چرا محمد حنفیه و ابن عباس و عبد الله جعفر، حضرت حسین (علیه السلام) را یاری نکردند و به کربلا نیامدند؟
در ابتدا اشاره چند نکته شایان توجه است: 1. به طور کلی انسان ها و پیروان ادیان دارای درجات متفاوتند. برخی حق ستیزند و متناسب با ارتکاب گناه گرفتار درکات جهنم می شوند، سزاوار عذاب و مجازاتند و برخی حق پذیرند و متناسب با عمق ایمان و پایداری در عمل شایسته درجات بهشتند. 2. . خویشتن داری از حرام و عمل به واجبات حداقل انتظاری است که از مسلمانان می رود. اما بیش از آن موجب ترفیع درجات و تقرب بیشتر است ولی از دایره مسلمانی خارج نمی شوند. 3. . سرپیچی از فرمان و حکم امام معصوم(علیه السلام)جایز نیست. اما اگر امام(علیه السلام)حکم نکرده باشد، همراهی با امام(علیه السلام)واجب عینی نیست، بلکه همراهی با امام(علیه السلام)و تحمل سختی ها موجب کسب درجات ومقامات بیشتری می شود. 4. کسانی که در صحنه مظلومیت حضور داشته باشند و به کمک نشتابند معذور نخواهند بود. بنابر آنچه گفته شد، همراهی کسانی مانند عبد الله بن جعفر و واجب نبوده ولی اگر همراهی می کردند از مقامات عالی بهره مند می شدند. و از این جهت امام حسین(علیه السلام)به آنها دستور همراهی نداد. اما اگر در صحنه کربلا حضور می یافتند به طور حتم می بایست به ندای (هل من ناصر ینصرنی) امام حسین(علیه السلام)پاسخ می دادند. در ادامه گفتگوی امام حسین(علیه السلام)با این افراد آورده می شود. گفتگوی امام حسین(علیه السلام)با محمد بن حنفیه: وقتی امام حسین(علیه السلام)خواست به عراق برود محمد بن حنفیه از آن حضرت(علیه السلام)خواست به این سفر نرود. امام حسین(علیه السلام)در جواب محمد حنفیه فرمود: (من آماده حرکت به سوی مکه هستم و همه خانواده، برادران، خواهران، برادرزاده ها و شیعیانم با من همراه هستند و امر آنان به دست من است و اما تو ای برادرم لازم نیست مرا همراهی کنی بلکه تو در مدینه بمان و به عنوان چشم و خبر رسان من باش و اوضاع مدینه را به من برسان)) ماهیت قیام مختار، ص 169، به نقل از بحار الانوار، ج 44، ص 823 ). پس ایشان به دستور امام حسین(علیه السلام)مانده است. گفت و گوی امام حسین(علیه السلام)با عبد الله بن عباس: عبد الله بن عباس خدمت امام حسین(علیه السلام)آمد و گفت: (من در خدمت تو هستم هر چه امر می فرمایی بفرما). امام حسین(علیه السلام)به او فرمود: (تو برو مدینه و من در مکه می مانم. تو اخبار مدینه را به من برسان)) تاریخ امام حسین(علیه السلام)، موسوعه الامام الحسین(علیه السلام)، ج 2، عربی، صص 6- 5 و 9 ). گفت و گوی امام حسین(علیه السلام)با عبد الله بن جعفر: عبد الله بن جعفر به علت کور شدن چشمش نتوانست به کربلا بیاید ولی دو پسرش محمد و عون را به همراه امام حسین(علیه السلام)فرستاد و هر دو در کربلا به شهادت رسیدند) زینب کبری، الشیخ جعفر النقدی، صص 87 و 95، چاپ سوم، نجف (. محمد بن عبد الله بن جعفر ده نفر از یزیدیان را کشت و عون بن عبد الله 21 نفر از نیروهای عمر بن سعد را کشت و هر دو به شهادت رسیدند) بحار الانوار، ج 45، ص 43 ). توجه داشته باشیم که محمد بن حنفیه، عبد الله بن عباس و عبد الله بن جعفر هر سه از شخصیت های بسیار برجسته و مورد اعتماد شیعه هستند و هر سه نفر به امام حسین(علیه السلام)علاقه مند بودند. این مطلب در کتب مربوط به علم رجال آمده است.
عنوان سوال:

