اگر خدا به همه چیز عالم است، چرا انسان ها را آزمایش می کند؟
جواب ساده و سطحی این پرسش، استفاده از مثال هایی برای تقریب به ذهن است. مثل آنکه معلم شاگردهایش را می شناسد، با این حال از آنان به اغراضی چون اتمام حجت و ... امتحان می گیرد. اما این گونه جوابها نارسایی هایی دارند و اگر کسی بخواهد پاسخ دقیقی بیابد، باید تفکر خود را دقیق کرده و توجه نماید که هنگام اندیشه درباره صفات الهی، باید ذهن خود را از مانوساتی که در سطح مخلوقات است، دور نماید. بنابراین باید توجه کرد که علم الهی، مثل اکثر علم های ما تصویربرداری از اشیاء نیست. کما اینکه خدای متعال در ظرف زمان قرار ندارد. اگر کسی بتواند به درک این مطالب نایل شود، بسیار واضح می یابد که امتحان الهی در عین علم خدا به چه معناست. اما درک همین مطالب دشواری هایی دارد حال با مثالی تلاش می کنیم، فراتر از زمان بودن را تبیین نماییم. فرض کنید اتاقی با یک پنجره وجود دارد. کسی درون اتاق از پنجره بیرون را تماشا می کند و شخص دیگری بر روی بام ایستاده و طنابی سفید و سیاه را به تدریج از جلوی پنجره به سمت پایین رها می کند. شخصی که درون اتاق نشسته در یک لحظه بخش سیاه طناب را می بیند و در لحظه دیگر بخش سفیدی که در پی آن می آید. اما آنکه بر روی بام ایستاده است، یک جا کل طناب با تمام بخش های سفید و سیاهش را می بیند. حال اگر بخش سفید طناب را روز و بخش سیاه آن را شب بنامیم، کسی که در محدودیت قرار گرفته، شب و روز را به تدریج می بیند. اما آنکه بر بام است، تمام زمان یکجا در نزد آن حاضر است. بنابراین خدایی که خارج از زمان و مسلط به آن است، اصلا گذشته و حال و آینده، همه یکسان در نزد او حضور دارد. و اگر علم الهی را هم تا حدی شبیه علم حضوری انسان بدانیم (که برتر از علم با تصویر برداری از اشیاست و با حضور خود اشیاء علم به آنها محقق می شود مثل علم به درد یا گرسنگی) علم الهی به انسان، عین عمل انسان است و اصولا این دو از هم جدایی ندارند. و هر گونه عمل کنیم، خدا همانگونه عالم است. و از آنجا که عمل انسان، سبب شکوفایی استعدادها و به فعلیت رسیدن صفات اوست، پس باید انسان امتحان گردد. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ  فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ(3و 2 عنکبوت) آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: (ایمان آوردیم)، به حال خود رها می‌ شوند و آزمایش نخواهند شد؟! * ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌ کنیم) باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌ گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد!   این نوشته توضیح بیانات علماست که می گویند علم الهی، عین وجود اشیاء در خارج است (به عنوان نمونه تفسیر المیزان، ج 4، ص 28) و البته اگر درک صحیح این سخن برای بعضی دشوار است، توجه به همان مثال هایی نظیر معلم می تواند راهگشا باشد.
عنوان سوال:

اگر خدا به همه چیز عالم است، چرا انسان ها را آزمایش می کند؟


پاسخ:

جواب ساده و سطحی این پرسش، استفاده از مثال هایی برای تقریب به ذهن است. مثل آنکه معلم شاگردهایش را می شناسد، با این حال از آنان به اغراضی چون اتمام حجت و ... امتحان می گیرد.

اما این گونه جوابها نارسایی هایی دارند و اگر کسی بخواهد پاسخ دقیقی بیابد، باید تفکر خود را دقیق کرده و توجه نماید که هنگام اندیشه درباره صفات الهی، باید ذهن خود را از مانوساتی که در سطح مخلوقات است، دور نماید.

بنابراین باید توجه کرد که علم الهی، مثل اکثر علم های ما تصویربرداری از اشیاء نیست.

کما اینکه خدای متعال در ظرف زمان قرار ندارد.

اگر کسی بتواند به درک این مطالب نایل شود، بسیار واضح می یابد که امتحان الهی در عین علم خدا به چه معناست. اما درک همین مطالب دشواری هایی دارد حال با مثالی تلاش می کنیم، فراتر از زمان بودن را تبیین نماییم.

فرض کنید اتاقی با یک پنجره وجود دارد. کسی درون اتاق از پنجره بیرون را تماشا می کند و شخص دیگری بر روی بام ایستاده و طنابی سفید و سیاه را به تدریج از جلوی پنجره به سمت پایین رها می کند. شخصی که درون اتاق نشسته در یک لحظه بخش سیاه طناب را می بیند و در لحظه دیگر بخش سفیدی که در پی آن می آید. اما آنکه بر روی بام ایستاده است، یک جا کل طناب با تمام بخش های سفید و سیاهش را می بیند. حال اگر بخش سفید طناب را روز و بخش سیاه آن را شب بنامیم، کسی که در محدودیت قرار گرفته، شب و روز را به تدریج می بیند. اما آنکه بر بام است، تمام زمان یکجا در نزد آن حاضر است.

بنابراین خدایی که خارج از زمان و مسلط به آن است، اصلا گذشته و حال و آینده، همه یکسان در نزد او حضور دارد. و اگر علم الهی را هم تا حدی شبیه علم حضوری انسان بدانیم (که برتر از علم با تصویر برداری از اشیاست و با حضور خود اشیاء علم به آنها محقق می شود مثل علم به درد یا گرسنگی) علم الهی به انسان، عین عمل انسان است و اصولا این دو از هم جدایی ندارند. و هر گونه عمل کنیم، خدا همانگونه عالم است. و از آنجا که عمل انسان، سبب شکوفایی استعدادها و به فعلیت رسیدن صفات اوست، پس باید انسان امتحان گردد.

أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ  فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ(3و 2 عنکبوت) آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: (ایمان آوردیم)، به حال خود رها می‌ شوند و آزمایش نخواهند شد؟! * ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌ کنیم) باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌ گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد!
 
این نوشته توضیح بیانات علماست که می گویند علم الهی، عین وجود اشیاء در خارج است (به عنوان نمونه تفسیر المیزان، ج 4، ص 28) و البته اگر درک صحیح این سخن برای بعضی دشوار است، توجه به همان مثال هایی نظیر معلم می تواند راهگشا باشد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین