نکته ای که بسیار باید به آن توجه کرد، این است که این مطالب چه ربطی به اختلاف شیعه و سنی دارد؟ آیا با رسیدن به نتیجه روشن و یکسان در این گونه سوالات، نزاع شیعه و سنی پایان می یابد و اختلاف ها از بین می رود؟ اگر به این مساله بیندیشیم، می فهمیم که چرا قرنها از انشقاق بین مسلمانان می گذرد و اختلاف آن ها همچنان باقی است. اصل و اساس اختلاف شیعه و سنی با پاسخ به یک سوال بسیار ساده حل خواهد شد و آن اینکه: آیا خدای متعال راضی می شود، بعد از پیامبر (ص) رهبری امت به دست شخصی سپرده شود که از خطاهای آن ایمن نیستیم (معصوم نیست؟) یعنی آیا خدا راضی به گمراهی امت اسلامی هست؟ کافیست به این سوال پاسخ دهیم تا راه حق روشن شود. اما آنجا که کسانی نخواهد واقعیت روشن و واضح را نپذیرند، مجبورند، فضا را تیره کنند، سخنانی برای انحراف اذهان مطرح کنند، و مساله را آن قدر پیچیده کنند که عده ای جستجو را بی فایده ببینند و از سویی نیز خودشان را با باطل خویش سرگرم کنند. پس جواب این دو سوال هر چه باشد، به اختلاف شیعه و سنی ربطی ندارد و جواب این سوال ها نقشی تعیین کننده در این باره ندارد. اما جواب به مطالب مطرح شده درباره آیه: (رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا[نساء/165] پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود؛) و خداوند، توانا و حکیم است.) طبق ادعای مطرح شده، آیه می گوید که با انذار و تبشیر پیامبری الهی، دیگر نیازی به حجت الهی نیست! اما: اولا: فقط کلمه اول همین آیه برای ابطال چنین ادعایی کفایت می کند. در ابتدای آیه کلمه رسل به شکل جمع بیان شده است. اگر انذار و بشارت پیامبری الهی، نیاز به هر گونه حجت را منتفی کرده است، چرا خدا رسولانی متعدد و پی در پی ارسال کرده است؟ تا آنجا که سخن از 124 هزار پیامبر الهی مطرح است. بنابراین ادعای ارتباط آیه به بیان میزان حجج الهی ادعایی باطل است و اگر آیه مطلبی در این باره بیان کند، کثرت و تعدد آنهاست. (دقت کنید که آیه در مقام توصیف حضرت محمد (ص) نیست تا بگوییم گفته بعد ایشان حجت تمام است! بلکه اصل وجود رسول را تمام کننده حجت می داند. و حتی سیاق نشان می دهد که رسولان قبل از پیامبر ص مد نظر هستند.) ثانیا: حجتی که در آیه گفته شده بعد از پیامبران وجود نخواهد داشت، حجت ناس علیه خدا است! و این مطلب با حجت خدا علیه ناس فرق می کند. در واقع آیه می گوید: مردم دیگر نمی توانند بهانه ای مقبول داشته باشند. نه اینکه بگوید دیگر خدا هیچ حجتی علیه بندگانش نخواهد داشت! ثالثا: حجت بودن رسول اکرم (ص) برای ما (و مردم غیر هم عصر رسول اکرم ص ) زمانی معنا دارد که ایشان تا زمان ما امتداد داشته باشند و کسی که چنین مساله ای را درک می کند، به لزوم امامت اعتراف کرده است. رابعا: مساله امامت قبل از اینکه مساله حجت الهی بر بشر باشد، مساله رهبری است. و هر عقل سلیمی می فهمد که رهبری پیامبر (ص) برای زمان خودشان بوده و برای ما رهبری هم عصر خودمان لازم است که روایت متواتر لزوم شناخت امام در هر عصری بر این مطلب دلالت می کند. (در روایت مقبول شیعه و سنی هر کس امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.) خامسا حجت الهی منحصر در پیامبر و امام نیست! هر برهان قاطع و روشنی حجت الهی است. و هر روز ممکن است برهان های جدید بیان شود. هر عالم ربانی ای می تواند حجت الهی برای مردم پیرامون خود باشد. و خلاصه اینکه هر امری که به دین دعوت کند و جهل ها را مرتفع کند، حجت الهی شمرده می شود و استمرار آن و تکثر آن مطلبی واضح و غیر قابل انکار است. با این بیان روشن می شود که ادعای مطرح شده درباره آیه چقدر ضد قرآنی است! که با تکیه به قسمتی از قرآن، سایر آیات را انکار می کنند: (الَّذینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضینَ[حجر/91] همانها که قرآن را تقسیم کردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند)) و این کار جز با تحریف آیات صورت نمی گیرد: (یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ[نساء/46] سخنان را از جای خود، تحریف می کنند.)
