شخصی در موقع استطاعت به حج نرفته، بعد ثروتش از بین رفته و به وسیله شخص دیگری به عنوان مستخدم و کارگر به حج میرود، آیا قبلا که در موقع استطاعت، ترک حج نمود حجّش ساقط میگردد یا خیر؟
باید مناسک حج را به نیّت انجام حجّ واجب بجا آورد و بدون آن حج از ذمّهاش ساقط نمیشود.
باید مناسک حج را به نیّت انجام حجّ واجب بجا آورد و بدون آن حج از ذمّهاش ساقط نمیشود.
عنوان سوال:
شخصی در موقع استطاعت به حج نرفته، بعد ثروتش از بین رفته و به وسیله شخص دیگری به عنوان مستخدم و کارگر به حج میرود، آیا قبلا که در موقع استطاعت، ترک حج نمود حجّش ساقط میگردد یا خیر؟
پرسشهای مرتبط از این مرجع
- شخص مریضی که قبلا مستطیع بوده و حجّ نرفته و فعلا قادر به حرکت نیست، آیا به نیابت از وی میتوان حج نمود؟
- زنی مقداری طلا دارد و از آن استفاده میکند و مال دیگری غیر از آن ندارد. و اگر آنها را بفروشد توانایی رفتن به حج را خواهد داشت، آیا زیور آلات زن مستثنی از استطاعت است یا این که به وسیله آنها زن مستطیع شده و باید آنها را بفروشد و به حج برود و چنانچه مرده باشد باید برای او نائب بگیرند؟
- شخصی مقداری پول، پسرش به او بخشیده و نیز مقداری خودش داشته و با این پولها به مکه مشرف شده است و حج بجا آورده آیا این شخص مستطیع بوده یا نه؟ و آیا دوباره لازم است به حج برود؟
- شخصی مقداری پول خودش داشته و مقداری نیز قرض گرفته و تمام این پولها را به کسی بخشیده و به او گفته با این پولها حج بجا آورد، آیا این شخص مستطیع میشود؟ و واجب است حج بجا آورد؟
- آیا داشتن کتاب برای اهلش که به مرور زمان و تدریجا خریداری شده و مورد مطالعه میباشد، شخص را جهت انجام فریضه حج مستطیع میسازد یا خیر؟ چنانچه باعث استطاعت میشود، آیا باید آنها را بفروشد و فریضه را بجا بیاورد یا این که صبر کند تا وجه نقدی عایدش بشود؟
- اگر شخصی از ارث پدری خود آب و املاکی داشته باشد که اینها تأمین کننده مخارج زندگی محسوب نمیشود و از آن طرف وسیله تأمین مخارج زندگیاش حقوق یا شهریه طلبگی باشد؛ آیا چنین شخصی مستطیع محسوب میشود یا خیر؟ و در صورتی که با این وضع حج کند آیا به نیّت وجوب باشد یا خیر؟
- شخصی که استطاعت رفتن به حج را پیدا کرده است با توجه به شرائط کنونی کشور آیا میشود به جای رفتن به حج پول آن را، به حساب یکی از مصارف لازمه واریز نماید به طوری که از حج واجب کفایت کند؟
- شخصی از ارث مقداری پول- تقریبا 94 هزار تومان- به او رسیده است و این شخص در حوزه علمیه قم در یکی از مدارس مشغول درس خواندن میباشد و مخارج تحصیل و زندگی را به او میدهند و در مواقع تعطیلی حوزه به کسب و کار مشغول میشود و مقداری پول بدست میآورد، حال با توجه به اینکه این شخص خانه ندارد اما با پول خود و سایر ورثه میتوانند برای خودشان خانه تهیه کنند و قصد ازدواج نیز دارد، آیا جهت رفتن به حج مستطیع میباشد یا نه؟
- شخصی در عمره تمتع مشغول طواف بوده، از آنجائی که خودش اظهار میدارد: ناراحتی جسمی داشته و با معّیت یک نفر طواف میکرده به خیال خودشان هفت دور تمام شده و نماز طواف و سعی بجا آوردهاند و پس از چند روز توقف در مکه معظمه برای حج تمتع محرم میشود و بعد از اعمال حج تمتع به طور کامل، به ایران مراجعت مینماید و پس از گذشت 5 ماه این شخص شک میکند که آیا هفت دور طواف عمره تمتع کامل بوده یا خیر اگر استفتائات، ص: 459 احیانا کامل نبوده در برابر این شک تکلیف شرعی وی چیست؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که مستطیع شده است و در سال استطاعت قبل از موسم مال را که توسط آن مستطیع شده هبه کند، یا شخص فوت کند، آیا حج ساقط میشود یا خیر؟
