با سلام کاربر گرامی در رابطه با موضوع خواسته شده کتابهای زیر را به شما معرفی میکنم .1 -آئین همسر داری، نوشته : آیت الله ابراهیم امینی.این کتاب، از بهترین کتابهایی است که در این موضوع نوشته شده است و دارای دو بخشش می باشد، یک بخش درباره ی (زن داری) و بخش دیگر درباره ی (شوهر داری). هر کدام از دختر و پسر و زن و شوهر، آن بخش مخصوص خود را بخوانند و وظایف خود را بداند و عمل کند. البته اشکالی ندارد (بلکه مفید هم هست) که هر کدام از آنان، هر دو بخش را بخوانند، اما نه اینکه دختر و زن، بخش مخصوص مرد را بخواند و پسر و مرد، بخش مخصوص زن را، تا بفهمند چه حقوقی به گردن دیگری دارند!...، بلکه هر کسی باید وظیفه ی خود را انجام دهد.2-بهشت خانوده(دردوجلد)،نوشته :مرحوم دکتر سید جواد مصطفوی3-ازدواج،مکتب انسان سازی،نوشته :شهید دکتر پاکنژاد،این کتاب،سه جلد است دیک مجلد،که جلد دوم آن مربوط به مسائل دوران نامزدی و حجله است.4-راهنمای زندگی برای زوجهای جوان،نوشته :سید هادی مدرسی 5-کتابهای (انجمن اولیاء و مربیان)در موضوع خانواده و ازدواج.6-پاسخ به مسائل جنسی و زناشوئی،نوشته :دکتر هانا استون ودکتر ابراهام استون(این کتاب،اطلاعات و معلومات مفید ولازمی را در اختیار دختر و پسر قرار می دهد،البته چون نویسندگان این کتاب غیر مسلمانند،ممکن است اشکالاتی داشته باشد.) 7-کتاب رازهایی درباره مردان و زنان ،نوشته : با ربارا دیآنجلیس
ممنون از مشاورتون
لطفا اگر امکان داره چندتا منبع یا کتاب یا سایت در رابطه با همین دوران نامزدی و ارتباطات و نحوه رفتار زن و مرد جهت آشنایی با روحیاش را بهم معرفی کنید
ممنون
با سلام کاربر گرامی در رابطه با موضوع خواسته شده کتابهای زیر را به شما معرفی میکنم .1 -آئین همسر داری، نوشته : آیت الله ابراهیم امینی.این کتاب، از بهترین کتابهایی است که در این موضوع نوشته شده است و دارای دو بخشش می باشد، یک بخش درباره ی (زن داری) و بخش دیگر درباره ی (شوهر داری). هر کدام از دختر و پسر و زن و شوهر، آن بخش مخصوص خود را بخوانند و وظایف خود را بداند و عمل کند. البته اشکالی ندارد (بلکه مفید هم هست) که هر کدام از آنان، هر دو بخش را بخوانند، اما نه اینکه دختر و زن، بخش مخصوص مرد را بخواند و پسر و مرد، بخش مخصوص زن را، تا بفهمند چه حقوقی به گردن دیگری دارند!...، بلکه هر کسی باید وظیفه ی خود را انجام دهد.2-بهشت خانوده(دردوجلد)،نوشته :مرحوم دکتر سید جواد مصطفوی3-ازدواج،مکتب انسان سازی،نوشته :شهید دکتر پاکنژاد،این کتاب،سه جلد است دیک مجلد،که جلد دوم آن مربوط به مسائل دوران نامزدی و حجله است.4-راهنمای زندگی برای زوجهای جوان،نوشته :سید هادی مدرسی 5-کتابهای (انجمن اولیاء و مربیان)در موضوع خانواده و ازدواج.6-پاسخ به مسائل جنسی و زناشوئی،نوشته :دکتر هانا استون ودکتر ابراهام استون(این کتاب،اطلاعات و معلومات مفید ولازمی را در اختیار دختر و پسر قرار می دهد،البته چون نویسندگان این کتاب غیر مسلمانند،ممکن است اشکالاتی داشته باشد.) 7-کتاب رازهایی درباره مردان و زنان ،نوشته : با ربارا دیآنجلیس
- [سایر] سلام. خسته نباشید<br />بنده در حال سپری کردن دوران پس از شکست عشقی هستم.<br />حدود 3-4 ماه میگذره. وابستگیم کم شده. دیگه حس چندانی وجود نداره. تمایل و امید منطقی به بازگشتش ندارم. چون همه راه ها رو امتحان کردم. و حتی به یادش که می افتم حس تنفر بهم دست میده.<br />اما خب, شدیدا نیاز به یه جایگزین واسه مسائل عاطفی رو حس میکنم.<br />نیاز به یه همراه. و کسی که بودنش مانع بشه حسرت گذشته رو بخورم. میترسم واسه ازدواج اقدام کنم. از این که نتونم کاملا گذشته رو پشت سر بذارم. یا اینکه بعد از مدتی 2باره حسی نسبت به اون درونم زنده بشه...<br />از طرفی تنهایی هم بهم فشار میاره.( رابطه در حد آشنایی "پنهانی"واسه ازدواج بود. مدت 2.5 سال. و تا حد زیادی عاطفی.)<br />ممنون میشم در این مورد راهنمایی کنید.
- [سایر] با سلام من حدود دو ماه است که با یه دختری نامزد کردم. در واقع صیغه موقت جاری شده. نحوه اشنایی با این دختر از طریق دوستان بوده. ما توی خونواده دختر دم بخت زیاد داریم و من ادمی هستم که همه قبولم دارن و ازم تعریف کردن به همین خاطر یکم توقعم از زندگی بالا رفته. اول اینکه نامزدم دختری است که توی خونه کامل تحت نظر بوده و اجازه بیرون رفتن با دوستانش هم نداشته دوم اینکه سابقه رابطه جنسی داره (خودش بهم گفته) البته خودم هم سابقه شو دارم. من الان خیلی میترسم نمیدونم باید چکار کنم. میترسم نامزدم اونی نباشه که میخام. متاسفانه درست نمیدونم باید چجوری بفهمم که به دردم میخوره یا نه. در واقع اینجور بگم میترسم از اینکه نرفتم سراغ دخترای خانواده پشیمون بشم. اخه ازم انتظار داشتن. شما بگید من چجوری باید بفهمم که این دختر به دردم میخوره یا نه؟
- [سایر] سلام.میدونم فرصت کمی دارین حاشیه نمیرم و همه موارد رو تیتر وار خدمتتون ارائه میکنم.فقط لطفا بهم نخندین. سن:30 سال تحصیلات: لیسانس حقوق. فوق لیسانس معماری شغل:عضو هیئت مدیره و مدیر دپارتمان معماری یک شرکت بزرک ساختمانی موقعیت اجتماعی :بسیار عالی و مورد توجه خیلی ادم! خانواده:تحصیلکرده و مذهبی وضعیت مالی :خوب اگر خوب رو در حد داشتن ماشین خوب و هزینه های جاری در حدود ماهی 1000000تومان و سفرهای مداوم ببینید. وضعیت ظاهر:عالی(نخندین بهم) نحوه برخورد وتعامل با اطرافیان:عالی به طوری که همه از امتیاز 100 تو روابط عمومی بهم نمره120 میدن. وضعیت روحی :افتضاح دلیل: من از اسلام و دین هیچ چی نمی فهم یه راهنمای حسابی می خوام نه راهنمایی که بهم احکام شرعی یاد بده و از نحوه نماز خوندنم ایراد بگیره وبرای این بخوامش که بپرسم فلان موزیک گوش کردنش ایراد داره یا نه.من باخدا حال می کنم به شدت. با ذره ذره وجودم درکش می کنم و دوستش دارم حضرت علی هم عشقمه.ولی لغزش دارم به شدت.اصلا هم حق الناس ندارم یعنی تا جایی که در حد شعورم بوده مگر واقا نا خواسته وندانسته که اونم جبران کردم ولی می دونم زندگی و ارزش وجودی من خیلی بالاتر از این حرفهاست. انواع و اقسام کلاسها رفتم ولی همشون برام بی معنی بود فکر میکردم بیزینسه تا واقعیت. تا دلتون می خواد کتاب دارم و خوندم. قران خوندم یه کسی رو میخوام هفته ای یه روز دو روز نمی دونم هر چقدر، برم پیشش.فکر کنم آدمهای این طوری کم نباشن که اسم و رسم ندارن ولی مرد خداهستن و نفسشون حقه.واقع بیننه . البته ممکنه خانم هم باشه فرقی نمیکنه.مثل: خدا رحمتشون کنه حاج اقا دولابی. اولین باره با یه روحانی مکاتبه می کنم امیدوارم بتونین جایی یا کسی رو بهم معرفی کنید.ممنون و سپاسگذار.
