بدون شک یکی از گروه های ساکن کوفه در زمان قیام امام حسین(ع) ایرانیان(موالی) بوده اند. این افراد که به آن ها (الحمراء) هم می گفتند، قبل از جنگ قادسیه به تدریج به سپاه اسلام پیوسته و در کوفه سکونت یافته بودند. منابع جمعیت آنان را حدود بیست هزار نفر ذکر کرده اند.[1] این افراد با بستن پیمان ولاء(پیمانی که به موجب آن به نوعی جزء قبیله ای خاص محسوب می شدند و از حمایت آن قبیله برخوردار می شدند.) با قبایلی همچون بنی تمیم، پایگاه اجتماعی خود را مستحکم کردند.[2] هر چند در دوران معاویه و با توجه به سیاست تبعیض آمیز وی، موالی از جایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار نبودند و به همین جهت انتظار می رفت آنان در قیام امام حسین(ع) بر امویان شرکت داشته باشند، اما خبری از حضور گسترده این افراد در جریان حادثه کربلا مشاهده نمی شود. در کتاب (تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء(ع)) ضمن اشاره به مطلب مذکور به علت عدم همراهی قابل توجه آنان در قیام حسینی اشاره شده است. در این کتاب آمده است: (انتظار می رفت که این گروه (ایرانیان) از نهضت حسینی و طلیعه آن در کوفه، یعنی حرکت مسلم، حمایت کنند، با این حال در جریان قیام امام حسین(ع)، در نامه نگاری ها و نیز در سپاه مسلم و هم چنین در سپاه عمر سعد، نقش چندانی از موالی نمی بینیم، و این می تواند تا اندازه ای ناشی از اتخاذ نوعی سیاست بی طرفانه باشد. زیرا آنان از سویی به علت ظلم و فشار بنی امیه، نمی خواستند در سپاه آنان وارد شوند و از سوی دیگر به علت ترس از حکومت اموی و برای ندادن بهانه به دست آنان و نیز عدم شناخت کافی از امام، نمی توانستند عواقب خطرناک حمایت از امام را بپذیرند. البته شاید پایگاه نازل اجتماعی آنان، باعث بی توجهی مورخان به نقش آنان شده باشد. یعنی چه بسا آنان نیز جزء امضا کنندگان نامه ها بوده اند یا در برخی از صحنه ها حضور داشته اند، اما ذکری از آنان به میان نیامده است.)[3] برخی از نویسندگان معتقدند:( سپاه امام حسین(ع) در کربلا از دو عنصر عرب ها و موالی یا غلامان غیر عرب تشکیل شده بود.)[4] در کتاب اصحاب ایرانی ائمه اطهار(ع) به نام ده نفر از موالی اشاره شده است. 1- سالم بن عمرو 2- سعید غلام عمرو بن خالد صیداوی 3- سعد بن حرث 4- شبیب غلام حرث جابری 5- واضح ترکی از مولیان حارث سلمانی 6- شوذب بن عبدالله؛ غلام بنی شاکر 7- قارب بن عبدالله دوئلی از موالیان امام حسین(ع) 8- نصر بن ابی نیزر 9- اسلم بن عمرو ترکی وی از غلامان امام حسین(ع) بوده و پدرش ترک بود.[5] 10 – جابر بن حجاج کوفی. [6] نتیجه گیری: به جز ایرانیان ساکن کوفه، شاید سایر ایرانیان از قیام امام حسین(ع) آگاهی نداشتند. بنابراین علت عدم حضور آنان در کربلا طبیعی است. اما در مورد ایرانیان ساکن کوفه (الحمراء) برخی از منابع به حضور موالی (ایرانیان) در میان یاران امام حسین(ع) اشاره دارند هر چند منابع، برخی از این افراد را به صراحت جزء ایرانیان نداسته اند. به هر حال این احتمال وجود دارد که پایگاه نازل اجتماعی آنان سبب بی توجهی مورخان به حضور آنان شده باشد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- حماسه حسینی، استاد شهید مرتضی مطهری. 2- اصحاب ایرانی ائمه اطهار،موسسه شیعه شناسی. 3- حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان. پی نوشتها: [1] و کانوا یسمون الحمراء و کان منهم بالکوفه زهاء عشرین الف رجل. دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطوال،قم، منشورات الرضی، 1368 ش، ص 288 [2] (...و حالفوا زهرة بن حویة السعدی من بنی تمیم) بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1988، ص 275 [3] گروهی از تاریخ پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء(ع)، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) ،1390 ، ج1، ص 584. [4] اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 85 به نقل از باقر شریف قرشی، پژواک بردگان در نهضت حسینی، ج6، صص 378 [5] کان أسلم‌ من موالی‌ الحسین، و کان أبوه ترکیا ) سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین، قم، دانشگاه شهید محلاتی، 1419، ص : 95 [6] اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 86 تا 90 به نقل از منابعی چون ابصار العین، معارف معاریف، وسیلة الدارین و تنقیح المقال منبع:اندیشه قم