با وجود اینکه قرآن هر گونه حجتی را بعد از پیامبر نفی کرده، چرا شیعه امامان را به عنوان حجت معتقد است؟
نکته ای که بسیار باید به آن توجه کرد، این است که این مطالب چه ربطی به اختلاف شیعه و سنی دارد؟ آیا با رسیدن به نتیجه روشن و یکسان در این گونه سوالات، نزاع شیعه و سنی پایان می یابد و اختلاف ها از بین می رود؟
اگر به این مساله بیندیشیم، می فهمیم که چرا قرنها از انشقاق بین مسلمانان می گذرد و اختلاف آن ها همچنان باقی است.
اصل و اساس اختلاف شیعه و سنی با پاسخ به یک سوال بسیار ساده حل خواهد شد و آن اینکه: آیا خدای متعال راضی می شود، بعد از پیامبر (ص) رهبری امت به دست شخصی سپرده شود که از خطاهای آن ایمن نیستیم (معصوم نیست؟) یعنی آیا خدا راضی به گمراهی امت اسلامی هست؟
کافیست به این سوال پاسخ دهیم تا راه حق روشن شود. اما آنجا که کسانی نخواهد واقعیت روشن و واضح را نپذیرند، مجبورند، فضا را تیره کنند، سخنانی برای انحراف اذهان مطرح کنند، و مساله را آن قدر پیچیده کنند که عده ای جستجو را بی فایده ببینند و از سویی نیز خودشان را با باطل خویش سرگرم کنند.
پس جواب این دو سوال هر چه باشد، به اختلاف شیعه و سنی ربطی ندارد و جواب این سوال ها نقشی تعیین کننده در این باره ندارد.
اما جواب به مطالب مطرح شده درباره آیه:
(رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا[نساء/165] پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود؛) و خداوند، توانا و حکیم است.)
طبق ادعای مطرح شده، آیه می گوید که با انذار و تبشیر پیامبری الهی، دیگر نیازی به حجت الهی نیست! اما:
اولا: فقط کلمه اول همین آیه برای ابطال چنین ادعایی کفایت می کند. در ابتدای آیه کلمه رسل به شکل جمع بیان شده است. اگر انذار و بشارت پیامبری الهی، نیاز به هر گونه حجت را منتفی کرده است، چرا خدا رسولانی متعدد و پی در پی ارسال کرده است؟ تا آنجا که سخن از 124 هزار پیامبر الهی مطرح است. بنابراین ادعای ارتباط آیه به بیان میزان حجج الهی ادعایی باطل است و اگر آیه مطلبی در این باره بیان کند، کثرت و تعدد آنهاست. (دقت کنید که آیه در مقام توصیف حضرت محمد (ص) نیست تا بگوییم گفته بعد ایشان حجت تمام است! بلکه اصل وجود رسول را تمام کننده حجت می داند. و حتی سیاق نشان می دهد که رسولان قبل از پیامبر ص مد نظر هستند.)
ثانیا: حجتی که در آیه گفته شده بعد از پیامبران وجود نخواهد داشت، حجت ناس علیه خدا است! و این مطلب با حجت خدا علیه ناس فرق می کند. در واقع آیه می گوید: مردم دیگر نمی توانند بهانه ای مقبول داشته باشند. نه اینکه بگوید دیگر خدا هیچ حجتی علیه بندگانش نخواهد داشت!
ثالثا: حجت بودن رسول اکرم (ص) برای ما (و مردم غیر هم عصر رسول اکرم ص ) زمانی معنا دارد که ایشان تا زمان ما امتداد داشته باشند و کسی که چنین مساله ای را درک می کند، به لزوم امامت اعتراف کرده است.
رابعا: مساله امامت قبل از اینکه مساله حجت الهی بر بشر باشد، مساله رهبری است. و هر عقل سلیمی می فهمد که رهبری پیامبر (ص) برای زمان خودشان بوده و برای ما رهبری هم عصر خودمان لازم است که روایت متواتر لزوم شناخت امام در هر عصری بر این مطلب دلالت می کند. (در روایت مقبول شیعه و سنی هر کس امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.)
خامسا حجت الهی منحصر در پیامبر و امام نیست! هر برهان قاطع و روشنی حجت الهی است. و هر روز ممکن است برهان های جدید بیان شود. هر عالم ربانی ای می تواند حجت الهی برای مردم پیرامون خود باشد. و خلاصه اینکه هر امری که به دین دعوت کند و جهل ها را مرتفع کند، حجت الهی شمرده می شود و استمرار آن و تکثر آن مطلبی واضح و غیر قابل انکار است.
با این بیان روشن می شود که ادعای مطرح شده درباره آیه چقدر ضد قرآنی است! که با تکیه به قسمتی از قرآن، سایر آیات را انکار می کنند:
(الَّذینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضینَ[حجر/91] همانها که قرآن را تقسیم کردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند))
و این کار جز با تحریف آیات صورت نمی گیرد:
(یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ[نساء/46] سخنان را از جای خود، تحریف می کنند.)
- [سایر] آیا شیعه معتقد به تحریف شده بودن قرآن است؟
- [سایر] نبوت پیامبران با معجزه شناخته می شود، معجزه امامان شیعه چیست؟
- [سایر] شبهه: جایگاه و اعتبار احادیث امامان شیعه، برای شیعیان از قرآن بیشتر است.
- [سایر] چرا نام امامان در قرآن نیامده است؟
- [سایر] شبهه: جایگاه و اعتبار احادیث امامان شیعه، برای شیعیان از قرآن بیشتر است.
- [سایر] لطفاً منابعی پیرامون اسلام شناسی، امام زمان، نظر پیامبر و امامان دربارة زندگی شیعه واقعی را معرفی فرمایید؟
- [سایر] چرا شیعه به فرقه های متعدد منشعب شده؟ مگر پیامبر(ص) نام دوازده امام را ذکر نکرده بود؟
- [سایر] چرا پیامبر و امامان کنیز و غلام داشتند؟ آیا این بردهداری نیست؟
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا طلاق در زندگی پیامبر (ص) و امامان اتفاق افتاده است؟
- [آیت الله اردبیلی] نجس کردن خط و ورق قرآن و زمین، بنا و فرش مسجد، حرام است و اگر نجس شوند باید فورا آنها را پاک کنند و نجس کردن حرم پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امامان علیهمالسلام حرام است و اگر نجس شوند، چنانچه جزئی از مسجد باشند و یا بیاحترامی محسوب شود باید فورا تطهیر شوند و چنانچه بیاحترامی نیز نباشد احتیاط آن است که آن را پاک کنند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام: دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله بروجردی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [امام خمینی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله سیستانی] شخصی که به یکی از دوازده امام علیهمالسلام از روی دشمنی دشنام دهد ، نجس است . 9 شراب :
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آلوده کردن حرم پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) اگر موجب هتک باشد حرام است و در این صورت تطهیر آن نیز واجب است، بلکه اگر بی احترامی هم نباشد احتیاط آن است که آن را تطهیر کنند.
- [آیت الله اردبیلی] نجس کردن حرم پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امامان علیهمالسلام حرام است و اگر یکی از آنها نجس شود، چنانچه نجس ماندن آن بیاحترامی باشد، پاک کردن آن واجب است، بلکه احتیاط مستحب آن است که اگر بیاحترامی نیز نباشد، آن را تطهیر کنند.
- [آیت الله جوادی آملی] .منافقان و ک سانی که در زمان غیبت امام معصوم (ع)،با حکومت اسلامیِ مبتنی بر ولایت فقیه مبارزه و جنگ می کنند، خونشان هدر است و اگ ر در حال مبارزه فرار کنند و پس از مدتی , بدون اینکه توبه کرده باشند دستگیر شوند، اعدام می شوند؛ ولی اموال آنان حکم غنائم جنگی را ندارد و باید به آنها یا ورثه آنان برگردانده شود. حکم مال انتقالی غیر معتقد به خمس