اگر لباس و وسایل غسّال حین انجام غسل به واسطه غساله ی میّت پیش از غسل نجس شود، آیا پس از اتمام غسل به واسطه تبعیت آن ها پاک می شوند؟
به مسأله ی 215 رساله رجوع کنید.
اتمام به معنی تمام کردن میباشد. از «اتمام نماز» در باب صلات و از «اتمام عمل» در بابهایی همچون صوم و حج سخن رفته است.
تبعیت
تبعیت، اصطلاحی فقهی به معنای تبعیت چیزی از حکم یا عنوان شرعی چیز دیگر میباشد.
غساله
غُساله، آب جدا شده از شیء نجس هنگام شستن آن می باشد.
واسطه
وسیله و علّت ثبوت چیزی برای چیز دیگر را واسطه گویند.
وسایل
آلات جمع آلت، به ابزار و مصالحى گویند که در انجام دادن کارى یا ساختن چیزى بدان نیاز است، مانند آب در تطهیر اشیاى نجس و مصالح ساختمان، از قبیل آجر، گچ و خاک در ساختن آن به کار میرود و از این عنوان در بابهاى بسیارى، همچون طهارت، صلات، زکات، حج، جهاد، تجارت، اجاره، سبق و رمایه، نکاح، صید و ذباحه، ارث، شهادات، حدود و تعزیرات و قصاص، سخن رفته است.
میت
میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیتهای قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.
حین
به مدت زمان نامشخص حین گفته می شود که عنوان یاد شده در باب نذر و قسم آمده است.
پاک
از آن جهت كه دین اسلام يك برنامه كامل براى زندگی بشر بوده و تمام جنبههاى حيات مادی و معنوى او را در نظر دارد و از جهتى بهداشت يكى از ابعاد مهم زندگى بشر است، اسلام عزيز نسبت به مسأله طهارت و بهداشت عنايت شايانى دارد.
نجس
نجس اصطلاحی فقهی که به آنچه از نظر شرعی ناپاک (غیرطاهر) است اطلاق میشود. چیزهایی که نجس به شمار میروند به دو دسته تقسیم میشوند: دسته نخست، آنچه اصالتاً نجس است (نجاسات دهگانه) که آن را عین نجس میگویند؛ دسته دوم آنچه اصالتاً پاک است اما به دلیل تماس با نجاسات، نجس شده است (مُتَنَجَّس). چندین حکم تکلیفی و وضعی درباره نجاسات وجود دارد؛ مانند اینکه خوردن آنها حرام است و یا اینکه لباس نمازگزار نباید نجس باشد.
غسل
غُسل عملی عبادی در فقه اسلامی است به معنای شستن تمامی بدن از سر تا پا با کیفیتی خاص.
رجوع
رجوع در دو معنای مراجعه کردن به کسی و برگشتن به حالت قبلی استعمال شده که در فقه در ابواب مختلف به آن پرداخته شده است. رجوع