با سلام و خسته نباشید. من دچار مشکلی شدم که نمیدونم باید چکار کنم لطفا راهنماییم کنید. مرسی چند وقتی هست که در حین نگاه کردن به تلویزیون یا موقع خواب شب، به این فکر مردنم میفتم و احساس می کنم چیزی از عمرم نمونده و دچار ترس و استرس می شم، نمی دونم باید چکار کنم؟ یعنی کلا همه جوره از دنیا نا امید می شم و میگم دیگه واسه چی باید به زندگی ادامه داد و حتی قبل از کنکور ارشد امسالم هم همین حس رو نسبت به درس خوندن پیدا کرده بودم و با خودم می گفتم نهایتا هم کنکور قبول شم و درسم هم تموم شه خوب بعدش چی میشه، با اینکه من خودم خیلی دوست دارم به درسم ادامه بدم و کسی مجبورم نکرده برای ادامه تحصیل و ....... حالا نمیدونم چکار کنم؟!!!!! اصلا حس خوبی ندارم لطفا کمکم کنید.
باسلامدوست گرامی از ذهن همه ما انسانها افکاری مثل مرگ خودمان یا عزیزان، آسیب رساندن به اطرافیان، بر زبان آوردن حرفهای زشت و ناپسند و .. عبور می کند. اکثریت افراد به سرعت محتوای ذهن خود را تغییر می دهند و لذا این افکار چندان فرصت خودنمایی نمی یابد اما در برخی دیگر از افراد بنا به دلایلی مختلف مثلا قرار گرفتن در یک موقعیت استرس زا، تجربه از دست دادن یک عزیز، بر هم خوردن تعادل فیزیولوژیکی بدن و .. باعث می گردد این افکار ماندگار شده و فرد زمان و وقت بیشتری را صرف آنها بکند.در مورد شما هم به همین شکل است. البته خیلی خوب است که مشخص شود چرا شما چند مدتی است به این افکار دچار شده اید؟ دلیل استرس تان چیست؟ اما از طرف دیگر اگر بیاموزید اجازه مرور زیاد به این افکار نداده و یا به سرعت محتوای ذهن خود را تغییر دهید کمتر به این اشتغالات ذهنی تان پرداخته می شود.مثلا هنگامی که در رختخواب هستید و این افکار به سراغتان امد از رختخواب خود خارج شوید. در خانه دوری بزنید اگر باز هم این فکر سمج دست بردار نبود کتابی برای مطالعه بردارید یا تلویزیون را روشن کرده و به تماشای برنامه بپردازید و کلا کاری انجام دهید تا این افکار از ذهن تان خارج شود.ضمنا می توانید در برخی دیگر از موارد از روش"با خود صحبت کردن" استفاده کنید.صحبت با خود می تواند فعالیت ها و رفتارها را در ما برانگیزد و مورد تشویق قرار دهد، به سروسامان دادنآنچه بعدا انجام می دهیم کمک کند و همچنین از این طریق بر جریان پیشرفت خود و یا محتوای افکار خود نظارت پیدا می کنیم . ولی اگر همین گفتگوی با خویش بیش از اندازه ارزشیابانه یا انتقاد ی صورت گیردو یا دایما توام با مرور افکار ناراحت کننده باشد بر تمرکز اثر منفی می گذارد .لذا وقتی این دست افکار منفی شروع به مرور در ذهن شما می کنند شروع به صحبت با خودتان کنید. مثلا اینکه: چرا من به خودم اجازه مرور این افکار را می دهم؟ برای مرور این افکار چه دلایل منطقی وجود دارد؟ چه کسی می تواند پیش بینی کند که مرگ هر کس چه زمانی می رسد؟ و ..از این طریق بر فرایند فکری خود کنترل بیشتری یافته و مانع از بروز این دست افکار می شوید.با تشکر از تماس شما
عنوان سوال:

با سلام و خسته نباشید. من دچار مشکلی شدم که نمیدونم باید چکار کنم لطفا راهنماییم کنید. مرسی
چند وقتی هست که در حین نگاه کردن به تلویزیون یا موقع خواب شب، به این فکر مردنم میفتم و احساس می کنم چیزی از عمرم نمونده و دچار ترس و استرس می شم، نمی دونم باید چکار کنم؟ یعنی کلا همه جوره از دنیا نا امید می شم و میگم دیگه واسه چی باید به زندگی ادامه داد و حتی قبل از کنکور ارشد امسالم هم همین حس رو نسبت به درس خوندن پیدا کرده بودم و با خودم می گفتم نهایتا هم کنکور قبول شم و درسم هم تموم شه خوب بعدش چی میشه، با اینکه من خودم خیلی دوست دارم به درسم ادامه بدم و کسی مجبورم نکرده برای ادامه تحصیل و ....... حالا نمیدونم چکار کنم؟!!!!! اصلا حس خوبی ندارم
لطفا کمکم کنید.


پاسخ:

باسلامدوست گرامی از ذهن همه ما انسانها افکاری مثل مرگ خودمان یا عزیزان، آسیب رساندن به اطرافیان، بر زبان آوردن حرفهای زشت و ناپسند و .. عبور می کند. اکثریت افراد به سرعت محتوای ذهن خود را تغییر می دهند و لذا این افکار چندان فرصت خودنمایی نمی یابد اما در برخی دیگر از افراد بنا به دلایلی مختلف مثلا قرار گرفتن در یک موقعیت استرس زا، تجربه از دست دادن یک عزیز، بر هم خوردن تعادل فیزیولوژیکی بدن و .. باعث می گردد این افکار ماندگار شده و فرد زمان و وقت بیشتری را صرف آنها بکند.در مورد شما هم به همین شکل است. البته خیلی خوب است که مشخص شود چرا شما چند مدتی است به این افکار دچار شده اید؟ دلیل استرس تان چیست؟ اما از طرف دیگر اگر بیاموزید اجازه مرور زیاد به این افکار نداده و یا به سرعت محتوای ذهن خود را تغییر دهید کمتر به این اشتغالات ذهنی تان پرداخته می شود.مثلا هنگامی که در رختخواب هستید و این افکار به سراغتان امد از رختخواب خود خارج شوید. در خانه دوری بزنید اگر باز هم این فکر سمج دست بردار نبود کتابی برای مطالعه بردارید یا تلویزیون را روشن کرده و به تماشای برنامه بپردازید و کلا کاری انجام دهید تا این افکار از ذهن تان خارج شود.ضمنا می توانید در برخی دیگر از موارد از روش"با خود صحبت کردن" استفاده کنید.صحبت با خود می تواند فعالیت ها و رفتارها را در ما برانگیزد و مورد تشویق قرار دهد، به سروسامان دادنآنچه بعدا انجام می دهیم کمک کند و همچنین از این طریق بر جریان پیشرفت خود و یا محتوای افکار خود نظارت پیدا می کنیم . ولی اگر همین گفتگوی با خویش بیش از اندازه ارزشیابانه یا انتقاد ی صورت گیردو یا دایما توام با مرور افکار ناراحت کننده باشد بر تمرکز اثر منفی می گذارد .لذا وقتی این دست افکار منفی شروع به مرور در ذهن شما می کنند شروع به صحبت با خودتان کنید. مثلا اینکه: چرا من به خودم اجازه مرور این افکار را می دهم؟ برای مرور این افکار چه دلایل منطقی وجود دارد؟ چه کسی می تواند پیش بینی کند که مرگ هر کس چه زمانی می رسد؟ و ..از این طریق بر فرایند فکری خود کنترل بیشتری یافته و مانع از بروز این دست افکار می شوید.با تشکر از تماس شما





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین