اگر زمین موقوفه، متولّی خاص داشته باشد، واجب است تصرّف کنندگان به او مراجعه کنند و زمین را از او اجاره نمایند و اگر متولّی خاصی نداشته باشد، ولایت بر آن با حاکم شرع است و تصرّف کنندگان باید به وی مراجعه نمایند و اما نسبت به مصرف درآمد وقف که متردّد بین محتملات است، اگر محتملات متصادق و غیرمتباین باشند مثل سادات و فقرا و علما و اهل فلان شهر، واجب است درآمد وقف در قدر متیقّن آنها مصرف شود، ولی اگر احتمالات، متباین و غیر متصادق باشند، در این صورت اگر محصور در امور معیّنی باشند، واجب است مصرف وقف با قرعه معیّن شود و اگر احتمال بین امور غیرمحصوره باشد، در صورتی که بین عناوین یا اشخاص غیر محصوره باشد مثل اینکه بدانیم زمین موقوفه وقف بر ذرّیه است ولی ندانیم که ذرّیه کدام شخص از اشخاص غیر محصوره مراد است، در این صورت منافع وقف در حکم مجهول المالک است و واجب است به فقرا صدقه داده شود، ولی اگر احتمال بین جهات غیر محصوره باشد مثل اینکه مردد بین وقف برای مسجد یا زیارتگاه یا پل یا کمک به زائران و مانند آن باشد، در این صورت واجب است درآمدهای وقف به شرط عدم خروج از آن محتملات در امور خیریه مصرف شود.
اگر وقفی بودن زمین محرز باشد ولی جهت وقف معلوم نباشد، ساکنین و زراعت کنندگان در آن زمین چه تکلیفی دارند؟
اگر زمین موقوفه، متولّی خاص داشته باشد، واجب است تصرّف کنندگان به او مراجعه کنند و زمین را از او اجاره نمایند و اگر متولّی خاصی نداشته باشد، ولایت بر آن با حاکم شرع است و تصرّف کنندگان باید به وی مراجعه نمایند و اما نسبت به مصرف درآمد وقف که متردّد بین محتملات است، اگر محتملات متصادق و غیرمتباین باشند مثل سادات و فقرا و علما و اهل فلان شهر، واجب است درآمد وقف در قدر متیقّن آنها مصرف شود، ولی اگر احتمالات، متباین و غیر متصادق باشند، در این صورت اگر محصور در امور معیّنی باشند، واجب است مصرف وقف با قرعه معیّن شود و اگر احتمال بین امور غیرمحصوره باشد، در صورتی که بین عناوین یا اشخاص غیر محصوره باشد مثل اینکه بدانیم زمین موقوفه وقف بر ذرّیه است ولی ندانیم که ذرّیه کدام شخص از اشخاص غیر محصوره مراد است، در این صورت منافع وقف در حکم مجهول المالک است و واجب است به فقرا صدقه داده شود، ولی اگر احتمال بین جهات غیر محصوره باشد مثل اینکه مردد بین وقف برای مسجد یا زیارتگاه یا پل یا کمک به زائران و مانند آن باشد، در این صورت واجب است درآمدهای وقف به شرط عدم خروج از آن محتملات در امور خیریه مصرف شود.
- من یک قطعه زمین زراعی دارم که مهریه ام بوده است، و اخیراً اقدام به فروش آن کرده ام، در حال حاضر مردی ادّعا می کند که آن زمین بیشتر از دویست سال است که وقف می باشد، تکلیف من در مورد فروش آن چیست؟ و شوهرم که این زمین را به عنوان مهریه به من داده است چه تکلیفی دارد؟ و مشتری که آن را از من خریده است چه تکلیفی دارد؟
- ج: اگر زیر زمین عنوان مسجد را ندارد و جزء تأسیساتی نیست که مسجد به آن نیاز داشته باشد و وقف آن هم وقف انتفاع نباشد، اشکال ندارد.
- ج: اگر زمین هم وقف باشد، به مجرّد خروج درختان وقفی موجود در آن از قابلیت انتفاع، فروش و تبدیل آن جایز نمی شود، بلکه واجب است در صورت امکان به جای آنها هرچند با صرف پول درختانی که از قابلیّت انتفاع، خارج شده اند درختان جدید خرما، کاشته شود تا منافع آنها در جهت وقف مصرف شود و در غیر این صورت باید از زمین موقوفه بصورت دیگری استفاده شود هرچند با اجاره دادن آن برای زراعت یا ساخت خانه و مانند آن و مصرف درآمد آن در جهت وقف باشد و به طور کلی تا زمانی که به نحوی از انحاء، استفاده از زمین موقوفه امکان دارد، خرید و فروش و تبدیل آن جایز نیست، ولی فروش نخلهای موقوفه در صورتی که ثمره ندهند اشکال ندارد و در صورت امکان باید پول آنها برای کاشت درختهای جدید مورد استفاده قرار گیرد و در صورتی که امکان نداشته باشد، باید در همان جهت وقف مصرف گردد.