- [آیت الله خوئی] شخصی کارگر کاروان است، در مکه معظمه برای احتیاجاتی از مکه خارج میشود و گاهی به جده برمیگردد، ضرری برای حجش ندارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] بر انسانی که امکانات مالی برای (عمره مفرده) دارد ولی استطاعت برای (حجّ تمتع) ندارد آیا (عمره مفرده) واجب میگردد؟
- [آیت الله بروجردی] زنی مستطیعه بوده و به حج نرفته و فعلاً نه استطاعت مالی و نه حالی دارد، آیا در زمان حیات میتواند برای حج میقاتی نایب بگیرد؟
- [آیت الله نوری همدانی] بر انسانی که امکانات مالی برای (عمره مفرده) دارد ولی استطاعت برای (حجّ تمتع) ندارد آیا (عمره مفرده) واجب میگردد؟
- [آیت الله بروجردی] شخصی مستطیع بوده و نرفته و فعلاً نه استطاعت حالی دارد و نه مالی، آیا در این صورت میشود برای او از میقات نایب گرفت، یا خیر؟
- [آیت الله نوری همدانی] شخصی برای حجّ واجب ثبت نام نمود در حالی که شرعاً مستطیع نیست. آیا باید نیّت وجوب کند یا مستحب؟ در فرض نیّت وجوب اعمالی که انجام خواهد داد با عدم استطاعت چگونه خواهد بود؟
- [آیت الله نوری همدانی] شخصی برای حجّ واجب ثبت نام نمود در حالی که شرعاً مستطیع نیست. آیا باید نیّت وجوب کند یا مستحب؟ در فرض نیّت وجوب اعمالی که انجام خواهد داد با عدم استطاعت چگونه خواهد بود؟
- [آیت الله وحید خراسانی] شخصی بجز برای هدی استطاعت حج را دارا است ایا حج برای او واجب است
- [آیت الله سیستانی] شخصی بی آن که مستطیع باشد از شهر خود راه می افتد. سپس چون به میقات می رسد، در آن جا مستطیع می گردد. آیا این حجش برایش از حجة الاسلام (حج واجب) مُجزی است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله شبیری زنجانی] شخص بالغ و عاقل که استطاعت مالی دارد ولی برخی از شرایط دیگر استطاعت را ندارد، چنانچه احتمال دهد که بتواند استطاعت بدنی یا طریقی را فراهم کند باید برای ایجاد آن شرایط اقدام کند و تأخیر حج تا زمان فراهم شدن شرایط جایز است و چنانچه از فراهم شدن آن شرایط در آینده مأیوس است، واجب است با قصد قربت برای انجام حجّ خود در اولین سال ممکن نایب بگیرد، هر چند امسال، اولین سالی باشد که استطاعت مالی پیدا کرده است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر در سال اوّلی که مستطیع شده به مکّه رود و در وقت معیّنی که دستور دادهاند به عرفات و مشعر الحرام نرسد، چنانچه هنوز محرم به احرام حجّ نشده و در این تأخیر مسامحه ننموده و در سالهای بعد نیز مستطیع نباشد، حجّ بر او واجب نیست ولی اگر مسامحه کرده، یا از سالهای قبل مستطیع بوده و نرفته، اگر چه به زحمت باشد باید حجّ را به جا آورد و چنانچه محرم به احرام حجّ شده ولی به عرفات و مشعر نرسیده، واجب است - هر چند با قرض گرفتن یا اکتساب - در سال بعد حجّ به جا آورد؛ بلی چنانچه در تأخیر سال قبل معذور بوده و بدون اختیار او انجام حجّ سال بعد با مشقّت شدید همراه باشد، لازم نیست دوباره حجّ به جا آورد و در هر حال اگر سال بعد حجّ بجا نیاورد حجی بر عهده او نیست، هر چند در ترک حجّ معصیت کرده باشد.
