راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله بهجت
آدرس:
http://bahjat.ir
آیا عدم شرکت در فعالیت های سیاسی تخلّف محسوب می شود؟
خیر.
عنوان سوال:
آیا عدم
شرکت
در فعالیت های سیاسی تخلّف محسوب می شود؟
پاسخ:
خیر.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
آیا آگاهی سیاسی جزو شرایط مرجع تقلید مانند: شیعه دوازده امامی و... محسوب می شود یا نه؟
آیا زن بدون اجازه شوهر می تواند برای فعالیت های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از منزل خارج شود؟
کفار تخلف نذر چیست؟
به نظر حضرتعالی، برای هر بار تخلف از نذر یک کفاره واجب می شود یا پس از اوّلین تخلف، کفاره واجب می شود و پس از تخلف های بعدی چیزی بر عهده نذر کننده نیست؟
اگر ضمن عقد اجاره شرط شود در صورت تخلّف مستأجر از تخلیه بعد از انقضای مدّت، موظّف است که مثلاً سه برابر مال را بپردازد، آیا در صورت تخلّف بدهکار می شود؟
در چه شرایطی عمل به قسم واجب می شود و تخلّف از آن کفاره خواهد داشت؟
اگر هنگام عقد زوج شرایطی را قبول کند، ولی بعد از ازدواج از شرط خود تخلف کند، چه حکمی دارد؟
آیا رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی شرعا واجب است و تخلف از آن ها حرام می باشد؟
شخصی خانه ای را فروخته و ضمن صیغه ی عقد بیع، شرایطی را برای خریدار شرط نموده و ضمنا اسقاط کافه ی خیارات را هم ذکر کرده است. در صورت تخلّف شرط از ناحیه ی خریدار، آیا فروشنده می تواند خیار فسخ، به خاطر تخلّف شرط ضمن عقد را استفاده نماید؟
اگر در ضمن اجرای طلاق خلع، علاوه بر بذل مهر با زن شرط شده است که وی حقّ ملاقات با فرزندش را نداشته باشد، چون موجب ناراحتی و اضطراب طفل می شود و نگهداری آن برای زوج مشکل می شود و زوجه هم قبول نموده است. حال اگر زوجه از این شرط تخلّف کند و بخواهد با فرزندش ملاقات کند، آیا این هم مثل رجوع مهر محسوب می شود که موجب تبدّل طلاق خلع به رجعی است یا خیر؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[سایر] اهمیت فعالیت سیاسی در اسلام چیست؟
[سایر] فعالیت های سیاسی آیت الله خوئی؟
[سایر] برای یک دانشجوحدواجب فقهی فعالیت سیاسی چیست؟
[آیت الله مکارم شیرازی] آیا زن بدون رضایت شوهر می تواند برای فعالیت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، از منزل خارج شود؟
[سایر] فعالیت در بسیج دانشجویی با توجه به هجمه سیاسی فرهنگی دشمن و توطئه آنها در دانشگاه چه حکمی دارد؟
[سایر] آیا وظیفه دانشجو، شرکت در مسائل سیاسی است؟
[آیت الله شبیری زنجانی] حکم شرکت های بازاریابی اینترنتی و فعالیت در این مجموعه ها چیست؟
[سایر] آیا وظیفه دانشجو، شرکت در مسائل سیاسی است؟ این موضوع با کدام دلایل قابل اثبات است؟ دانشجوی سیاسی چه ویژگی های دارد؟
[سایر] بهترین دیدگاه در مورد سید قطب و فعالیت های سیاسی او چیست؟ این که او را پدر تفکر سلفیه می نامند درست است یا خیر؟
[سایر] آیا حتما باید در راهپیماییها و نماز جمعه و مراسمهای سیاسی شرکت کنیم؟
مسائل مرتبط از این مرجع
هرگاه یکی از شرکا تقاضا کند که سرمایه شرکت را قسمت کنند، اگرچه شرکت مدت داشته باشد، دیگران باید قبول نمایند.
اگر مالی را برای شخصی وصیت کرد و معین نکرد که در چه راهی مصرف کند و او هم قبول کرد، آن مال را مالک میشود، اما چنانچه تعیین کرد که چگونه مصرف شود، اگر تخلّف کند، ضامن است.
اگر یکی از شرکا بمیرد، یا دیوانه، یا بیهوش، یا سَفیه شود، یا حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع کند، شرکای دیگر نمیتوانند در مال شرکت تصرف کنند، ولی اصل شرکت و تقسیم سود به حال خود باقی است و وارث متوفی یا ولیّ شریک، در امور آن شرکت، جایگزین خواهد شد.
شریکی که اختیار سرمایه شرکت با اوست باید به قرارداد شرکت عمل کند؛ مثلاً اگر با او قرار گذاشتهاند که نسیه بخرد، یا نقد بفروشد، یا جنس را از محل مخصوصی بخرد، باید به همان قرارداد رفتار نماید، و اگر با او قراری نگذاشته باشند، باید داد و ستدی نماید که برای شرکت ضرر نداشته باشد و معاملات را آنگونه که متعارف است انجام دهد، پس اگر معمول است که نقد بفروشد، یا مال شرکت را در مسافرت همراه خود نبرد، باید همینطور عمل نماید، و اگر معمول است که نسیه بدهد یا مال را به سفر ببرد، میتواند همینطور عمل کند.
