باسلامدوست گرامی به طور کلی برای شرکت در امتحانات داشتن برنامه ریزی منظم برای مطالعه و تقویت بنیه علمی توصیه می شود ضمن اینکه موارد دیگری مانند استراحت کوتاه بین زمان های درس خواندن را فراموش نکنید. یعنی در حین مطالعه بین درس، فرصت کوتاهی را برای استراحت خود اختصاص می دهد، این امر سبب به یادسپاری بهتر مطالب خوانده شده در ذهن شده و همچنین سبب تقویت روحیه و سلامت روانی و کاهش اضطراب می شود.توکل به خدا- در زمان قبل از امتحان به خداوند توکل کنیم تا هر آنچه را که خوانده ایم به یاد آوریم(برای مثال هر صبحگاه سوره مزمل را بخوانید چون در کنترل اضطراب بسیار موثر استضمنا تنفس عمیق (تنفس عمیق قبل از شروع جلسه امتحان موجب می شود تا اکسیژن بیشتری به مغز برسد و آرامش جسمی بهتری را به دست بیاورید.و در نهایت نگاه کردن به یک یک سؤالات توصیه می شود زیرا اگر به یکباره به همه سؤالات امتحانی نگاه کنید ممکن است در بین سؤالات به سؤالی برخوردید که یاد نگرفته باشید و موجب اضطراب شود و در نتیجه سؤالات دیگری را هم که یاد گرفته اید، قدرت پاسخگویی را از دست بدهید.در مورد رویارویی با سایر موارد نیز کسب آمادگی کلی بسیار به شما کمک می کند. اگر نیازمند دریافت اطلاعات بیشتر و دقیق تری هستید بهتر است که با بخش مشاوره تحصیلی همین سایت هم تماس داشته باشید. یک نکته بسیار مهم که باید به شما گوشزد کنم این است که روش مطالعه دروس مختلف را بیاموزید چون حجم مطالب بیشتر شده و ضمنا محتوای دروس هم عمیق تر می شود پس روش مطالعه درست نیز به شما کمک شایانی می کند. اگر طرز تلقی خود از مطالعه و درس خواندن را اصلاح کنید توقعاتی منطقی از خود داشته باشید و با دیدگاهی منطقی تر بر سر جلسه امتحان حاضر شده، نتیجه بهتری می گیرید.ضمنا تصور می کنم برای شما بسیار مفید باشد که به روانپزشک مراجعه کنید و برای کاهش استرس در جلسه امتحان از دارو استفاده نمایید.با تشکر از تماس شما
با سلام من دانشجوی ترم 2 ارشد ریاضی هستم ترم قبل به خاطر اضطراب شدید و بی رحمی استاد برای 0.25مشروط شدم و این باعث شده اضطراب من افزایش یابد تا جایی که حالم خیلی بد میشه وموقع امتحان حس میکنم نمیتونم موفق شوم درضمن استادهای من خیلی سختگیر و بد نمره میدهند و من دائم فکر نمره هستم لطفا مرا راهنمایی کنید
باسلامدوست گرامی به طور کلی برای شرکت در امتحانات داشتن برنامه ریزی منظم برای مطالعه و تقویت بنیه علمی توصیه می شود ضمن اینکه موارد دیگری مانند استراحت کوتاه بین زمان های درس خواندن را فراموش نکنید. یعنی در حین مطالعه بین درس، فرصت کوتاهی را برای استراحت خود اختصاص می دهد، این امر سبب به یادسپاری بهتر مطالب خوانده شده در ذهن شده و همچنین سبب تقویت روحیه و سلامت روانی و کاهش اضطراب می شود.توکل به خدا- در زمان قبل از امتحان به خداوند توکل کنیم تا هر آنچه را که خوانده ایم به یاد آوریم(برای مثال هر صبحگاه سوره مزمل را بخوانید چون در کنترل اضطراب بسیار موثر استضمنا تنفس عمیق (تنفس عمیق قبل از شروع جلسه امتحان موجب می شود تا اکسیژن بیشتری به مغز برسد و آرامش جسمی بهتری را به دست بیاورید.و در نهایت نگاه کردن به یک یک سؤالات توصیه می شود زیرا اگر به یکباره به همه سؤالات امتحانی نگاه کنید ممکن است در بین سؤالات به سؤالی برخوردید که یاد نگرفته باشید و موجب اضطراب شود و در نتیجه سؤالات دیگری را هم که یاد گرفته اید، قدرت پاسخگویی را از دست بدهید.