مهمترین جنگ صدر اسلام بدر است دلیل این جنگ چه بود؟
در ابتداء لازم به ذکر است، طرح این گونه شبهات از سوی دشمنان امری جدید و نو ظهور نمی باشد، بلکه همواره از گذشته تا به حال سعی نموده اند با به چالش کشیدن شخصیت گرامی اسلام، از محبوبیت آن حضرت و فراگیری رشد دین اسلام بکاهند. امّا این تلاش های مذبوحانه دشمنان محکوم به شکست بوده و خواهد بود. در واقع اعمال این ها مصداق بارز آیه شریفه است که می فرماید: آنها می خواهند نور خدا را با فوت کردن دهان هایشان خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند.[1] قبل از پاسخ گویی ذکر دو نکته در مورد سوال ضروری است.اوّل این که باید به یاد داشته باشیم این که پیامبر گرامی اسلام معصوم بوده است و همه کارهای ایشان به اذن و دستور خداوند متعال می باشد. همان گونه که خداوند متعال در قرآن می فرماید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هرگز ار روی هوای نفس سخن نمی گوید آنچه می گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست.[2] بنابراین جنگ های آن حضرت هم بدون تردید به اذن خداوند متعال صورت گرفته و هیچ گونه انگیزه ای مادی و نفسانی در آن دخالت نداشته است. دوم این که بهترین و مستند ترین منابعی که می توان از آنها در پاسخ به این شبهه بهره گرفت. عبارت از قرآن و منابع دسته اولی است که در دوره های نزدیک به صدر اسلام یعنی قرن های دوم، سوم و چهارم به بیان حقیقت جنگ بدر پرداخته اند مثل سیره ابن هشام، المغازی و... امّا آنچه که نویسندگان غیرمسلمان و مستشرقین در این رابطه ذکر نموده اند اگر بدون هیچ گونه غرض ورزی نگاشته شده باشد، می تواند راهگشای این شبهه باشد. جنگ بدر در سال دوم هجرت رخ داد و موجب شکست دشمن گردید. امّا علل این جنگ را چنین می توان خلاصه نمود: 1. یک علت جنگ بدر این بوده که در ماه جمادی الاول سال دوم هجرت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خبر رسید که کرزبن جابر با گروهی از قریش تا سه منزلی شهر مدینه آمده و شتران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را با چهارپایان افراد دیگر به غارت برده و به محصولات مدینه آسیب زده اند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با جمعی به تعقیب آنها رفتند تا به چاه بدر رسیدند و سه روز در آن جا توقف کردند و هر چه جستجو کردند، کسی را نیافتند و سپس به مدینه برگشتند. این غزوه را غزوه بدر اولی گویند.[3] 2. علت دیگر این بود که کفار، اموال مهاجران را در مکه، مصادره کرده بودند به عنوان مثال ابوسفیان خانه و زندگی جمعی از مهاجرین مانند بنی جحش و دیگران را در مکه تصاحب کرد و صهیب را هنگام هجرت به مدینه ناچار کردند هر چه دارد به آنها واگذار کند و نیز ابو سلمه را وادار کردند حتی از زن و فرزند خود چشم بپوشد.[4] مسلمانان از این وضع به تنگ آمده و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اجازه خواستند تا آنها نیز دست به کارهای انتقامی زده و از خود دفاع کنند ولی آن حضرت فرمود: هنوز چنین مأموریتی نیامده و دستور شکیبایی و تحمل بدان ها داد باهجرت مسلمانان به مدینه، خداوند ضمن بر شمردن ستم هایی که بر مسلمانان رفته بود به آنان اجازه مبارزه داد.[5] 3. از سوی دیگر مشرکین همواره، راه های ارتباطی را برای مبلغان اسلامی نا امن می کردند و این دلیل محکمی بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز راه را برای تجارت مشرکان ناامن کند.[6] 4. دلیل دیگری که می توان بر پاکی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و عدم انحراف آن حضرت از ارزش های انسانی اقامه کرد، گواهی اندیشمندان غیرمسلمان است. آنان با مطالعه سیره و زندگی آن حضرت همواره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان معلم بزرگ اخلاق و مصلح جهانی یاد کرده اند و ایشان را ستوده اند. بنابراین، این خود دلیلی بر بطلان همه تهمت ها و دروغ هایی مثل: راهزنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و... است. اکنون به برخی از نظریات اندیشمندان غیرمسلمان در رابطه با شخصیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم اشاره می گردد و تا معلوم شود که چنین تهمت هایی به پیامبر رحمت و عظیم الشأن اسلام که دوست