راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله مکارم شیرازی
آدرس:
http://www.makarem.ir
هنر پیشگی زن، که در فیلمهای مختلف نقش همسری برای افراد گوناگون را دارد، چه حکمی دارد؟
اگر موجب فسادی نباشد، اشکالی ندارد.
عنوان سوال:
هنر پیشگی زن، که در فیلمهای مختلف نقش همسری برای
افراد
گوناگون را دارد، چه حکمی دارد؟
پاسخ:
اگر موجب فسادی نباشد، اشکالی ندارد.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
آیا دیدن فیلمهای مستهجن برای زن وشوهر اشکال دارد ؟
تراشیدن ریش برای هنر پیشه های مرد، و نیز نمایان بودن زیر گلو و مقداری از مو و برآمدگیهای سینه و قسمتهایی از پایین بدن برای هنر پیشه های زن، چه حکمی دارد؟
آیا رابطه زناشوئی زن و شوهر پس از مرگ بکلّی قطع میشود؟ آیا مثلا به عکس و فیلمهای بدون حجاب یکدیگر نمیتوانند نگاه کنند؟
چون افراد زیادی از جمله پزشک، فروشنده، خریدار، تزریق کننده، پدر و مادر جنین، در سقطِ به وسیله دارو نقش دارند. دیه سقط بر عهده کیست؟
چون افراد زیادی از جمله پزشک، فروشنده، خریدار، تزریق کننده، پدر و مادر جنین، در سقطِ به وسیله دارو نقش دارند. دیه سقط بر عهده کیست؟
لطفاً به سؤالات زیر پیرامون فیلمها پاسخ فرمایید: 1 ساخت انواع فیلمهای تخیّلی، وحشت زا، خشونت آمیز، کمدی و جنسی، از نظر اسلام چه حکمی دارد؟ 2 بیان احساسات زن و مرد نامحرم در فیلم چه حکمی دارد؟ 3 اگر فردی نقش همسر دیگری را بازی کند، با توجّه به این که محرمیّتی وجود ندارد چگونه است؟ 4 آیا پوشاندن کلاه گیس زنان از دید مردان در فیلم واجب، حکم موی طبیعی را دارد؟ 5 تفاوت تماشای زنان اهل کتاب و زنان کافر در چیست؟ 6 تماشای فیلمهای کمدی (خنده دار) که فقط جنبه خنداندن دارد، چه حکمی دارد؟ 7 تقلید صدا در فیلمها، مثل این که مردی صدای زنی را تقلید کند یا بالعکس، چه حکمی دارد؟
در مواردی که اشخاص در منازل خود و دور از انظار مردم و بدون ایجاد مزاحمت برای همسایگان، مرتکب اعمال حرام ذیل می شوند آیا قاضی مأذون می تواند این افراد را از باب ارتکاب فعل حرام تعزیر نماید، یا مجوّز شرعی این کار وجود ندارد: الف) تماشای فیلمهای مبتذل و مستهجن ویدئویی ب) استماع آهنگهای مبتذل نوارهای کاست ج) نگهداری عکسهای مبتذل و مستهجن زنان اجنبیّه د) نگهداری آلات قمار و استفاده شخصی از آن.
در مواردی که اشخاص در منازل خود و دور از انظار مردم و بدون ایجاد مزاحمت برای همسایگان، مرتکب اعمال حرام ذیل می شوند آیا قاضی مأذون می تواند این افراد را از باب ارتکاب فعل حرام تعزیر نماید، یا مجوّز شرعی این کار وجود ندارد: الف) تماشای فیلمهای مبتذل و مستهجن ویدئویی ب) استماع آهنگهای مبتذل نوارهای کاست ج) نگهداری عکسهای مبتذل و مستهجن زنان اجنبیّه د) نگهداری آلات قمار و استفاده شخصی از آن.
آیا برای نمایش صحنه های تاریخی، اختلاط زن و مرد مسلمان که در نقش کفّار بازی می کنند و همراه با مکالمات مهیّجِ شهوت و عاشقانه است، جایز است؟
یک خبرنگار تا چه حد می تواند نسبت به افراد افشاگری نماید؟ آیا در افشاگری بین مرد و زن تفاوتی وجود دارد؟ بین مسلمان و غیر مسلمان چطور؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[سایر] در مورد نقش اسلام در امنیت، در ابعاد گوناگون، به ویژه اجتماعی توضیح دهید.
[آیت الله علوی گرگانی] بازیگرانی که نقش زن و شوهر یا مادر و فرزند را در فیلمهای خانوادگی بازی میکنند، برای ابراز احساسات عاطفی از کلماتی مانند عزیزم و جانم و دوستت دارم استفاده میکنند، چه صورت دارد؟
[سایر] آیا بازی افراد در نمایش و فیلمها در نقش زن و شوهر و یا خواهر و برادر و... جایز است؟
[آیت الله علوی گرگانی] دیدن فیلمهای خارجی در تلویزیون که زنها بدون حجاب در آنها نقش بازی میکنند، مخصوصابرای جوانان، که چه بسا تحت تأثیرات اخلاقی سوء قرار بگیرند، چه صورت دارد؟
[آیت الله بهجت] هنر موسیقی، مبتنی بر اصول و قواعد علمی و تاریخی است، چرا افراد دین دار آشنا با موسیقی، مرجع تشخیص حکم آن قرار نگیرند؟
[سایر] چرا یک مرد مسلمان می تواند چهار زن به همسری بگیرد؟ چرا این حق برای زن نیست؟
[سایر] نقش افراد متعهد و اسلام شناس در مجلس خبرگان قانون اساسی چگونه بود؟
[سایر] چه عوامل و زمینه هایی در پیدایش بهائیت و گرایش برخی افراد به آن نقش داشت؟
[سایر] نقش افراد متعهد و اسلام شناس در مجلس خبرگان قانون اساسی چگونه بود؟
[آیت الله سبحانی] آیا نگاه کردن به فیلمهای خارجی که بازیگر زن مسلمان بدون حجاب در آن بازی می کند جایز است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
در طلاق رجعی مرد می تواند به زن خود رجوع کند، بدون آن که صیغه عقد تازه ای بخواند و رجوع کردن بر دو قسم است: 1 سخنی بگوید که معنایش این باشد که آن زن را دوباره به همسری خود پذیرفته است. 2 کاری انجام دهد که همین معنی را برساند.
اگر کسی نمی تواند مخارج افراد واجب النفقه خود را بپردازد، مثلاً قادر نیست خرج زن و بچه خود را بدهد، یا توانایی دارد و نمی دهد، دیگران می توانند به آنها زکات دهند.
بنابر احتیاط واجب باید صیغه طلاق به عربی صحیح خوانده شود و واجب است دو مرد عادل آن را بشنوند، اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه است می گوید: (زوْجتی فاطمة طالقٌ) (یعنی همسرم فاطمه از همسری رهاست) و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زوْجة موکلی فاطمة طالقٌ) یعنی همسر موکل من رهاست.
برای خواندن صیغه عقد موقت کافی است بعد از آن که مدت و مهر معین شد، زن بگوید: (زوجْتک نفْسی فی الْمدة الْمعْلومة علی الْمهْر الْمعْلوم) (من خودم را به همسری تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) مرد نیز بگوید: (قبلْت) (قبول کردم) یا این که وکیل زن بگوید: (متعْت موکلتی موکلک فی الْمدة الْمعْلومة علی الْمهْر الْمعْلوم) (موکله خودم را به ازدواج موکل تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) وکیل مرد نیز بگوید: (قبلْت لموکلی هکذا) (قبول کردم برای موکل خودم همین طور).
