آیین یهودیت و مسیحیت را برام روشن کنید. حضرت عیسی مسیح(ع) نیز از انبیاء بنی اسرائیل است ؛ که گروهی از بنی اسرائیل او را پذیرفته و به دین او درآمدند ولی برخی دیگر او را نپذیرفتند. ولی بعدها مسیحیان اعتقاد پیدا کردند که عیسی پسر خدا یا خدای مجسّم بوده ، که برای نجات بشریّت از گناه ، به صورت بشر درآمد تا فدای گناهان مردم شود . مسیحیان بر این اعتقادند که گناه از گذشتگان به آیندگان به ارث می رسد ؛ و گناه یک نفر ، همه نژاد بشر را آلوده می سازد. لذا به سبب گناه حضرت آدم که از درخت معرفت نیک و بد خورد ، همه نژاد بشر آلوده به گناه نخستین هستند. و این گناه زمانی بخشیده می شود که شخصی پاک از هر گناهی ، فدای گناهان مردم شود ؛ و چون چنین کسی وجود ندارد ، لذا خدا خود به صورت عیسی مسیح مجسّم شد و فدای گناهان مردم شد ؛ و به این وسیله گناه نخستین بشرِیّت بخشیده شد و راه توبه ، به روی مردم باز شد. از این اعتقاد تعبیر می شود به( فدا). به عقیده مسیحیان، خدا در عین اینکه یکی است ولی در عین حال سه تاست؛ خدای پدر، روح القدس و خدای پسر. از این اعتقاد تعبیر می شود به تثلیث . مسیحیان معتقدند اینکه خدا هم یکی است هم سه تا، تناقض نیست بلکه مطلبی است که عقل از ادراک آن عاجز است. لذا می گویند به این مطلب، فقط باید ایمان آورد؛ و از چون و چرای عقلی باید اجتناب نمود. مسیحیان معتقدند که عیسی مسیح با توطئه علمای یهود و توسط قیصر به صلیب کشیده شد. ولی سه روز بعد، از قبر خود در آمده و به آسمان رفته است. به عقیده مسیحیان عیسی مسیح هیچ کتاب آسمانی با خود نداشته است؛ بلکه او بعد از عروج به آسمان به صورت روح القدس ، اناجیل را به برخی از قدّیسان مسیحی الهام کرده است. تعداد اناجیل فراوان است ؛ ولی علمای مسیحی از بین آنها چهار انجیل به نامهای انجیل یوحنّا، متّی، مرقس و لوقا را اناجیل معتبر می دانند؛ و بقیّه اناجیل را طرد می کنند. کتاب مقدّس مسیحیان از دو بخش عهد عتیق و عهد جدید تشکیل شده است. عهد عتیق همان کتاب مقدّس یهودیان است ؛ و عهد جدید نیز اناجیل اربعه هستند. یکی از عقائد اساسی مسیحیت تعمید است. هر مسیحی فقط یک بار هنگام ورود به مسیحیت غسل تعمید داده می شود. به اعتقاد مسیحیان ، با تعمید ، شخص از تمام مواهب مرگ فدیه وار مسیح برخوردار می شود. یکی دیگر از آیینهای اساسی مسیحیت، عشای ربّانی است که طیّ آن اسقف یا جانشین او نان و شراب به افراد حاضر در کلیسا می دهد؛ مسیحیان معتقدند که نان، گوشت عیسی و شراب خون اوست . مسیحیان معتقدند با این مراسم مسیح با جسم خود نزد آنها حاضر می شود. این دو آیین(تعمید و عشای ربانی) بین همه مسیحیان مشترک است ؛ امّا غیر از این دو مورد پنج آیین دیگر نیز وجود دارند که کاتولیکها و ارتدکسها به آن اعتقاد دارند ؛ که عبارتند از: تأیید ، ازدواج، دستگذاری، اعتراف، تدهین نهایی. فرقهای مهمّ مسیحی عبارتند از: 1. کاتولیک: که قدیمی ترین فرقه مسیحی است و رهبری آن با پاپ و مرکز مذهبی آنها واتیکان است. 2. ارتدکس: که قدمتی قریب هزار سال داشته و تفاوت اعتقادی چندانی با کاتولیک ندارد. ارتدکسها به رهبر واحد اعتقاد ندارند و پاپ را تنها یکی از رهبران مسیحیان می دانند و تراشیدن ریش را برای روحانیون مسیحی جایز نمی دانند. 3. پروتستان: که قدمتی پانصد ساله داشته و تفاوت زیادی با دو فرقه دیگر دارد؛ پروتستانها از بسیاری از خرافات مسیحیت تبری جسته اند؛ و برای روحانیّت مسیحی ارزش چندانی قائل نیستند. ولی برخی از عقائد غیر عقلانی مسیحیت ، مثل تثلیث و فدا را قبول دارند. مسیحیان معتقدند در آخرالزمان مسیح دوباره از آسمان فرود خواهد آمد و در زمین قیامت برپا خواهد نمود و بین مردم داوری خواهد کرد ؛ و گروهی را به جهنّم و گروهی دیگر را به بهشت خواهد فرستاد. معاد مسیحیّت نیز معاد روانی است نه جسمانی. گروههایی از مسیحیان باور دارند که مسیح به زودی خواهد آمد ؛ لذا تلاش می کنند خود را برای ظهور مسیح آماده کنند. اعتقاد رسمی مسیحیّت فعلی ، به شدّت آلوده به عقائد شرک آلود است ؛ و به وضوح از جسمانیّت خدا و سه گانه بودن خدا در عین یگانگی او؛ دم می زنند ؛ لذا از نظر علم کلام می توان گفت که لازمه روشن این اعتقادات شرک است. امّا از نظر فقهی ممکن است مرجع تقلیدی حکم شرک جلی را بر آنها بار نکند؛ چون در زبان، خود را موحّد می نامند؛ و به صراحت نمی گویند که خدا سه تاست؛ بلکه می گویند خدا در عین این که سه تاست یکی است. برای مطالعه بیشتر به کتاب آشنایی با ادیان بزرگ؛ نوشته حسین توفیقی مراجعه فرمایید. ضمناً با جستجوی واژه (آشنایی با ادیان بزرگ) در اینترنت، می توانید فایل الکترونیکی این کتاب را هم به دست آورید. پیشینه یهودیت نام یهودیت برگرفته از نام یکی از قبایل اسرائیل است. 1 آنان پس از مهاجرت بابل و از زمان هلنی ها (یونانی ها) به این نام خوانده شدند 2 و قبل از آن به بنی اسرائیل معروف بودند. انگاره قوم برگزیده اندیشه (قوم برگزیده) و مالکیت ارض موعود همواره در ذهن یهود وجود داشته است. ریشه این گمانه را باید در فاصله