تکلیف مستفاد از اصول عملی، هنگام شک یا جهل به حکم واقعی را وظیفه عملی گویند. این بحث در اصول فقه کاربرد دارد.
خاطر
خواطر (جمع خاطر)، اصطلاحی در تصوف و عرفان ، به معنای اندیشه و خطابی که به سرعت بر دلِ سالک میگذرد بدون اینکه خود او اراده کرده باشد، هرچند قدرت دفع آن را از دل دارد.
خون
خون از نجاسات است که در قلب و رگها جریان دارد. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، صوم، حج، تجارت، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن گفته اند.
رحم
واژه رحم ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • رحم (بچهدان)، رحم به فتح راء وکسر حاء، محلّ تکوّن و رشد جنین در جنس مؤنّث• رحم (خویشاوند نسبی)، رَحِم به فتح راء وکسر حاء، به معنای خویشاوند نسبى• رحم (شفقت)، رحم به فتح راء و سکون حاء، به معنای شفقت و مهربانی
سن
مدت عمر انسان یا موجود زنده دیگر را سن میگویند.
استحاضه
اِسْتِحاضه یکی از انواع خونهایی است که از مجرای تناسلی بانوان جاری میشود. به زن در این مدت مُسْتَحاضه گفته شده و برای انجام برخی کارها مانند نماز و روزه لازم است احکام خاصی را رعایت کند.
احتیاطا
از روی احتياط. رجوع کنيد به: احتياط
بسمه
باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقههای نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آنها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل میشد. این طرز کار شبیه شیوهای است که برای تهیه پارچههای قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار میرود.