- [آیت الله مظاهری] حجّ در تمام عمر یک مرتبه بر کسی که علاوه بر دارا بودن شرایط عامّه تکلیف )بلوغ، عقل، قدرت، علم( مستطیع هم باشد واجب میشود، و استطاعت به چند چیز حاصل میگردد: 1 - داشتن مخارج رفتن و برگشتن به حسب نیاز و شأن خود. 2 - داشتن مخارج کسانی که شرعاً یا عرفاً مخارج آنها بر او واجب است. 3 - داشتن مال یا کسبی که بعد از بازگشت بتواند به حسب حال و شأن خود زندگی کند.
- [آیت الله سیستانی] حج : زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که دستور دادهاند در آنجا بجا آورده شود . و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد ، یک مرتبه واجب میشود : اول : آنکه بالغ باشد . دوم : آنکه عاقل و آزاد باشد . سوم : بواسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که ترک آن از حج مهمتر است انجام دهد ، یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید ، ولی اگر در این حال به حج برود گر چه گناه کرده اما حجش صحیح است . چهارم : آنکه مستطیع باشد ، و مستطیع بودن به چند چیزاست : اول : آنکه توشه راه و همچنین مرکب سواری در صورت احتیاج به آن یا مالی که بتواند با آن مال آنها را تهیه کند ، داشته باشد . دوم : سلامت مزاج و توانائی آن را داشته باشد که بدون مشقت زیاد بتواند مکه رود ، و حج را بجا آورد . و این شرط در وجوب مباشرت حج معتبر است و کسی که توانایی مالی دارد ولی قدرت بدنی مباشرت ندارد یا مباشرت برای او حرجی است و امید بهبودی ندارد باید نایب بگیرد . سوم : در راه مانعی از رفتن نباشد ، و اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود یا مال او را ببرند ، حج بر او واجب نیست . ولی اگر از راه دیگری بتواند برود اگر چه دورتر باشد ، باید از آن راه برود ، مگر آنکه آن راه آنقدر دورتر و غیر معمولی باشد که بگویند راه حج بسته است . چهارم : تمکن از سایر جهات داشته باشد که به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد . پنجم : مخارج کسانی را که خرجیِ آنان بر او واجب است مثل زن و بچه ، یا ترک انفاق بر آنان برای او حرجی است ، داشته باشد . ششم : بعد از برگشتن ، کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد ، یعنی اینطور نباشد که بواسطه مخارج حج پس از برگشتن مجبور شود به زحمت زندگی کند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند چیز کفالت را به هم می زند: 1 طلب طلبکار داده شود.2 طلبکار از طلب خود بگذرد. 3 بدهکار بمیرد. 4 بدهکار یا شخصی را که متهم است به دست طلبکار یا مدعی بدهند. 5 طلبکار حق خود را از کفیل ساقط کند. 6 کفیل بمیرد. 7 صاحب حق طلب خود را به وسیله حواله یا طور دیگر به شخص دیگری واگذار کند.
