با سلام کاربر گرامی ، شخصی که از روی هوس عنوان علاقه را به کار میبرد ، بسیار خودخواهانه و برای لذت خودش نفر مقابل را میخواهد ، اما عاشق واقعی خودخواهانه با موضوع برخورد نمیکند .ذات هوس لذت بردن است و بیشتر بر نیازهای جسمانی تاکید دارد . اما عشق بیشتر جنبه رشد شخصیتی را به دنبال دارد .عشق از پس شناخت واقعی فرد ایجاد میشود و نتیجه اش اعتمادی است قابل قبول ، اما هوس یکباره است و بدون شناخت همه جانبه ، فرد را محدود میکند و گاهی عزت او را در هم میشکند .انقدر این احساسات مبالفه آمیز فکر فرد را پر میکند ، که باعث میشود ، فرد واقعیت را نادیده بگیرد و حتی انکار کند . از طرفی فردی که عاشق واقعی است در رفتار با نفر مقابلش بسیار متعهدانه رفتار میکند و حریمها را رعایت میکند . اما فرد هوس باز بدلیل اینکه تنها تحت تاثیر احساسات هست ، مسئولانه رفتار نمیکند و تنها اصل لذت را دنبال میکند ، عاقبت این عشق ها هم مشخص هست .عشق هایی کز پیِ رنگی بُوَدعشق نَبوَد ، عاقبت ننگی بود زودرنجی، قهر و آشتی ، دل خوری، نگرانی، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن، امروز و فردا کردن، زبان بازی کردن، با چند نفر ارتباط صمیمی وعمیق عاطفی گرفتن، رویاپردازی در مورد فرد، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن، ندارد. عشق هایی که نگرانی آفرین، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد، همان هوسها هستند که ( محور من) در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش میخواهد ، نه معشوق اگر رابطه دختر و پسری، با پنهان کاری، تعارض ، درگیری با دیگران، احساس گناه، اضطراب، تردید، و قطع روابط اجتماعی با دیگران، مشکل در شغل ، تحصیل ، روابط خانوادگی و ...، همراه هست باید مطمئن شد که هوس، خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است. و چنین شروعی برای رابطه، پایان هایی به مراتب دردناکتر و فجیع تر به همراه دارد.باتشکر از تماس شما
سلام،
واقعا فرق عشق (معنا کنیم علاقه واقعی و درونی و پاک) با هوس(معنا کنیم علاقه زودگذر و البته گرایش بد نفسانی) چطور مشخص میشه؟
تفاوتشون چیه؟ راه تشخیص کدام هست؟
و اینکه از کجا بفهمیم کسی رو که به عنوان همسر آینده در نظر گرفتیم خدای نکرده از روی هوس انتخاب نکردیم؟
ممنون از وقتی که میذارین...
با سلام کاربر گرامی ، شخصی که از روی هوس عنوان علاقه را به کار میبرد ، بسیار خودخواهانه و برای لذت خودش نفر مقابل را میخواهد ، اما عاشق واقعی خودخواهانه با موضوع برخورد نمیکند .ذات هوس لذت بردن است و بیشتر بر نیازهای جسمانی تاکید دارد . اما عشق بیشتر جنبه رشد شخصیتی را به دنبال دارد .عشق از پس شناخت واقعی فرد ایجاد میشود و نتیجه اش اعتمادی است قابل قبول ، اما هوس یکباره است و بدون شناخت همه جانبه ، فرد را محدود میکند و گاهی عزت او را در هم میشکند .انقدر این احساسات مبالفه آمیز فکر فرد را پر میکند ، که باعث میشود ، فرد واقعیت را نادیده بگیرد و حتی انکار کند . از طرفی فردی که عاشق واقعی است در رفتار با نفر مقابلش بسیار متعهدانه رفتار میکند و حریمها را رعایت میکند . اما فرد هوس باز بدلیل اینکه تنها تحت تاثیر احساسات هست ، مسئولانه رفتار نمیکند و تنها اصل لذت را دنبال میکند ، عاقبت این عشق ها هم مشخص هست .عشق هایی کز پیِ رنگی بُوَدعشق نَبوَد ، عاقبت ننگی بود زودرنجی، قهر و آشتی ، دل خوری، نگرانی، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن، امروز و فردا کردن، زبان بازی کردن، با چند نفر ارتباط صمیمی وعمیق عاطفی گرفتن، رویاپردازی در مورد فرد، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن، ندارد. عشق هایی که نگرانی آفرین، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد، همان هوسها هستند که ( محور من) در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش میخواهد ، نه معشوق اگر رابطه دختر و پسری، با پنهان کاری، تعارض ، درگیری با دیگران، احساس گناه، اضطراب، تردید، و قطع روابط اجتماعی با دیگران، مشکل در شغل ، تحصیل ، روابط خانوادگی و ...، همراه هست باید مطمئن شد که هوس، خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است. و چنین شروعی برای رابطه، پایان هایی به مراتب دردناکتر و فجیع تر به همراه دارد.باتشکر از تماس شما