- زمینی وقفی در طرح تعریض خیابان قرار گرفته و شهرداری زمینی به عنوان معوض تعیین و تحویل داده است. آیا زمین معوض خودبخود وقف است یا نیاز به صیغه وقفیت دارد؟ اگر متولی زمین معوض را به دیگری بفروشد، معامله چه حکمی دارد؟
- چند ماه قبل یکی از علما در زمین موقوفه ای با اجازه وقف کنندگان آن دفن شده است و در حال حاضر عدّه ای به این کار اعتراض دارند و ادعا می کنند که دفن در زمین موقوفه جایز نیست، این مسأله چه حکمی دارد؟ و بر فرض عدم جواز، آیا اشکال با پرداخت مبلغی به عنوان عوض زمین موقوفه ای که آن عالم در آن دفن شده، برطرف می شود؟
- زنی که فقط مالک سدس ملک مشاعی است که بین او و سایر زارعین مشترک است، همه آن ملک را وقف کرده و همین باعث بروز مشکلات زیادی برای اهالی به سبب دخالت اداره اوقاف شده است، به طور مثال اداره اوقاف از صدور سند مالکیت برای خانه های اهالی جلوگیری می کند، آیا این وقف در تمام ملک مشاع نافذ است یا فقط در سهم او؟ و بر فرض اینکه وقف فقط در سهم او صحیح باشد، آیا وقف زمین مشاع قبل از تقسیم صحیح است؟ و اگر وقف سهم مشاع قبل از تفکیک آن صحیح باشد، سایر شرکا چه تکلیفی دارند؟
- گاهی بعضی از مؤسسات دولتی و غیر دولتی به سبب مسائل فنی و طراحی از قبیل ساختن سدها و نیروگاههای برق و پارکهای عمومی و مانند آن، مجبور به تصرّف در زمین های وقفی می شوند، آیا مجری این طرحها از نظر شرعی ملزم به پرداخت عوض یا اجرت وقف است؟
- در بعضی از زمین های وقفی نهرها یا مسیل هایی وجود دارد که سنگریزه ها و سنگهای معدنی در آنها یافت می شود، آیا این سنگریزه ها و سنگهای موجود در آنها که در ملک موقوفه واقع شده اند، تابع وقف هستند؟
- زمین هایی در منطقه ما وجود دارد که مردم، اقدام به زراعت و کاشت درخت در آنها می کنند و بین اهالی مشهور است که وقف حرم یکی از امامزادگان(علیهم السلام) مدفون در منطقه می باشند و متولّی وقف هم سادات ساکن در آنجا هستند ولی دلیلی بر وقف بودن آن زمین ها وجود ندارد و گفته می شود که در گذشته وقفنامه ای وجود داشته ولی در آتش سوزی از بین رفته است و مردم در حکومت سابق برای جلوگیری از تقسیم زمین ها شهادت به وقفیّت آنها داده اند و عدّه ای هم می گویند که یکی از حاکمان منطقه که علاقه به سادات داشت، آن زمین ها را برای معاف شدن از مالیات وقف آنان کرد، در حال حاضر این زمین ها چه حکمی دارند؟
- اگر شخصی چند سال قبل زمینی را که از طریق ارث به او رسیده به صورت بیع لازم بفروشد و سپس معلوم شود که آن زمین وقف بوده، آیا این بیع باطل است؟ و درصورتی که باطل باشد، آیا باید قیمت کنونی آن را به مشتری بپردازد یا پولی را که هنگام فروش از او گرفته است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] زمینی وقف است و از نظر زراعت باید از آن زمین خاک برداشته شود تا زراعت خوب شود آیا این کار جایز است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بعد از ساخت مسجد در زمین وقفی شک در نوع وقف (اولاد یا امیر المومنین علیه السلام) به وجود آمده است؛ در این صورت تکلیف چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اینجانب بدون بخشش یا خرید و فروش، وعده بخشش زمینی را به فرزندم دادم و او قسمتی از آن زمین را تحت تصرف خود قرار داده، و مابقی آن زمین را وقف نمودم. آیا چنین وقفی صحیح است؟
- [آیت الله جوادی آملی] سؤال 1: روستایی فاقد مسجد است. چند سال قبل فرد خیّری زمینی به مساحت 600 متر وقف مسجد کرد و بعد از وقف فوت نمود، زمین وقفی دقیقاً کنار یک خانهای به فاصله 5 / 2 متری قرار دارد و اگر مسجد ساخته شود مزاحم همسایه میگردد، از طرف دیگر روبروی حسینیهی روستا، چند متری باغ و زمین به مساحت 3500 متر میباشد. بعلت فاصله داشتن زمین مسجد و حسینیه اهالی روستا قصد کردند که زمین وقفی را فروخته و در روبروی حسینیه باغی را به اندازه 600 متر خریداری نمایند و وقف مسجد کنند آیا چنین عملی یعنی عوض کردن زمین وقفی با زمین مکان دیگر البته به به اسم واقف انجام شود امکان پذیر است؟ و در ضمن در باغ میتوانیم، مسجد، قبرستان، مخابرات، خانهی بهداشت و اماکن عمومی ساخته شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر معلوم نباشد اصل وقف برای چه بوده است، چه باید کرد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] یک قطعه زمین وقف بر امام حسین 7 بود فردی آن را خریداری کرد و حال آن که نمیدانست وقفی است، امّا فروشنده اطّلاع داشت این معامله چه صورتی دارد؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشد اینجانب عضو هیئتی بودم که الان منحل شده و وسایل این هیئت وقفی بوده و مسئول این هیئت می خواهد الان این وسایل را به هیئت دیگری وقف کند، آیا اجازه این کار دارد؟ آیا کار این شخص اشکال دارد؟ با توجه به اینکه این وسایل وقفی هستند اگر می شود پاسخ را هر چه سریعتر بدهید با تشکر .
- [سایر] با تغییر کاربری زمین های وقفی چه می کنید؟ انجام چنین تغییراتی چه حکمی دارد؟ اخیرا اعلام شده که سازمان اوقاف با کسب مجوزهای قانونی، اجازه تغییر کاربری اموال وقفی را از مراجع قانونی کشور دریافت کرده است. این درحالی است که مکررا در اسلام تأکید شده برخلاف وصیت کسی که دستش از دنیا کوتاه شده، حتی اگر از بستگان شخص وفات یافته باشد، کسی مجاز نیست مالی را که وقف شده، به تصرف درآورد یا آن را برای کاربری دیگری اختصاص دهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در بعضی از روستاها املاک وقفی از قبیل باغات، زمین و آب وجود دارد که اداره اوقاف آنها را به نصف اجاره می دهد و مال الاجاره را هم به آن قریه ای که واقف، وقف مسجد آن کرده، یا نمی دهد یا قسمتی از آن را می دهد، آیا عالم و یا معتمدین می توانند اعتراض نمایند؟
- [آیت الله بهجت] در یک قبرستان که وقف بودن زمین آن معلوم نیست، مدرسه ای ساخته شده است. اینک آموزگاران می خواهند در آن جا نماز ظهر و عصر بخوانند. در این صورت نماز آن ها چه حکمی دارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] ملکی که مقداری از آن وقف است و مقداری از آن وقف نیست، اگر تقسیم نشده باشد، مالک قسمتی که وقف نیست به همراه متولّی وقف (و در صورتی که وقف متولّی نداشته باشد یا دسترسی به وی امکانپذیر نباشد، مالک قسمت غیر وقفی به همراه حاکم شرع) میتوانند وقف را جدا کنند و اگر بهرهبرداری مناسب از مال وقف بدون تقسیم امکان نداشته باشد، بر متولّی وقف (یا حاکم شرع) لازم است برای تقسیم وقف اقدام کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در زمینی که غصب کرده با بذر و نهال خود زراعت کند، یا درخت بنشاند زراعت و درخت و میوه آن مال خود او است و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند، کسی که غصب کرده باید فوراً زراعت یا درخت خود را اگر چه ضرر نماید از زمین بکند، و نیز باید اجاره زمین را در مدّتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابیهایی را که در زمین پیدا شده، درست کند مثلا جای درختها را پُر نماید. و اگر بواسطه اینها قیمت زمین از اولش کمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد و نمی تواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد، یا اجاره دهد. و نیز صاحب زمین نمی تواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند یا درخت بنشاند ، زراعت و درخت و میوة آن مال خود اوست . چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند ، کسی که غصب کرده باید فوراً زراعت یا درخت خود را اگر چه ضرر نماید از زمین بکَند و نیز باید اجارة زمین را در مدّتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابیهائی را که در زمین پیدا شده ، درست کند مثلاً جای درختها را پر نماید ، و اگر بواسطة اینها قیمت زمین از اوّلش کمتر شود ، باید تفوت آن را هم بدهد . و نمی تواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد ؛ یا اجاره دهد . و نیز صاحب زمین نمی تواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد .
- [امام خمینی] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند، یا درخت بنشاند، زراعت و درخت و میوه آن مال خود او است و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند، کسی که غصب کرده باید فوراً زراعت یا درخت خود را اگر چه ضرر نماید از زمین بکند، و نیز باید اجاره زمین را در مدتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابیهایی را که در زمین پیدا شده، درست کند مثلًا جای درختها را پُر نماید. و اگر به واسطه اینها قیمت زمین از اولش کمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد و نمیتواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد، یا اجاره دهد. و نیز صاحب زمین نمیتواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند یا درخت بنشاند، زراعت و درخت و میوه آن مال خود اوست و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند، کسی که غصب کرده باید فورا زراعت یا درخت خود را اگرچه ضرر نماید از زمین بکند و نیز باید اجاره زمین را در مدّتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابیهایی را که در زمین پیدا شده درست کند، مثلاً جای درختها را پر نماید و اگر به واسطه اینها قیمت زمین از اوّلش کمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد و نمیتواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد یا اجاره دهد و نیز صاحب زمین نمیتواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند، یا درخت بنشاند، زراعت و درخت و میوهی آن مال خود اوست و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند، کسی که غصب کرده باید فوراً زراعت یا درخت خود را اگر چه ضرر نماید از زمین بکند و نیز باید اجارهی زمین را در مدّتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابیهایی را که در زمین پیدا شده درست کند، مثلاً جای درختها را پُر نماید و اگر به واسطهی اینها قیمت زمین از اوّلش کمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد و نمیتواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد، یا اجاره دهد و نیز صاحب زمین نمیتواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.
- [آیت الله بهجت] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند، یا درخت بنشاند، زراعت و درخت و میوه آن مال خود اوست و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند، کسی که غصب کرده باید فورا زراعت یا درخت خود را، اگر چه ضرر نماید، از زمین بکَنَد، و نیز باید اجاره زمین را در مدتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابی هایی را که در زمین پیدا شده، درست کند ، مثلاً جای درخت ها را پر نماید. و اگر به سبب اینها قیمت زمین از اولش کمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد، و نمی تواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد، یا اجاره دهد، و صاحب زمین نیز نمی تواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند یا درخت بنشاند، زراعت و درخت و میوه آن مال خود اوست، و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت ودرخت در زمین بماند، کسی که غصب کرده باید فوراً زراعت یا درخت خود را اگرچه ضرر نماید از زمین بکند و نیز باید اجاره زمین را در مدّتی که زراعت ودرخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد وخرابیهایی را که در زمین پیدا شده، درست کند مثلاً جای درختها را پر نماید و اگر به واسطه اینها قیمت زمین از اوّلش کمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد ونمیتواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد یا اجاره دهد و نیز صاحب زمین، نمیتواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند یا درخت بنشاند زراعت و درخت و میوه ان مال خود اوست و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین او بماند کسی که غصب کرده باید فورا زراعت یا درخت خودرا اگرچه ضرر نماید از زمین بکند و نیز باید اجاره زمین را در مدتی که زراعت و درخت در ان بوده بلکه اجاره قبل از ان مدت را از زمان غصب به صاحب زمین بدهد و خرابیهایی را که در زمین پیدا شده درست کند مثلا جای درختهارا پر نماید و اگر به واسطه اینها قیمت زمین از اولش کمتر شود باید تفاوت ان را هم بدهد و نمی تواند صاحب زمین را ملزم کند که زمین را به او بفروشد یا اجاره دهد و نیز صاحب زمین نمی تواند او را ملزم کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد
- [آیت الله سبحانی] اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند، یا درخت بنشاند، زراعت و درخت و میوه آن مال خود اوست. و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند، کسی که غصب کرده باید فوراً زراعت یا درخت خود را اگرچه ضرر نماید از زمین بکند و نیز باید اجاره زمین را در مدتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابی هائی را که در زمین پیدا شده، درست کند مثلاً جای درخت ها را پر نماید. و اگر به واسطه اینها قیمت زمین از اولش کمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد. و نمی تواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را به او بفروشد; یا اجاره دهد. و نیز صاحب زمین نمی تواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.