مورد شرکت یا عین است، یا دین در ذمّه مدیون، یا منفعت، مثل اجاره، و یا حق است.
کسانی که بهواسطه عقد شرکت با هم شریک میشوند، باید مکلَّف و عاقل باشند و از روی قصد و اختیار شریک شوند و نیز باید بتوانند در مال خود تصرف نمایند، پس سَفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف میکند، اگر شرکت کند صحیح نیست.
اگر تمام شرکا از اجازهای که برای تصرف در مال یکدیگر دادهاند برگردند، هیچ کدام نمیتوانند در مال شرکت تصرف کنند، حتی اگر یکی از آنان از اجازه خود برگردد، شرکای دیگر حق تصرف ندارند، ولی کسی که از اجازه خود برگشته، میتواند در مال شرکت تصرف کند.
اگر دو نفر بخواهند با یکدیگر شریک شوند، چنانچه هر کدام مقداری از مال خود را با مال دیگری، طوری مخلوط کند که از یکدیگر تشخیص داده نشود و به عربی یا به زبان دیگر صیغه شرکت را بخوانند، یا کاری کنند که معلوم باشد میخواهند با یکدیگر شریک باشند، شرکت آنان صحیح است.
شریکی که با سرمایه شرکت معامله میکند، اگر برخلاف قراردادی که با او کردهاند، خرید و فروش کند و خسارتی برای شرکت پیش آید، ضامن است، و همچنین اگر با او قراردادی نکرده باشند و برخلاف معمول معامله کند، نیز ضامن است، ولی معاملاتی که بعد از خسارت بر طبق قرارداد یا طبق معمول انجام دهد صحیح میباشد.
شریکی که با سرمایه شرکت معامله میکند، اگر زیادهروی ننماید و در نگهداری سرمایه کوتاهی نکند و اتفاقاً مقداری از آن تلف شود، ضامن نیست.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله فاضل لنکرانی] شریکی که با سرمایه شرکت معامله می کند اگر بر خلاف قراردادی که با او کرده اند خرید و فروش کند و خسارتی برای شرکت پیش آید ضامن است، ولی اگر در معاملات بعدی طبق قرار داد عمل کند صحیح است. و نیز اگر با او قرادادی نکرده باشند و بر خلاف معمول و مصلحت معامله کند ضامن می باشد امّا اگر در معاملات بعدی مطابق معمول و مصلحت معامله کند صحیح است و امّا اگر اذن شرکاء مقیّد باشد که در صورت تخلّف حق معامله ندارد معاملات بعدی صحیح نیست.
[آیت الله اردبیلی] اگر برای تخلّف از نذر یا قسم یا عهد خود کفّارهای معیّن کند به عنوان مثال بگوید: (با خدا عهد کردم که دیگر سیگار نکشم و اگر کشیدم صد تومان صدقه بدهم) در صورت تخلّف، باید تنها آنچه را معیّن نموده انجام دهد و کفّاره دیگری واجب نیست.
[آیت الله مظاهری] اگر انسان بدون عذر به نذر خود عمل نکند باید کفّاره بدهد و کفّاره آن کفّاره قسم است )ده فقیر را سیر نماید یا بپوشاند و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد( مگر آنکه برای تخلّف نذر، کفّارهای معیّن کند که در صورت تخلّف همان چیز بر او واجب میشود.
[آیت الله مظاهری] اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی، اقتصادی و تجاری اجانب یا روابط سیاسی با آنها، خوف آن باشد که تسلّط بر بلاد مسلمین پیدا کنند بر مسلمانان واجب است نقشه آنان را به هم بزنند.
[آیت الله اردبیلی] اگر در اثر مسامحه و تخلّف در رانندگی، تصادفی پیش آید و آسیب جانی یا مالی به کسی برسد، راننده اتومبیل متخلّف ضامن خواهد بود.