در مورد رویارویی با سایر موارد نیز کسب آمادگی کلی بسیار به شما کمک می کند. اگر نیازمند دریافت اطلاعات بیشتر و دقیق تری هستید بهتر است که با بخش مشاوره تحصیلی همین سایت هم تماس داشته باشید. یک نکته بسیار مهم که باید به شما گوشزد کنم این است که روش مطالعه دروس مختلف را بیاموزید چون حجم مطالب بیشتر شده و ضمنا محتوای دروس هم عمیق تر می شود پس روش مطالعه درست نیز به شما کمک شایانی می کند. اگر طرز تلقی خود از مطالعه و درس خواندن را اصلاح کنید توقعاتی منطقی از خود داشته باشید و با دیدگاهی منطقی تر بر سر جلسه امتحان حاضر شده، نتیجه بهتری می گیرید.ضمنا تصور می کنم برای شما بسیار مفید باشد که به روانپزشک مراجعه کنید و برای کاهش استرس در جلسه امتحان از دارو استفاده نمایید.با تشکر از تماس شما
- [سایر] با سلام وخسته نباشید. بنده دانشجوی ارشد هستم .دو هفته دیگه ارائه دارم از همین حالا میترسم و دستم پا بی حس و کرخت میشه.ترسم هم از اینه که نکنه رفتم بالا برا ارائه دستام شروع کنه به لرزیدن چون خیلی بدم میاد دستام بلرزه!!دیروز گفتم خودم رو کنترل میکنم که دستام نلرزه ولی تا استاد درمورد موضوع ارائه ازم سوال کرد دستام به شدت شروع کرد به لرزیدن درضمن آدم خیلی کم رویی هستم درمواجه شدن با دیگران ترس دارم وقتی با کسی صحبت میکنم درست نمیتونم با طرف حرف بزنم وقاطی میکنم . خواهش میکنم کمکم کنید
- [سایر] سلام من همیشه روانشناسی رو دوست داشتم ولی متاسفانه چون فکر میکنم به خاطر مشکلاتم مثل زودجوش بودن و عصبانی بودن و زود ناامید شدنم و ... نمیتونم تو این رشته موفق باشم و بخاطر همین رشته کشاورزی رو دارم میخونم چون فکر میکردم تو رشته روانشناسی شکست میخورم .من کتابهای روانشناسی و مطالب روانشناسی زیادی رو خوندم و تقریبا اطلاعاتم تو این زمینه زیاده اما... میشه منو راهنمایی کنید که چیکار کنم تا تو این زمینه موفق بشم؟؟؟؟؟؟ با تشکر
- [سایر] خدمت مشاور محترم برنامه سلام وعرض ادب دارم من دانشجوی سال 2 رشته مکانیک در دانشگاه آزاد تبریز هستم میخواهم معدل ترم اول در دانشگاه بالای 17 باشدبه همین خاطر میخواهم تعداد ساعات مطالعه در روز را افزایش دهم ولی انگیزه کافی ندارم و خیلی کم مطالعه می کنم علت کم درس خواندن من اینست که من به اینترنت زیاد میروم ونمی توانم ترک اعتیاد به آن کنم هر روز که میگذرد با عهد میکنم که دیگه به اینترنت نروم ولی نمی توانم می ترسم آخر کار دسته بدهد
- [سایر] سلام خانم عطاریان خسته نباشید من با شوهرم بعد 8 سال دوستی ازدواج کردم تو این 8 سال دوستیم مشوق درس خوندنم بود تا اینکه دانشجو ترم آخر فوق لیسانس بودم که با شوهرم عقد کردم تحصیلات شوهرم دیپلم هستش ولی اطلاعات عمومی و سیاسی و تاریخی خیلی زیادی داره و من از ایت بابت راضیم الان تشویقم میکنه که برای دکتری بخونم ولی من میترسم این باعث غرور من و فاصله بیشتر من وشوهرم بشه؟ بعد ازدواجم یه حس بدی که دارم اینه که نمیدونم چرا بوجود شوهرم بابت تحصیلاتش نمیتونم افتخار کنم در صورتی که اون مشوقم بود و هست و این قضیه عذابم میده در صورتی گفتم سواد علمیش خیلی زیاده لطفا بمن راهنمایی کنید که چیکار کنم آیا این قضایا باعث میشه که زندگیم خراب بشه؟آیا تفاوت تحصیلاتم بعدها ممکن بینمون فاصله بندازه؟
- [سایر] با سلام خدمت کارشناس محترم:1 محسن و دانشجوی کاردانی کامپیوتر هستم. 1.من 20 سالمه و بعد از شنیدن مسئله ای با این شرح که بعد از 20و19 سالگی دایره رشد یادگیری انسان متوقف میشه.و من بعد از این مسئله فکر های مزخرفی به ذهن من میاد یعنی من خیلی دوست دارم که پیشرفت کنم و وقتی تصمیم میگیرم که حرکتی یا تعقیری درخود(رفتار /منش/کردار) که باعث پیشرفتم میشه انجام بدم جلوی من رو میگره و اتشم رو سرد میکنه مثل زمان امتحانات دانشگام که درسی داشتم به نام فیزیک الکتریسیته که وقتی می خواستم درس رو بخونم همیشه این فکر تو ذهنم بود "تو نمی تونی درسهایی رو همچون فیزیک و ریاضی و نظیر اونها رو بخونی و یاد بگیری(چون من در دوره تحصیلم ریاضیم خوب نبود و به خاطر پائین بودن سطح علمی خانواده توجهی نمیشد و وقتی که بعد از 2 سال پشت کنکور بودن در یه دانشگاه دولتی که اولویت اولم بود قبول شدم تصمیم گرفتم محکم بخونم که از برنامه گزینه 2 شنیدم که... ) و همین طور هم شد و من درس رو افتادم . حال دامنه شده و در صورتی که در در دوره هنرستانم دروس تخصصی و حفظی من خوب بود ولی با این مسئله بوجود امده حتی این نوع درسها رو هم به زور نمره قبولی میگرفتم. در ادامه من رفتم و تست هوش دادم نمره حد میانئ هوش بالا رو گرفتم ولی باز هم این من رو آزار میده. ذهن من تنبل شده در زمان هر نوع یادگیری مسئله ساز میشه ویاد گیری من رو به صورت وحشتناکی پائین اورده. من هم میدانم این طرز فکر اشتباه است و از شما درخواست دارم که من را کمک کنید که هنوز هم برای یاد گیری دیر نیست هر نوع درسی رو حتی ریاضی که دوستش هم دارم رو یاد بگیرم . با سپاس فراوان
- [سایر] با سلام خدمت خانوم دکتر کهتری. از شما تمنا دارم به سوال من جواب کامل دهید و پاسخ آن را در لینک عمومی بگذارید. من حدوده 2سال است که حس عجیبی در وجودم احساس میکنم.مشکل این است که من در هنگام خوابیدن و یا در مکان های شلوغ بصورت ناگهانی احساس میکنم که الانی که من بمیرم یا فکر میکنم که الان یه اتفاق ناگواری برای من رخ خواهد داد.مثلا الان قلبم وای میسته یا بی هوش میشم.در این مواقع نفس تنگی بهم دست میده.احساس سنگینی در قفسه ی سینه میکنم..خیلی میترسم و اضطراب و تشویش بهم دست میده.خیلی احساس بدیه.وقتی با خانواده میریم سفر به خاطر اینکه از خونه دور میشیم به من استرس میاد.قلبم بشدت میزنه بطوری که دست چپم کرخت میشه.در گلو احساس سوزش هم دارم.تیک عصبی هم دارم.شبها نمیتونم بخوابم عرق سرد روی بدبنم جاری میشه.اضطراب و نگرانی از اینکه الان میمیرم منو بشدت اذیت میکنه.من خیلی از این احساس لعنتی خسته شدم .خواهش میکنم کمکم کنید.این چندمین بار است که از شما سوال میپرسم.ولی نمیتونم به پاسخ سوالم دسترسی پیدا کنم.لطفا پاسخ سوال مرا در صفحه ی نخست بگذارید. و e-mailمن کار نمیکند .با تشکرات فراوان از شما
- [سایر] سلام و عرض خسته نباشید ، خانوم عطاریان من یه مشکل بزرگی دارم و اون اینه که حدود یه سال دچار وسواس فکری هستم و اینجوری هست که توی نمازام یه فکرای توهین به مقدسات تو ذهنم میاد که گاهی وقتا میتونم کنترلش کنم ولی بیشتر وقتا نمیتونم ، هم به مشاوره هم به دکتر روان پزشک مراجعه کردم برام قرص فلوکستین و هالوپریدول دادن حدود سه ماهه دارم میخورم ولی خیلی فرقی تو خودم حس نکردم جز اینکه این قرصا باعث شده نتونم درس بخونم بخاطر بی حال شدن و عدم تمرکز ، البته فکرام تا حدودی کمتر شده و گاهی حس میکنم میتونم کنترلش کنم ، حالا سوال اصلی من از شما اینه که من که هم راه دارویی رو امتحان کردم هم روانشناسی رو ، و با توجه به اینکه این فکرا فقط موقع نماز برام پیش میاد خاستم بپرسم نمیشه مثلن یه مدت طولانی نماز نخونم تا اصلن این افکار رو فراموش کنم؟ البته این سوال رو با مسئولیت خودم میگم ، آخه نمازی که باید مایه ی آرامشم باشه شده جایی برای استرس و اضطراب ، مثلن اگه یکی دو ماه نخونم و بعدش قضایی اش رو بجا بیارم کم کم ، احتمال اینکه بیماریم بهبود پیدا کنه هست خودم که اینتوری فکر میکنم ، ممنون میشم راهنماییم کنید ، با تشکر
- [سایر] من دختری هستم 23 ساله و خیلی تحصیل و ادامه آنرا دوست دارم و ورودم به دانشگاه و کارشناسی ارشد بدون کنکور بوده ولی هر کس که از من خواستگاری میکند مادر و خواهر بزرگ من بدون مشورت با من جواب رد به انها میدهند بطوریکه شخصی را که من خیلی دوست داشتم را با لفظ ادامه تحصیل رد کردند و من این موضوع را بعد از ازدواج او فهمیدم و به مدت یک ماه از سردردهای شدید امان نداشتم و الان هم وقتی او را میبینم سردرد شدید به سراغم میاد. یا اینکه بخاطر لجبازی با کسانیکه واسطه میشوند افرادی را که من دوست دارم رد میکنند. ولی الان حس میکنم که خسته شدم و دیگر تحملش برای من سخت شده، این کار انها باعث دلسردی من از تحصیل شده. انها همه موقعیت های خوب زندگی من را خراب میکنند و دل به اینده و یک همسر رویایی بستند و باعث شدند اعتماد بنفس من از بین بره. همه اطرافیان من ازدواج من را بهانه ای برای خفه کردن من کردند و خودم احساس میکنم واقعا اعتماد بنفسم را از دست دادم . خود آنها مقابل من از ازدواج نکردن دیگران انتقاد میکنند ولی ازدواج را برای من مانع تحصیلم میدانندو من هم به همین خاطر هم خیلی کم حرف و گوشه گیر شدم و دیگران هم این رفتار من را دلیل بر مظلومیت من میدانند. شما راهنمایی بفرمایید من چکار کنم. ممنون از لطف شما
- [سایر] با سلام خدمت مشاور عزیز،من از شهر شیراز، دانشجوی سال آخر رشته کتابداری و اطلاع رسانی، مجرد، در خانواده ای 5 نفره که 2 خواهر بزرگتر دارم که اولی ازدواج کرده و دومی هم پزشک است و مجرد.از نظر وضعیت اقتصادی متوسط ، و خانواده ای مذهبی هستیم. من همیشه برای کوچکترین کاری که می خواهم انجام بدهم اضطراب و استرس دارم و همچنین از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستم؛ که البته شرایط خانواده بی تاثیر در این اضطراب و عدم اعتماد به نفس نبوده است؛ به طوری که پدر و مادرم به خاطر کوچکترین و ساده ترین کاری که می خواهند انجام بدهند اضطراب و استرس دارند و همیشه بدترین حالت ممکن را در هر مسئله ای در نظر می گیرند. من هر وقت که می خواهم درس بخوانم (با توجه به اینکه از استعداد خوبی برخوردارم) همیشه فکر می کنم که من این درس را یاد نمی گیرم و نمی فهمم، در نتیجه خواندن درس را رها می کنم و این موضوع باعث می شود که همیشه شب امتحان مجبور شوم که حجم سنگینی از درس ها را با استرس بالا بخوانم. مشکل دیگر من در عدم اعتماد به نفس و اضطراب این است که مواقعی که مهمان داشته باشیم یا وقتی که به مهمانی برویم موقع حرف زدن با افراد یا موقع تعارف کردن یا برداشتن چیزی ناخودآگاه دستم می لرزد و این مسئله من را خیلی اذیت می کند.همچنین وقتی که می خواهم با افراد صحبت کنم ناخودآگاه ضربان قلبم تند می شود و اضطراب پیدا می کنم.از شما خواهش می کنم که در صورت امکان من را راهنمایی کنید.متشکرم
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید من پسری 25 ساله هستم که حدود دو ماه است که با یکی از هم کلاسیهای سابقم در دانشگاه به طور رسمی نامزد کردم وهمچنین حدود یک ماه است که بین ما صیغه محرمیت خوانده شده است که اکنون از شما چند سوال دارم از شما خواهشمندم که به طور مفصل مرا راهنمایی کنید: 1.نامزدم در این دوران چه انتظارات وخواسته هایی از من دارد چون من هربار که این سوالو ازش میپرسم در جواب بهم میگه باید خودت مطالعه وتحقیق کنی چون اگه من بهت بگم باعث میشه یه جور احساس حقارت کنم اگه منو دوست داری باید خودت بفهمی ،واقعا نمیدانم هرچه هم تلاش میکنم باز بعداز چند مدت این حرفو بهم میزنه؟ 2.موقه ای که بهش ابراز احساسات میکنم همش به این تاکید میکنه که ابراز احساساتد باید تنوع داشته باشه واقعا در این موردم تمام تلاشمو میکنم که هر بار متفاوت ابراز احساسات کنم که فایده نداره تابه جایی که بعضی وقتا از ابراز احساسات بهش میترسم و جلو خودمو در ابراز میگیرم که نکنه اینم تکراری باشه؟ لطفا به طور کامل مرا راهنمایی کنید