق است. برخی از یهودیان، آن قدر نیرنگ و توطئه از خود نشان داده که از حد خارج است. آنها در همان روزهای پیدایش، آن قدر با پیامبر خود کج روی و بد رفتاری کردند که چندین مرتبه عذاب بر آنها نازل شد. در قرآن کریم (یهودیان به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند).[4] از مشرکان نیز در آیه 82 سوره مائده به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند؛ کفار هم طبق آیات صریح قرآن کریم هرگز خیر خواه اهل حق نیستند.[5] 3. دشمن داخلی سیاسی (منافق): منافق، کسی است که ظاهر و باطن او یکی نباشد و به اصطلاح (دورو) باشد. منافق اختصاص به اسلام ندارد بلکه آن دسته افراد دور از منطق و استدلال هستند که برای اغراض شخصی خود تا آن جا که شرایط اجازه می دهد کارشکنی می کنند ولی به دوستی تظاهر می نمایند. خطرناک ترین دشمن چه در مجموعه اعتقادات دینی و مذهبی و چه در ناحیه معاشرت های اجتماعی دشمن ناشناخته است، دشمن شناخته شده هر چند قوی و نیرومند باشد، ضررش کمتر و خیانت او قابل دفاع و جبران است، زیرا هویت او معلوم و سوء قصد او روشن است، امّا دشمن ناشناخته هر چه کوچک و ناتوان باشد چون نقاب از دوستی و محبت بر چهره دارد و شعار او شعار توده مردم است؛ ولی زیر آن نقاب و لباس ظاهری دلی مملو از کینه و عداوت و خنجر زهر آلود و کشنده پنهان دارد و همواره منتظر فرصت است تا ضربه ای به جامعه بزند. قرآن سخت ترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته است (هم العدو فاحذرهم) یعنی پس از آنان بر حذر باش).[6] پی نوشتها: [1].قاموس قرآن، قرشی سید علی اکبر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1361ش، ج4. [2]. التغابن/14. [3]. طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز، آشتیانی میرزا احمد، شاگردان، کتابخانه صدوق، تهران، 1362ش، چاپ سوم، ج1، ص268. [4]. مائده/51. [5]. بقره/105. [6]. منافقون/4. منبع: اندیشه قم
در بحث (دشمن شناسی در قرآن) به جایگاه شناخت دشمن در قرآن پرداخته می شود و طی این شناخت به واژگانی برخورد می کنیم که شناخت دشمن را برای ما بهتر و راحت تر می نماید. شناخت دشمن نقش مهم و اساسی در رویا رویی انسان با دشمنان دارد، چرا که، اگر توان انسان در رویارویی بسیار باشد ولی اطلاعات کافی را در دست نداشته باشد شکست خواهد خورد، هر موجود زنده ای دشمن دارد و به میزان گستردگی وجود خود با دشمن بیشتری رو به رو است.
نظر به این که قرآن هم جامعیت دارد و هم جاودانگی، در می یابیم که هیچ موضوع مهمی در راستای هدایت انسان نیست که در قرآن از آن صحبت نشده باشد به خصوص موضوع مهمی همچون ساختار جامعه اسلامی و عواملی که به طور مثبت یا منفی در ساختار آن مؤثر است. با تأمّلی دقیق در آیات در خواهیم یافت که تا چه اندازه قرآن کریم نسبت به شناساندن دشمن حساسیت نشان داده است؛ به طوری که بیش از هزار و پانصد آیه از آیات قرآن پیرامون دشمن شناسی است.
این آیات، انواع دشمنان مؤمنان و نظام اسلامی، ابزار و شیوه های دشمن و راه های مقابله با آنان را به مسلمانان می آموزد. قرآن کریم چهار گروه از دشمنان را نام برده است:
1. شیطان و همراهان او؛
2. کفار؛
3. برخی از اهل کتاب خصوصا یهودیان؛
4. منافقین: از این چهار دشمن، به اسم دشمنان ایمانی، خارجی، سیاسی و داخلی، سیاسی نام خواهیم برد.
واژه های مرتبط با شناخت دشمن در قرآن
الف) عدو: (عدو) به معنای دشمن است؛ و آن هم دشمنی که هم در دل با انسان دشمنی دارد و هم در ظاهر مطابق آن رفتار می کنند.[1]
ب) مکر: به معنی نیرنگ است، استاد مصطفی مراغی در تفسیر خود مکر را این گونه بیان کرده اند مکر در اصل تدبیر مخفی است که مکر شده را، نسبت به آن چه که گمان نمی کرد می کشاند.
ج) کید: به مفهوم حیله و نیرنگ فریب دادن و کوشش کردن است.
د) خدع: به معنای فریب دادن و قصد بدی نسبت به دیگران داشتن است.