- [سایر] مدت کوتاهی است که با پسری آشنا شده ام که به قول خودش به ازدواج فکر می کند(حدودا 1ماه)راجع به این موضوع با مادرم هم صحبت کردم و شرایط را برایش بازکو کردم؛ ایشان پسر نسبتا با ایمان و نمازخوانی هم هستند؛ اما از من تقاضای رابطه جنسی در دوران اشنایی را داشتند؛من هم به خاطر مشاوره و کمک کرفتن به ایشان گفتم چند ماه دیکر؛ البته من به هیج وجه چنین ارتباطی را برقرار نخواهم کرد؛ فقط می خواهم بدانم جه طور باید ایشان را قانع کنم که تا بعد از محرم شدن رابطه ای نداشته باشیم؛ لازم به ذکر است از جمله افرادی است که بسیار مطالعه دارد و هر ماه سعی میکند به یک روان شناس مراجعه کند برای یادگیری نحوه رفتار با من یا سایر افراد؛ اعتقاد او بر این است که این رابطه عشق و علاقه و وابستکی را بیشتر می کند؛ اما باید قانع شود که این علاقه بعد از ازدواج باید تشدید شود؛خواهشا من را راهنمایی کنید.
- [سایر] سلام اقای مرادی.من تازه شناختمتون امروز 2تا پیام دیگه هم براتون گذاشتم.اسممو عوض کردما! ازخدا ممنونم که شمارو بهم معرفی کرد. من 22سالمه دانشجوی سال اخر مکانیکم.ازسال اول دبیرستانم عاشق داداش دوستم شدم.سالی 2بار میدیدمش اون زمان اصلا در حدی نبود که مامان بابام راضی بشن ازدواج کنیم.من اونو با دعا ازخدا گرفتم کسی که من حق نداشتم تو خونه اسمشو بیارم شده کسی که مامان بابام ارزوی داشتنشو دارن. سال پیش دانشگاهیم من و جواد باهم یه رابطه ی کوچیک داشتیم این رابطه رو برا اینکه گناه نکنیم تموم کردیم.بهم قول دادیم واسه هم بمونیم.اون از من 3.5 سال بزرگتره.الان 8ساله دوسش دارم میدونم هنوزم دوستم داره ولی نمیدونم چقد؟ الان اگه بیاد منو میدن بهش نمیدونم چرا نمیاد!شاید هنوزم فک میکنه منو نمیدن بهش.من خواستگار بهتر از جواد زیاد دارم ولی باید پا رو دلم بذارم.کلافه شدم نمیدونم باید چیکار کنم.نمیخوام غرورمو واسش بشکنم و بگم بیا دلم میخواد خودش بیاد.چندساله دارم دعا میکنم که خدایا اگه مارو واسه هم نمیخوای از دلم ببرش ولی نمیره.راهنماییم کنید.میدونم خدا شمارو امروز بخاطر گریه های دیشبم بهم داده. ببخشید ازین خلاصه تر نمیشد. خدا خیرتون بده که این سایت رو زدین.
- [سایر] با سلام و خسته نباشید خدمت حاج اقا امیدوارم ایام به کام باشد من یک سوال دارم من دختری 30 ساله هستم 6 ماه پیش در سایت ک... با پسری که 33 سال دارد اشنا شدم او خود را دکتر معرفی کرد و هدف از اشنایی را اشنایی منجر به ازدواج خطاب کرد هرچه با او بیشتر صحبت کردم او را بی اعتقاد به همه مسایل دینی دیدم او شماره تلفن همراه داد ولی من با او تماس نگرفتم چون تا به حال با هیچ پسری پشت تلفن حرف نزدم خلاصه با دو بار چت کردن او به من گفت که حتی حج واجب رفته 10 سال پیش خانواده اش مذهبی اند ولی او با انها قهر کرده پدرش هر هفته در خانه شان روضه می گرفته من با ایمیل با او خیلی حرف زدم تا اینکه او گفت که خدا را قبول دارد و پیغمبر را نیز قبول دارد ولی قبول ندارد که با شمشیر او ما مسلمان شدیم نمی دانم در این 10 سال چه بلالیی بر سرش رفته که بی مذهب شده خلاصه من نخواستم از نظر عاطفی او را درگیر کنم در میل اخری جوری به او فهماندم که پدرم روحانی است و او از قشر روحانی بدش می اید من رابطه ام را قطع کردم از شما سوال دارم ایا ادامه این رابطه فایده دارد من می توانم با تلفن کردن عقاید ان را عوض کنم وایا اصولا این نوع ارتباطات صحیح است در صورتیکه من به او اعتماد کردم ولی به دکتر بودنش اعتماد ندام در ضمن من لیسانس دارم و بیکارم
- [سایر] هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا سلام خدا عاقبت بخیرتون کنه ،من تازه با سایتتون آشنا شدم بعضی از پیامها ویادداشتاتونوخوندم یادداشت هشدارها وستارشو ستارشوخیلی عالی بود .خیلی خیلی باید ببخشید که سری قبل سریع سوال پرسیدم ،سوال برای یکی از آشناها بود وخیلی عجله داشت .خواهش میکنم این سری جواب دهید . آقا پسری 26 ساله که 5 سال است ازدواج کرده وهم اکنون یک دختر 3 ساله دارد .یک سال است که با خانمی مطلقه آشنا شده وبا وی رابطه زناشویی دارد.همسر این آقا پسر میگوید شبها خیلی دیر به خانه میآید وبا وی صحبت نکرده ورابطه نداردوالان با بهانه جویی وزدن همسر گفته میخواهم طلاق بدهم .(آقا پسر فکر میکند همسرش وبقیه از آشنا شدن با خانم مطلقه خبری ندارند )خانواده این آقا پسر مذهبی بوده ودر دوران قبلی در تربیت کمی کم کاری کردهاند .از شما خواهش میکنم در این امر ما را راهنمایی کنید که چطور با پسر روبه رو شویم ؟آیا به مشاوره نیاز است ؟(امکان دارد به ما مشاوره معرفی کنید)چگونه ما باید رفتار کنیم؟اجرتان با سیدالشهدا
- [سایر] با سلام. اول یه انتقاد (امر به معروف!) بکنم اونم اینکه با توجه به تاکید فوق العاده شما بر اینکه سوالات اول جستجو بشه (برای جلوگیری از تکرار سوالات) ولی بخش جستجو واقعا ضعیف عمل میکنه که البته تا حدیش عادیه ولی تا حد زیادیم مشکل کدنویسی داره که باید رفع بشه انشاءالله. سوالی که از خدمتتون داشتم اینه که در بحث هایی که در مورد روابط دختر و پسر و حد شرعی و عرفی اون با چندتن از دوستانم داشتم به بن بست هایی خوردم که نتونستم درباره این موضوع به طور کامل اونها رو اقناع کنم. شرح اون بن بست ها مفصله برای همین نمیخام تو سوال اول خیلی وقتتونو بگیرم.چون مطمئنم در این مورد حتما قبلا بحث هایی رو ارائه کردید (صرفا ایدئولوژیک) خاستم لینکش رو برام قرار بدید و یا اگه کتاب مفیدی تو این زمینه سراغ دارید ممنون میشم بهم معرفی کنید تا اونها رو پیگیری کنم بعد اگه باز مشکلی بود مزاحمتون میشم.بازم تاکید میکنم صرفا مباحث ایدئولوژیک مد نظرمه (مباحث مصداقی کارگشای کارم نیست!) خیلی مخلصیم یا علی