- [آیت الله اردبیلی] (حج) زیارت کردن خانه خداوند متعال و انجام دادن اعمالی است که دستور دادهاند در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر هر کسی که شرایط ذیل را دارا باشد، یک مرتبه واجب میشود: اوّل:آن که بالغ باشد.دوم:آن که عاقل و آزاد باشد.سوم:به واسطه رفتن به حجّ =============================================================================== 1 آل عمران(3):96 و 97 نهج البلاغه، خطبه 1. 2 مائده(5):97. 3 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب وجوب الحجّ و شرائطه)،ح18،ج11،ص14. مجبور نشود کار حرامی را که اهمیّت آن در شرع مقدّس از حجّ بیشتر است انجام دهد، یا عمل واجبی را که از حجّ مهمتر است ترک نماید.چهارم:آن که مستطیع باشد و شرایط استطاعت عبارت است از: 1 آن که توشه راه و چیزهایی را که بر حسب حال خود در سفر به آن احتیاج دارد و در کتاب (مناسک حجّ و عمره) گفته شده دارا باشدو نیز وسیله سفر یا مالی که بتواند آنها را تهیّه کند، داشته باشد. 2 سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند به مکّه برود و اعمال حجّ را بجا آورد. 3 در راه مانعی از رفتن و برگشتن نباشد و اگر راه را بسته باشند یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود یا مال او را ببرند، حجّ بر او واجب نیست، ولی اگر از راه دیگری بتواند برود اگرچه دورتر باشد در صورتی که مشقّت زیاد نداشته باشد و یا موجب ضرر قابل توجه به وی نگردد، باید از آن راه برود. 4 به اندازه بجا آوردن اعمال حجّ وقت داشته باشد. 5 مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است، مثل زن و بچّه ومخارج افرادی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم میدانند، داشته باشد. 6 بعد از برگشتن از حجّ، کسب، زراعت، عایدی ملک، یا راه دیگری برای تأمین معاش خود داشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (حج) یعنی زیارت خانه خدا و انجام اعمالی که آنها را مناسک حج می نامند ودر تمام عمر یک بار برهمه کسانی که دارای شرایط زیر باشند واجب است: 1 بالغ بودن 2 عاقل بودن 3 با انجام حج، عمل واجب دیگری که مهمتر از حج است ترک نشود یاکار حرامی که اهمیتش درشرع بیشتراست بجانیاورد. 4 استطاعت و آن بچند چیز حاصل می شود: 1 داشتن زادوتوشه راه و آنچه در سفرش به آن محتاج است و مرکب سواری مورد نیاز، یا مالی که بتواند به وسیله آن، اینها را به دست آورد. 2 نبودن مانعی در راه و عدم وجود ترس از خطرو ضرر بر جان و عرض و مال خویش، که اگر راه بسته است یا ترس از خطریوجود دارد حج بر او واجب نیست، ولی اگر راه دیگری دارد هر چند دورتراست لازم است از آن راه به حج رود. 3 توانایی جسمانی بر انجام مناسک حج 4 داشتن وقت کافی برای رسیدن به مکه و انجام مناسک 5 داشتن مخارج کسانی که خرج آنها بر او شرعاً یا عرفاً لازم است. 6 داشتن مال یا کسب و کاری که بعد از بازگشت بتواند با آن زندگی کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] حج: زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که دستور داده اند در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر کسی که شرایط زیر را دارا باشد، یک مرتبه واجب می شود. اوّل: بالغ باشد. دوّم: عاقل و آزاد باشد. سوّم: بواسطه حجّ مجبور نشود کار حرامی که اهمیتش در شرع از حج بیشتر است انجام دهد یا عمل واجبی را که از حجّ مهمتر است ترک کند. چهارم: مستطیع باشد، و مستطیع بودن به چند چیز است: اوّل: آنکه توشه راه و چیزهایی را که بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در