ه) نفاق.
انواع دشمنی از نگاه قرآن
1. دشمن ایمانی (شیطان و بعضی از همسران و فرزندان): شیطان از ماده (شطن) به معنای فاصله گیرنده و دور شونده است. در لغت به هر موجود منحرف کننده، سرکش و اختلاف گر گفته می شود، شیطان با نام ابلیس و خناس هم در قرآن مطرح شده، امّا دشمن ایمانی در شیطان خلاصه نمی شود آیاتی از قرآن مجید بعضی از همسران و فرزندان را (عدو) معرفی کرده است مرحوم طبرسی (ره) در این باره می فرماید: (برخی از همسران و فرزندان آرزوی مرگ انسان را دارند تا ثروت او را به ارث ببرند و مسلماً هیچ دشمنی برای انسان بدتر از آن نیست که آرزوی مرگ را برای انسان داشته باشد. خداوند متعال مؤمنان را چنین مورد خطاب قرار می دهد که: (در حقیقت برخی از همسران و فرزندان شما دشمنان شمایند از آنان بر حذر باشید).[2] با این اوصاف دریافتیم که دشمن ایمانی، دشمن جدی است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می فرمایند: آگاه باشید! خردمندترین مردم، بنده ای است که پروردگارش را شناخته، فرمانش برد و دشمنش را شناخته، نافرمانی اش کند).[3]
2. دشمن خارجی، سیاسی (یهود، مشرک و کافر) برخی یهودیان به نام های عبرانیان و اسرائیلی ها هم خوانده شده اند، در قرآن بیش از همه اقوام دیگر، از بنی اسرائیل سخن گفته شده است و آن به علّت شدت عناد و جهودشان نسبت به حق است. برخی از یهودیان، آن قدر نیرنگ و توطئه از خود نشان داده که از حد خارج است. آنها در همان روزهای پیدایش، آن قدر با پیامبر خود کج روی و بد رفتاری کردند که چندین مرتبه عذاب بر آنها نازل شد. در قرآن کریم (یهودیان به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند).[4] از مشرکان نیز در آیه 82 سوره مائده به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند؛ کفار هم طبق آیات صریح قرآن کریم هرگز خیر خواه اهل حق نیستند.[5]
3. دشمن داخلی سیاسی (منافق): منافق، کسی است که ظاهر و باطن او یکی نباشد و به اصطلاح (دورو) باشد. منافق اختصاص به اسلام ندارد بلکه آن دسته افراد دور از منطق و استدلال هستند که برای اغراض شخصی خود تا آن جا که شرایط اجازه می دهد کارشکنی می کنند ولی به دوستی تظاهر می نمایند. خطرناک ترین دشمن چه در مجموعه اعتقادات دینی و مذهبی و چه در ناحیه معاشرت های اجتماعی دشمن ناشناخته است، دشمن شناخته شده هر چند قوی و نیرومند باشد، ضررش کمتر و خیانت او قابل دفاع و جبران است، زیرا هویت او معلوم و سوء قصد او روشن است، امّا دشمن ناشناخته هر چه کوچک و ناتوان باشد چون نقاب از دوستی و محبت بر چهره دارد و شعار او شعار توده مردم است؛ ولی زیر آن نقاب و لباس ظاهری دلی مملو از کینه و عداوت و خنجر زهر آلود و کشنده پنهان دارد و همواره منتظر فرصت است تا ضربه ای به جامعه بزند. قرآن سخت ترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته است (هم العدو فاحذرهم) یعنی پس از آنان بر حذر باش).[6]
پی نوشتها:
[1].قاموس قرآن، قرشی سید علی اکبر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1361ش، ج4.
[2]. التغابن/14.
[3]. طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز، آشتیانی میرزا احمد، شاگردان، کتابخانه صدوق، تهران، 1362ش، چاپ سوم، ج1، ص268.
[4]. مائده/51.
[5]. بقره/105.