زمانی میان حضرت ابراهیم تا حضرت موسی ج که به دوره آبا و مشایخ معروف است ج جستجو نمود. مراد از (آبا) شخصیت های مهم قبل از حضرت موسی مانند حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب و بنی اسرائیل است. 3 بر اساس تورات کنونی است خداوند متعال با ابراهیم (ع) عهد بست که از نیل تا فرات را به فرزندان او که از نسل اسحاق پدید می آیند، عطا کند 4 تورات اسحاق را ذبیحه ابراهیم 5 و مالک ارض موعود (نیل تا فرات) و جانشین ابراهیم به حساب می آورد. از نسل حضرت اسحاق یعقوب ملقب به اسرائیل 6 بود و 12 فرزند داشت. 7 به این 12 نفر، بنی اسرائیل و به فرزندان آنان، اسباط بنی اسرائیل می گفتند. بنی اسرائیل دوران های سختی را گذراندند با روی کار آمدن فراعنه و ظلم به بنی اسرائیل، بنی اسرائیل برای رهایی از چنگال فرعون، از خداوند تقاضای منجی کردند و خداوند نیز حضرت موسی (ع) را برای رهایی آنان فرستاد. پس از عبور بنیاسرائیل از دریا، آنان در شبه جزیره سینا توقّف کردند و به مدت 40 سال در صحرای سینا سرگردان بودند. سه ماه پس از خروج بنیاسرائیل از مصر، حضرت موسی (ع) برای گفتگو با خداوند به بالای طور (کوه) سینا رفت و در آنجا ده فرمان را دریافت کرد. 8 موسی لوحها را برداشت و به سوی بنیاسرائیل رفت و وقتی آنان را دید که در این فاصله گوساله پرست شدند، لوحها را بر زمین کوبید و شکست. و به مؤاخذه بنی اسرائیل پرداخت. سپس خداوند به موسی (ع) دستور داد که وی دو لوح سنگی مانند لوحهای شکسته شده بتراشد و وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. سپس موسی (ع) احکام خدا را به آنان آموخت و در صحرای سینا تا آخر عمر رهبری این مردم را بر عهده داشت. سرانجام موسی (ع) در 120 سالگی در موآب حوالی بحرالمیّت از دنیا رفت. 9 منابع یهود الف. تورات و عهد عتیق یهودیان کتاب آسمانی خود را (تَنَخ) مینامند. تنخ بخشی از کتاب آسمانی مسیحیان نیز میباشد که از آن به (عهد عتیق) یاد میکنند. عهد عتیق مشتمل بر 39 کتاب (قسمت) است که 17 کتاب آن بخش تاریخی است و 5 کتاب اول آن (تورات) نامیده میشود. نام دیگر تورات پِنتاتوک ) hcuotatneP ( یا (اسفار خمسه) است. (تورات) از نظر تاریخی پس از رحلت حضرت موسی (ع) تدوین شده و این مسأله اعتبار و وثاقت آن را سخت آسیبمند ساخته است. برخی از دلایل این مسأله به شرح زیر است یک. اختلاف در نسخه های تورات در میان فرقه های مختلف یهودی تفاوت هایی در رابطه با تورات وجود دارد. در مَثَل فرقه سامری تنها پنج سفر تورات را می پذیرد و 34 کتاب دیگر عهد عتیق را رد می کند. همچنین سامریان نسخه ویژه ای از کتاب یوشع دارند که با کتاب یوشع رایج تفاوت دارد. تورات ایشان نیز با تورات رایج اندکی اختلاف دارد. 10 دو. اشکالات ابن عزراء برخی از عالمان، مفسران و اندیشمندان از قدمای یهود مانند ابراهیم بن عزراء (1164- 1089 م)، انتساب تورات موجود به حضرت موسی (علیه السلام) را قبول نداشته و ادلهای رمزگونه برای این سخن آورده است. او در کتاب خود، تفسیر سفر تثنیه، شش دلیل به صورت رمز آورده و (باروخ اسپینوزا) (1677- 1632 م) سعی کرده است که رمزهای ابن عزراء را بگشاید. او از آنها استفاده می کند که در درون خود تورات، شواهد متعددی وجود دارد که نویسنده تورات حضرت موسی (علیه السلام) نیست، و شخص دیگری قرن ها بعد آن را نگاشته است. سخنان ابن عزراء در تفسیرش بر (سفر تثنیه) به شرح ذیل است: (آن طرف اردن، و... اگر چنان باشد که رمز دوازده را بدانی... علاوه موسی تورات را نوشته... در آن وقت، کنعانیان در آن زمین بودند... در کوه خدا، به او وحی می شود. سپس تخت خواب او تخت آهنین او را نظاره کن. بنابراین، تو این حقیقت را خواهی دانست). ابن عزراء در این چند کلمه، به صورت رمزوار اشاره می کند که نویسنده اسفار پنچ گانه (تورات) موسی (علیه السلام) نبوده، بلکه شخص دیگری بوده که مدت های طولانی پس از موسی (علیه السلام) می زیسته است. به علاوه، کتابی که موسی (علیه السلام) نوشته، با کتاب های باقیمانده تفاوت دارد. 11 اسپینوزا شش رمز ابن عزراء را چنین می گشاید: 2-. 1 (آن طرف اردن) اشاره است به سفر (تثنیه)، 1: 1 که در آن آمده است: (این سخنانی که موسی به آن طرف اردن در بیابان عربه... با تمامی اسرائیل گفت). از این جمله بر می آید که نویسنده آن از رود اردن عبور کرده است، ولی حضرت موسی (علیه السلام) از رود اردن عبور نکرد. در همین سفر از قول موسی (علیه السلام) آمده است: (خداوند به من گفته است که از این اردن عبور نخواهی کرد 2 12-. 2 (اگر چنان باشد که رمز دوازده را بدانی): در سفر (تثنیه)، 27: 1، حضرت موسی (علیه السلام) به بنی اسرائیل دستور می دهد که وقتی از رود اردن عبور کردید، مذبحی بسازید و تمامی کتاب شریعت را روی سنگ هایی نوشته، اطراف آن بگذارید. در (صحیفه یوشع)، 32- 30: 8 آمده است که یوشع (علیه السلام) به وصیت موسی (علیه السلام) عمل کرد و مذبحی از سنگ های نتراشیده بنا کرد و بر آنها تمامی تورات حضرت موسی (علیه السلام) را نوشت. ربیان یهود گفته اند: تعداد این سنگ ها دوازده عدد بوده است. حال آیا ممکن است تورات را با این حجم بر روی دوازده سنگ نوشت؟ پس تورات موسی (علیه السلام) بسیار کوچک تر از کتاب موجود بوده است. 2-. 3 (علاوه موسی تورات را نوشته): در سفر (تثنیه) 31: 9 آمده است و موسی (علیه السلام) این تورات را نوشته. این عبارت نمی تواند نوشته خود حضرت موسی (علیه السلام) باشد، بلکه باید دیگری آن را نوشته باشد. 2-. 4 (در آن وقت کنعانیان در آن زمین بودند): در سفر (پیدایش)، باب دوازدهم، سخن از مهاجرت حضرت ابراهیم (علیه السلام) به کنعان است و می گوید: (در آن وقت، کنعانیان در آن زمین بودند). از این عبارت بر می آید که نویسنده زمانی این عبارت را نوشته که کنعانیان دیگر در آن زمین نبوده اند و چون سرزمین کنعان پس از حضرت موسی (علیه السلام) فتح شد و بقایای اقوام آن سرزمین تا زمان داود و سلیمان (علیه السلام) در آنجا بودند، پس موسی (علیه السلام) نمی تواند نویسنده این فقره باشد. 2-. 5 (در کوه خدا به او وحی می شود): در سفر (پیدایش)، 22: 14، کوه اوریا، که بر آن ماجرای ذبح فرزند توسط حضرت ابراهیم (علیه السلام) رخ داد (کوه خدا) نامیده شده است. این در حالی است که حضرت موسی (علیه السلام) وعده این نامگذاری را می دهد و پس از ساخته شدن معبد در زمان سلیمان (علیه السلام) این مکان (کوه خدا) نامیده می شود. پس حضرت موسی (علیه السلام) نمی تواند این فقره را نوشته باشد. 2-. 6 (سپس تخت خواب او، تخت آهنین او را نظاره کن): در سفر (تثنیه)، 3: 11 آمده است: (زیرا که عوج ملک باشان از بقیه رفائیان تنها باقی مانده بود. اینک تخت خواب او تخت آهنین است. آیا آن در رَبَت بنی عمّون نیست و طولش نه ذراع و عرضش چهار ذراع بر حسب ذراع آدمی است؟ این در حالی است که حضرت داود (علیه السلام) به شهر (ربه) غلبه کرد و این تخت را کشف کرد 13 و این قرن ها پس از موسی بود. سه. اشکالات اسپینوزا اسپینوزا پس از باز کردن رموز ابن عزراء می گوید: موارد مهم تری در تورات وجود دارند که ابن عزراء به آنها توجه نکرده است: 3-. 1 در موارد متعددی، در تورات از موسی (علیه السلام) به صورت سوم شخص سخن گفته شده و افزون بر آن به جزئیات زندگی او پرداخته شده است مثل: (موسی با خدا سخن گفت) (خروج، 33: 9) (موسی مردی بسیار حلیم بود، بیشتر از جمیع مردمانی که بر روی زمین اند) (اعداد، 12: 2) (موسی مرد خدا... (تثنیه، 33: 1) (پس موسی، بنده خداوند، در آنجا به زمین موآب بر حسب قول خداوند، رحلت نمود). 14 (پیامبری مثل موسی تا به حال در اسرائیل برنخاسته است) که خداوند او را رو به رو شناخته باشد) 3 15-. 2 در باب آخر سفر (تثنیه)، وفات و دفن حضرت موسی (علیه السلام) و عزاداری بنی اسرائیل برای او همراه با جملاتی از قبیل (پیامبری مثل موسی تا به حال در اسرائیل برنخاسته) و (احدی قبر او را تا امروز ندانسته است) نقل شده است. 3-. 3 برخی از نام ها در تورات آمده اند که مدت ها، پس از حضرت موسی (علیه السلام) از آنها استفاده شده است. برای مثال، در سفر (پیدایش)، 14: 14 آمده است که (ابراهیم دشمنان خود را تا (دان) تعقیب کرد)، در حالی که مدت ها پس از مرگ یوشع (علیه السلام) و در زمان داوران، نام (دان) بر این شهر نهاده شد: (و شهر را به اسم پدر خود، که برای اسرائیل زاییده شد، (دان) نامید اما اسم شهر قبل از آن (لارش) بود) 3 16-. 4 برخی از ماجراها در تورات آمده اند که تا پس از وفات حضرت موسی (علیه السلام) ادامه داشته اند. در سفر (خروج)، 6: 35 آمده است: (و بنی اسرائیل مدت چهل سال منّ می خوردند تا به زمین آباد رسیدند یعنی تا به سر حد کنعان داخل شدند، خوراک ایشان منّ بود). و (و بنی اسرائیل در زمان یوشع بن نون (علیه السلام) وارد کنعان شدند) 17 همچنین در سفر (پیدایش) 18، آمده است: (اینانند پادشاهانی که در زمین ادوم سلطنت کردند، قبل از آنکه پادشاهی بر بنی اسرائیل سلطنت کند) 3 19-. 5 با وضوح تمام از آنچه ذکر خواهد شد، به دست می آید که موسی نویسنده اسفار پنجگانه نیست، زیرا پس از عبارت سفر تثنیه که (موسی این تورات را نوشت)، مورخ می افزاید: (موسی آن را به احبار داد و از آنان خواست در اوقات معلومی آن را برای تمامی مردم قرائت کنند). این عبارت نشان می دهد که تورات می بایست حجمی خیلی کمتر از اسفار پنج گانه داشته باشد تا آنان بتوانند تمامی آن را در یک مجلس بخوانند، به صورتی که همه آنان نیز آن را بفهمند) 20 اسپینوزا در پایان نتیجه می گیرد که اسفار پنج گانه پس از تبعید بابلی و به احتمال قوی به دست عزراء نوشته شده اند 21 چهار. نقد تاریخی با پیدایش جریان نقد تاریخی کتاب مقدس، مطالعات گسترده ای درباره این کتاب آغاز گشت. نظریه ای که در این دوره درباره تورات مطرح شد و به تدریج به صورت امری مسلم درآمد، نظریه (منابع تورات) است. اسفار پنج گانه تورات از چهار منبع، که در زمان های گوناگون به وجود آمده اند، ترکیب شده اند. این چهار منبع عبارتند از: منبع (یهوه ای) ) tsiwhaJ ( منبع الوهیمی ) tsiholE ( منبع کاهنی ) yltsirP ( منبع تثنیه ای ) ymonoretueD (. در دو منبع نخست، نام خدا به ترتیب، به صورت (یهوه) و (الوهیم) آمده و از همین رو به این نام ها نامیده شده اند. منبع کاهنی بر احکام کاهنان و معبد متمرکز است و منبع تثنیه ای منبع سفر (تثنیه) است. (نظریه منابع) به حل برخی از مشکلات تورات کمک می کند. به وسیله این منابع، معلوم می شود که دلیل برخی از تکرارها یا تناقضات موجود در این کتاب چیست. نویسنده ای یهودی برخی از این موارد را بر شمرده است: دو بار رانده شدن هاجر (پیدایش، 16 و 21- 21: 19) دو بار ربوده شدن ساره (پیدایش، 20- 12: 10 و 20) ثروتمند شدن یعقوب از یک سو با حیله و نیرنگ خود او (پیدایش، 30، 43- 25)، و از سوی دیگر، با راهنمایی یک فرشته در خواب (پیدایش، 31: 9 و شماره های بعد) در یکجا روبین باعث نجات یوسف می شود به اینکه پیشنهاد می دهد او را در چاه بیندازند و بعد مدیانیان او را از چاه بیرون می آورند. (پیدایش، 24- 37: 20 و 30- 28) و در جای دیگر، یهودا او را نجات می دهد و او را به اسماعیلیان فروشند 23. 22 بر خلاف سفر (پیدایش)، در سه سفر بعدی که در آنها از سه منبع (یهوه ای، الوهیمی و کاهنی) استفاده شده، تمییز بین دو منبع اول آسان نیست و برخی از مطالب ترکیبی هستند. از این رو، محققان منبع (یهوه ای- الوهیمی) را در نظر گرفته اند. بنابراین در سه سفر (خروج)، (لاویان) و (اعداد)، از چهار منبع استفاده شده است که منبع چهارم ترکیبی از دو منبع اول است. اندیشه های دینی دو منبع یهوه ای و الوهیمی متفاوتند. منبع یهوه ای بر ارتباط مستقیم بین خدا و مشایخ تأکید می کند، در حالی که منبع الوهیمی سعی دارد این نظریه را با در نظر گرفتن یک رؤیا یا یک فرشته به عنوان واسطه تعدیل کند. منبع کاهنی با موضوعاتی خاص از قبیل تقدس و مراسم دینی، مانند قربانی ها، نجاست و طهارت، احکام کاهنان، موسم های مقدس و مانند اینها سرو کار دارد و برخلاف سه منبع دیگر، چیزی درباره وحی در سینا نمی گوید، بلکه بیشتر بر تجلی خدا در خیمه عبادت متمرکز است. منبع چهارم، یعنی منبع (تثنیه ای) ) D ( خود یک ساختار نظام مند است که منبع سفر (تثنیه) است. این منبع به صورت یک سخنرانی و داعی و به شکل یک زندگی نامه خویش نویس است 25. 24 از میان این چهار منبع، منبع یهوه ای از همه قدیمی تر است که در زمان داود (علیه السلام) (1015- 975 ق. م) و سلیمان (علیه السلام) (975- 933 ق. م) نوشته شده است. منبع الوهیمی پس از حضرت سلیمان (علیه السلام) و تجزیه کشور به شمال و جنوب در بخش شمالی نوشته شده است. منبع تثنیه ای در (یوشیّا) (640- 609 ق. م) نوشته شده است. آخرین منبع به لحاظ تاریخی، منبع کاهنی است که در دوره اسارت بابلی نوشته شده است. بنابراین، نویسنده نهایی تورات پس از دوره اسارت بابلی، یعنی پس از سال 538 ق. م از ترکیب این منابع تورات کنونی را به وجود آورده است 26 امروزه حتی بیشتر سنتی های یهودی و مسیحی این را قبول کرده اند که نویسنده تورات نمی تواند حضرت موسی (علیه السلام) باشد. توماس میشل، که از فرقه سنت گرای (ژزوئیت) مسیحی است، می گوید: (تورات پنج قرن قبل از میلاد و به دست نویسنده ای ناشناس نوشته شده، اما به هر حال، این عمل با الهام الهی بوده است). در قدیم، مردم معتقد بودند که موسی تورات را نوشته است، اما مطالعات جدید کتاب مقدس نشان می دهد که پاسخ به مسأله اصل و منشأ اسفار تورات از آنچه در ابتدا تصور می شود، دشوارتر است. تورات در طول نسل ها پدید آمده است در ابتدا روایت هایی وجود داشت که قوم یهود آنها را به یکدیگر منتقل می کردند. سپس روایات مذکور در چند مجموعه نوشته شد که برخی از آنها در باب تاریخ و برخی در باب احکام بود. سرانجام، در قرن پنجم قبل از میلاد، این مجموعه ها در یک کتاب گرد آمد. کسانی که در این کار طولانی و پیچیده شرکت کردند، بسیار بودند و نام اکثریت قاطع آنان را تاریخ فراموش کرده است. به عقیده یهودیان و مسیحیان، الهام الهی در همه مراحل تألیف تورات، همراه و پشتیبان بوده است 27 پنج. ناپدیدشدن تورات و باز پیدایی آن از عهد قدیم (کتاب دوم تاریخ ایام باب 34) بر می آید که در زمان هایی تورات ناپدیده شده و بعدها کسانی مدعی شده اند که آن را یافته اند. (یک روز حلقیا، کاهن اعظم، نزد شافان منشی دربار رفت و گفت: (در خانه خداوند کتاب تورات را پیدا کرده ام). سپس کتاب را به شافان نشان داد تا آن را بخواند. وقتی گزارش کار ساختمان خانه خداوند را به پادشاه می داد در مورد کتابی نیز که حلقیا، کاهن اعظم در خانه خداوند پیدا کرده بود با او صحبت کرد. سپس شافان آن را برای پادشاه خواند. وقتی پادشاه کلمات تورات را شنید، از شدت ناراحتی لباس خود را پاره کرد و به حلقیا، کاهن اعظم، شافان منشی، عسایا (ملتزم پادشاه)، اخیقام (پسر شافان) و عکبور (پسر میکایا) گفت: (از خداوند بپرسید که من و قومم چه باید بکنیم. بدون شک خداوند از ما خشمگین است، چون اجداد ما مطابق دستورات او که در این کتاب نوشته شده است رفتار نکرده اند...). پادشاه تمام بزرگان یهودا و اورشلیم را احضار کرد و همگی، در حالی که