[آیت الله مظاهری] قرآن شریف و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) مؤمن واقعی را کسی میداند که وفای به عهد کند و خلف وعده نداشته باشد. و خلف وعده اقسامی دارد: الف) تخلّف از عقود و شروطی که در اسلام لازم الوفاست، نظیر بیع و شرا و شروط در ضمن عقد بلکه مطلق شروط، و این قسم تخلّف علاوه بر اینکه حرام است، ضمانآور نیز میباشد، مثلاً اگر خانهای را فروخته باشد و در ضمن عقد شرط کرده باشد که مثلاً یک ماه پس از فروش در آن خانه بنشیند، اگر مشتری تخلّف از آن شرط نمود و خانه را پیش از اتمام یک ماه تصرّف کرد، علاوه بر اینکه کار حرامی انجام داده، تصّرف او نیز غصب و حرام است، و اگر خانه در این مدّت خراب شود یا آسیب ببیند ضامن است، همانگونه که اگر فروشنده از تسلیم خانه پس از اتمام یک ماه خودداری کند، علاوه بر حرمت، ضامن نیز میباشد و باید مشتری را راضی کند. ب) تخلّف از وعدههایی که موجب زیان و ضرر شود، نظیر اینکه وعده بدهد که مثلاً شام به خانه کسی برود و او غذا تهیه ببیند و افرادی را برای احترام او دعوت نموده باشد. این قسم از تخلّف وعده گرچه ضمانآور نیست، ولی علاوه بر اینکه خلاف انسانیّت است، از نظر شرعی نیز حرام است. ج) تخلّف از وعدهای که موجب زیان و ضرر مالی نشود، ولی ضرر آبرویی و نظیر آن داشته باشد، نظیر مثالی که گذشت، در صورتی که تنها ضرر آبرویی داشته باشد نه ضرر مالی، این قسم از تخلّف وعده گرچه ضمان ندارد، ولی حرام است و انسان واقعی از این کارها نمیکند. د) تخلّف از وعدهای که موجب اتلاف عمر میشود، نظیر اینکه وعده کند مثلاً در وقت معیّنی در کلاس درس حاضر شود، ولی تخلّف کند و در آن وقت معیّن نرود و یا اصلًا نرود. این قسم علاوه بر اینکه خلاف انسانیّت است حرام نیز میباشد، ولی برای اینکه وقت دیگران را تضییع نموده ضامن نیست. ه) تخلّف از وعدهای که موجب ضرر مالی یا ضرر آبرویی و یا تضییع عمر نیست، این قسم تخلّف وعده اگرچه حرام نیست و ضمانآور نیز نمیباشد، ولی کاشف از این است که مؤمن واقعی نیست: صفحه 398 (الْمُؤْمِنُ اذا وَعَدَ وَفی)[1] (انسان با ایمان هنگامی که وعده کرد، وفا میکند.) و از نظر کمال نیز نقص دارد و از این جهت مورد ملامت عقلا میباشد.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر چند نفر در مزدی که از کار خودشان میگیرند با یکدیگر شرکت کنند، مثلاً چند دلّاک با هم قرار بگذارند هر قدر مزد میگیرند با هم قسمت کنند، شرکت آنان صحیح نیست و به این شرکت، (شرکت ابدان) میگویند.
[آیت الله سیستانی] شرکت به دو نحو است : شرکت اذنی ، و آن این است که قبل از معامله شرکت مال التجاره به نحو مشاع بین شرکا مشترک باشد ، و شرکت معاوضی ، و آن به این صورت است که هر کدام مال خود را برای شرکت حاضر میکند ، که در نتیجه هر کدام نصف مال خود را ، با نصف مال دیگری معاوضه میکند . پس اگر معیّن نکنند که کدام یک از آنان با سرمایه خرید و فروش نماید ، در شرکت اذنی هیچ یک از آنان بدون اجازه دیگری نمیتواند با آن سرمایه معامله کند ، ولی در شرکت معاوضی هر کدام میتوانند به نحوی که به شرکت ضرر نزند معامله کنند .
[آیت الله شبیری زنجانی] کسانی که به واسطه عقد شرکت با هم شریک میشوند، باید عاقل و ممیّز باشند و از روی قصد شرکت کنند و شرکت غیر ممیّز و دیوانه و نیز شرکتی که از روی قصد نباشد باطل است و شرکت کودک غیر بالغی که ممیّز است با اجازه ولیّ خود اشکال ندارد، همچنین ممیّز میتواند صیغه عقد شرکت را برای دیگری بخواند. در عقد شرکت باید طرفین از روی اختیار شرکت کنند و شرکت کسی که با زور او را به شرکت وادار کردهاند صحیح نیست، مگر بعداً از روی اختیار به عقد شرکت رضایت دهد. در عقد شرکت باید طرفین بتوانند در مال خود تصرّف نمایند و شرکت سفیه بدون اجازه ولیّ خود باطل است، سفیه کسیست که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف میکند و در معاملات خود توانایی انجام معاملات بیزیان را ندارد، چنین کسی شرعاً حقّ ندارد در مال خود بدون اجازه ولیّ تصرّف کند و معاملات وی همچون شرکت باید با اذن ولیّ همراه باشد. همچنین طرفین عقد شرکت باید مفلّس نباشند، مفلّس کسیست که به جهت ورشکستگی به حکم حاکم شرع از تصرّف در اموال خود منع شده است، اگر عقد شرکت مفلّس با اذن طلبکاران باشد صحیح است، همچنین اگر طلبکاران پس از معامله آن را اجازه کنند.
[آیت الله شبیری زنجانی] عقد (شرکت) قراردادیست که مابین دو یا چند نفر بر انجام معامله با مال مشترک منعقد میگردد، مفاد عقد شرکت باید انشاء شود بنابراین چنانچه دو نفر مالشان را مخلوط کنند به طوری که مال هیچ یک مشخص نباشد و با عبارت - عربی یا غیر آن - یا با انجام عملی مفاد عقد شرکت را انشاء کنند، شرکت حاصل میشود.
شرکت
به اجتماع حقوق چند مالک در یک چیز به صورت مشاع شرکت گفته می شود .
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*