در 22 بهمن 1357 با قیام یکپارچه مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و حاکمیت رژیم سلطنتی را برای همیشه از این سرزمین از میان برداشت. انقلاب اسلامی ایران که با تکیه بر سه عامل: (مکتب اسلام)، (وحدت و حضور آگاهانه ملت) و (رهبری الهی امام خمینی(ره)) به پیروزی رسید و استبداد داخلی و سلطة خارجی را درهم شکست. در تاریخ 15 بهمن 1357 دولت موقت به فرمان رهبر انقلاب اسلامی اختیارات قوة مجریه را به دست گرفت. امام خمینی(ره) در فرمان خود در تاریخ ششم ربیعالاول سال 1399ه.ق، نخستوزیر دولت موقت را مأمور تشکیل دولت نمود تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آراء عمومی ملت دربارة تغییر نظام سیاسی کشور و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت را بدهد. در این میان نغمههای انحرافی مخالفان انقلاب اسلامی از زبان و قلم گروههای سیاسی آغاز گردید. آنان با وسایل مختلف میکوشیدند تا از استقرار رسمی نهادهای سیاسی کشور و حاکمیت نظام مطلوب و مردمی انقلاب اسلامی جلوگیری کنند، ولی با صدور فرمان رفراندوم، از سوی رهبر انقلاب، ملت ایران با استقبال بیسابقهای از انتخابات، در رفراندوم 12 فروردین ماه 1358 شرکت نمودند و با پشتوانه و تأیید نود و هشت و دو دهم درصد کل آراء ملت، نظام سیاسی کشور، جمهوری اسلامی ایران گردید. بعد از استقرار و تصویب نظام جمهوری اسلامی به عنوان رژیم حاکم بر کشور کافی نبود، و لازم بود قانون اساسی کشور که مبین چارچوبهای اسلامی است تدوین و به تصویب ملت ایران برسد. لذا حضرت امام(ره) در مراتب متعددی در پیام ها و سخنرانی های خود در راستای تأکید بر تدوین قانون اساسی مطابق خواست ملت سعی در بسیج کشور به سمت تدوین یک قانون اساسی اسلامی داشتند، برای نمونه به تعدادی از این سخنرانی ها اشاره می نماییم: 1. (الآن شما باید تمام همتتان را صرف این معنا بکنید که این مراحلی که ما داریم، و دارند با آن مخالفت میکنند، این مراحل را ما طی بکنیم، الان ما احتیاج داریم که قانون اساسیمان را بررسی بکنند و تصویب بکنند یک عده آدم مطلع، خبیر، مجلس خبرگان پیدا بشود. باید همه افکار را متوجه این بکنید که یک اشخاص صحیحی، یک اشخاص مسلمانی، یک اشخاص متعهد به اسلام، یک اشخاص معتقد به اینکه این مکتب است که میتواند ما را مستقل قرار بدهد، یک همچو اشخاصی را تعیین بکنید. تا بروند به مجلس و ان شاءالله قانون اساسی را آنها چه بکنند و بعد هم رفراندم گذاشته بشود و این مرحله را ما طی بکنیم.)[1] 2. (الان شما باید همه قدرتتان را صرف بکنید برای اینکه الان قانون اساسی اساس مملکت باید، درست بشود، اساس مقدم بر این طور چیزهاست، الان قانون اساسی را باید درست بکنید. اشخاص خبره را فکر بکنید چه اشخاصی باید انتخاب بکنید، اشخاص سالم، اشخاصی که نه شرقی باشند، نه غربی باشند، اعتقاد به جمهوریت اسلامی داشته باشند، ایمان به خدا داشته باشند، اهل علم باشند، امثال ذلک).