کاهنان و انبیاء و مردم یهودا و اورشلیم از کوچک تا بزرگ به دنبال آنها می آمدند، به خانه خداوند رفتند. در آنجا پادشاه تمام دستورات کتاب عهد را که در خانه خداوند پیدا شده بود، برای آنها خواند. پادشاه نزد ستونی که در برابر جمعیت قرار داشت، ایستاد و با خداوند عهد بست که با دل و جان از دستورات و احکام او پیروی کند و مطابق آنچه که در آن کتاب نوشته شده است، رفتار نماید. تمام جماعت نیز قول دادند این کار را بکنند 28 در جای دیگری از عهد قدیم آمده است که پس از تبعید بابلی بنی اسرائیل، از عزرای کاهن خواستند که تورات موسی را برای قوم بخواند. عزرا و دیگر کاهنان، کتاب تورات را هر روز برای مردم می خواندند تا اینکه در روز هفتم، قرائت تورات به پایان رسید 29 برخی به صورت جدی در این تردید کرده اند که توراتی را که عزرا خواند همان کتابی باشد که در زمان یوشیّا خوانده شد: (آیا آن (کتاب شریعت موسی) چه بوده است؟ این کتاب درست همان کتاب عهد، که یوشیّا پیش از آن بر مردم خوانده بود نیست. چه در کتاب عهد، تصریح شده است که آن را در مدت یک روز دو بار بر یهودیان فرو خواندند، در صورتی که خواندن کتاب دیگر محتاج یک هفته تمام وقت بود 30 ب. تلمود مهمترین حادثه پس از دومین تخریب معبد اورشلیم در سال 70 میلادی، تدوین مجموعهای بزرگ به نام تلمود ) dumlaT ( (به معنای آموزش) است. این مجموعه که نگارش آن حدود چهار قرن (نیمه اوّل قرن یک تا پایان قرن پنج میلادی) به طول انجامید، در بردارنده مجموعهای کامل از نظام اعتقادی و آیین عملی یهود است. ریشه تلمود به قرن پنجم قبل از میلاد برمیگردد که پس از اسارت بابلی و در حکومت کاهنان، گروهی به نام سوفریم (کاتبان) و در رأس آنان عزرا (عزیر) به شرح و کتابت تورات و مضامین مذهبی پرداختند. این اقدام سرآغاز سنت شفاهی در یهود بود، زیرا آنان قائل بودند که حضرت موسی علاوه بر تورات مکتوب، توراتی شفاهی نیز از خود به جای گذاشته که سینه به سینه گشته و به دست ما رسیده است. عزرا و سوفریم تصمیم گرفتند شریعت موسی را بارور سازند و با کمک عبارات عهد عتیق، و شرح و تفسیر آن، نیازهای جامعه یهود را برآورده سازند. آنان این شیوه را به نسلهای بعد منتقل کردند. این شیوه توسط افرادی مانند هیلل و شاگردش ربّای یوحانان بن زکّای، و دیگران در اورشلیم، یَوْنه، جلیل و مناطق دیگر ادامه یافت. سرانجام ربای یهودا هناسی (متولد 135 م) که بیش از 50 سال رهبر قوم بود بر آن شد که سنت شفاهی را مکتوب کند. او آموختههای عالمان گذشته را در کتابی جمع کرد و نام آن را (میشنا) ) hanhsiM ( (یعنی تثنیه و تکرار) نهاد. میشنا در بردارنده تورات شفاهی بود و در مقابل میقرا (خواندنی) یعنی تورات کتبی قرار داشت. میشنا 6 سِدِر (بخش) دارد که عبارتند از: سدر زراعیم (دانه ها) سدر موعود (اعیاد) سدر ناشیم (زنان) سدر نزیقین (خسارات) سدر قداشیم (مقدسات) و سدر طهاروت (پاک ها). نگارش میشنا که متنی مناسب برای یهودیان بود، حدود 220 م خاتمه یافت، اما به تدریج علمای یهودی مطالب میشنا را مختصر، ناکافی و نیازمند شرح و تفسیر یافتند، از این رو شرحهایی بر میشنا نوشتند که گمارا ) arameG ( (یعنی تکمیل و تفسیر) معروف است. دو گمارا به وجود آمد یکی در فلسطین (اورشلیم) و دیگری در بابِل. به مجموع میشنا با گمارا (یعنی متن با شرح) تلمود می گویند. از این رو دو تلمود فلسطینی و بابلی به وجود آمد که تلمود بابلی مفصل تر بود. در تلمود ابتدا یک مقطع از عبارات میشنا ذکر می شود و سپس همین عبارات تحت عنوان گمارا و تفسیر آن، شرح داده می شود. تلمود فلسطینی در 300 م و تلمود بابلی در حدود 500 م کامل گردید. به مرور تلمود به عنوان منبع فقه یهود در کنار کتاب مقدس ارزش بالایی یافته. محتوای تلمود مشتمل بر مباحث عقیدتی، اخلاقی و احکام شرعی است و مباحثی چون خداشناسی، کیهان شناسی، انسان و نجات، وحی و نبوت، آخرالزمان، بنیادهای اخلاقی، محبت به همنوع، عفو و گذشت، درستکاری، احکام خانواده و زندگی اجتماعی در آن مطرح میشود. 31 ج. قبالا قبالا (یعنی قبول و دریافت) که امروزه با عرفان یهودی یکی شده، نام گرایشی عرفانی و رمزی است که در قرون وسطا در میان یهود به وجود آمد. ریشه آن به سده های نخست میلادی بر می گردد. قبالا می گوید: تعالیمی شفاهی وجود دارد که سینه به سینه نقل شده و به اهل آن سپرده شده است. این دانش پیرامون عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخرالزمان، مسیحا، رجعت و قیامت بحث میکند. علم حروف در این دانش نقش مهمی دارد. عددهای ابجدی که در قرن دومِ قبل از میلاد توسط یهودیان ابداع شد، در این علم به منصه ظهور رسید. از عوامل پیدایش این علم اعتقاد به وجود حقایق مرموز الهی و معانی مستور در کتاب مقدس بود. آنان معتقد بودند اعداد و حروف، معانی عرفانی مخفی دارند لذا کتابهایی به نام قبالا نوشتند و در آن در پی کشف حکمت مرموز و دانش مستور در پرده اعداد و حروف تورات بر آمدند و از ترکیب حروف، با جمع و تفریق اعداد به اسرار و رموزی دست یافتند. آنان درصدد بر آمدند