از منظر قرآنی، تمام پیامبران الهی، برای یک هدف مبعوث شده اند و مومنان باید به تمام پیامبران ایمان آورند و فرقی بین آنها قائل نشوند: (لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ[بقره/285] ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمی گذاریم.) و اسلام نیز آئینی نیست که با بعثت پیامبر خاتم (ص) ایجاد شده باشد و قبل از آن وجود نداشته باشد: (وَ وَصَّی بِها إِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ[بقره/132] و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند (فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام [تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید!) با این حال آنچه مسلم و واضح است، اینکه بین ادیان و گروندگان به پیامبران مختلف، وحدت رویه ای وجود ندارد. بلکه اختلافات اساسی و گسترده ای با یکدیگر دارند. و هرگز نمی توان یک مسلمان با یک یهودی یا یک مسیحی را معتقد به امر واحدی دانست. پس از یک زاویه نگاه ادیان با یکدیگر فرقی ندارند. و از زاویه نگاه دیگری، فرق بین آنها غیر قابل انکار است. و رمز مساله در اینجاست که از منظر قرآنی سخن انبیاء پیشین، توسط کسانی که ادعای پیروی از آنها را دارند، دستخوش تغییراتی شده است. به عبارتی باید بین دو مساله تفکیک کنیم. 1- انبیاء و آنچه آنان گفته اند. 2- پیروان ادعایی انبیاء و آنچه به انبیاء نسبت می دهند. در واقع سخن انبیاء، سخنی صحیح و خالی از هر گونه انحرافی بوده، که از سرچشمه جدا شده و در طی مسیر تاریخ، انواع انحرافات و اعوجاج ها به آن افزوده شده و آن را از طهارت و پاکی ابتدایی ساقط کرده است. به عنوان نمونه، قرآن درباره مسیحیان و اعوجاجی که آنها ایجاد کرده اند، چنین می گوید: (وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونی وَ أُمِّیَ إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لی بِحَقٍّ[مائده/116] و آن گاه که خداوند به عیسی بن مریم می گوید: (آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را بعنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟!)، او می گوید: (منزهی تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم.) با این تفکیک می توانیم بگوییم که قرآن از ما می خواهد به سخنان انبیاء ایمان داشته باشیم. و این ایمان در قالب مسیحیت و یهودیت تحریف یافته تحقق نمی یابد. بلکه با ایمان به سخنان اصیل انبیاء تحقق می یابد. و راه پیراستن ادیان تاریخی از انحراف ها و اعوجاج ها، روی کردن به سخن پیامبر جدید است که دست بشر نتوانسته، چهره او را مخدوش کند. از همین رو، قرآن اهل کتابی که به پیامبر (ص) ایمان نمی آورند و تسلیم اسلام نمی شوند، را توبیخ کرده و تمرد آنها را تمرد از حق می داند که بر خلاف دستورات اصیل دین خودشان است: (الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَریقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ[بقره/146] کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده ایم، او [پیامبر] را همچون فرزندان خود می شناسند (ولی) جمعی از آنان، حق را آگاهانه کتمان می کنند!) و اهل کتابی که به رسول اکرم (ص) ایمان نیاورده باشند، از منظر قرآنی هم ردیف کفار هستند: (یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ[آل عمران/70] ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر می شوید، در حالی که (به درستی آن) گواهی می دهید؟) و درباره دین خود ادعای بیجا دارند، و حقیقت عمل آنها پیروی از بدعت گزارن و تحریف کنندگان ادیان است: (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبیلِ[مائده/77] بگو: (ای اهل کتاب! در دین خود، غلوّ (و زیاده روی) نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهای جمعیّتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!)
از منظر قرآنی، تمام پیامبران الهی، برای یک هدف مبعوث شده اند و مومنان باید به تمام پیامبران ایمان آورند و فرقی بین آنها قائل نشوند:
(لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ[بقره/285] ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمی گذاریم.)
و اسلام نیز آئینی نیست که با بعثت پیامبر خاتم (ص) ایجاد شده باشد و قبل از آن وجود نداشته باشد:
(وَ وَصَّی بِها إِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ[بقره/132] و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند (فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام [تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید!)
با این حال آنچه مسلم و واضح است، اینکه بین ادیان و گروندگان به پیامبران مختلف، وحدت رویه ای وجود ندارد. بلکه اختلافات اساسی و گسترده ای با یکدیگر دارند. و هرگز نمی توان یک مسلمان با یک یهودی یا یک مسیحی را معتقد به امر واحدی دانست.
پس از یک زاویه نگاه ادیان با یکدیگر فرقی ندارند. و از زاویه نگاه دیگری، فرق بین آنها غیر قابل انکار است. و رمز مساله در اینجاست که از منظر قرآنی سخن انبیاء پیشین، توسط کسانی که ادعای پیروی از آنها را دارند، دستخوش تغییراتی شده است. به عبارتی باید بین دو مساله تفکیک کنیم. 1- انبیاء و آنچه آنان گفته اند. 2- پیروان ادعایی انبیاء و آنچه به انبیاء نسبت می دهند.
در واقع سخن انبیاء، سخنی صحیح و خالی از هر گونه انحرافی بوده، که از سرچشمه جدا شده و در طی مسیر تاریخ، انواع انحرافات و اعوجاج ها به آن افزوده شده و آن را از طهارت و پاکی ابتدایی ساقط کرده است.
به عنوان نمونه، قرآن درباره مسیحیان و اعوجاجی که آنها ایجاد کرده اند، چنین می گوید:
(وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونی وَ أُمِّیَ إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لی بِحَقٍّ[مائده/116] و آن گاه که خداوند به عیسی بن مریم می گوید: (آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را بعنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟!)، او می گوید: (منزهی تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم.)
با این تفکیک می توانیم بگوییم که قرآن از ما می خواهد به سخنان انبیاء ایمان داشته باشیم. و این ایمان در قالب مسیحیت و یهودیت تحریف یافته تحقق نمی یابد. بلکه با ایمان به سخنان اصیل انبیاء تحقق می یابد. و راه پیراستن ادیان تاریخی از انحراف ها و اعوجاج ها، روی کردن به سخن پیامبر جدید است که دست بشر نتوانسته، چهره او را مخدوش کند.
از همین رو، قرآن اهل کتابی که به پیامبر (ص) ایمان نمی آورند و تسلیم اسلام نمی شوند، را توبیخ کرده و تمرد آنها را تمرد از حق می داند که بر خلاف دستورات اصیل دین خودشان است:
(الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَریقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ[بقره/146] کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده ایم، او [پیامبر] را همچون فرزندان خود می شناسند (ولی) جمعی از آنان، حق را آگاهانه کتمان می کنند!)
و اهل کتابی که به رسول اکرم (ص) ایمان نیاورده باشند، از منظر قرآنی هم ردیف کفار هستند:
(یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ[آل عمران/70] ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر می شوید، در حالی که (به درستی آن) گواهی می دهید؟)
و درباره دین خود ادعای بیجا دارند، و حقیقت عمل آنها پیروی از بدعت گزارن و تحریف کنندگان ادیان است:
(قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبیلِ[مائده/77] بگو: (ای اهل کتاب! در دین خود، غلوّ (و زیاده روی) نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهای جمعیّتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!)
- [سایر] مسیحیان و یهودیان چه عقایدی دارند؟
- [سایر] آیا مسیحیان و یهودیان نیز رجعت می کنند؟
- [سایر] آیین های مقدس یهودیان و مسیحیان را ذکر کنید ؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و ارمنیها) نجس هستند؟
- [سایر] آیا مسیحیان و یهودیان نیز رجعت می کنند؟
- [سایر] (رمضان) یعنی چه و آیا ماه رمضان و روزه گرفتن، در ادیان گذشته نیز وجود داشته است؟ فرق روزه مسیحیان و یهودیان با مسلمانان چگونه است؟
- [سایر] دیوار ندبه در کجاست. چه ارزشی دارد. دیدگاه مسلمانان و یهودیان و مسیحیان و سایر ادیان و گروه ها نسبت به این دیوار چیست؟
- [سایر] (رمضان) یعنی چه و آیا ماه رمضان و روزه گرفتن، در ادیان گذشته نیز وجود داشته است؟ فرق روزه مسیحیان و یهودیان با مسلمانان چگونه است؟
- [سایر] آیا در کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان به مصلح آخرالزمان اشاره شده است؟
- [سایر] مسیحیان در کلیسا چه میکنند؟اگر نماز برای دیگر ادیان هم بود،چرا مسیحیان و یهودیان مثل ما نماز نمیخوانند؟کدامیک نمازشان ،نماز است؟
- [آیت الله بهجت] تعرض به معابد یهودیان و مسیحیان که در ذمّه اسلام هستند و آن معابد هم در دست خود آنهاست جایز نیست، و آن اماکن مثل مساجد محترم است و جایز نیست خراب کردن آنها مگر با شرایطی که در مساجد هم جاری است. مکانهایی که نماز خواندن در آنها مستحب است
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله علوی گرگانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین یعنیحکمی را که مسلمانان جز دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز وروزه را انکار کند در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتدّ میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [آیت الله اردبیلی] جهاد از واجبات دین و دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خود گشوده است(1) و در جهت حفظ کیان اسلام و امنیت مسلمانان و دفاع در مقابل هجوم کافران و ناپاکان و یاری مستضعفان، مورد تأکید قرآن و معصومان علیهمالسلام قرار گرفته است. امّتی که از جهاد روی گردانند، جامه ذلّت و خواری و ردای بلا و گرفتاری بپوشند و با حقارت و پستی از انصاف و عدالت محروم شوند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] دواجات روان و عطر و روغن و واکس و صابون که از کشورهای غیر مسلمان می آورند اگر انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد، پاک است.