کتابهای مفصّل گفته شده دارا باشد، و نیز مالی که بتواند بلیط سفر یا وسیله سفر را تهیّه کند داشته باشد. دوّم: سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند مکّه رود و حج را بجا آورد. سوّم: در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته است یا انسان بترسد که در راه جان او از بین برود حجّ بر او واجب نیست ولی اگر از راه دیگری بتواند برود اگر چه دورتر باشد در صورتی که مشقّت زیاد نداشته باشد و خیلی غیر متعارف نباشد باید از آن راه برود. چهارم: بقدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد. پنجم: مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است مثل زن و بچّه و مخارج کسانی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم می دانند داشته باشد. ششم: بعد از برگشتن کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند و اگر کسی که آنچه دارد در راه حج خرج کند زندگی او قبل و بعد از حج فرق نکند حج بر او واجب است پس کسانی که زندگیشان از طریق وجوهات شرعیه تأمین می شود و حج رفتن وضع زندگی آنها را مختل نمی کند اگر به اندازه حج مالی داشته باشند حج بر آنها واجب می شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] تقلید به معنای پیروی کردن از دیگری در عقیده یا عمل است و در احکام دینی از کسی باید تقلید کرد که دارای این شرایط باشد: 1 - مرد باشد. 2 - بالغ باشد. 3 - عاقل باشد. 4 - شیعه دوازده امامی باشد. 5 - حلالزاده باشد. 6 - عادل باشد، یعنی از گناهان کبیره، مانند: دروغ، غیبت، تهمت، آدمکشی، رباخواری، ترک نماز و ترک روزه …، از روی ملکه اجتناب کند و مراد از ملکه؛ حالت نفسانیست که انسان را به ترک گناه وادار میکند، گناه صغیره نیز با اصرار بر آن، گناه کبیره محسوب میگردد و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد؛ یعنی اگر از اهل محل یا همسایگان او یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، بگویند: ما خلاف شرعی از او سراغ نداریم. 7 - مجتهد باشد. 8 - اعلم باشد و این در صورتیست که احتمال اختلاف بین مجتهدین را در مسائل مورد ابتلا بدهد. مجتهد اعلم کسیست که از تمام مجتهدهای زمان خود حکم خدا را بهتر بفهمد و برتری این مجتهد از سایر مجتهدین باید به گونهای باشد که متعارف افراد اهل فضل بتوانند آن را تشخیص دهند و اگر هیچ یک از مجتهدین چنین برتری روشنی نداشته باشند از هر یک از مجتهدین طراز اوّل میتوان تقلید نمود. 9 - موثّق باشد، یعنی اشتباهش از متعارف بیشتر نباشد و کسی که حریص به دنیا باشد غالبا موثّق نیست، زیرا حبّ شدید به دنیا باعث اشتباه زیاد در تشخیص میگردد. 10 - زنده باشد (با تفصیلی که در مسأله دهم خواهد آمد).
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز نیست بریدن عضوی از اعضأ بدن مرده مسلمان مانند چشم و یا عضو دیگر بمنظور پیوند زدن آن عضو به بدن شخص زنده دیگر وقطع کننده ملزم است که دیه آن عضو را با اجازه حاکم شرع صرف حج یا سایر خیرات ومبّرات خود میّت نماید، ولی چنانچه زنده ماندن یک فرد مسلمان متوقّف گردد که عضو بدن مرده مسلمانی را ببرند و به او پیوند زنند، جائز است بریدن آن عضو ولیقطع کننده باید دیه آن را بپردازد و در هر دو صورت پیوند زدن عضو قطع شده به بدن دیگری اشکال ندارد وپس از پیوند چون جزو بدن شخص زنده میگردد، احکام بدن زنده بر او جاری است. و ظاهر این است که جائز نباشد شخصی در حال حیات خود وصیت کند که پس از مردن او عضوی از اعضأ او را قطع کنند و به دیگری پیوند زنند و در این صورت بریدن عضو آن میّت دیه دارد.