صفات و ذات خدا و مسایل پیچیده مذهبی و ماورای طبیعی را نیز با این علم پاسخ دهند. دانش قبالا که با نگاهی عرفانی و با ابزار اعداد و حروف و به قصد رمزگشایی از مسایل لاینحل عالم به وجود آمد، هنوز در یهودیت پیرواین دارد. تمام مدعیان دروغین مسیحیایی در یهود، براساس دانش قبالا مردم را فریفتند. معروف ترین کتاب در این باب، زوهر ) rahoz ( است که تفسیری است بر پنج سفر تورات و به تشریح قوانین تورات می پردازد. فرقه عرفانی حسیدیم که در حدود 1740 میلادی توسط اسرائیل بعل شم طوب در شرق اروپا تأسیس شد نمونهای از عرفان عملی در یهود است. 32 آموزه های دینی یهود 33 علاوه بر ده فرمان که در طور سینا بر موسی نازل شد، عالمان یهود 613 حکم اعتقادی، اخلاقی و فقهی از تورات استخراج کردند که مشتمل بر 365 نهی و 248 امر است. عقاید در مجموع دین یهود، مشتمل بر نظامی خاص است که مهم ترین اصول این نظام عبارت است از: خداشناسی، نبوت، انسان شناسی و نجات و آخرت شناسی. 1 خداشناسی: بنا به تصریح ده فرمان و تورات، خدا وجود دارد، واحد است، شریک ندارد، خالق زمین و آسمان، قادر، مهربان، بخشنده، امین، دیرخشم، پراحسان، و... است. 34 اسم خاص خدا در یهودیت یهوه ) HWHY ( است که به زبان آوردن آن حتی در قرائت تورات هم حرام است. الان هنگام تلاوت تورات به جای آن از لفظ ادونای (آقای من) استفاده میکنند. 2 نبوت: یهودیان به نبوت معتقدند و برای انبیا احترام خاص قائلند. آنان علاوه بر موسی، با اِخبارِ موسی به انبیای دیگر نیز معتقدند. 35 آنان نبوت را به معنای پیشگویی میدانند. پیامبرانی مانند اشعیا، حزقیال عاموس، ارمیا و هوشع به نبی یعنی پیشگو معروفند. هفده کتاب پایانی عهد عتیق منسوب با انبیاست که به پیشگویی امور در آینده توسط انبیا میپردازد. یهودیان معتقدند وحی از حدود چهار قرن قبل از میلاد قطع شده است و پس از ظهور مسیحای موعود دوباره برقرار خواهد شد. 3 انسان شناسی و نجات: بنا برتعالیم تورات، انسان (آدم) از خاک و به صورت خدا و شبیه به او آفریده شد و سپس خدا، سایر موجودات و پس از آن از دنده آدم، حوا را خلق کرد و سرانجام به سبب نافرمانی آدم وحوا و خوردن از شجره ممنوعه یعنی درخت معرفت، از بهشت عدن اخراج شدند، 36 به زمین آمدند تا تلاش کنند، رنج ببرند، توبه کنند تا بخشیده شوند. نجات و سعادت انسان از منظر توارت در پرستش خدای یگانه و اطاعت از اوست. 37 بنابراین انسان باید خدا را خشنود سازد تا نجات یابد و هر قومی که خدا را خشنود نسازد و مرتکب اعمال قبیح شود نجس میشود و به بدبختی و آوارگی مبتلا خواهد شد.. 4 38 آخرت شناسی: مسئله آخرت کمتر در تورات مورد توجه قرار گرفته است. معاد در تورات نیامده است و مواردی که تعبیر به آخرت 39 دارد به معنای عاقیت دنیوی است. از نظر تورات دینداری در جلب نعمتهای این جهان است و بی دینی در سلب آنها تأثیر مستقیم دارد. 40 از سوی دیگر در تلمود سخن از معاد بسیار است. از نگاه تلمود بهشت و جهنم حقیقت است. رستاخیز مردگان وجود دارد. روح آدمی جاودانه است و مسیحا در آخرالزمان برای برپایی حکومت عدل خدا ظهور خواهد کرد. از این رو یهودیان به قیامت و روز جزا، و بهشت و جهنم معتقدند. اخلاق فرامین اخلاقی در تورات و صحف انبیا فراوان یافت میشود. فرامینی مانند: پدر و مادرت را احترام کن، دزدی نکن، قتل نکن، زنا نکن، دروغ نگو، چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش، به دیگران ظلم نکن، از بیوه زن و یتیم بهره کشی نکن، به دیگران قرض بده، ربا نخور، شهادت دروغ نده، تهمت نزن، رشوه نگیر، قسم دروغ نخور، سخن چینی نکن، و.... 41 احکام یهودیت احکام فقهی فراوان و فوق العاده پیچیدهای دارد. در میان ادیان زنده جهان به جز اسلام، تنها یهودیت است که چنین نظام فقهی گستردهای دارد. در تورات احکام مفصلی درباره عبادات، نذر، وقف، کاهنان و معبد، طهارت و نجاست، مأکولات و مشروبات، ازدواج و طلاق و... وجود دارد. برخی از مهمترین آن عبارت است از: 1 نماز: یهودیان روزی سه بار نماز میخوانند. نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. نماز در کنیسه بهتر است و در صورتی که حداقل ده نفر مرد حضور داشته باشند، نماز جماعت برقرار میشود. در این حال یک نفر کاهن، لاوی یا مسنترین فرد که عبری را خوب میداند، جلو میایستد و دعاها و متونی از تورات را میخواند. معروفترین عبارتی که میخوانند شِمَعْ (بشنو) ) amehS ( نام دارد که عبارتست از: ای اسرائیل بشنو یهوه خدای ما یهوهِ واحد است. پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما 42 شستن دستها تا مچ (وضو) و بستن بازوبند و پیشانی بندی که در آن آیاتی از تورات نوشته شده (تفیلین) ) nilifeT ( برای مردان در نماز صبح واجب است. قبله یهود شهر اورشلیم است. 2 روزه: در یهودیت دو نوع روزه واجب و مستحب داریم. روزهها در ماههای سال پراکنده است و مانند اسلام در یک ماه جمع نیست. شش روز روزه واجب دارند که دو روز آن یعنی روز دهم از ماه تیشری (یوم کیپور) و روز نهم از ماه آب را به مدت یک شبانه روز (از غروب روز قبل تا غروب آفتاب همان روز) روزه میگیرند و از خوردن، آشامیدن، شستوشو (به استثنای انگشتان)، آرایش، عطر زدن، هرگونه رابطه زناشویی و پوشیدن کفش چرمی پرهیز میکنند و در کنیسه به عبادت و استغفار مشغول میشوند. سایر روزه های واجب و روزههای مستحبی (مانند روزه در هر دوشنبه و پنجشنبه) با امتناع از خوردن و آشامیدن از طلوع تا غروب آفتاب انجام میشود. 43 3 زکات: دو نوع زکات در یهود وجود دارد یکی پرداخت یک دهم از مال و دیگری پرداخت دو درصد از اموال است که به کاهن یا لاوی می پردازند. بخشی از موارد مصرف زکات مربوط به زندگی کاهنان و لاویان است و بخشی نیز صرف امور خیریه می شود. احترام به لاوی و دادن سهم او واجب است. ختنه: ختنه در یهود فریضهای موکد و عهد خدا با ابراهیم (ع) و موسی، و نماد شریعت است. یهودیان در هشتمین روز تولد کودک، واجب است این فریضه را به دست روحانیون یهودی انجام دهند. 4 حج: تا سال 70 میلادی که معبد اورشلیم برپا بود، مردان یهودی وظیفه داشتند سالی سه بار با پای پیاده در عید پسح، عید شاعوت و عید سوکّوت به آنجا بروند. البته بعدها نیز برای زیارت به اورشلیم میرفتند. در عرف یهودیان ایران، نام این عمل را حگ (حج) می گفتند. 5 احکام مأکولات و مشروبات: در یهودیت هر چارپایی که سم شکافته و نشخوارکننده باشد، حلال گوشت است. شتر و خرگوش گرچه نشخوار میکنند اما چون سمشکافه نیستند پس حرام گوشت هستند و یا خوک گرچه سمشکافته است ولی چون نشخوار نمیکند پس حرام گوشت است. در یهود ذبح حیوان و جدا کردن قسمتهای حلال از حرام، و کیفیت طبخ و نگهداری و حتی شرایط کاردی که برای ذبح به کار می رود بسیار سخت است و آداب خاصی دارد و فقط عالم دینی یا کسی که آداب ذبح را فراگرفته باشد، شرعاً اجازه ذبح دارد. به ذبیحه شرعی کاشر گویند. همچنین در یهودیت خوردن گوشت با لبنیات حرام است. بر یهودیان واجب است برای خوردن نان و چند غذای دیگر دستهای خود را طبق شرع بشویند و بعد از غذا نیز شستن دو بند از انگشتان واجب است. آداب حیوانات، پرندگان و حیوانات دریایی بسیار دقیق و سخت است که عموم مردم از انجام آن ناتوانند و نیازمند عالم دینی خود میباشند. 6 طهارت و نجاست و احکام زنان: کسی که مردار را لمس کند، زنان حائض، زنان پس از زایمان، زن و مرد جنب، همه نجس هستند و حق خوردن غذای پاک و ورود به معبد را ندارند تا پاک شوند. حجاب در یهودیت برای زنان متأهل واجب است. محدوده حجاب نیز مانند اسلام است. تعدد زوجات در یهود جایز است گرچه خاخام های اشکنازی یهودی در قرن 11 آن را تحت تأثیر مسیحیت حرام اعلام کردند. بحث محارم در یهود مانند اسلام است. تفاوت محارم یهود با اسلام فقط در اجازه ازدواج عمو با برادرزاده و دایی با خواهرزاده است که در یهود جایز است اما در اسلام جایز نیست. زن در یهودیت اجازه ندارد عالم دینی شود و از مشاغلی اجرایی و قضایی نیز منع شده است. شهادت زن مورد قبول نیست. اجرای مجازات اعدام با شمشیر و سنگسار در موارد معین شده (مانند زنا) واجب است. مثلا در تورات مذکور است که: (هرکه با زن همسایه خود زنا نماید، زانی و زانیه البته کشته شوند). 44 (و هر کسی که پدر یا مادر خود را لعنت کند البته کشته شود...) 45 (اگر اله یک شهر مرتد شوند باید همه اهالی شهر از کوچک و بزرگ و حتی گاو و گوسفند از دم کشته شوند و اجسادشان نیز با آتش سوزانده شود). 46 (و هرگاه گاوی به شاخ خود مردی یا زنی را بزند که او بمیرد، گاو را البته سنگسار کنند...). 47 (اگر درباره یکی از شهرهایی که یَهُوَه خدایت به تو به جهت سکونت می دهد خبر یابی، که بعضی پسران بلّیعال از میان تو بیرون رفته، ساکنان شهر خود را منحرف ساخته، گفته اند برویم و خدایان غیر را که نشناخته اید، عبادت نماییم، آنگاه تفحص و تجسس نموده، نیکو استفسار نما و اینک اگر این امر، صحیح و یقین باشد که این رجاست در میان تو معمول شده است، البته ساکنان آن شهر را به دم شمشیر بکیُش و آن را با هر چه در آن است و بهایمش را به دم شمشیر هلاک نما. و همه غنیمت آن را در میان کوچه اش جمع کن و شهر را با تمامی غنیمتش برای یَهُوَه خدایت به آتش بالکلّ بسوزان، و آن تا به ابد تلّی خواهد بود و بار دیگر بنا نخواهد شد. و از چیزهای حرام شده چیزی به دستت نچسبد تا خداوند از شدت خشم خود برگشته، بر تو رحمت و رأفت بنماید، و تو را بیفزاید به طوری که برای پدرانت قسم خورده بود. اعیاد یهود در یهود اعیاد مختلفی وجود دارد که هر عید آداب خاص خود را دارد. انجام مراسم در اعیاد لازم است. اعیاد مهم عبارت است از: 1 روز شنبه (سبّت یا شبات): براساس ده فرمان این روز تعطیل و کار در این روز حرام است و فقط باید عبادت، استراحت و دید و بازدید کرد. 2 عید اول ماه (روش حودش): آغاز هر ماه عبری عید است. 3 سال هفتم یا انفکاک (شمیطا): حسب تورات هر هفت سال یک بار باید بدهیها بخشیده شود. 4 سال یوبیل: هر 50 سال یکبار، یوبیل است که آداب خاص دارد. 5 عید فِصْح (پِسَح): به مناسبت عبور بنیاسرائیل از دریا و نجات آنان از مصر هر سال در 14 ماه نیسان (در بهار) آن را جشن میگیرند. این عید مهمترین عید آنان است که در فلسطین 7 روز و در بقیه مناطق 8 روز است. در آن ایام نان فطیر و سبزیهای تلخ به یاد تلخی آن دوران میخورند. 