و دشمن نسبت به ایشان خضوع می کنند، هرگز واقعی نیست. الف) (برنارد شاو) نویسنده معروف ایرلندی: وی می گوید: (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را باید منجی بشریت خواند من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می شد برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می کرد. او عالی ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. ملّتی را بنا نهاد، اخلاق را نهادینه کرد... وی مردم را از جنگ و نزاع های قبیله ای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید. او در این مدت، مردم را ... از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد).[7] ب) (ماهاتماگاندی) رهبر فقید هند: وی در کتاب (هند جدید) در مورد شخصیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می گوید: (جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی در قلب میلیون ها انسان جا گرفته محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. از اینجا من متقاعد شده ام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد...).[8] ج) (لامارتین) مورخ مشهور می گوید: (محمد صلی الله علیه و آله و سلم یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی... دوستی با وفا، و هم نشینی زیبا بود... نمازهای بی نهایت او، زمزمه های سری او با خدا، مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، نشانه ایمانی راسخ است).[9] د) (ویل دورانت) می گوید: (محمد، پیامبری بزرگ و موحدی کامل بود که مانند نداشت و برای اصلاح بشر مبعوث شد).[10] ه) (تولستوی) می گوید: (شکی نیست که محمد از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت خدمت بزرگی به بشر کرده است. شریعت پیامبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد). و) (الکساندر دوما) نیز می گوید: (محمد صلی الله علیه و آله و سلم معجزه شرق بود، زیرا دینش دارای آموزه های بزرگی بود، اخلاقش بر جسته و رفتاری پسندیده داشت).[11] ز) (آرمسترانگ). خانم (کارن آرامسترانگ از صاحب نظران غیرمسلمان (وین) است. پس از یازده سپتامبر 2002م در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش ترین کتاب های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود. او در مقدمه کتابش چنین نوشته است: (بیشتر همّ پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا اسلام در لغت به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است و از ریشه (سلام) به معنای (صلح) گرفته شده است.... او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود. آگاهی از داستان واقعی زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در این مقطع خطرناک تاریخ بشری لازم است و نباید اجازه داد که متعصبان خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند).[12] بنابراین با توجه به گفته های اندیشمندان غیرمسلمان که همواره از پیامبر گرامی اسلام به عنوان مصلح اجتماعی، رهبر اخلاقی، صاحب اخلاق برجسته، منجی بشریت و... یاد کرده اند، آن حضرت چگونه می توانسته فردی راهزان و غارتگر باشد، آیا فرد راهزن می تواند منجی بشریت و مصلح اجتماعی باشد؟ آیا روحیه غارتگری و راهزنی با پیامبری که خداوند در حق آن حضرت می فرماید: (نزدیک است، که به خاطر عدم ایمان مردم جان عزیزت را از شدت اندوه و تأسف بر آنان هلاک کنی) سازگاری دارد؟ معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 بررسی جنگ های صدر اسلام، کاظم سعید پور. 2 محمد صلی الله علیه و آله و سلم در اروپا، مینوصمیمی پی نوشتها: [1]. توبه / 32. [2]. نجم / 3 4. [3]. ابن هشام، السیرة النبویه، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، انتشارات کتابچی، چاپ پنجم، 1375ش، ج1، ص397؛ طبری، تاریخ طبری، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ق، ج2، ص406. [4]. السیرة النبویه، همان، ج1، ص250 331. [5]. حج / 39 و 40. [6]. برگرفته از بیانات آیت الله معرفت در نشست (قرآن و مستشرقان) [7]. ر.ک: جعفرزاده فیروز آّبادی، محمد کاظم، پیامبر اعظم(ص) در آیینه گفتار اندیشمندان غیرمسلمان، مرکز پژوهش های غیرمسلمان، ص5 40. [8]. نصیری، مهدی، ویژه نامه پیامبر اعظم(ص)، مؤسسه فرهنگی قدس، ص61. [9]. حسین پاشا، پیامبر اعظم از نگاه متفکران غربی، ماهنامه سیاحت غرب، شماره 38. [10]. همان. [11]. همان. [12]. همان. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

