4) در فرض فوق اگر بیمار کاملاً بی هوش باشد، آیا می توان از خویشان بالغ وی اجازه گرفت و یا با آن ها شروط فوق را انعقاد نمود؟
اگر ولیّ خاصّ نداشته باشد، احتیاط در مراجعه ی امر به حاکم شرع است.
عنوان سوال:
4) در فرض فوق اگر بیمار کاملاً بی هوش باشد، آیا می توان از خویشان بالغ وی اجازه گرفت و یا با آن ها شروط فوق را انعقاد نمود؟
بسته شدن، مقابل انحلال را انعقاد میگویند که مراد از انعقاد به لحاظ متعلّق آن (عقد، عبادت و نطفه) مختلف است و در بیشتر بابها، اعم از عبادات، عقود، ایقاعات و احکام به کار رفته است.
اجازه
اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر بابهای عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.
بیمار
مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
بالغ
بلوغ، در فقه اسلامی به معنای رسیدن انسان به سنی است که مشمول تکلیف دینی میشود و باید به دستورهای دینی عمل کند. نشانههای بلوغ عبارتند از احتلام، روییدن موی خشن اطراف شرمگاه و سن؛ هر یک از این علائم ظاهر شود، شخص بالغ و مکلّف محسوب میگردد.
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.
حاکم شرع
حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفتهاند.
مراجعه
مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را میگویند.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.
امر
آمر به معنای طلب کننده چیزی از کسی به صورت الزامی است.
خاص
لفظ یا حکمِ دارای شمول کمتر در مقایسه با لفظ یا حکم دیگر را خاص میگویند.
شرع
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.