چرا محمد حنفیه و ابن عباس و عبد الله جعفر، حضرت حسین (علیه السلام) را یاری نکردند و به کربلا نیامدند؟


پاسخ:

در ابتدا اشاره چند نکته شایان توجه است:
1. به طور کلی انسان ها و پیروان ادیان دارای درجات متفاوتند. برخی حق ستیزند و متناسب با ارتکاب گناه گرفتار درکات جهنم می شوند، سزاوار عذاب و مجازاتند و برخی حق پذیرند و متناسب با عمق ایمان و پایداری در عمل شایسته درجات بهشتند.
2. . خویشتن داری از حرام و عمل به واجبات حداقل انتظاری است که از مسلمانان می رود. اما بیش از آن موجب ترفیع درجات و تقرب بیشتر است ولی از دایره مسلمانی خارج نمی شوند.
3. . سرپیچی از فرمان و حکم امام معصوم(علیه السلام)جایز نیست. اما اگر امام(علیه السلام)حکم نکرده باشد، همراهی با امام(علیه السلام)واجب عینی نیست، بلکه همراهی با امام(علیه السلام)و تحمل سختی ها موجب کسب درجات ومقامات بیشتری می شود.
4. کسانی که در صحنه مظلومیت حضور داشته باشند و به کمک نشتابند معذور نخواهند بود. بنابر آنچه گفته شد، همراهی کسانی مانند عبد الله بن جعفر و واجب نبوده ولی اگر همراهی می کردند از مقامات عالی بهره مند می شدند. و از این جهت امام حسین(علیه السلام)به آنها دستور همراهی نداد. اما اگر در صحنه کربلا حضور می یافتند به طور حتم می بایست به ندای (هل من ناصر ینصرنی) امام حسین(علیه السلام)پاسخ می دادند.
در ادامه گفتگوی امام حسین(علیه السلام)با این افراد آورده می شود. گفتگوی امام حسین(علیه السلام)با محمد بن حنفیه: وقتی امام حسین(علیه السلام)خواست به عراق برود محمد بن حنفیه از آن حضرت(علیه السلام)خواست به این سفر نرود. امام حسین(علیه السلام)در جواب محمد حنفیه فرمود: (من آماده حرکت به سوی مکه هستم و همه خانواده، برادران، خواهران، برادرزاده ها و شیعیانم با من همراه هستند و امر آنان به دست من است و اما تو ای برادرم لازم نیست مرا همراهی کنی بلکه تو در مدینه بمان و به عنوان چشم و خبر رسان من باش و اوضاع مدینه را به من برسان)) ماهیت قیام مختار، ص 169، به نقل از بحار الانوار، ج 44، ص 823 ). پس ایشان به دستور امام حسین(علیه السلام)مانده است. گفت و گوی امام حسین(علیه السلام)با عبد الله بن عباس: عبد الله بن عباس خدمت امام حسین(علیه السلام)آمد و گفت: (من در خدمت تو هستم هر چه امر می فرمایی بفرما). امام حسین(علیه السلام)به او فرمود: (تو برو مدینه و من در مکه می مانم. تو اخبار مدینه را به من برسان)) تاریخ امام حسین(علیه السلام)، موسوعه الامام الحسین(علیه السلام)، ج 2، عربی، صص 6- 5 و 9 ). گفت و گوی امام حسین(علیه السلام)با عبد الله بن جعفر: عبد الله بن جعفر به علت کور شدن چشمش نتوانست به کربلا بیاید ولی دو پسرش محمد و عون را به همراه امام حسین(علیه السلام)فرستاد و هر دو در کربلا به شهادت رسیدند) زینب کبری، الشیخ جعفر النقدی، صص 87 و 95، چاپ سوم، نجف (. محمد بن عبد الله بن جعفر ده نفر از یزیدیان را کشت و عون بن عبد الله 21 نفر از نیروهای عمر بن سعد را کشت و هر دو به شهادت رسیدند) بحار الانوار، ج 45، ص 43 ). توجه داشته باشیم که محمد بن حنفیه، عبد الله بن عباس و عبد الله بن جعفر هر سه از شخصیت های بسیار برجسته و مورد اعتماد شیعه هستند و هر سه نفر به امام حسین(علیه السلام)علاقه مند بودند. این مطلب در کتب مربوط به علم رجال آمده است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین