سلام. چند نکته را در این خصوص خدمتتان عرض می کنم :به هیچ عنوان سعی نکنید که اشتباهات خانواده ی خود را برای همسرتان توجیه کنید ؛ به حرفهای او کاملا گوش دهید و اشتباهات آن را بپذیرید . همین پذیرش شما باعث آرام تر شدن ایشان خواهد شد .در مواردی که همسرتان در این خصوص اشتباه می کند ، هنگامی که مشغول به درد دل کردن است ، حرف او را کاملا بشنوید و سعی کنید که او را آرام کنید . پس از آن که آرام شدند ، در موقعیتی مناسب ( مثلا یکی دو روز بعد) ، در یک گفتگوی دوستانه و عاطفی ، اشبتاه ایشان را به ایشان متذکر شوید . سعی کنید که در جواب دادن از دریچه نگاه ایشان جواب بدهید .برای آنکه همسرتان از شما توقع کار خاصی را نداشته باشد و از طرفی بتواند راحت تر با این مسئله کنار بیاید و آنها را همانگونه که هستند بپذیرد ، او را با چند سوال در موقعیتی مشابه قرار دهید : ( اگر پدر و مادر تو با من چنین می کردند ، آیا درست بود که من از تو توقع داشته باشم با آنها بد اخلاقی کنی ؟! آیا رعایت کردن حق پدر و مادر چنین اجازه ای را به تو می دهد ؟ اگر نتوانیم پدر و مادرت را عوض کنیم ، آیا درست است که رابطه ی خود را با آنها کم کنیم ) و سوالاتی از این قبیل . دقت کنید که جنبه عاطفی سوالات باید قوی تر از جنبه منطقی آن باشد و لذا موقعیتی که این گفتگو را می کنید نیز بسیار مهم است ( هنگامی که از جهت عاطفی سرحال باشند)اگر می توانید بعضی از اشتباهات خانواده ی خود را در یک محیط کاملا دوستانه به ایشان تذکر دهید ( البته بگونه ای که باعث ناراحتی ایشان نشود ) موفق باشید .
با سلام همسر بنده با خونوادهام مشکل دارد این مشکل ازروی چند بگو مگو ساده شروع شد که این عوامل باعث شده همسرم در بر خوردهای خویش با انها سختگیرشود وحرفهای انها را به دل بگیرد از مشاور محترم تقاضای راهنمای دارم
سلام. چند نکته را در این خصوص خدمتتان عرض می کنم :به هیچ عنوان سعی نکنید که اشتباهات خانواده ی خود را برای همسرتان توجیه کنید ؛ به حرفهای او کاملا گوش دهید و اشتباهات آن را بپذیرید . همین پذیرش شما باعث آرام تر شدن ایشان خواهد شد .در مواردی که همسرتان در این خصوص اشتباه می کند ، هنگامی که مشغول به درد دل کردن است ، حرف او را کاملا بشنوید و سعی کنید که او را آرام کنید . پس از آن که آرام شدند ، در موقعیتی مناسب ( مثلا یکی دو روز بعد) ، در یک گفتگوی دوستانه و عاطفی ، اشبتاه ایشان را به ایشان متذکر شوید . سعی کنید که در جواب دادن از دریچه نگاه ایشان جواب بدهید .برای آنکه همسرتان از شما توقع کار خاصی را نداشته باشد و از طرفی بتواند راحت تر با این مسئله کنار بیاید و آنها را همانگونه که هستند بپذیرد ، او را با چند سوال در موقعیتی مشابه قرار دهید : ( اگر پدر و مادر تو با من چنین می کردند ، آیا درست بود که من از تو توقع داشته باشم با آنها بد اخلاقی کنی ؟! آیا رعایت کردن حق پدر و مادر چنین اجازه ای را به تو می دهد ؟ اگر نتوانیم پدر و مادرت را عوض کنیم ، آیا درست است که رابطه ی خود را با آنها کم کنیم ) و سوالاتی از این قبیل . دقت کنید که جنبه عاطفی سوالات باید قوی تر از جنبه منطقی آن باشد و لذا موقعیتی که این گفتگو را می کنید نیز بسیار مهم است ( هنگامی که از جهت عاطفی سرحال باشند)اگر می توانید بعضی از اشتباهات خانواده ی خود را در یک محیط کاملا دوستانه به ایشان تذکر دهید ( البته بگونه ای که باعث ناراحتی ایشان نشود ) موفق باشید .
- [سایر] سلام من در زمان کودکی برایم اتفاقی در شب رخ داد که باعث ترسیدن من از تاریکی شد فکر می کردام با افزایش سن ترس از تاریکی من برطرف شود اما هنوز هم بااین ترس مشکل دارم ازشما مشاوره محترم راهنمای می خواستم با تشکر از شما عزیزان
- [سایر] سلام خانم مشاور . وقت شما بخیر ، خدمت شما عارضم که مدت 5 سالی هست که بنده ازدواج نموده و صاحب یک فرزند هستم .بعد از این 5 سال هنوز با همسرم مشکل دارم بیش از حد بی حوصله است خیلی هم توی جمع خجالتیه لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] با سلام مدت یکسال است ازدواج کردم متاسفانه ابتدای شروع زندگی مسئله ای بین همسر بنده و خواهر واطرافیان بنده پیش آمد البته مقصر هم تا حدودی اطرافیان من و کمی مادر همسرم بود بودند حال که یکسال از از ازدواج مان میگذرد متاسفانه هنوز این موضوع همسر بنده را آزار می دهد بطوریکه هروقت اطرفیان را می بیند توخودش میره ناراحتی میکنه با اینکه خانواده من سعی در ایجاد ارتباط مناسبی میکنن ولی باز جبران ناپذیر شده است البته بااین حال ان تصورات وتفکرات خاص خانمها را دارند با توجه به اینکه همسر بنده دارای مدرک تحص
- [سایر] با سلام بنده دارای دو فرزند هستم و فرزند اولم امسال کلاس اول دبستان می رود کارمند هستم و مشکل اساسی بنده این است که با توجه به شاغل بودن ، آغاز سن تحصیلی فرزندم، فرزند دیگرم ،و رفت و آمدهای مکرر اقوام شوهرم و اشتغال بسیار پرحجم همسرم ، چگونه می توانم برنامه ریزی کنم که به تمام وظایف به عنوان یک مادر و یک همسر خللی وارد نشود خصوصا در مورد تحصیل فرزندم . درضمن زمان برگشت بنده به خانه ساعت 15 می باشد
- [سایر] احتراما من مدت 9 ماه است که همسرم را عقد کرده ام، مشکل بنده سر مراسم عروسی است من چون به تعالیم دینی معتقدم نظرم بر این است که با همسرم به عنوان شروع زندگی به زیارت امام رضا(ع) برویم و زندگی را با نور ولایت آن حضرت و همچنین زندگی بدون تجمل را آغاز کنیم اما از طرفی همسرم با این کار مخالف است و حاضر نیست به این گونه و با این روش زندگیمان را شروع کنیم و از طرفی هم در توان من و خانواده ام نیست که مراسم بگیریم لذا این عامل باعث دعوای من و همسرم شده و حتی چند بار هم می خواسته ام اقدام به طلاق کنم از طرفی هم، دیگر خسته شده ام و هر روز فکرم را مشغول کرده است بعضی وقتها به خودم می گویم اگر مقداری بیشتر تحقیق کرده بودم شاید همسر مؤمن تری نصیبم می شد.
- [سایر] با سلام بدون مقدمه عرض می کنم باعرض خدا قوت و تبریک سال نو بنده پسری 23 ساله دارای مشکل در انتخاب همسر هستم من از این لحاظ مشکل دارم که نمی دانم آیا موقع مناسبی برای شروع امر انتخاب همسر است یا نه ؟ نمی دانم چه چیز هایی باید در وجود خودم پیدا کنم تا بفهمم که آماده همسر دار شدن شده ام یا نه ؟ تا به حال مطالب زیادی در رابطه با پیدا کردن زن مناسب خوانده ام اما اینکه من باید چه شرایطی پیدا کنم تا متاهل شوم را نمیدانم لطفا مرا راهنمائی فرمائید فرمایید با تشکر
- [سایر] سلام<br />مشکل بنده تیرگی پوستم هست یعنی هر روز پوستم تیره تر از دیروز میشه<br />این مشکل از وقتی شروع شد که یکی از متخصصین احتمال تنبلی کبدمو دادند<br />لطفا راهنمایی کنید تا مشکل تیرگی پوستم حل بشه
- [سایر] به نام خدا با سلام خدمت مشاور محترم سوال بنده به این شرح است که اینجانب قصد تحصیل در حوزه علمیه را دارم یعنی امسال میخوام ثبت نام کنم و همزمان میخوام کنکور سراسری در شاخه ی علوم انسانی شرکت کنم میخوام بدونم در صورت قبول شدن در کنکور سراسری و حوزه آیا امکان تحصیل همزمان هر دو برای بنده هست؟یا شرایطی داره ؟ ممنونم.
- [سایر] من از گذشته همسر خود که رابطه تلفنی با تعدادی داشته است و حتی در یک مورد که اقدام به سلام کردن او با دست کرده است با خبرم و این موضوع باعث شده تا الان که مدتی از ازدواجمان گذشته باعث رنجش خاطرم و حتی طلاق شده با اینکه همسرم از کار قبلی خود بسیار پشیمان شده است.
- [سایر] سلام من خیلی از گوش دادن به صحبت های شما لذت میبرم مخصوصا پنجشنبه شب توی شبکه جام جم که جبار رو معنی کردید واقعا قشنگ بود یه حرف دیگه دارم اینکه شما وقتی تشریف اورده بودید دانشگاه(علامه) ما فرمودید (مثلا) فلان مُراجع و موارد دیگه اومدن برا مشاوره پیشم پس چرا میفرمایید درخواست ملاقات حضوری نکنیم آخه من و همسرم خیلی شما رو دوست داریم و تازه ازدواج کردیم سن هردومونم کمه(21)برای همین دوست داریم از اول زندگیمون رو با یه مشاور و راهنمای مذهبی شروع کنیم لطفا مارو راهنمایی کنید چون تو خیلی از زمینه ها از زندگی مشترک سوال داریم واقعا ازتون ممنونم