آزمایش‌ های ما برای شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمایش الهی در واقع همان پرورش و تربیت است. به عبارت دیگر آزمایش کردن انسان برای فهمیدن است؛ ولی آزمایش کردن خدا برای فهمیدن نیست؛ بلکه برای آن است که از انسان عملی سر زند و پاداش و کیفر بر اساس آن عمل باشد یا سبب توبه بندگانش شود. توضیح آن‌که، خدا می داند که فلان شخص در برابر حوادث تلخ و شیرین چه برخوردی خواهد کرد؛ امّا نباید بر اساس این دانش به آن شخص اجر و پاداش دهد. همان‌گونه که ما می دانیم فلان خیاط می تواند بدوزد و یا فلان بنّا می تواند بسازد؛ امّا هرگز بر اساس این علم به او مزد نمی دهیم، بلکه باید از او کاری سر زند تا استحقاق پاداش داشته باشد.ابزار امتحان الهی؛ نعمت‌ها، نقمت‌ها، حوادث وصحنه‌ های تلخ و شیرین در طول زندگی است.(1) خداوند در قرآن کریم در این رابطه آیات فراوانی را ذکر کرده است. در قرآن متجاوز از بیست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است، این یک قانون کلی و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و در نتیجه پرورش دادن بندگان آنان را می‌آزماید، یعنی همان گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره می‌ گدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش می‌ دهد تا مقاوم گردد. به طور نمونه می فرماید: وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ (1) و قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات، آزمایش می‌کنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده. یا می فرماید: و نبلوکم بالشرّ و الخیر(2) شما را با خوبی و بدی می آزماییم در جای دیگر می فرماید: أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُون؛(3) آیا مردم گمان می‌کنند بدون امتحان رها می ‌شوند، نه هرگز بلکه همگی باید امتحان دهند. در جای دیگر آمده است: فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُر؛(4) هنگامی که یکی از پیروان سلیمان تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن از راه دور برای او حاضر کرد، سلیمان گفت این لطف خدا است برای اینکه مرا امتحان کند آیا شکرگزاری می‌ کنم یا کفران؟ امیر مومنان حضرت علی علیه السلام نیز در روایتی می‌ فرماید: ان الله یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یتذکر متذکر(5) همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، به کمبود محصول و حبس برکت و بسته شدن منابع خیر، گرفتار می‌کند تا شاید متذکّر شوند و توبه نمایند. یا در جای دیگر می فرماید: و ان کان سبحانه اعلم بهم من انفسهم و لکن لتظهر الافعال التی بها یستحق الثواب و العقاب: گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه تر است ولی آنها را امتحان می ‌کند تا کارهای خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد (6) پی نوشتها: 1.سوره بقره، آیه 155 2. سوره انبیاء،آیه 35 3. سوره عنکبوت، آیه 1 4. سوره نمل،آیه 40 5.نهج البلاغه، خطبه 143 6. نهج البلاغه کلمات قصار جمله 93 منبع:سایت انوار طاها
آزمایش های ما برای شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمایش الهی در واقع همان پرورش و تربیت است.
به عبارت دیگر آزمایش کردن انسان برای فهمیدن است؛ ولی آزمایش کردن خدا برای فهمیدن نیست؛ بلکه برای آن است که از انسان عملی سر زند و پاداش و کیفر بر اساس آن عمل باشد یا سبب توبه بندگانش شود.
توضیح آنکه، خدا می داند که فلان شخص در برابر حوادث تلخ و شیرین چه برخوردی خواهد کرد؛ امّا نباید بر اساس این دانش به آن شخص اجر و پاداش دهد. همانگونه که ما می دانیم فلان خیاط می تواند بدوزد و یا فلان بنّا می تواند بسازد؛ امّا هرگز بر اساس این علم به او مزد نمی دهیم، بلکه باید از او کاری سر زند تا استحقاق پاداش داشته باشد.ابزار امتحان الهی؛ نعمتها، نقمتها، حوادث وصحنه های تلخ و شیرین در طول زندگی است.(1)
خداوند در قرآن کریم در این رابطه آیات فراوانی را ذکر کرده است. در قرآن متجاوز از بیست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است، این یک قانون کلی و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و در نتیجه پرورش دادن بندگان آنان را میآزماید، یعنی همان گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره می گدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش می دهد تا مقاوم گردد.
به طور نمونه می فرماید:
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ (1)
و قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات، آزمایش میکنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده.
یا می فرماید: و نبلوکم بالشرّ و الخیر(2)
شما را با خوبی و بدی می آزماییم
در جای دیگر می فرماید:
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُون؛(3)
آیا مردم گمان میکنند بدون امتحان رها می شوند، نه هرگز بلکه همگی باید امتحان دهند.
در جای دیگر آمده است:
فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُر؛(4)
هنگامی که یکی از پیروان سلیمان تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن از راه دور برای او حاضر کرد، سلیمان گفت این لطف خدا است برای اینکه مرا امتحان کند آیا شکرگزاری می کنم یا کفران؟
امیر مومنان حضرت علی علیه السلام نیز در روایتی می فرماید: ان الله یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یتذکر متذکر(5)
همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، به کمبود محصول و حبس برکت و بسته شدن منابع خیر، گرفتار میکند تا شاید متذکّر شوند و توبه نمایند.