مهمترین جنگ صدر اسلام بدر است دلیل این جنگ چه بود؟


پاسخ:

در ابتداء لازم به ذکر است، طرح این گونه شبهات از سوی دشمنان امری جدید و نو ظهور نمی باشد، بلکه همواره از گذشته تا به حال سعی نموده اند با به چالش کشیدن شخصیت گرامی اسلام، از محبوبیت آن حضرت و فراگیری رشد دین اسلام بکاهند. امّا این تلاش های مذبوحانه دشمنان محکوم به شکست بوده و خواهد بود. در واقع اعمال این ها مصداق بارز آیه شریفه است که می فرماید: آنها می خواهند نور خدا را با فوت کردن دهان هایشان خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند.[1]
قبل از پاسخ گویی ذکر دو نکته در مورد سوال ضروری است.اوّل این که باید به یاد داشته باشیم این که پیامبر گرامی اسلام معصوم بوده است و همه کارهای ایشان به اذن و دستور خداوند متعال می باشد. همان گونه که خداوند متعال در قرآن می فرماید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هرگز ار روی هوای نفس سخن نمی گوید آنچه می گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست.[2] بنابراین جنگ های آن حضرت هم بدون تردید به اذن خداوند متعال صورت گرفته و هیچ گونه انگیزه ای مادی و نفسانی در آن دخالت نداشته است. دوم این که بهترین و مستند ترین منابعی که می توان از آنها در پاسخ به این شبهه بهره گرفت. عبارت از قرآن و منابع دسته اولی است که در دوره های نزدیک به صدر اسلام یعنی قرن های دوم، سوم و چهارم به بیان حقیقت جنگ بدر پرداخته اند مثل سیره ابن هشام، المغازی و... امّا آنچه که نویسندگان غیرمسلمان و مستشرقین در این رابطه ذکر نموده اند اگر بدون هیچ گونه غرض ورزی نگاشته شده باشد، می تواند راهگشای این شبهه باشد.
جنگ بدر در سال دوم هجرت رخ داد و موجب شکست دشمن گردید. امّا علل این جنگ را چنین می توان خلاصه نمود:
1. یک علت جنگ بدر این بوده که در ماه جمادی الاول سال دوم هجرت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خبر رسید که کرزبن جابر با گروهی از قریش تا سه منزلی شهر مدینه آمده و شتران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را با چهارپایان افراد دیگر به غارت برده و به محصولات مدینه آسیب زده اند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با جمعی به تعقیب آنها رفتند تا به چاه بدر رسیدند و سه روز در آن جا توقف کردند و هر چه جستجو کردند، کسی را نیافتند و سپس به مدینه برگشتند. این غزوه را غزوه بدر اولی گویند.[3]
2. علت دیگر این بود که کفار، اموال مهاجران را در مکه، مصادره کرده بودند به عنوان مثال ابوسفیان خانه و زندگی جمعی از مهاجرین مانند بنی جحش و دیگران را در مکه تصاحب کرد و صهیب را هنگام هجرت به مدینه ناچار کردند هر چه دارد به آنها واگذار کند و نیز ابو سلمه را وادار کردند حتی از زن و فرزند خود چشم بپوشد.[4] مسلمانان از این وضع به تنگ آمده و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اجازه خواستند تا آنها نیز دست به کارهای انتقامی زده و از خود دفاع کنند ولی آن حضرت فرمود: هنوز چنین مأموریتی نیامده و دستور شکیبایی و تحمل بدان ها داد باهجرت مسلمانان به مدینه، خداوند ضمن بر شمردن ستم هایی که بر مسلمانان رفته بود به آنان اجازه مبارزه داد.[5]
3. از سوی دیگر مشرکین همواره، راه های ارتباطی را برای مبلغان اسلامی نا امن می کردند و این دلیل محکمی بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز راه را برای تجارت مشرکان ناامن کند.[6]
4. دلیل دیگری که می توان بر پاکی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و عدم انحراف آن حضرت از ارزش های انسانی اقامه کرد، گواهی اندیشمندان غیرمسلمان است. آنان با مطالعه سیره و زندگی آن حضرت همواره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان معلم بزرگ اخلاق و مصلح جهانی یاد کرده اند و ایشان را ستوده اند. بنابراین، این خود دلیلی بر بطلان همه تهمت ها و دروغ هایی مثل: راهزنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و... است.