[2] 3. (الان وقتی است که ما همه قوایمان را صرف کنیم در اینکه طرح بدهیم، ... اشکالاتی که راجع به قانون اساسی داریم بکنیم و بدهیم به مجلس سنا که بعدها خبرگان بیایند و نظر کنند. و بالاتر ازآن، اینکه همه قوا را صرف کنیم در انتخاب اشخاص صحیح، اشخاصی که غربی نباشند که بعد ما را بکشانند به طرف غرب، شرقی نباشند که ما را بکشانند از آن طرف، به صراط مستقیم اسلام باشند و مسلم باشند و متعهد باشند، عالم به اوضاع وقت عالم به اسلام، و عرض میکنم که امین در کارهایشان، این طور باشند. یک همچو اشخاصی با همت همه قشرهای ملت تعیین بشود، تا اینکه این قانون اساسی بررسی بشود).[3] 4. (الان چیزی که مطرح است آن چیزی است که اساس اسلام و اساس مذهب مبتنی بر او است. و آن قانون اساسی مملکت است. در قانون اساسی مملکت یک صحبت در این است که باید روی موازین شرعیه باشد. شک ندارد این. لکن شماها مطالعه کنید، همین قانونی را که منتشر شده است، و هر جا که نظر دارید یا اصحاب نظر، نظر دادهاند نظرتان را بنویسید، و به مجلس سنا، که بناست همه نظرهای مجتمع بشود آنجا، بدهید تا انشاء الله بعد آن خبرگانی که آنجا میروند آنجا انظار را روی هم بریزند و اصلاح کنند. و یک مسئله دیگر که مهم است قضیه خبرگان است. در قضیه خبرگان اهمیت خیلی زیاد است، برای اینکه ممکن است که یک وقتی اگر ماها، شماها، غفلت کنید یا سستی کنید یا انظارتان را متوجه به یک مسائل دیگر بکنید و اشتغال به مطالب دیگر پیدا بکنید، اشخاصی که با مسیر شما مخالف هستند چند نفری بفرستند در مجلس و موجب زحمت بشوند. از این جهت، در این وقت باید همه توجه به این دو تا مطلب باشد: یکی تدوین قانون اساسی، یعنی نظر در قانون اساسی، که از شماها هر کس صاحبنظر است نظر بدهد. و یکی هم انتخاب اشخاصی که باید بشود. اشخاصی که متدین باشند. اشخاصی که اهل نظر باشند،شرقی و غربی نباشند، مور اطمینان جامعه باشند.)[4] 5. (اشخاص خبرهای که میخواهید بفرستید به ملاحظه و بررسی قانون اساسی، که اساس را درست کنند، اشخاص با اوصافی که اسلام باشد، مسلم باشد، معتقد باشد به مذهب، معتقد باشد به طریقه ما، و انحراف راست و چپی نداشته باشد، انحرافات دیگر نداشته باشد، امین باشد، اسلام را بشناسد، اهل اسلام باشد، عالم اسلام باشد. یک همچو اشخاصی را تعیین کنید و بفرستید، تا اینکه قانون اساسی شما را مطالعه کنند، و یک قانون اساسی مطابق اسلام بررسی شده و مطابق اسلام عرضه کنند.)[5] با توجه به آنچه نقل شده معلوم میشود امام بر دو امر در کنار هم تأکید فراوان داشتند: تدوین قانون اساسی و اسلامی بودن تدوینکنندگان قانون اساسی، لذا در تاریخ 12 فروردین، مرداد 1358 برای انتخاب خبرگان جهت تدوین قانون اساسی، انتخابات عمومی در سراسر کشور انجام گرفت و سرانجام مجلس مؤسسان خبره یا خبرگان تحت عنوان (مجلس بررسی نهائی قانون اساسی) در تاریخ 28 مرداد 1358 با عضویت 72 نماینده افتتاح گردید. در این انتخابات همة مردم و اکثر گروهها و جریانهای مختلف سیاسی کشور شرکت نمودند و مجلس خبرگان با ترکیبی از: الف) اسلامشناسان و فقها و علمای مورد علاقه و اعتماد مردم که