بعد از پایان سخنرانی پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ، آن حضرت دستور داد کنار منبر، زیر درختان، دو خیمه جداگانه در مقابل یکدیگر برپا شود. برنامه چنین بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در یک خیمه و امیرالمومنین علیه السلام در خیمه دیگر جلوس فرمایند. آنگاه حاضرین، در صفی مرتب، گروه گروه وارد خیمه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شده به عنوان قبول و اقرار به آنچه در خطابه غدیر، درباره ولایت و امامت بیان فرمود، با آن حضرت دست بیعت دهند، سپس به خیمه امیرالمومنین بروند و به عنوان تسلیم و اطاعت در برابر مقام ولایت او سه کار انجام دهند: یکی اینکه بیعت کنند و دیگر این که (السلام علیک یا امیر المومنین) بگویند و سوم این که به آن حضرت، این مقام با عظمت را تبریک بگویند. اولین بیعت کنندگان غدیر: از اولین افراد مؤمنین که برای بیعت حضور یافتند، مقداد، سلمان و ابوذر بودند. پس از آن که این 3 نفر با پیامبراکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بیعت کردند، به آنان فرمود: (بر علی به عنوان امیرالمومنین سلام کنید) و آنان این کار را انجام داده با آن حضرت نیز بیعت کردند. بعد از آنان به حذیفه و ابن مسعود و عمّار و بریده اسلمی همین دستور را داد و آنان نیز بیعت کردند. بعد از ایشان افراد دیگری که برای بیعت حضور یافتند، ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه، مغیره و ابوموسی اشعری بودند که پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تأکید خاصّی بر بیعت آنان داشت. از بین آنان، پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به ابوبکر و عمر فرمود: (ای پسر ابی قحافه و ای عمر! با علی بر صاحب اختیاری و امیرالمؤمنین بودن، بعد از من بیعت کنید). آنان سئوال کردند: آیا این امر از طرف خدا و رسولش است یا از طرف رسولش؟!! حضرت فرمودند: (آیا چنین امری از طرف غیر خدا امکان دارد؟ آری، امری از طرف خدا و رسولش است که علی علیه السلام امیرالمومنین و امام المتقین است. در روز قیامت خدا او را بر پل صراط می نشاند تا دوستانش را وارد بهشت و دشمنانش را وارد جهنم نماید). آنگاه همه آنان با پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بیعت کردند. آن حضرت بار دیگر از آنان اقرار گرفت و آنان گفتند: شنیدیم و اطاعت خدا و رسول را پذیرفتیم. حضرت پرسید: خدا و رسولش بر شما شاهد باشند؟ همگی گفتند: آری شاهد باشند.[1] بنابراین، در غدیر خم، مردمان حاضر در آن جا هم با علی علیه السلام بیعت می کردند و هم با پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و عمر و ابوبکر از اولین کسانی بودند که با امیرالمومنین علی علیه السلام بیعت کردند و به آن حضرت (هنیئا لک (و به قولی بخ بخ لک) یاابن ابی طالب، (اصبحت مولی کلّ مؤمن و مؤمنة) گفتند: یعنی گوارا باد تو را ای پسر ابوطالب. به به از این نعمت که مولای همه مردان و زنان با ایمان گشتی.[2] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 دایرة المعارف تشیع، ج6، ص180 تا 182. 2 معارف و معاریف، تألیف حسینی دشتی، ج7. 3 الغدیر، تألیف علامه امینی، ترجمه محمد تقی واحدی، ج1، 2. پی نوشتها: [1]. امینی، ابراهیم، الغدیر، ترجمه محمد تقی واحدی، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1362ش، ج2، ص208213؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، قم، مدرسة الامام المهدی، چاپ اول، 1407ق، ج15، ص199201؛ انصاری، محمد باقر، گزارش حجة الوداع، قم، عطر عترت، چاپ اول، 1386ش، ص255256. [2]. دایرة المعارف تشیع، ج6، ص181؛ معارف و معاریف، ج7، ص584. منبع: اندیشه قم
بعد از پایان سخنرانی پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ، آن حضرت دستور داد کنار منبر، زیر درختان، دو خیمه جداگانه در مقابل یکدیگر برپا شود.
برنامه چنین بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در یک خیمه و امیرالمومنین علیه السلام در خیمه دیگر جلوس فرمایند. آنگاه حاضرین، در صفی مرتب، گروه گروه وارد خیمه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شده به عنوان قبول و اقرار به آنچه در خطابه غدیر، درباره ولایت و امامت بیان فرمود، با آن حضرت دست بیعت دهند، سپس به خیمه امیرالمومنین بروند و به عنوان تسلیم و اطاعت در برابر مقام ولایت او سه کار انجام دهند: یکی اینکه بیعت کنند و دیگر این که (السلام علیک یا امیر المومنین) بگویند و سوم این که به آن حضرت، این مقام با عظمت را تبریک بگویند.
