آیا پزشک یا پرستاری که در پیش بیمار محتضر است، واجب است بیمار را رو به قبله کند؟ و انجام دادن این کار نیاز به اجازه ولیّ او دارد یا خیر؟
بنا بر احتیاط واجب باید رو به قبله نماید و اجازه ولیّ، شرط نیست.
پرستارى، مراقبت و مواظبت از بیمار، کودک و مانند آنان است، که از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، حج و نکاح سخن رفته است.
بیمار
مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
محتضر
اِحتضار به معنای حاضر شدن مرگ و اصطلاحی در فقه است. به شخصی که در آستانه مرگ و خروج روح از بدن قرار گرفته، «مُحتَضر» میگویند. در این حال، به لحاظ فقهی وظایفی بر عهده کسانی است که در کنار محتضر هستند.
اجازه
اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر بابهای عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.
قبله
قبله، در اصطلاح اسلامی، به کعبه گفته میشود که مسلمانان برخی از اعمال عبادی و غیرعبادی خویش را رو به سوی آن انجام میدهند. تا پیش از سال دوم هجری، مسجد الاقصی قبله مسلمانان بود ولی با نزول آیه ۱۴۴ سوره بقره، جهت قبله به سمت کعبه تغییر یافت. در فقه شیعه و سنی، احکام بسیاری درباره قبله وجود دارد از جمله در بحث نماز، دفن میت و ذبح حیوانات.
نیاز
حاجت در نیاز و احتیاج استعمال شده است.از اين عنوان در بسياری ابواب فقهی از قبيل طهارت، صلات، حج، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، دین و نکاح سخن رفته است.
اجازه
اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر بابهای عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.
قبله
قبله، در اصطلاح اسلامی، به کعبه گفته میشود که مسلمانان برخی از اعمال عبادی و غیرعبادی خویش را رو به سوی آن انجام میدهند. تا پیش از سال دوم هجری، مسجد الاقصی قبله مسلمانان بود ولی با نزول آیه ۱۴۴ سوره بقره، جهت قبله به سمت کعبه تغییر یافت. در فقه شیعه و سنی، احکام بسیاری درباره قبله وجود دارد از جمله در بحث نماز، دفن میت و ذبح حیوانات.
بنا
بناء ممکن است اسم در معانی ذیل به کار رفته باشد: • بناء (فقه)، معانی و کاربردهای بناء در فقه• بناء (نحو)، مقابل اعراب• ساختمان، به معنی بنا یا عمارت ساخته شده بر روی زمین• ساختن، بنا کردن ساختمان