- [سایر] سلام! مزاحمت منو ببخشید . چند وقت پیش هم2بار براتون پیغامگذاشتم ولی خوب ماشالله با این حجم ورودی حدس میزدم که پیامم دیده نشه. موضوع مورد سوالم رو سرچ کردم و چندتا نمونه ی تقریبا مشابه دیدم ولی یه جاهایی ابهام داشتم پس با اجازه ی صاحب سایت : پسر عموم 5 سال بود که با سماجت خواستگاری میکرد ( از 21 سالگیش) ، اون اوایل همه مخالف این ازداج بودیم به جز خودش ، تا اینکه آذر 87 اومدن خونمون تا پرونده ی این خواستگاری لعنتی دوباره به جریان بیفته ! جواب من ( که الان 22 سالمه) مثل همیشه یه چیز بود ؛ نه ! اما این دفه همه راضی بودن ! تقریبا 6 ماه از اون موقع میگذره و چون شغل پسر عموم هنوز تثبیت نشده اجازه ی عقد ندادم و شکر خدا هی سنگ میافته جلوی قضیه و ماجرا عقب میفته ! من دلم میخواد که یک سرش کنم ولی مادرم نمیذاره و مدام این جمله ی عجیشو تکرار میکنه که : از این بهتر برای تو نمیاد و مطمئنم اینو به خاطر وضعیت خوب مادیشون میگه اما اینکه چرا این آقا به دل من نمیشینه به خاطر یه سری رفتاراشه که میخواستم چندتاشو براتون بشمرم تا نظر شمارم بدونم و ببینم که باید ازشون بترسم یا نه : ( اگرچه خانوادم میگن این حرفا چرنده ) 1) خیلی ضد نظام حرف میزنه که از اونجایی که من واقعا نظام کشورمو دوست دارم حرفاش برام سنگینه 2) هیچ اعتقادی به ... و روحانیت و مجالس اهل بیت نداره ، مثلا شما که اومده بودین همدان و سخنرانی داشتین ،هرچی سعی کردم بیاد باهم بریم قبول نکرد و با یه بهانه ایی به قول خودش پیچوندم یامثلا الان که آقای پناهیان اینجا سخنرانی دارن ، محض امتحان بهش گفتم بیا ، گفت : روضه موضه که ندارن ؟ حالم از روضه بهم میخوره !!!که البته اونم پیچوند . 3 ) توی گوشیش کلیپ های تصویری از خواننده های طاغوتی زن فراوونه که نسبت به یکیشون ارادت خاصی داره ! 4) 26 سالشه اما از زمانی که به سن قانونی رسیده تا الان هرگز و هرگز و هرگز دنبال کار ، حرفه ، هنر ،علم و... نبوده ، کارشو باباش میخواد براش جور کنه ، خونشو باباش براش خریده ، جورابشو باباش میخره خلاصه یه صد تومنی از خودش تو جیبش نداره . ( خانواده ی خوبی داره اما نمیدونم چرا بین خواهرو برادرش این یکی اینجوریه) 5) خیلی لوس بار اومده ، من بارها بهش گفتم این دوران قبل از عقد فقط برای شناخت بیشتره نه برای اینکه بهم محبت کنیم اما عملا به من فهمونده من وظیفمه از الان به آقا محبت کنم!( ... ) 6) من چادریم و به حجاب معتقد ومقیدم ، حتی عطر و آرایش هم بیرون از منزل ندارم، میگه \\\" آرایش کن بیا برون ببینم چه شکلی میشی ؟ \\\" یا \\\" نکنه مثه این بسیجی ها چادر بپوشی \\\" ینی کیپ چادر نپوش ! 7) یکی از آشناها بهم میگه نکنه نه بگی دلشو بشکنی ، پاشو میخوری اونوقت ! من با این بشر جه کنم آخه ؟ مادرمم اینجور موقع ها باز از اون جمله های شاهکارش میگه که : تو برو و اصلاحش کن ! ولی من نه توانش رو دارم ونه حوصله شو ، خانواده ی من مذهبی هستن باورم نمیشه موافقن ! شما بگید حاج آقا این آدم ترسناک نیست ؟ اصلا جوجوئه !میدونم طولانی شد .اگه تونستین سریع جوابمو بدین وقتم داره تموم میشه دیگه، حلالم کنید به قولی یک در دنیا صد در آخرت ! یا علی