اکنون به برخی از نظریات اندیشمندان غیرمسلمان در رابطه با شخصیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم اشاره می گردد و تا معلوم شود که چنین تهمت هایی به پیامبر رحمت و عظیم الشأن اسلام که دوست و دشمن نسبت به ایشان خضوع می کنند، هرگز واقعی نیست.
الف) (برنارد شاو) نویسنده معروف ایرلندی: وی می گوید: (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را باید منجی بشریت خواند من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می شد برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می کرد. او عالی ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. ملّتی را بنا نهاد، اخلاق را نهادینه کرد... وی مردم را از جنگ و نزاع های قبیله ای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید. او در این مدت، مردم را ... از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد).[7]
ب) (ماهاتماگاندی) رهبر فقید هند: وی در کتاب (هند جدید) در مورد شخصیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می گوید: (جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی در قلب میلیون ها انسان جا گرفته محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. از اینجا من متقاعد شده ام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد...).[8]
ج) (لامارتین) مورخ مشهور می گوید: (محمد صلی الله علیه و آله و سلم یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی... دوستی با وفا، و هم نشینی زیبا بود... نمازهای بی نهایت او، زمزمه های سری او با خدا، مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، نشانه ایمانی راسخ است).[9]
د) (ویل دورانت) می گوید: (محمد، پیامبری بزرگ و موحدی کامل بود که مانند نداشت و برای اصلاح بشر مبعوث شد).[10]
ه) (تولستوی) می گوید: (شکی نیست که محمد از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت خدمت بزرگی به بشر کرده است. شریعت پیامبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد).
و) (الکساندر دوما) نیز می گوید: (محمد صلی الله علیه و آله و سلم معجزه شرق بود، زیرا دینش دارای آموزه های بزرگی بود، اخلاقش بر جسته و رفتاری پسندیده داشت).[11]
ز) (آرمسترانگ). خانم (کارن آرامسترانگ از صاحب نظران غیرمسلمان (وین) است. پس از یازده سپتامبر 2002م در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش ترین کتاب های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود. او در مقدمه کتابش چنین نوشته است: (بیشتر همّ پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا اسلام در لغت به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است و از ریشه (سلام) به معنای (صلح) گرفته شده است.... او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود. آگاهی از داستان واقعی زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در این مقطع خطرناک تاریخ بشری لازم است و نباید اجازه داد که متعصبان خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند).[12]
بنابراین با توجه به گفته های اندیشمندان غیرمسلمان که همواره از پیامبر گرامی اسلام به عنوان مصلح اجتماعی، رهبر اخلاقی، صاحب اخلاق برجسته، منجی بشریت و... یاد کرده اند، آن حضرت چگونه می توانسته فردی راهزان و غارتگر باشد، آیا فرد راهزن می تواند منجی بشریت و مصلح اجتماعی باشد؟
آیا روحیه غارتگری و راهزنی با پیامبری که خداوند در حق آن حضرت می فرماید: (نزدیک است، که به خاطر عدم ایمان مردم جان عزیزت را از شدت اندوه و تأسف بر آنان هلاک کنی) سازگاری دارد؟


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 بررسی جنگ های صدر اسلام، کاظم سعید پور.
2 محمد صلی الله علیه و آله و سلم در اروپا، مینوصمیمی

پی نوشتها:
[1]. توبه / 32.
[2]. نجم / 3 4.
[3]. ابن هشام، السیرة النبویه، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، انتشارات کتابچی، چاپ پنجم، 1375ش، ج1، ص397؛ طبری، تاریخ طبری، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ق، ج2، ص406.
[4]. السیرة النبویه، همان، ج1، ص250 331.
[5]. حج / 39 و 40.
[6]. برگرفته از بیانات آیت الله معرفت در نشست (قرآن و مستشرقان)
[7]. ر.ک:
جعفرزاده فیروز آّبادی، محمد کاظم، پیامبر اعظم(ص) در آیینه گفتار اندیشمندان غیرمسلمان، مرکز پژوهش های غیرمسلمان، ص5 40.
[8]. نصیری، مهدی، ویژه نامه پیامبر اعظم(ص)، مؤسسه فرهنگی قدس، ص61.
[9]. حسین پاشا، پیامبر اعظم از نگاه متفکران غربی، ماهنامه سیاحت غرب، شماره 38.
[10]. همان.
[11]. همان.
[12]. همان.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین