اگر مصالحه کننده یا واقف از نظر شارع مقدس حق فسخ مصالحه یا وقف را داشته باشد و فوت نماید حقّ فسخ مصالحه یا وقف جزء حقوق ورثه میّت میباشد؟
در صورتی که خیار فسخ برای مصالحه قرار داده باشند منتقل به ورثهاش میشود.
ــ به وضع کننده قوانین شرعی شارع میگویند که در اصطلاح به خداوند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اطلاق می شود. ــ مراد واضع قانون ؛ خدا و پیامبر است.
مصالحه
صلح یکی از اقسام عقود میباشد.
حقوق
حقوق، از مهم ترین شاخه های علوم اجتماعی که به مطالعه قواعد حاکم بر روابط میان اشخاص (حقیقی و حقوقی) در عرصه جامعه میپردازد.
شارع
ــ به وضع کننده قوانین شرعی شارع میگویند که در اصطلاح به خداوند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اطلاق می شود. ــ مراد واضع قانون ؛ خدا و پیامبر است.
واقف
وقف كننده
جزء
جزء یکی از معیارهای تقسیم قرآن. هر جزء معادل یک سیام قرآن کریم و تقریباً معادل بیست صفحه از آن به خط عثمان طه است. هر جزء به چهار حزب و هر حزب به چهار ربع حزب تقسیم میشود. جزء سیام با داشتن ۳۷ سوره بیشترین تعداد سوره را دارا است. در برخی فرهنگها، جزءهای قرآنی را به نام شماره آن جزء یا به نام کلمه آغازکننده جزء میخوانند.
میت
میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیتهای قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.
وقف
وقف عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است.
فسخ
فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه كردن و شكستن آمده است.فسخ كه به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته میشود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیله یكی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی یكی از مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها میباشد.بحث فسخ قرارداد، اختصاص به عقود لازم دارد، چرا كه در عقود جائز هر کدام از طرفین میتواند هر زمان كه اراده کند، عقد را بر هم زند. بحثی که در عقود لازم مطرح است آن است كه آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینكه باید به عقد ملتزم بماند؟
فوت
فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار میرود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.
مصالحه
صلح یکی از اقسام عقود میباشد.
خیار
خیار از الفاظی است که در بیع کاربرد زیادی دارد. از این عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
فسخ
فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه كردن و شكستن آمده است.فسخ كه به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته میشود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیله یكی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی یكی از مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها میباشد.بحث فسخ قرارداد، اختصاص به عقود لازم دارد، چرا كه در عقود جائز هر کدام از طرفین میتواند هر زمان كه اراده کند، عقد را بر هم زند. بحثی که در عقود لازم مطرح است آن است كه آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینكه باید به عقد ملتزم بماند؟