در جریان انقلاب نقشی داشتند و تخصصشان در زمینة مکتب و مسائل اسلامی بود. ب) روشنفکران تحصیلکرده در رشتههای مختلف که در جریان پیروزی انقلاب از خارج آمده بودند و با انقلاب بیگانه نبودند، ولی در کوران آن هم نبودند و سختیها و آلام انقلاب را نچشیده بودند، امّا تمایلاتی نیز در آنها وجود داشت. ج) تحصیلکردههای مسلمانی که در دوران انقلاب در کشور بودند و در فراز و نشیبهای انقلاب همگام و همرزم تلقی میشدند. د) نمایندگانی که با اطلاعات اسلامی و تحصیلات متوسط صرفاً به دلیل خدمات ارزنده و قابل توجهی که پیش از پیروزی انقلاب و در دوران فترت بعد از پیروزی انقلاب خالصانه انجام داده بودند و دلسوز انقلاب و اسلام بودند به عنوان خبرگان انتخاب شدند. برخی از عناصر ناخالص و وابسته به کمک شیوة استتار منافقانه و با استفاده از اعتماد خالصانة مردم به خبرگان راه یافته بودند، ولی وجود شخصیتهای بزرگ اسلامی و انقلابی مانند آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی و آیت الله طالقانی و آیت الله بهشتی با کاردانی و هشیاری دیگر نمایندگان، توطئههای احتمالی را با شیوههای منطقی خنثی نمود و حضور عناصر ناخالص و غیرمؤمن و وابسته تنها موجب بحث بیشتر و بررسی عمیقتر در جهت رسیدن به نتایج مطلوب گردید. از سوی دیگر پیام تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان تأثیر مخالفین را در تلاش برای تدوین قانون اساسی مصالح ملت کمرنگتر نمود، و بسیاری از توطئهها را خنثی و خط اسلامی انقلابی خبرگان را مشخص نمود. در این پیام روی مسائل زیر تأکید فراوان شده بود: الف) انگیزة انقلاب و رمز پیروزی آن اسلام بوده و ملت ما در سراسر کشور از مرکز تا دور افتادهترین نقاط با اهدای خون و فریاد الله اکبر، جمهوری اسلامی را خواستار شدند و به رسمیت شناختند. ب) بنابراین قوانین باید صد در صد براساس اسلام باشد و اگر یک ماده بر خلاف احکام اسلام باشد، تخلف از آراء اکثریت قریب به اتفاق ملت است و از حدود نمایندگی خبرگان خارج است. ج) تشخیص مخالفت و موافقت با احکام اسلام منحصراً در صلاحیت علمای عظام است که در مجلس حضور دارند و باید از تخصصهای نمایندگان دیگر در رشتههای حقوق و اداری و سیاسی نیز استفاده شود. د) اگر کسانی باشند که تمایل به مکاتب غربی یا شرقی داشته باشند خود را از مسیر انحرافی جدا کنند، زیرا صلاح و سعادت ملت ما در دوری از چنین مکتبهائی است که در محیط خودشان هم عقب زده شده و رو به شکست و زوال است. این افراد از تفسیر متون اسلامی با آراء خود اجتناب کنند که معارف بلندپایه و عمیق اسلامی را بدون توجه به ادلة تعارض و بررسی همه جانبه مدارک فقهی نمیتوان با استدلالهای مضحک و تأویلهای سطحی بدست آورد. ه ) علمای منتخب نباید در اظهار رأی اسلامی خود از جنجال نویسندگان غربزده بهراسند و سعی کنند تا قانون اساسی، جامع مزایا و خصوصیاتی باشد که در آن حفظ و حمایت حقوق و مصالح تمام قشرهای ملت دور از تبعیضهای ناروا تأمین شود و پیشبینیهای لازم جهت منافع و حقوق نسلهای آینده منظور گردد، و صراحت به نحوی که مانع از تفسیرهای غلط و مغرضانه باشد مراعات گردد و بتواند نمونه و راهنمائی برای کلیه نهضتهای اسلامی که با الهام از انقلاب اسلامی ایران در صدد ایجاد حکومت اسلامی برمیآیند باشد.[6] بنابراین اولاً: ورود عناصر ناهماهنگ با خواست انقلابی و اسلامی ملت به مجلس خبرگان قانون اساسی مطابق با خواست امام نبود و این دسته با استفاده از فرصتهایی توانستند به مجلس خبرگان راه پیدا کنند و ثانیاً: امام با هوشیاری تمام از تأثیرات این عده در تدوین قانون اساسی پیشگیری کردند تا اهداف اسلامی و انقلابی ملت در اثر تلاشهای این عده غبارآلود و کمرنگ نگردد و حضور افراد متعهد در میان جمع پایه گزاران قانون اساسی مانع از تأثیر و نفوذ افکار و اندیشه های انحرافی آنان بر محتوای قانون اساسی گردید لذا همان گونه که شاهد هستیم قانون اساسی ما تا حد امکان مطابق با موازین شرع و دین مبین اسلام می باشد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. حقوق اساسی، شید محمد هاشمی. 2. فقیه سیاسی، عمید زنجانی، ج1. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . 17 تیر 1357، 13 شعبان 1399. [2] . 19 تیر 1358، 15 شعبان 1399. [3] . 21 تیر 1358، 17 شعبان 1399. [4] . 21 تیر 1358، 17 شعبان 1399. [5] . 25 تیر 1358، 21 شعبان 1399. [6] . عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج 1، ص 181، (خلاصه پیام امام به مجلس خبرگان).
در 22 بهمن 1357 با قیام یکپارچه مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و حاکمیت رژیم سلطنتی را برای همیشه از این سرزمین از میان برداشت. انقلاب اسلامی ایران که با تکیه بر سه عامل: (مکتب اسلام)، (وحدت و حضور آگاهانه ملت) و (رهبری الهی امام خمینی(ره)) به پیروزی رسید و استبداد داخلی و سلطة خارجی را درهم شکست.
در تاریخ 15 بهمن 1357 دولت موقت به فرمان رهبر انقلاب اسلامی اختیارات قوة مجریه را به دست گرفت. امام خمینی(ره) در فرمان خود در تاریخ ششم ربیعالاول سال 1399ه.ق، نخستوزیر دولت موقت را مأمور تشکیل دولت نمود تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آراء عمومی ملت دربارة تغییر نظام سیاسی کشور و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت را بدهد.
در این میان نغمههای انحرافی مخالفان انقلاب اسلامی از زبان و قلم گروههای سیاسی آغاز گردید. آنان با وسایل مختلف میکوشیدند تا از استقرار رسمی نهادهای سیاسی کشور و حاکمیت نظام مطلوب و مردمی انقلاب اسلامی جلوگیری کنند، ولی با صدور فرمان رفراندوم، از سوی رهبر انقلاب، ملت ایران با استقبال بیسابقهای از انتخابات، در رفراندوم 12 فروردین ماه 1358 شرکت نمودند و با پشتوانه و تأیید نود و هشت و دو دهم درصد کل آراء ملت، نظام سیاسی کشور، جمهوری اسلامی ایران گردید.
بعد از استقرار و تصویب نظام جمهوری اسلامی به عنوان رژیم حاکم بر کشور کافی نبود، و لازم بود قانون اساسی کشور که مبین چارچوبهای اسلامی است تدوین و به تصویب ملت ایران برسد.