طلاق بر دو قسم است: (طلاق بائن) و (طلاق رجعی) طلاق بائن آن است که مرد در آن حقّ رجوع به زن خود را ندارد، (منظور از رجوع آن است که مرد بدون عقد با زن آشتی کند و او را مجدّداً به همسری بپذیرد) طلاق بائن بر پنج قسم است: 1 طلاق زنی که نُه سالش تمام نشده. 2 طلاق زن یائسه، یعنی زنی که بیشتر از 50 سال دارد. 3 طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد، با او نزدیکی نکرده باشد. 4 طلاق سوم زن سه طلاقه. 5 طلاق خلع و مبارات که شرح آن بعداً خواهد آمد: و غیر اینها را طلاق رجعی گویند، که تا وقتی زن در عدّه است مرد می تواند به او رجوع کند.
عقد ازدواج شرایطی دارد از جمله: 1 احتیاط آن است که صیغه آن به عربی صحیح خوانده شود، ولی در صورتی که مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی بخوانند می توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وکیل برای خواندن صیغه به زبان عربی واجب نیست، ولی باید لفظی بگویند که معنی همان صیغه عربی را بفهماند. 2 کسی که صیغه را می خواند بایدقصد انشاء داشته باشد یعنی قصدشان این باشد که با گفتن این الفاظ همسری در میان آن دو برقرار گردد، زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد این معنی را قبول کند، وکیل نیز باید چنین قصدی را داشته باشد. 3 کسی که صیغه عقد را می خواند باید عاقل و احتیاطاً بالغ باشد هر چند از طرف دیگری وکیل باشد. 4 ولی یا وکیل در اجرای صیغه عقد باید زن و شوهر را معین کند، بنابراین اگر کسی چند دختر دارد نمی تواند به مردی بگوید : (زوجْتک احْدی بناتی) (یکی از دخترانم را به همسری تو درآوردم). 5 زن و مرد باید از روی اختیار به ازدواج راضی باشند ولی اگر یکی از آن دو ظاهراً با کراهت اجازه می دهد، اما می دانیم قلباً راضی است عقد صحیح است. 6 صیغه عقد باید صحیح خوانده شود و اگر طوری غلط بخوانند که معنی آن را عوض کند عقد باطل است، اما اگر معنی عوض نشود اشکالی ندارد.
مستحب است امور زیربه امید ثواب الهی در جماعت رعایت شود: 1 اگر مأموم یک مرد است در طرف راست امام، کمی عقب تر از او بایستد و اگر یک زن است در طرف راست امام طوری بایستد که جای سجده اش مساوی زانو یا قدم امام باشد و اگر یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند مرد طرف راست امام و باقی پشت سر امام می ایستند و اگر چند مرد یا چند زن باشند همه پشت سر امام می ایستند و اگر چند مرد و چند زن باشند مردها پشت سر امام و زنها پشت سر مردها بایستند. 2 اگر امام و مأموم هر دو زن باشند در یک صف می ایستند، ولی امام کمی جلوتر می ایستد. 3 امام در وسط صف بایستد و اهل علم و فضیلت و تقوا در صف اول بایستند. 4 صفهای جماعت منظم باشد آنچنان که شانه های آنان ردیف یکدیگر قرار گیرد و میان کسانی که در یک صف ایستاده اند فاصله ای نباشد. 5 بعد از گفتن (قدْ قامت الصلاة) مأمومین همگی برخیزند و آماده جماعت شوند. 6 امام جماعت حال مأمومی را که از دیگران ضعیف تر است رعایت کند و عجله نکند تا افراد ضعیف به او برسند، همچنین رکوع و سجود و قنوت را زیاد طولانی نکند، مگر این که بداند همه کسانی که به او اقتدا کرده اند آمادگی دارند. 7 امام جماعت هنگام قرائت حمد و سوره صدای خود را بلند کند تا مأمومین بشنوند ولی نه بیش از اندازه. 8 اگر امام در رکوع بفهمد شخص یا اشخاصی تازه رسیده اند و می خواهند اقتدا کنند رکوع را کمی طول بدهد تا به او برسند، ولی بیش از دو برابر رکوع معمولی طول ندهد، هرچند بداند شخص یا اشخاص دیگری نیز می خواهند اقتدا کنند.
مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله مظاهری] اگر صیغه دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی خود را به همسری تو درآوردم با مهریه معیّن) پس از آن مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْویجَ). (یعنی قبول کردم این ازدواج را) عقد صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مَوکِّلَتی مُوَکِّلَکَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی وکیل خودم را به ازدواج وکیل تو درآوردم با مهریه معین) و وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی عَلَی الصَّداقِ). (یعنی قبول نمودم این ازدواج را برای وکیل خودم با مهریه معین) صحیح میباشد. دستور خواندن عقد غیر دائم:
[آیت الله اردبیلی] اگر زن و شوهر در وسایل خانه با هم اختلاف کنند خواه در حال همسری و خواه بعد از جدایی در صورتی که دلیل معتبری برای اثبات مدّعای خود متنداشته باشند، وسایل و لباسهای مردانه متعلّق به شوهر و وسایل و لباسهای زنانهعلّق به زن خواهد بود و آنچه هم برای زنان و هم برای مردان به کار میرود، میان آن دو مشترک میباشد مگر این که کلّیّه وسایل، اعمّ از مردانه و زنانه، در دست یکی از آنان باشد که در این صورت مال وی محسوب میشود و کسی که اسباب و وسایل در دست او نیست، اگر ادّعایی داشته باشد باید اثبات کند یا دو شاهد عادل بیاورد.
[آیت الله بهجت] طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند؛ یعنی بدون عقد او را به همسری قبول نماید، و آن بر پنج قسم است: 1 طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد؛ 2 طلاق زنی که یائسه باشد؛ 3 طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد؛ 4 طلاق زنی که او را سه دفعه طلاق دادهاند؛ 5 طلاق خُلع و مُبارات. و احکام اینها بعداً گفته خواهد شد. غیر از این موارد، طلاق رجعی است که بعد از طلاق تا وقتی زن در عدّه است، مرد میتواند به او رجوع نماید و عقد مجدد لازم نیست.
[آیت الله مظاهری] طلاق بر دو قسم است: 1- طلاق رجعی، و آن طلاقی است که مرد زنش را نخواهد، مهریهاش را بپردازد و او را طلاق دهد، که در این قسم، مرد بعد از طلاق، حقّ رجوع مجدد به همسر خود را دارد یعنی میتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید. 2- طلاق بائن، و آن طلاقی است که بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی نمیتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید و آن بر شش قسم است: اوّل: طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد. دوّم: طلاق زنی که یائسه باشد. سوّم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. چهارم: طلاق زنی که شوهرش او را سه دفعه طلاق داده است. پنجم: طلاق خُلع، و آن طلاقی است که زن به شوهرش مایل نیست و مهریه یا مال دیگر خود رابه او میبخشد کهطلاقشدهد. ششم: طلاق مبارات، و آن طلاقی است که زن و شوهر، یکدیگر را نخواهند و زن مهریه یا مال دیگر خود را به او میبخشد تا او را طلاق دهد.
[آیت الله اردبیلی] با عقد ازدواج، زن به مرد و مرد به زن حلال میشوند. عقد ازدواج بر دو قسم است: =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب مقدّمات النکاح)،ج20،ص13 و ما بعد آن. 2 نور(24):32. 3 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 3 از (أبواب مقدّمات النکاح)،ح4 و 5،ج20،ص22 و 23. 4 همان، باب 8،ح8،ص40. 5 همان، باب 27،ح2 و 3،ص72 و 73. اوّل: (عقد دائم) و آن عقدی است که مدّت ندارد و به واسطه آن زن و مرد تا پایان زندگی به هم حلال میشوند و همسری را که به این صورت عقد میشود، (همسر دائم) میگویند. دوم:(عقد موقّت) و یا (مُتْعه) و آن عقدی است که با آن زن و مرد به طور موقّت و تا زمان محدودی به هم حلال میشوند و زنی را که به این صورت عقد میشود، (همسر موقّت) میگویند.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر به واسطه شیر دادن حقّ شوهر از بین نرود، زن میتواند بدون اجازه شوهرش بچه کس دیگری را شیر بدهد و جایز نیست بدون هدف عقلایی یا به قصد اذیت مؤمن بچهای را شیر کامل دهد که به واسطه آن شیر دادن به آن بچه، همسری به شوهر خود حرام شود؛ مگر آن که زوجین به این امر راضی باشند، لذا جایز نیست مادربزرگ بدون غرض عقلایی یا برای اذیت دختر یا دامادش فرزند آنها را شیر کامل دهد؛ مگر آن که آنها راضی باشند.