- [سایر] سلام خدمت حاج آقای مرادی واقعا خسته نباشین ... یه مدته با سایتتون آشنا شدم ... خیلی ازش چیزی یاد گرفتم ... ولی واقعا به قول دکتر خراسانی میترسیم ازین که روزی این دلخوری کاربران از جواب ندادن های شما و گلایه کردنهای نابجا شما رو دلسرد کنه، از طرفی هم ناراحتیم که چرا واقعا این همه سوال تکراری هست و وقت شما رو میگرند تا شما واقعا سوالا و پیامایی که حقشونه خونده بشند و جواب بهشون داده بشه رو نداشته باشین ... و این که درحالی که میشه مشکلاتی حل بشه با این رعایت نکردن های کاربران این امکان از دست بره ... چند پیشنهاد دارم ... 1- میشه امکان ارسال پیام رو محدود کرد ... مثلا فقط هر جمعه از ساعت 8 تا 10 بخش ارسال پیام باز باشه ... و شما در طول هفته به پیامها جواب بدین ... اینجوری بیشتر درک میکنند که وقت شما محدود هست ... و اینکه چون مجبور میشند صبر کنند تا زمان مقرر، مطمئنا به جوابها و یادداشتهای شما برای دیگران مراجعه میکنند و جستجو میکنند و مسلما با این کار تعداد سوالای تکراری خیلی کمتر میشه و خیلی ها جوابشون رو میگیرند و یا متوجه میشن که سوالی که میخوان بپرسن بیهوده یا غیر منطقی هست ... و اونایی که سوالای بیهوده میخوان بپرسند یا هی پیام بدند که چی شد جواب ما و به قول آمارهایی که خودتون میدین به 200 تا 300 پیام هم برسه پیامهاشون فقط صبر کردن رو یاد میگیرند ... و مسلما آرامش شما حفظ خواهد شد ... و در هنگام مراجعه به سایت لذت میبرید تا این که هی حسرت بخورید که چرا اینا اینجوری رفتار میکنند و بازم ...... 2- میشه که شما از بین همین کاربرانی که هی میان سر میزنند به سایتتون چند تا رو انتخاب کنین تا تو اداره سایت به شما کمک کنند، درسته که سایت شخصیه ولی مدیریت با شما باشه ... مثلا سوالاتی که از شما میشه رو دسته بندی کنند و تکراری ها رو خودشون لینک بدند به جوابای مشابه، و گلایه ها رو جواب بدند و جواب سوالای مهمتر و اصلی تر رو به خودتون بسپارند و اینجوری تک تک دقایقی که شما به سایت میاین دیده خواهد شد، و میبینیم که هر دفعه شما پیامی جدید و سوالات نو رو جواب میدید ... این میتونه برای استمرار مراجعه به سایتتون توسط کاربران رو به همراه داشته باشه و اینکه میزان رضایت به حداکثر برسه ... البته که نمیشه همه رو راضی کرد و لازم هم نیست ولی چه خوب میشه که اکثریت که خواسته های منطقی دارند، کاملا راضی باشند 3- چه خوب میشد اگه سایت بخش بندی میشد و هرکس بنا به ابهاماتی که تو اون لحظه تو ذهنش داره به قسمت مورد نظر بره ... در حالی که این میتونه پرداختن به موضوعات مختلف رو برای خودتون هم راحت تر کنه جوری که بین مسائل اصلی بنا به درخواست کاربران و بازدیدها و استقبال مساوات رعایت بشه ... مثلا بخش بندی سایت به این گونه باشه که دینی – فرهنگی – ازدواج – گناه و توبه و خیلی ها که خودتون بیشتر میدونین تقسیم بشه ... شما میتونین با جایگاهی که دارین برای مثال از کلاسهایی که با طلبه های جوان دارید اونایی که بهتر و منطقی تر هستند و از لحاظ علمی پر بارترند و با نت آشنا هستند و علاقه دارند رو برای قسمت دینی خودتون معرفی کنید و اونا سوالات سطحی رو پاسخ بدند و سوالات عمقی رو خودتون پاسخ بدین ... میشه که مثلا در بخش فرهنگی شما بعضی مسائل رو بیان کنین البته به عنوان سوال مثلا همین بنرهای سطح شهر که راجع بهش صحبت کردید یا پیامک یا امثال آن و چند روزی کاربران راجع بهش نظراتشون رو بدند و در پایان یه نفر جمع بندی کلی از نظرات مخالف و موافق رو تیتر وار به شما ارائه بده و شما باتوجه به صحبت بچه ها و طبق تیتر بندی ها بگین کجاها رو دارند اشتباه میکنند و کجاها رو دارند درست میرند ... این کار میتونه به لحاظ فرهنگی هم روی کاربرانتون یک تاثیر فوق العاده بذاره ... مگه خودتون نمیگین به لحاظ فرهنگی کمبود حس میشه، خوب این کمبود میتونه از همین راه ها جبران بشه ... 