- [سایر] با سلام دختری هستم 22 ساله تا حالا خواستگار هایی که داشتم هیچکدوم ویژگی های همسر ایده آلم را نداشته اند با توجه به اینکه تو فرهنگ ما دختر انتخاب میشه و هیچ حق انتخابی نداره میترسم از اینکه از انتخاب کنم لطفا راهنماییم کنید که باید چه ملاک هایی را بیشتر مد نظر داشته باشم تا از انتخابم راضی باشم و در ؟آینده پشیمون نشم .
- [سایر] سلام وقت بخیر. خیلی علاقه دارم به کلاس ورزشی برم ولی در انتخاب خیلی مشکل دارم چون به رشته های مختلفی علاقه دارم و نمی دانم کدام رو انتخاب کنم. شنا،دوچرخه، والیبال ، کوه نوردی، ورزش های رزمی، ژیمناستیک. از بین اینها شنا و والیبال را بیشتر ترجیح می دهم ولی مشکل شنا این است که آموزش عمومی برایش وجود ندارد و کلاس ها خصوصی هستند. والیبال هم که یک ورزش تیمی ست و باید سوال کنم ببینم جایی وجود دارد که از لحاظ تعداد به حد نصاب برسد یا نه. 4 بهمن ثبت نام کنکور دانشگاه آزاد شروع میشه. دارم روی خودم کار می کنم تا واسش آماده بشم. اگه شروع کنم به درس احتمالا موقتا پی کلاس کامپیوتر و مهارت های این چنینی رو نگیرم ولی آموزش کامپیوتر دیر و زود دارد، سوخت وسوز ندارد؛ بالاخره می رم دنبالش. نظر شما چیه؟ میدونید یکمی دچار سردرگمی شده ام.
- [سایر] سلام علیکم خسته نباشید من چند وقت پیش با یکی از مشاوران همین سایت مشورت کردم و حالات خودم رو گفتم و ایشون گفتند افسردگی دارید . حالا به شما هم عرض می کنم . من دختری 19 ساله هستم که هیچ گونه علاقه ای به زندگی و هیچ گونه امیدی هم به آینده ندارم . اغلب اوقات دوست دارم تنها باشم و هستم زیاد گریه می کنم کلا میل جنسی ندارم . از زندگی خسته شده ام و حتی به فکر خود کشی هم افتاده ام و دوست دارم زود تر بروم حتی مرگ موش هم تهیه کرده ام . اغلب اوقات یا حتی همیشه حوصله هیچ کاری رو ندارم و افت تحصیلی هم داشته ام . مشاور قبلی به من گفت باید قرص مصرف کنم . حال نظر شما چیه آیا راه درمانی وجود داره ؟ در ضمن من وسواس هم دارم . می خواستم بدونم اگه قراره قرص مصرف کنم میشه اسمشو به من بگین تا زودتر بخورم ؟ ممنون
- [سایر] سلام حاج آقا٬ وقتتان به خیر اولا ازصحبت های بسیار بسیار خوب وتاثیرگذار شما دربرنامه مردم ایران سلام کمال تشکررا دارم. من دختری 27 ساله هستم اهل یک شهر کوچک ٬ کاملا پایبند به آداب وسنن وبا اعتقادات مذهبی. مشکلی داشتم: من علاقه مند به پسری هستم ازاقوام دورمان وبه خاطر آشنایی که با خانواده ایشان وخودشان دارم می دانم ما از همه نظر با هم سنخیت داریم ٬ اما به خاطر حجب و حیایی که دارم و به خاطر اینکه کاملا مخالف روابط آزاد دختر و پسر و مسائلی مثل طرح کردن پیشنهاد ازدواج ازطرف دختر هستم نمی دانم باید چه کنم؟ خیلی دعا می کنم و ازخدا می خواهم صلاح مرا درازدواج با او قرار دهد اما نمی دانم چه حکمتی درکار است و یا شاید مرتکب گناهی شده ام که مانع استجابت دعایم می شود. می دانم که نه خود این آقا و نه خانواده اش با من خیلی مخالف نیستند و خانواده من هم با او مخالف نیستند اما این آقا به خاطر شکستی که درجریان یک نامزدی اجباری داشت الان معتقد است ازخانواده هایی که خیلی سطح بالاتر هستند باید همسر انتخاب کند. حال از شما سوالی دارم مگر همه نمی گویند عشق هدیه ایی است از طرف خداوند به انسان٬ پس در این میان تکلیف دخترانی مثل من وامثال من که به خاطر حجب و حیا نمی توانند عشق پاکشان که از جنس هوس نیست را ابراز کنند٬ چیست؟؟؟ لطفا راهنمایی ام کنید. با تشکر.
- [سایر] سلام تا حالا چند بار پیام دادم اما در قسمت \"پیام های شما\" ندیدمش سعی هم کردم که تمام ضوابت ارسال رو رعایت کنم حاج آقا خسته نباشید دختری 21 ساله دانشجوی ترم آخر م 1.با یک پسر 19 ساله که 2 ساله معتاد شده و نمی تونه ترک کنه و تمام خانواده اش عذاب می کشن که نمی تونن ترکش بدن چه کار میشه کرد؟ اگه مادر بد اخلاق بد دهن و ناصبور و کم درک عصبی داشت چه طور باید رفتار کرد هر چه سعی می کنم مثل خودش رفتار نکنم نمیگذاره و من و خواهرم رو هم عصبی کرده می ترسم با تربیت بدی که ما رو کرده ما هم جهنمی بشیم ما که در خانه رفتار خوب نمی بینیم می تونیم در آینده زندگی موفقی داشت؟ من 2 سال پیش چند ماه با پسر خاله ام که با شناختی که ازش داشتم فکر می کردم مذهبی هست نامزد کردم اما بعدش خاله ام مادر شوهر بازی در میاورد و چون علاقه ی کافی هم بهش نداشتم تا کاراش رو نادیده بگیرم و فهمیدم اصلا مذهبی نیست وعلاقه ی زیادی بهم نداره حلقه رو پس دادم و تاحالا هم هیچ خواستگاری نداشتم به نظر شما چطور میشه بدون خواستگار و تربیتی که شدم در آینده زندگی پر از سعادتی داشت؟ ضمنا می خواهم اگر خدا قسمت کند ایام عید به حج برم چطور میشه یک آدم گناه کار حجی بره که قبول بشه؟ از زحماتتون خیلی ممنون خدا خیرتون بده
- [سایر] سلام و ممنون که خوندید.من در مورد شیفتگی میخواستم بنویسم.به نظر من آدمها در سطح عاطفی هم باید همدیگر رو بشناسند.اگر تعهدی و اخلاقیات نباشه چه فرقی با دوستی دختر و پسر 18-19 ساله داره که زود فراموش میشه.چطور میشه با کسی زندگی کرد که نمیتونه ویا بلد نیست محبتش رو اظهار کنه(قابل توجه خودم!!!!!!). چطور فقط با چند جلسه صحبت رسمی میشه فهمید با یک کوه یخ طرفید(بازم خودم!! ) یا یک ادم نرمال با همه دغدغه هایش و با همه احساساتش و نگرانیهایش.من فکر میکنم هر کسی که بدونه هدفش چیه و برای چی میخواد ازدواج کنه واز زندگی چه انتظاری داره بیخود شیفته نمیشه.منظورم اینه که یک دختر و پسر نرمال که هدفشون از اشنایی زندگی مشترکه دلیلی نداره که در ابتدا عاشق و واله هم بشند ولی میشه یک علاقه مبتنی بر عقل و فکر داشت نه در اول کار بلکه وقتی که ادم بفهمه این اشنایی میتونه به جای دلخواه برسه. ولی باز هم اعتقاد دارم ادمها در سطح عاطفی هم باید از هم چنددرصدی مطمئن بشند(بد فکر نکنید).امیدوارم مهارت شنیدنم خوب باشه!!!مرسی که باز هم میخونید.اگر جوابی بود باز هم مینویسم.
- [سایر] سلام حاج اقا اقای مرادی اگه دونفر برای ازدواج تمام مسایلی که شما تو سخنانتون گفته اید رو داشته باشند .هم از نظر خانواده،هم از نظر حجاب و از نظره مالی و تمام مشخصات یه ازدواج خوب رو داشته باشند فقط یه مشکل این وسط باشه و اونم اینکه سن دختر خانم از اقا پسر بیشتر باشه،در حالی که این دو نفر علاقه وافری به هم داشته باشن و در تمام مسایل مهم زندگی، نه رنگ لباس و غذا بلکه مشکلات و مسایل زندگی کنار هم یاشن و همدیگرو بپذیرند .راه حل چیه ؟؟چرا خانواده ها قبول نمی کنن ؟؟ چه مشکلی این وسط هست ؟؟ چرا مردم به دیده بد به این دو نفر نگاه می کنن ؟؟؟ کار بدی می کنن که می خوان یه زندگی آرام و امنی رو شروع کنن ؟؟؟ در صورتی که شکل و قیافه دختر خانم از اقا پسر خیلی کوچیکتره و خیلی به هم میاند .چه کار میشه کرد حاج اقا تا این دونفر از هم جدا نشند ؟؟ بدونه هم نمیتونن زندگی کنن حاج اقا ممنون با تشکر
- [سایر] با عرض سلام خدمت شما من دختر و مجردهستم و 20 سالمه. خانم دکتر من تو زندگیم موقعیتهایی رو دارم که اطرافیانم ارزوی اونها رو دارن. ولی من همیشه به هنر و ریاضیات علاقه داشتم اما متاسفانه بر اثر نبود راهنمای مناسب راه زندگیم جور دیگه ای چرخید و من الان دانشجوی مهندسی فناوری اطلاعات هستم و رشتمو دوست دارم ولی نه اونقدر. و فقط به خاطر ارزشهای خانواده ام انتخاب کردم. و حالا احساس میکنم هدفمو گم کردم، انگیزه ای برای تحصیل ندارم با وجود اینکه عاشق درسم و معدلم هم همیشه خوب بوده. ولی همش میگم این همه ادم مهندس شدن چه فایده من که هدف خاصی ندارم. البته من مهندسی معماری خیلی دوست داشتم ولی نتونستم برم. به نظر شما این که من بی هدف زندگی میکنم خطری برای آینده ام داره یا خیر؟ ایا باید برای زندگیم یه راه محکم همراه با دلیل و شناخت پیداکنم؟ منی که استعداد دارم آیا در آینده حسرت راه مورد علاقم منو دیوونه نمیکنه؟ یا نه زندگی اهداف والاتری داره که والاتر از اهداف مادی ما هستن و هر انسانی با رسیدن به اونها ست که آرامش میگیره؟ من به تجربه نیاز دارم. ممنون از اینکه راهنماییم میکنید.....