لذا حضرت امام(ره) در مراتب متعددی در پیام ها و سخنرانی های خود در راستای تأکید بر تدوین قانون اساسی مطابق خواست ملت سعی در بسیج کشور به سمت تدوین یک قانون اساسی اسلامی داشتند، برای نمونه به تعدادی از این سخنرانی ها اشاره می نماییم:
1. (الآن شما باید تمام همتتان را صرف این معنا بکنید که این مراحلی که ما داریم، و دارند با آن مخالفت میکنند، این مراحل را ما طی بکنیم، الان ما احتیاج داریم که قانون اساسیمان را بررسی بکنند و تصویب بکنند یک عده آدم مطلع، خبیر، مجلس خبرگان پیدا بشود. باید همه افکار را متوجه این بکنید که یک اشخاص صحیحی، یک اشخاص مسلمانی، یک اشخاص متعهد به اسلام، یک اشخاص معتقد به اینکه این مکتب است که میتواند ما را مستقل قرار بدهد، یک همچو اشخاصی را تعیین بکنید. تا بروند به مجلس و ان شاءالله قانون اساسی را آنها چه بکنند و بعد هم رفراندم گذاشته بشود و این مرحله را ما طی بکنیم.)[1]
2. (الان شما باید همه قدرتتان را صرف بکنید برای اینکه الان قانون اساسی اساس مملکت باید، درست بشود، اساس مقدم بر این طور چیزهاست، الان قانون اساسی را باید درست بکنید. اشخاص خبره را فکر بکنید چه اشخاصی باید انتخاب بکنید، اشخاص سالم، اشخاصی که نه شرقی باشند، نه غربی باشند، اعتقاد به جمهوریت اسلامی داشته باشند، ایمان به خدا داشته باشند، اهل علم باشند، امثال ذلک).[2]
3. (الان وقتی است که ما همه قوایمان را صرف کنیم در اینکه طرح بدهیم، ... اشکالاتی که راجع به قانون اساسی داریم بکنیم و بدهیم به مجلس سنا که بعدها خبرگان بیایند و نظر کنند. و بالاتر ازآن، اینکه همه قوا را صرف کنیم در انتخاب اشخاص صحیح، اشخاصی که غربی نباشند که بعد ما را بکشانند به طرف غرب، شرقی نباشند که ما را بکشانند از آن طرف، به صراط مستقیم اسلام باشند و مسلم باشند و متعهد باشند، عالم به اوضاع وقت عالم به اسلام، و عرض میکنم که امین در کارهایشان، این طور باشند. یک همچو اشخاصی با همت همه قشرهای ملت تعیین بشود، تا اینکه این قانون اساسی بررسی بشود).[3]
4. (الان چیزی که مطرح است آن چیزی است که اساس اسلام و اساس مذهب مبتنی بر او است. و آن قانون اساسی مملکت است. در قانون اساسی مملکت یک صحبت در این است که باید روی موازین شرعیه باشد. شک ندارد این. لکن شماها مطالعه کنید، همین قانونی را که منتشر شده است، و هر جا که نظر دارید یا اصحاب نظر، نظر دادهاند نظرتان را بنویسید، و به مجلس سنا، که بناست همه نظرهای مجتمع بشود آنجا، بدهید تا انشاء الله بعد آن خبرگانی که آنجا میروند آنجا انظار را روی هم بریزند و اصلاح کنند. و یک مسئله دیگر که مهم است قضیه خبرگان است. در قضیه خبرگان اهمیت خیلی زیاد است، برای اینکه ممکن است که یک وقتی اگر ماها، شماها، غفلت کنید یا سستی کنید یا انظارتان را متوجه به یک مسائل دیگر بکنید و اشتغال به مطالب دیگر پیدا بکنید، اشخاصی که با مسیر شما مخالف هستند چند نفری بفرستند در مجلس و موجب زحمت بشوند. از این جهت، در این وقت باید همه توجه به این دو تا مطلب باشد: یکی تدوین قانون اساسی، یعنی نظر در قانون اساسی، که از شماها هر کس صاحبنظر است نظر بدهد. و یکی هم انتخاب اشخاصی که باید بشود. اشخاصی که متدین باشند. اشخاصی که اهل نظر باشند،شرقی و غربی نباشند، مور اطمینان جامعه باشند.)[4]
