ما یقول مولانا فی شخص توفّی فوجد فی وصیّته الّتی بخطّه أنّه قد أوصی بنیابة حج تخرج من أصل الترکه والحال أن الورثهی یعلمون علماً عادیاً أن المیّت لم یکن مستطیعاً قط، فهل یقدّم علیهم، أم یجب علی الوصی العمل بمقتضی الوصیّة من إخراج الحجّة و علی المیّت دیون کثیرة وعبادات ومظالم؟
وجوب العمل بالوصیّة لا یخلو من قوّة.
عنوان سوال:
ما یقول مولانا فی شخص توفّی فوجد فی وصیّته الّتی بخطّه أنّه قد أوصی بنیابة حج تخرج من أصل الترکه والحال أن الورثهی یعلمون علماً عادیاً أن المیّت لم یکن مستطیعاً قط، فهل یقدّم علیهم، أم یجب علی الوصی العمل بمقتضی الوصیّة من إخراج الحجّة و علی المیّت دیون کثیرة وعبادات ومظالم؟
این واژه، یک ترکیب اضافی است (یعنی به صورت مضاف و مضاف الیه است) و معنایش(بزرگ و سرور ما) میباشد.
اخراج
اخراج به معنای بیرون كردن می باشد و در فقه هم اخراج واجب و هم مستحب و هم حرام مورد بحث قرار گرفته است .
دیون
مالی که به صورت کلی ثابت بر ذمه شخص هست و ذمه شخص به آن مشغول میباشد را دَین گویند. دین، عنوان بابی مستقل در فقه است که فقها در این باب به تفصیل از احکام آن سخن گفتهاند.برخی نیز احکام آن را تحت عنوان قرض مطرح کرده و برخی هر دو را باهم عنوان یک باب قرار دادهاند.
علما
این ۱۱ زیررده در این رده قرار دارند؛ این رده در کل حاوی ۱۱ زیررده است.
اصل
اَصل ، اصطلاحی در علم حدیث است. برخی از کسانی که مستقیم و بیواسطه از معصومین (ع) روایت شنیدهاند، متن شنیده شده را به صورت نوشتاری ثبت کردهاند. به هر یک از این نوشتهها اصل میگویند. چهارصد اصل روایی موسوم به اصول اربعمائه ، از مهمترین زیربناهای شکل گیری جوامع حدیثی بعدی است.
حج
زيارت خانه خدا و اعمال مربوط به آن
وجوب
واجب، در اصطلاح فقهی به عملی گفته میشود که انجامدادن آن لازم و ترک آن، موجب توبیخ و عذاب الهی است. واجب دارای اقسام و دستهبندیهای مختلفی است. مهمترین واجبات شرعی، با عنوان فروع دین معروفاند که معروفترین آنها، ده مورد است.