واحد
وجود واحدِ دارای عنوان را واحد گویند؛ اصطلاح مورد بحث در باب اجتماع امر و نهی به کار میرود.
فیه فروض الاول ان یقصد الحجاج توکیل الشخص فی الاعم من ان یشتری لکل واحد منهم شاه معینه و یذبحها و ان یشتری المجموع للمجموع ثم یقوم بافراز کل شاه لشخص ثم یذبحها و الذبح فی هذا الفرض صحیح و یجزی الثانی ان یقصدوا توکیله فی خصوص ان یشتری لکل واحد منهم شاه معینه لکنه اشتری مجموعه من الشیاه لمجموعهم ثم قام بفرز کل واحده منها لاحدهم و ذبحها و الذبح فی هذا الفرض لایصح