5. (اشخاص خبرهای که میخواهید بفرستید به ملاحظه و بررسی قانون اساسی، که اساس را درست کنند، اشخاص با اوصافی که اسلام باشد، مسلم باشد، معتقد باشد به مذهب، معتقد باشد به طریقه ما، و انحراف راست و چپی نداشته باشد، انحرافات دیگر نداشته باشد، امین باشد، اسلام را بشناسد، اهل اسلام باشد، عالم اسلام باشد. یک همچو اشخاصی را تعیین کنید و بفرستید، تا اینکه قانون اساسی شما را مطالعه کنند، و یک قانون اساسی مطابق اسلام بررسی شده و مطابق اسلام عرضه کنند.)[5]
با توجه به آنچه نقل شده معلوم میشود امام بر دو امر در کنار هم تأکید فراوان داشتند: تدوین قانون اساسی و اسلامی بودن تدوینکنندگان قانون اساسی، لذا در تاریخ 12 فروردین، مرداد 1358 برای انتخاب خبرگان جهت تدوین قانون اساسی، انتخابات عمومی در سراسر کشور انجام گرفت و سرانجام مجلس مؤسسان خبره یا خبرگان تحت عنوان (مجلس بررسی نهائی قانون اساسی) در تاریخ 28 مرداد 1358 با عضویت 72 نماینده افتتاح گردید. در این انتخابات همة مردم و اکثر گروهها و جریانهای مختلف سیاسی کشور شرکت نمودند و مجلس خبرگان با ترکیبی از:
الف) اسلامشناسان و فقها و علمای مورد علاقه و اعتماد مردم که در جریان انقلاب نقشی داشتند و تخصصشان در زمینة مکتب و مسائل اسلامی بود.
ب) روشنفکران تحصیلکرده در رشتههای مختلف که در جریان پیروزی انقلاب از خارج آمده بودند و با انقلاب بیگانه نبودند، ولی در کوران آن هم نبودند و سختیها و آلام انقلاب را نچشیده بودند، امّا تمایلاتی نیز در آنها وجود داشت.
ج) تحصیلکردههای مسلمانی که در دوران انقلاب در کشور بودند و در فراز و نشیبهای انقلاب همگام و همرزم تلقی میشدند.
د) نمایندگانی که با اطلاعات اسلامی و تحصیلات متوسط صرفاً به دلیل خدمات ارزنده و قابل توجهی که پیش از پیروزی انقلاب و در دوران فترت بعد از پیروزی انقلاب خالصانه انجام داده بودند و دلسوز انقلاب و اسلام بودند به عنوان خبرگان انتخاب شدند.
برخی از عناصر ناخالص و وابسته به کمک شیوة استتار منافقانه و با استفاده از اعتماد خالصانة مردم به خبرگان راه یافته بودند، ولی وجود شخصیتهای بزرگ اسلامی و انقلابی مانند آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی و آیت الله طالقانی و آیت الله بهشتی با کاردانی و هشیاری دیگر نمایندگان، توطئههای احتمالی را با شیوههای منطقی خنثی نمود و حضور عناصر ناخالص و غیرمؤمن و وابسته تنها موجب بحث بیشتر و بررسی عمیقتر در جهت رسیدن به نتایج مطلوب گردید. از سوی دیگر پیام تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان تأثیر مخالفین را در تلاش برای تدوین قانون اساسی مصالح ملت کمرنگتر نمود، و بسیاری از توطئهها را خنثی و خط اسلامی انقلابی خبرگان را مشخص نمود.
در این پیام روی مسائل زیر تأکید فراوان شده بود:
الف) انگیزة انقلاب و رمز پیروزی آن اسلام بوده و ملت ما در سراسر کشور از مرکز تا دور افتادهترین نقاط با اهدای خون و فریاد الله اکبر، جمهوری اسلامی را خواستار شدند و به رسمیت شناختند.
ب) بنابراین قوانین باید صد در صد براساس اسلام باشد و اگر یک ماده بر خلاف احکام اسلام باشد، تخلف از آراء اکثریت قریب به اتفاق ملت است و از حدود نمایندگی خبرگان خارج است.
ج) تشخیص مخالفت و موافقت با احکام اسلام منحصراً در صلاحیت علمای عظام است که در مجلس حضور دارند و باید از تخصصهای نمایندگان دیگر در رشتههای حقوق و اداری و سیاسی نیز استفاده شود.
د) اگر کسانی باشند که تمایل به مکاتب غربی یا شرقی داشته باشند خود را از مسیر انحرافی جدا کنند، زیرا صلاح و سعادت ملت ما در دوری از چنین مکتبهائی است که در محیط خودشان هم عقب زده شده و رو به شکست و زوال است.
این افراد از تفسیر متون اسلامی با آراء خود اجتناب کنند که معارف بلندپایه و عمیق اسلامی را بدون توجه به ادلة تعارض و بررسی همه جانبه مدارک فقهی نمیتوان با استدلالهای مضحک و تأویلهای سطحی بدست آورد.
ه ) علمای منتخب نباید در اظهار رأی اسلامی خود از جنجال نویسندگان غربزده بهراسند و سعی کنند تا قانون اساسی، جامع مزایا و خصوصیاتی باشد که در آن حفظ و حمایت حقوق و مصالح تمام قشرهای ملت دور از تبعیضهای ناروا تأمین شود و پیشبینیهای لازم جهت منافع و حقوق نسلهای آینده منظور گردد، و صراحت به نحوی که مانع از تفسیرهای غلط و مغرضانه باشد مراعات گردد و بتواند نمونه و راهنمائی برای کلیه نهضتهای اسلامی که با الهام از انقلاب اسلامی ایران در صدد ایجاد حکومت اسلامی برمیآیند باشد.[6]
بنابراین اولاً: ورود عناصر ناهماهنگ با خواست انقلابی و اسلامی ملت به مجلس خبرگان قانون اساسی مطابق با خواست امام نبود و این دسته با استفاده از فرصتهایی توانستند به مجلس خبرگان راه پیدا کنند و ثانیاً: امام با هوشیاری تمام از تأثیرات این عده در تدوین قانون اساسی پیشگیری کردند تا اهداف اسلامی و انقلابی ملت در اثر تلاشهای این عده غبارآلود و کمرنگ نگردد و حضور افراد متعهد در میان جمع پایه گزاران قانون اساسی مانع از تأثیر و نفوذ افکار و اندیشه های انحرافی آنان بر محتوای قانون اساسی گردید لذا همان گونه که شاهد هستیم قانون اساسی ما تا حد امکان مطابق با موازین شرع و دین مبین اسلام می باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حقوق اساسی، شید محمد هاشمی.
2. فقیه سیاسی، عمید زنجانی، ج1.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . 17 تیر 1357، 13 شعبان 1399.
[2] . 19 تیر 1358، 15 شعبان 1399.
[3] . 21 تیر 1358، 17 شعبان 1399.
[4] . 21 تیر 1358، 17 شعبان 1399.
[5] . 25 تیر 1358، 21 شعبان 1399.
[6] . عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج 1، ص 181، (خلاصه پیام امام به مجلس خبرگان).
- [سایر] نقش افراد متعهد و اسلام شناس در مجلس خبرگان قانون اساسی چگونه بود؟
- [سایر] وظایف مجلس خبرگان در قانون اساسی چیست؟ آیا خبرگان میتوانند این وظایف را تغییر دهند؟
- [سایر] وظایف مجلس خبرگان در قانون اساسی چیست؟ آیا خبرگان می توانند این وظایف را تغییر دهند؟
- [سایر] از نظر قانون اساسی و آییننامه داخلی مجلس خبرگان، نمایندگان این مجلس چه شرایطی داشته و چگونه انتخاب میشوند؟
- [سایر] از نظر قانون اساسی و آیین نامه داخلی مجلس خبرگان، نمایندگان این مجلس چه شرایطی داشته و چگونه انتخاب می شوند؟
- [سایر] آیا در تاریخ صدر اسلام برای شیوه انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری نمونهای یافت میشود؟
- [سایر] آیا در تاریخ صدر اسلام برای شیوه انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری نمونه ای یافت می شود؟
- [سایر] در فرض وقوع هم زمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان و انحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟
- [سایر] در فرض وقوع همزمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان و انحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟
- [سایر] در فرض وقوع هم زمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان وانحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