- [سایر] سلام حاج آقا خسته نباشید ببخشید اگر مزاحم شدم من از ارادتمندان شما ( درامامزاده علی اکبر چیذر) هستم. حاج آقا یه دفعه جواب منو دادید ولی چون جواب پیام اصلی رو ندادید دوباره می نویسم حاج آقا من پسری 27 ساله هستم با شرایط خوب مالی و شغلی و تحصیلاتی و... از خانواده ای خیلی مذهبی، من تا کنون به خواستگاری 8 دختر خانم رفته ام و 7 تای اونها رو نپسندیدم و خودم تمایلی نشون ندادم ولی حاج آقا بعد از اینکه به خواستگاری هشتمین نفر رفتم دیگه حال خودمو نمی دونم. پاک زده به سرم. دوست ندارم از یه واژه هایی استفاده کنم که سوء برداشت بشه اما من انتخاب خودم رو کردم من ایشان رو پسندیدم و همچنین خانواده من هم بسیار مشتاقند و همچنین پدر و مادر ایشان، اما خودشان رضایت نمیدهند. من تاکنون 15 بار به خواستگاری ایشان رفتم و هر بار تحقیر شدم و جواب منفی گرفتم. حاج آقا نمی دونم دلیل ایشون چیه. من از شرایط خوب مالی و شغلی برخوردارم. و دانشجوی دکترای مهندسی هستم. نمیخوام از خودم تعریف کنم منتهی دلیلی برای رد خودم از طرف ایشون نمی بینم. از نظر ظاهری هم مشکلی ندارم.حاج آقا ایشون حافظ قرآن هستند. انس با قرآن در رفتار و وجنات و سکناتشون تأثیر گذاشته. متانت و نجابت و خوش برخوردی و دارا بودن دلی پاک، من رو به ایشون علاقه مند کرده حالا بعد از 15 بار باز هم جواب منفی گرفتم . من ایشون رو میخوام.البته نمیگم که صورت ظاهرشون تأثیر نداشته ولی من از دیدن حرکات ایشون لذت میبرم و دوست دارم همسر آینده من ایشون باشند. ولی ایشون قبول نمیکنند. حاج آقا من با دوستام که صحبت و درددل میکنم به من میگن چون تو تو خیابون و دانشگاه به صورت دخترا نگاه نمیکنی حالا با دیدن یه دختر خودت رو باختی و نمیتونی خودت رو کنترل کنی. حاج آقا مگه نگاه کردن به نامحرم گناه نیست. آیا این دلدادگی من از نگاه کردن من به صورت ایشون ناشی میشه اصلا مگه گناه داره آدم از یکی خوشش بیاد. حاج آقا دیگه خیلی دارم تحقیر میشم ولی تمی تونم دست از اصرار بردارم. من چی کار باید بکنم تا ایشون رو به خودم علاقه مند کنم؟ چرا ایشون قبول نمیکنند؟ من چیزی کم ندارم. حاج آقا تورو خدا بگید من چه طوری میتونم ایشون رو مجاب کنم. ما قراره یه بار دیگه بریم به خواستگاری ایشون حاج آقا خیلی طولانی شد ببخشید برام خیلی دعا کنید
- [سایر] با سلام و خسته نباشید. راستش از دیدن سایت و این حجم سوال و بیشتر از اون، پاسخهای شما هیجان زده شدم. واقعاً ممنون راستش من 28سالمه، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور هستم. دو سال هست که ازدواج کردم. با پسری که به قول مادرش بسیار متقی است و البته من که نمیدونم ملاکهای تقوا چیه؟ ولی الان بخاطر برخی مسایل دچار مشکل هستم که هم راهنمایی برای خودم میخوام و هم برای کسای دیگه ای که مثل من هستند(البته ببخشید که صریح صحبت میکنم): همسر من به لحاظ میل جنسی بسیار قوی هست اما خیلی به من راغب نیست و این موضوع را به این دلیل میدونه که من اندام خوش تراشی ندارم. کمی بعد از ازدواج به من گفت که قبلا با دخترخانمی صیغه محرمیت خوانده و فقط نیازهای جنسی اش را برطرف می کرده، فیلمها و عکسهایی را در اینترنت سرچ میکنه که بسیار زننده است. حتی برای همین موضوع اقدام به خرید ماهواره کرد که من بارها به طرق گوناگون صحبت ردم و نهایتاً با دعوا از دست کانالهای ماهواره راحت شدم. تمام این مسایل با این توجیه بوده که وضعیتش نسبت به من که همسرش هستم بهتر میشه حتی من رو مجبور میکرد براش دنبال زن صیغه ای بگردم تا به عنوان جایزه کمی به من توجه کنه وووو من بسیار در فشار هستم چون خودم هم نیازهایی دارم و خیلی کم و مطابق شرع اسلام 4ماه یکبار برآورده میشه. خیلی کارها کردم که بهتر بشه، خیلی خرج ظاهرم کردم اما بنظر میرسه همه اش بهانه است و یکی از بهانه ها این است که اشان از نظر عاطفی حساس هستند اگر مثلا اسم یکی از اعضای خانواده شان را بیاورم روی احساسشان نسبت به من تاثیر منفی می گذارد. من چه کار باید بکنم؟ برای همسرم؟ برای رفع نیاز خودم؟ واقعاً ملاکهای تقوا چیه؟