شهرداری برای رفع مشکل ترافیک و احداث اتوبان، بااراضی وقفی مواجه می گردد، آیا می توان این اراضی را به جاده تبدیل نمود؟

تبدیل یعنی تغییر دادن و عوض کردن یک چیز با چیز دیگر.

رَفع به معنی منع از استمرار وجود یک شیء است.

به مال مورد وقف موقوفه گفته می‌شود.

ضروری به دو معنای بدیهی، لازم و هر آنچه چاره‌ای از آن نیست. ضروری به معنای نخست، مقابل نظری در کلمات فقها با اضافه به دین و مذهب به کار رفته است. [۱] [۲] [۳]

وحدت نظر دو یا چند نفر بر امری و همچنین هم‌وِفق بودن دو یا چند عدد با یکدیگر را توافق گویند و از توافق به معنای نخست در ابواب عقود سخن رفته است و توافق به معنای دوم از اصطلاحات علم حساب می‏باشد که از آن به مناسبت در باب ارث یاد شده است.

كسی كه عهده‌دار امری شده است.

باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقه‌های نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آن‌ها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل می‌شد. این طرز کار شبیه شیوه‌ای است که برای تهیه پارچه‌های قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار می‌رود.

زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.

قسمت به تمییز حقوق گویند. [۱]

وقف عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است.