یا در جای دیگر می فرماید: و ان کان سبحانه اعلم بهم من انفسهم و لکن لتظهر الافعال التی بها یستحق الثواب و العقاب:
گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه تر است ولی آنها را امتحان می کند تا کارهای خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد (6)
پی نوشتها:
1.سوره بقره، آیه 155
2. سوره انبیاء،آیه 35
3. سوره عنکبوت، آیه 1
4. سوره نمل،آیه 40
5.نهج البلاغه، خطبه 143
6. نهج البلاغه کلمات قصار جمله 93
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] یکی از فوائد غیبت امام زمان علیه السلام آزمایش مردم است خدا که از باطن همه آگاه است چه نیازی به آزمایش آنان دارد؟
- [سایر] خداوند آگاه است چه کسی، بهشتی یا دوزخی است و انسان ها در امتحان ها چه می کنند. پس چرا انسان ها را آفریده است و امتحان می کند؟
- [سایر] همانطور که گفته شد، امتحان برای آزمایش یا ارتقای درجه است پس چطور برای انسانهای کامل اتفاق میافتد؟
- [سایر] آیا در نزد خداوند انسانها عزیزتر هستند یا جنها؟
- [سایر] چرا برخی از انسانها از یاد خدا غافلاند؟
- [سایر] لطفا آیه 34 سوره «صاد» را که در باره آزمایش و امتحان حضرت سلیمان است، به طور واضح بیان کنید که تفسیر و منظور چیست؟
- [سایر] چرا خداوند نگذاشته است ما انسانها او را ببینیم؟
- [سایر] خدایی که به وضع و حال ما و به هر چیزی آگاه است ، چرا ما را مورد آزمایش قرار می دهد ؟
- [سایر] اگر خداوند خالق هر چیز است، آیا گناهان و اعمال قبیحی که از انسانها صادر میشود هم مخلوق خداوند است؟
- [سایر] چرا خداوند اراده نکرده که همه انسانها هدایت شوند و به این خیر نائل آیند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه در رکعت اول یا دوم نماز سهواً تسبیحات بخواند و پیش از رکوع آگاه شود، باید حمد و سوره را بخواند و اگر در حال رکوع یا پس از آن آگاه شود، نماز او صحیح است و در هر دو حال , بنا بر احتیاط مستحب, جهت زیاد نمودن تسبیحات، سجده سهو به جا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .خرید و فروش ملکی که آن را به دیگری اجاره داده اند, اشکال ندارد و خریدار نمی تواند مستأجر را بیرون کند . اگر خریدار از اصل اجاره آن ملک آگاه نباشد یا بر فرض اطلاع از اصل اجاره آن، از طولانی بودن مدت اجاره آگاه نباشد, میتواند داد و ستد خود را به هم بزند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه طلا و نقره بیش از اندازه معمول فلز دیگری مخلوط دارد بطوری که به آن طلا و نقره نگویند، اگر خالص آن به اندازه نصاب برسد باید زکات آن را بدهد و چنانچه شک دارد که به اندازه نصاب هست یا نیست زکات واجب نیست، ولی اگر می تواند آن را امتحان کند احتیاط واجب آن است که امتحان کند.
- [آیت الله سیستانی] اگر چیزی را که عاریه کرده نجس شود ، باید صاحبش را از نجس شدن آن با دو شرطی که در مسأله (136) گذشت آگاه کند .
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستد مال دیگری بدون اجازه او باطل است و تصرّف در مال غصبی, حرام است, هرچند تصرّف کننده آگاه، خودش غصب نکرده باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .خیار غبن که مغبون میتواند معامله را به هم بزند , در صورتی است که تفاوت قیمت، مورد اهمیت باشد و مغبون از آن تفاوتِ مهم, آگاه نباشد.
- [آیت الله اردبیلی] در حواله صیغه خاصّی وجود ندارد و همین که بدهکار و طلبکار و شخص سوم از حواله آگاه شوند و بپذیرند، حواله صحیح است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر در دو رکعت آخر نماز به عنوان اینکه دو رکعت اول نماز است، حمد بخواند , نماز او صحیح است ; چه پیش از رکوع آگاه شود ; چه در حال رکوع و چه پس از آن , چنان که در دو رکعت اول نماز , به خیال آنکه دو رکعت آخر نماز است و حمد در آنها کافی است, سوره حمد بخواند, نماز او صحیح است ; چه پیش از رکوع آگاه شود ; یا پس از رفتن به رکوع. البته اگر قبل از رکوع آگاه شد, بنا بر احتیاط واجب, سوره را باید بخواند.
- [آیت الله سیستانی] آخرین وقت نیت روزه ماه رمضان برای شخص ملتفت، هنگام اذان صبح است به این معنی که بنا بر احتیاط واجب باید هنگام صبح امساک او همراه با قصد روزه باشد هرچند در ضمیر ناخود آگاه.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است کسی را که برای گفتن اذان معیّن میکنند، عادل و آگاه به اوقات نماز بوده و صدای او بلند باشد و اذان را در جای بلندی بگوید.