[آیت الله بهجت] اگر زن بچهای را با شرایطی که بعداً گفته خواهد شد شیر دهد، آن بچه بهواسطه شیر خوردن به افراد ذیل مَحرَم میشود: 1 خود زن، و او را مادر رضاعی میگویند؛ 2 شوهر زن که شیر مال اوست، و او را پدر رضاعی میگویند؛ 3 پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند؛ 4 بچههایی که از آن زن بهدنیا آمدهاند، یا بعداً بهدنیا میآیند؛ 5 بچههای اولاد آن زن هر چه پایین آیند، چه از اولاد او به دنیا آمده، یا اولاد او آن بچهها را شیر داده باشند؛ 6 خواهر و برادر آن زن، اگرچه رضاعی باشند؛ یعنی بهواسطه شیر خوردن، با آن زن خواهر و برادر شده باشند؛ 7 عمو و عمه آن زن، اگرچه رضاعی باشند؛ 8 دایی و خاله آن زن، اگرچه رضاعی باشند؛ 9 اولاد شوهر آن زن، که شیر مال آن شوهر است، هر چه پایین آیند؛ 10 پدر و مادر شوهر آن زن، که شیر مال آن شوهر است، هرچه بالا روند؛ 11 خواهر و برادر شوهر که شیر مال اوست، اگرچه خواهر و برادر رضاعی او باشند؛ 12 عمو، عمه، دایی و خاله شوهر که شیر مال اوست، هر چه بالا روند، اگرچه رضاعی باشند. همچنین عده دیگری که در مسائل بعد گفته میشود.
[آیت الله مظاهری] بر زنها و واماندهها و بچّهها، رفتن به جبهه جنگ واجب نیست و همچنین بر فقرا و ضعفا کمک به جبهه لازم نیست، ولی اگر دشمن به مملکت اسلامی هجوم آورد، بر همه افراد حتّی بر زن و بچّه و وامانده، در صورتی که قدرت داشته باشند، دفع آن دشمن لازم است، و همچنین بر همه چه متمکّنین و چه فقرا و ضعفا، در حدّ توان و قدرت واجب است کمک نمایند.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر زن از شیر شوهر خود این افراد را شیر دهد شوهرش بر او حرام نمیشود، اگر چه بهتر است این کار را نکند: 1 - برادر یا خواهر خود. 2 - نوه - با واسطه و بیواسطه - خود. 3 - عمو یا عمه یا دایی یا خاله - با واسطه و بیواسطه - خود. 4 - اولاد بیواسطه عمو یا دایی خود. 5 - اولاد بیواسطه برادر خود یا نوه پسری - با واسطه و بیواسطه - او.
[آیت الله اردبیلی] (واجبالنّفقه) به کسی میگویند که مخارج او به ترتیبی که بیان میشود بر انسان واجب باشد. افراد واجبالنّفقه سه دسته هستند: اوّل:زن دائم و همچنین زن موقّتی که هنگام اجرای عقد شرط نفقه کرده باشد. دوم:پدر و مادر و همچنین بنابر احتیاط واجب پدر بزرگ پدری و مادر بزرگ مادری، هر چه بالا روند. سوم:فرزندان و نیز بنابر احتیاط واجب اولاد آنان، هرچه پایین روند.
افراد
حج افراد از اقسام حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفتهاند.
زن
زن مقابل مرد است.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*