اولین بیعت کنندگان غدیر:
از اولین افراد مؤمنین که برای بیعت حضور یافتند، مقداد، سلمان و ابوذر بودند. پس از آن که این 3 نفر با پیامبراکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بیعت کردند، به آنان فرمود: (بر علی به عنوان امیرالمومنین سلام کنید) و آنان این کار را انجام داده با آن حضرت نیز بیعت کردند. بعد از آنان به حذیفه و ابن مسعود و عمّار و بریده اسلمی همین دستور را داد و آنان نیز بیعت کردند.
بعد از ایشان افراد دیگری که برای بیعت حضور یافتند، ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه، مغیره و ابوموسی اشعری بودند که پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تأکید خاصّی بر بیعت آنان داشت.
از بین آنان، پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به ابوبکر و عمر فرمود: (ای پسر ابی قحافه و ای عمر! با علی بر صاحب اختیاری و امیرالمؤمنین بودن، بعد از من بیعت کنید).
آنان سئوال کردند: آیا این امر از طرف خدا و رسولش است یا از طرف رسولش؟!!
حضرت فرمودند: (آیا چنین امری از طرف غیر خدا امکان دارد؟ آری، امری از طرف خدا و رسولش است که علی علیه السلام امیرالمومنین و امام المتقین است. در روز قیامت خدا او را بر پل صراط می نشاند تا دوستانش را وارد بهشت و دشمنانش را وارد جهنم نماید).
آنگاه همه آنان با پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بیعت کردند. آن حضرت بار دیگر از آنان اقرار گرفت و آنان گفتند: شنیدیم و اطاعت خدا و رسول را پذیرفتیم. حضرت پرسید: خدا و رسولش بر شما شاهد باشند؟ همگی گفتند: آری شاهد باشند.[1]
بنابراین، در غدیر خم، مردمان حاضر در آن جا هم با علی علیه السلام بیعت می کردند و هم با پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و عمر و ابوبکر از اولین کسانی بودند که با امیرالمومنین علی علیه السلام بیعت کردند و به آن حضرت (هنیئا لک (و به قولی بخ بخ لک) یاابن ابی طالب، (اصبحت مولی کلّ مؤمن و مؤمنة) گفتند: یعنی گوارا باد تو را ای پسر ابوطالب. به به از این نعمت که مولای همه مردان و زنان با ایمان گشتی.[2]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 دایرة المعارف تشیع، ج6، ص180 تا 182.
2 معارف و معاریف، تألیف حسینی دشتی، ج7.
3 الغدیر، تألیف علامه امینی، ترجمه محمد تقی واحدی، ج1، 2.
پی نوشتها:
[1]. امینی، ابراهیم، الغدیر، ترجمه محمد تقی واحدی، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1362ش، ج2، ص208213؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، قم، مدرسة الامام المهدی، چاپ اول، 1407ق، ج15، ص199201؛ انصاری، محمد باقر، گزارش حجة الوداع، قم، عطر عترت، چاپ اول، 1386ش، ص255256.
[2]. دایرة المعارف تشیع، ج6، ص181؛ معارف و معاریف، ج7، ص584.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] اول کسی که در غدیر خم با امام علی علیه السلام بیعت کرد چه کسی بود؟
- [سایر] چرا حادثه عظیم بیعت مردم با امام علی علیه السلام با نام غدیر معروف شد؟
- [سایر] چه کسانی در ماجرای غدیر بیشترین تلاش را برای بیعت با حضرت علی (ع) انجام داده و سپس بیعت شکستند؟
- [سایر] آیاحضرت علی(علیه السلام) مشروعیت خویش را ناشی از بیعت مردم می دانست یا احادیث پیامبر مانند غدیر؟
- [سایر] آیاحضرت علی(علیه السلام) مشروعیت خویش را ناشی از بیعت مردم می دانست یا احادیث پیامبر مانند غدیر؟
- [سایر] علت آن که حضرت علی(علیه السلام) مردم را نسبت به واقعه غدیر سوگند داد، چیست؟
- [سایر] اگر در روز غدیر بیعت با امام علی علیه السلام انجام نمی گرفت چه می شد؟
- [سایر] می خواستم بدونم در غدیر خم اولین کسانی که به پیامبر و امیر مومنان حضرت علی(ع)تبریک گفتند چه کسانی بودند؟و آیا ثقل در خطبه غدیر به معنی سنگ گران است یا نه؟
- [سایر] آیا روز غدیر، تنها روز بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام است؟
- [سایر] آیا در روز غدیر تنها بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح بود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، بگوید: )بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: )بارَأتُ زَوْجََْ مُوَکِّلی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( و در هر دو صورت اگر به جای کلمه )عَلی مَهْرِها( )بِمَهْرِها( بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التزویجَ الی الاجلِ المعلومِ علی المهرِ المعلومِ)، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکّلَکَ الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِی) صحیح می باشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغ? مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَتِی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیلباید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَةَ مُوکِّلی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی? مَهْرِه?ا) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.