[6]. منافقون/4.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] دشمن شناسی و راهکارهای مقابله با آن از منظر قرآن چیست؟
- [سایر] مفهوم دشمن،شاخص ها والزامات دشمن شناسی از منظر مقام معظم رهبری؟
- [سایر] یهودیان چه ویژگی هایی دارند و چرا دشمن مسلمانان هستند؟
- [سایر] ویژگی های امام از منظر حضرت امام رضا (ع) و منظور از سایه نداشتن امام چیست؟
- [سایر] در مورد ویژگی های مهم امام خمینی(ره) از منظر حضرت آیت الله خامنه ای به طور مختصر بنویسید؟
- [سایر] در مورد ویژگی های مهم امام خمینی(ره) از منظر حضرت آیت الله خامنه ای به طور مختصر بنویسید؟
- [سایر] تختهای بهشتیان دارای چه ویژگی است؟
- [سایر] شرابهای بهشتی دارای چه ویژگی است؟
- [سایر] ملّیت دارای چه ویژگی هایی هست؟
- [سایر] از منظر قرآن ازدواج چه فوایدی دارد؟
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام فرار از جنگ است و در نظر قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) گناه آن خیلی بزرگ است، و آن اقسامی دارد: الف) فرار از جنگ مخصوصاً اگر موجب تضعیف جبهه و یا تقویت دشمن شود، و مخصوصاً اگر فرار از خطِّ مقدّم جبهه باشد. ب) تخلّف از فرمان فرمانده مخصوصاً اگر این تخلّف، موجب سرکشی دیگران و یا تضعیف فرمانده و یا تضعیف دیگران و یا تقویت دشمن باشد. ج) کمکاری یا بیکاری یا تخلّف از وظیفه مخصوصاً اگر موجب تضعیفی در جبهه یا تقویتی برای دشمن گردد. د) شرکت نکردن در جنگ در صورت احتیاج به او، مخصوصاً اگر تخلّف او موجب تضعیف دیگران یا تقویت دشمن باشد. ه) کمک نکردن به جبهه از جهت مالی و فکری و تبلیغی و مانند اینها مخصوصاً اگر تخلّف او موجب تضعیف دیگران و یا تقویت دشمن باشد.
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر جایز است زکات فطره را به فقیر مستضعف، یعنی کسی که نه اهل ولایت است و نه دشمن شیعه، بدهند.
- [آیت الله مظاهری] بر زنها و واماندهها و بچّهها، رفتن به جبهه جنگ واجب نیست و همچنین بر فقرا و ضعفا کمک به جبهه لازم نیست، ولی اگر دشمن به مملکت اسلامی هجوم آورد، بر همه افراد حتّی بر زن و بچّه و وامانده، در صورتی که قدرت داشته باشند، دفع آن دشمن لازم است، و همچنین بر همه چه متمکّنین و چه فقرا و ضعفا، در حدّ توان و قدرت واجب است کمک نمایند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در جنگهای امروز که میدانهای جنگ وسعت دارد و گاه کیلومترها یا فرسخها مسافت را در بر می گیرد و گلوله های دشمن و مانند آن تا مسافت زیادی می رسد، تمام این صحنه که مرکز تجمع سربازان است میدان جنگ محسوب می شود، ولی اگر دشمن بوسیله بمباران افرادی را دور از جبهه های جنگ به قتل برساند احکام بالا در مورد آنها جاری نیست.
- [آیت الله اردبیلی] زنی که عادت وقتیّه دارد، اگر بیشتر از ده روز خون ببیند، چنانچه مقداری از خون دارای صفات حیض بوده و بقیه دارای صفات حیض نباشد، باید خونی را که دارای صفات حیض است، حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد، به شرط آن که اولاً: خونی که دارای صفات حیض است، کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد و ثانیا: خون دیگری با آن تعارض نکند؛ یعنی قبل از گذشتن ده روز از پایان خون اول که دارای صفات حیض است، خون دیگری نبیند که دارای صفات حیض بوده و مجموع آن و خون اول و روزهایی که در بین آنها واقع شده، بیشتر از ده روز باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را که قرارداد کرده بدهد، مشتری باید قبول کند، ولی اگر جنس دیگری بدهد لازم نیست مشتری قبول کند، هر چند بهتر از جنسی باشد که قرار گذاشتهاند، البتّه گاه تعیین یک ویژگی برای جنس از باب حدّاقل مقدار لازم است که در این صورت اگر جنسی با ویژگی بهتر تحویل دهد، چون همان جنسیست که قرار گذاشتهاند، بر مشتری لازم است آن را قبول کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر دشمن بر سرزمین مسلمانان و سرحدّات آن هجوم نماید، بر همه مسلمانان واجب است به هر وسیله ممکن و نثار جان و مال از آن دفاع کنند و در دفاع، به اجازه حاکم شرع نیازی نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بترسند که دشمن قبر میت را بشکافد و بدن او را بیرون آورد و گوش یا بینی یا اعضای دیگر او را ببرد، چنانچه ممکن باشد - به طوری که در مسأله پیشین گفته شد - او را به دریا بیندازند.
- [آیت الله مظاهری] کلّیه صوری که ذکر شد حرام و بعضی از اقسام گناهش خیلی بزرگ است و انسان را در زمه دشمنان اسلام قرار میدهد، نظیر تخلّفی که موجب تقویت دشمن شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بترسند که دشمن قبر میت را بشکافد و بدن او را بیرون اورد و گوش یا بینی یا اعضای دیگر او را ببرد چنانچه ممکن باشد باید به طوری که در مساله قبل گذشت او را به دریا بیندازند