بدون شک یکی از گروه های ساکن کوفه در زمان قیام امام حسین(ع) ایرانیان(موالی) بوده اند. این افراد که به آن ها (الحمراء) هم می گفتند، قبل از جنگ قادسیه به تدریج به سپاه اسلام پیوسته و در کوفه سکونت یافته بودند. منابع جمعیت آنان را حدود بیست هزار نفر ذکر کرده اند.[1] این افراد با بستن پیمان ولاء(پیمانی که به موجب آن به نوعی جزء قبیله ای خاص محسوب می شدند و از حمایت آن قبیله برخوردار می شدند.) با قبایلی همچون بنی تمیم، پایگاه اجتماعی خود را مستحکم کردند.[2] هر چند در دوران معاویه و با توجه به سیاست تبعیض آمیز وی، موالی از جایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار نبودند و به همین جهت انتظار می رفت آنان در قیام امام حسین(ع) بر امویان شرکت داشته باشند، اما خبری از حضور گسترده این افراد در جریان حادثه کربلا مشاهده نمی شود. در کتاب (تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء(ع)) ضمن اشاره به مطلب مذکور به علت عدم همراهی قابل توجه آنان در قیام حسینی اشاره شده است. در این کتاب آمده است: (انتظار می رفت که این گروه (ایرانیان) از نهضت حسینی و طلیعه آن در کوفه، یعنی حرکت مسلم، حمایت کنند، با این حال در جریان قیام امام حسین(ع)، در نامه نگاری ها و نیز در سپاه مسلم و هم چنین در سپاه عمر سعد، نقش چندانی از موالی نمی بینیم، و این می تواند تا اندازه ای ناشی از اتخاذ نوعی سیاست بی طرفانه باشد. زیرا آنان از سویی به علت ظلم و فشار بنی امیه، نمی خواستند در سپاه آنان وارد شوند و از سوی دیگر به علت ترس از حکومت اموی و برای ندادن بهانه به دست آنان و نیز عدم شناخت کافی از امام، نمی توانستند عواقب خطرناک حمایت از امام را بپذیرند. البته شاید پایگاه نازل اجتماعی آنان، باعث بی توجهی مورخان به نقش آنان شده باشد. یعنی چه بسا آنان نیز جزء امضا کنندگان نامه ها بوده اند یا در برخی از صحنه ها حضور داشته اند، اما ذکری از آنان به میان نیامده است.)[3]
برخی از نویسندگان معتقدند:( سپاه امام حسین(ع) در کربلا از دو عنصر عرب ها و موالی یا غلامان غیر عرب تشکیل شده بود.)[4] در کتاب اصحاب ایرانی ائمه اطهار(ع) به نام ده نفر از موالی اشاره شده است.
1- سالم بن عمرو 2- سعید غلام عمرو بن خالد صیداوی 3- سعد بن حرث 4- شبیب غلام حرث جابری 5- واضح ترکی از مولیان حارث سلمانی 6- شوذب بن عبدالله؛ غلام بنی شاکر 7- قارب بن عبدالله دوئلی از موالیان امام حسین(ع) 8- نصر بن ابی نیزر 9- اسلم بن عمرو ترکی وی از غلامان امام حسین(ع) بوده و پدرش ترک بود.[5] 10 – جابر بن حجاج کوفی. [6]
نتیجه گیری: به جز ایرانیان ساکن کوفه، شاید سایر ایرانیان از قیام امام حسین(ع) آگاهی نداشتند. بنابراین علت عدم حضور آنان در کربلا طبیعی است. اما در مورد ایرانیان ساکن کوفه (الحمراء) برخی از منابع به حضور موالی (ایرانیان) در میان یاران امام حسین(ع) اشاره دارند هر چند منابع، برخی از این افراد را به صراحت جزء ایرانیان نداسته اند. به هر حال این احتمال وجود دارد که پایگاه نازل اجتماعی آنان سبب بی توجهی مورخان به حضور آنان شده باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- حماسه حسینی، استاد شهید مرتضی مطهری.
2- اصحاب ایرانی ائمه اطهار،موسسه شیعه شناسی.
3- حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان.
پی نوشتها:
[1] و کانوا یسمون الحمراء و کان منهم بالکوفه زهاء عشرین الف رجل. دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطوال،قم، منشورات الرضی، 1368 ش، ص 288
[2] (...و حالفوا زهرة بن حویة السعدی من بنی تمیم) بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1988، ص 275
[3] گروهی از تاریخ پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء(ع)، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) ،1390 ، ج1، ص 584.
[4] اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 85 به نقل از باقر شریف قرشی، پژواک بردگان در نهضت حسینی، ج6، صص 378
[5] کان أسلم من موالی الحسین، و کان أبوه ترکیا ) سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین، قم، دانشگاه شهید محلاتی، 1419، ص : 95
[6] اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 86 تا 90 به نقل از منابعی چون ابصار العین، معارف معاریف، وسیلة الدارین و تنقیح المقال
منبع:اندیشه قم
- [سایر] چرا مردمان کوفه امام حسین را یاری نکردند؟
- [سایر] اگر امام حسن و امام حسین در جنگ با ایران شرکت نکردند پس چگونه امام حسین با حضرت شهربانو ازدواج کرده است؟
- [سایر] چرا امام حسین (علیه السلام) در زمان معاویه قیام نکردند؟
- [سایر] چرا امام حسین علیه السلام در زمان معاویه قیام نکردند؟
- [سایر] چرا امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام نکردند؟
- [سایر] دیدگاه پیامبراکرم(ص) نسبت به یاری امام حسین(ع) چیست؟
- [سایر] چرا محمد حنفیه و ابن عباس و عبد الله جعفر، حضرت حسین (علیه السلام) را یاری نکردند و به کربلا نیامدند؟
- [سایر] چرا امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه اقدام به قیام نکردند؟
- [سایر] چرا امام حسین(علیه السلام) در کربلا برای رفع تشنگی از خداوند متعال طلب باران نکردند؟
- [سایر] آیا کسانی که در سفر کربلا، امام حسین(علیه السلام) را همراهی نکردند مرتکب گناه شدند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.