4- مطمئن باشین خیلی ها اگه شما بخواین دوست دارند که به بهتر شدن سایت شخصی شما و البته کمک به بقیه هموطنان قدمی بردارند، البته اگه شما مایل باشین و با تجاربی که دارین این راه رو موثر بدونین ... مثلا همون کسی که اومده بود کل مطالب سایت و نوشته ها رو تو چند تیتر خلاصه کرده بود ... 5- ثبت نام از کاربران خوب هست ولی تو این سایت برنامه ای نداره، جز این که خودتون آماری از کاربران داشته باشین ... کاش میشد ثبت نام کرد و هر کس با نام کاربری خودش پیام بذاره ... بعد از اون توسط کسانی که خودتون انتخاب کردین تا پیامها رو دسته بندی کنند پیامها خونده بشه و اگه تکراری یا سوال بیهودست تذکر داده بشه ... و اگه سوال مهمی هست نگاه به ارسال پیام بشه که آیا پیام با رعایت کلیه ضوابط فرستاده شده یا نه؟ مثلا مثل من اینقدر طولانی نوشته و ضوابط رو رعایت نکرده، یا اسمش رو بد انتخاب کرده، درمانده، بیچاره، بدبخت، یا از جهنم، از گورستان، و امثال این یا این که فینگیلیش نوشته شده باشه، میشه تمام موارد رو زیر پیامشون ذکر بشه و تحویل شما بشه و شما پاسخ بدین و به رویت کاربران برسه ... بعد به جز امتیاز دادن امتیاز فرهنگی دادن هم باشه، و این امتیازها در مجموع زیر نام کاربری کاربران و همیشه باهاشون باشه ... اینجوری همه تشویق میشند که رعایت کنند و از امتیاز فرهنگی خوبی برخوردار باشند ... بهر حال اینا میتونه انگیزه ای برای کاربران باشه ... البته همه اینها فقط نظر یک کاربر ساده بود ... خودتون بیشتر صلاح میدونین که کدوم به صلاح هست یا نه، بعنوان کسی که یه مدت خیلی کوتاه تجربه وب نویسی رو داشتم اینا به نظرم اومد، و یک سوال چرا نباید وقتی این قدر محبوبیت دارین و استقبال میشه از سایتتون خیلی ها سرخورده برگردند؟ چرا نمیشه که شما حتی یک شرکت کوچک رو راه اندازی کنین و کارمند برای سایتتون استخدام کنین؟ چرا نباید سایت های دینی و اسلامی و فرهنگی و نمونه از هر نظر جزو دسته سایتهایی باشند که توسط یک شرکت 100 نفره و با مدیریت شما مدیریت نشند؟ البته درسته که هنوز واسه همچین حرفایی زوده ولی خودتون هم میدونین که میشه ... خیلی ببخشید که این قدر طولانی شد ... در ضمن خودمم قبلا سوال پرسیده بودم، ولی چون میدونم اصلا وقتش رو ندارین انتظاری واسه جوابش ندارم، ولی کاش میشد که اونایی که سوالای مهمتر دارند جرات سوال پرسیدن داشته باشند و مطمئن باشند که خیلی زود توسط شما جواب داده میشه ... البته یه موضوع رو هم در نظر داشته باشیم، بعضی ها از دوست داشتن زیاد هست که میگردند یه سوالی پیدا میکنند تا بالاخره باشما یه ارتباط کوچیک هم اگه شده با داشته باشند، که البته تعداد زیادیشون به هدفشون نمیرسند و سرخورده میشند و اون قضاوتهای عجولانه رو میکنند، شاید با اون سوالاتی که خودتون مطرح میکنین و میگین که دوستان نظرشون رو بگن و در پایان حرفشون رو تصدیق یا رد میکنین میتونه این نیازشون رو برآورده کنه ... هرجا هستین موفق و پیروز باشین ... اگه سایت به همین منوال باشه، قول میدم دیگه به جز پیگیری برای این مطلبم پیام دیگه ای ندم و فقط خواننده سایت باشم ... خدایی در همین نزدیکیست که نیت خیر شما رو داره میبینه! بازم ممنون ... راستی از خیر سوالای قبلمم گذشتم ... فقط این پیاممو میخوام بخونین ... جواب هم نمیخواد فقط بخونینش ... به هر حال سلیقه و تدبیر و هدف خودتون اصله! خدانگهدار ...