بایع ادّعا می کند که معامله إکراهی بوده، ولی مشتری منکر اکراه است، قول کدام مقدّم است؟
قول منکر مقدّم است، مگر این که مدّعی بتواند با دلیل شرعی ادّعای خود را ثابت کند.
عنوان سوال:
بایع ادّعا می کند که معامله إکراهی بوده، ولی مشتری منکراکراه است، قول کدام مقدّم است؟
پاسخ:
قول منکر مقدّم است، مگر این که مدّعی بتواند با دلیل شرعی ادّعای خود را ثابت کند.
معامله ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • معامله (اخص)، عقود و ایقاعات• معامله (اعم)، امور بینیاز از قصد قربت
اکراه
اِكراه به معنای واداشتن كسی با تهدید و زور به كاری می باشد.بحث اكراه در بيشتر بابهاى فقهى اعم از عبادات، عقود، ایقاعات و احکام مطرح شده كه به محورهاى مهم آن اشاره مىكنيم.
مقدم
شرط ( جمله شرطیه )، بخشی از جمله شرطیه، دارای ادات شرط است.
منکر
دعوا ادّعای شخصی علیه شخصی دیگر نزد حاکم است. به اقامه کننده دعوا «مدّعی» یا «خواهان»، به طرف مقابل که دعوا علیه او اقامه شده «مدّعیٰ علیه» یا «خوانده» (جاحد) و به حقّ مورد ادعا «مدّعیٰ به» یا «خواسته» گویند که از عنوان یاد شده در باب قضاء بحث کردهاند.
دلیل شرعی
دلایل ثابت کننده حکم شرعی صادر شده از سوی شارع مقدّس را ادله شرعی میگویند.
ثابت
ثابِت، اصطلاحی است در کلام معتزله که بحثهای مختلفی را در فلسفه و کلام به همراه داشته، و در شکلگیری نظریات عرفانی مؤثر بوده است.
مدعی
دعوا ادّعای شخصی علیه شخصی دیگر نزد حاکم است. به اقامه کننده دعوا «مدّعی» یا «خواهان»، به طرف مقابل که دعوا علیه او اقامه شده «مدّعیٰ علیه» یا «خوانده» (جاحد) و به حقّ مورد ادعا «مدّعیٰ به» یا «خواسته» گویند که از عنوان یاد شده در باب قضاء بحث کردهاند.
مقدم
شرط ( جمله شرطیه )، بخشی از جمله شرطیه، دارای ادات شرط است.
منکر
دعوا ادّعای شخصی علیه شخصی دیگر نزد حاکم است. به اقامه کننده دعوا «مدّعی» یا «خواهان»، به طرف مقابل که دعوا علیه او اقامه شده «مدّعیٰ علیه» یا «خوانده» (جاحد) و به حقّ مورد ادعا «مدّعیٰ به» یا «خواسته» گویند که از عنوان یاد شده در باب قضاء بحث کردهاند.