6 عید کیپور (عاسور): یعنی روز کفاره که دهمین روز از ماه تیشری است که یک شبانه روز به منظور کفاره گناهان، روزه میگیرند. قداست این روز از شنبه نیز بیشتر است. درباره تقویم یهود نیز باید گفت: تقویم یهودی، تقویمی عبرانی ج بابلی است که سالهای آن شمسی و ماههای آن قمری است. برخی از ماهها 30 روزه و برخی 29 روزه است. در مجموع 355 روز است. آنان هر سه سال یک ماه به ماههای عبری اضافه میکنند و آن سال را 13 ماهه میکنند تا سالها بر اساس شمسی باشد. دلیل این کار این است که بتوانند مراسم دینی خود مانند عید فصح و دیگر اعیاد را در وقت خود انجام دهند. آن ماه 13 ماهه را عِبّور (آبستن) گویند. معمولاً این ماه پس از ماه ادار (مصادف با اسفند ماه) قرار میگیرد که به ادار شِنی (ادار ثانی) معروف است. نام ماههای عبری براساس تقویم رسمی عبارت است از: تیشری، حِشوان، کِیسلو، طِبِت، شِواط، اَدار، (ادار ثانی)، نیسان، ایار، سیوان، تموز، آب. آغاز سال عبری در اواخر شهریور تا اوایل مهر ماه است (بسته به تغییر ماههای قمری). 48 البته ماه های دینی یهود براساس گفته تورات از نیسان شروع می شود و با ادار اتمام می یابد. صهیونیزم و تشکیل دولت یهودی 49 صهیون، نام کوهی در فلسطین است که مرکز حکومت داود و سلیمان بوده است. صهیونیست ها یعنی خواستاران صهیون. مراد از این واژه کسانی هستند که قائل به بازگشت قدرت به یهودیان از نیل تا فرات اند. یهودیان همواره در تاریخ منتظر ظهور مسیحایی از نسل داود بودند که باید از طرف خداوند بیاید و دولت الهی را در زمین احیا کند. از این رو یهودیان همواره برای ظهور این موعود، دعا می خواندند. این فکر در عصر روشنگری توسط افرادی مانند موسی مندلسون که طلایه دار تفکرات لیبرال و مدرن بود، مورد تشکیک قرار گرفت و حتی دعا برای ظهور مسیحا از نماز یهودی حذف شد و دوران مسیحیایی جایگزین شخص مسیحا شد. آنان معتقد بودند یهودی در هر نقطه ای که زندگی می کند، متعلق به همان جاست و ارض موعود خرافه ای بیش نیست. در مقابل ارتدکس ها، شدیدا به صهیونیزم فرهنگی و سرزمین مقدس معتقد بودند. پس از نزاع های مختلف گروه سومی از دل آنان بیرون آمد که به محافظه کاران معروف گشتد. آنان با جمع سنت و مدرنیته به اصلاحاتی در دین دست زدند، اما محوریت ارض موعود را رعایت می کردند. سرانجام اندیشه داشتن سرزمین و دولتی مستقل و یهودی، رشد یافت و روزنامه نگار لیبرال و سکولار یهودی به نام تئودور هرتزل (1860 ج 1904 م) با نوشتن کتاب (دولت یهودی) این اندیشه را بارور ساخت. برگزاری شش کنفرانس صهیونیزم یهودی در سال های 1897 تا 1905 که ریاست اغلب آنان را هرتزل برعهده داشت، باعث شکل گیری و رشد تفکر صهیونیزم سیاسی شد که در آن، دوران مسیحایی جای شخص مسیحا را گرفت و در آن از یهودیان خواسته می شد که برای تأسیس دولت یهودی تلاش نمایند. گرچه در اندیشه هرتزل کشورهایی مانند قبرس، آرژانتین و اوگاندا مطرح بودند اما این آرا رأی نیاورد. اندیشه (سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین) به کمک کشورهایی مانند انگلستان رواج یافت. این جریان مورد حمایت جریان موعودگرای مسیحی قرار گرفت. این جریان که در قرن 17 م در پیوریتن های مسیحی و در حکومت کرامول در انگلستان و بعدها در آمریکا نیز قدرت گرفت منجر به تأسیس جنبش صهیونیزم مسیحی در قرن 18 و 19 شد. افرادی مانند جان داربی در انگلستان و بلاکستون در آمریکا برای گسترش این فکر بسیار تلاش کردند. تفسیر اسکوفیلد از کتاب مقدس نیز در این باره موثر بود. این مسیحیان معتقد بودند که بازگشت مسیح منوط به تشکیل دولت یهودی در دولتی از نیل تا فرات است و مسیح باید بر این دولت و معبد سلیمان که در آن بازسازی شده، ظاهر شود. 50 سرانجام اندیشه صهیونیزم سیاسی در یهود به کمک دولت های صهیونیستی مسیحی مانند انگلستان و آمریکا شکل گرفت. اعلامیه بالفور انگلستان نمونه بارز آن است. طرح بحث قتل عام یهودیان در اروپا بهانه ای خوب برای صهیونیست های جهانی بود تا کشوری در فلسطین به نام اسرائیل شکل گیرد و آرزوی دیرینه یهودیان با کمک انگلستان و آمریکا تحقق یابد که منجر به تشکیل دولت اسرائیل شد. البته باید توجه داشت که تشکیل دولت اسرائیل با دیدگاه کتاب مقدس و تلمود درباره مسیحا و تشکیل دولت بزرگ الهی، سازگار نیست زیرا بر اساس وعدههای کتاب مقدس و تلمود، این دولت باید برترین دولت بشری باشد تا همه دولتها به او احترام بگذارند و تابع او باشند، اما کشور اسرائیل نه تنها بر دیگران حکومت نمیکند، بلکه حتی برای بقای خود نیز محتاج حمایت دیگر دولتهاست و این امری است که باعث شده است تا یهودیان ارتدکس و نطورای کارتا مخالف اسرائیل باشند، زیرا اسرائیل را مطابق آرمان مسیحاییِ کتاب مقدس و تلمود نمییابند. 2 p , dibI.1 3 p , sbocaJ siuoL.26 . 2. محمد خلیفه حسن احمد، پیشین، ص 4 193 پیدایش 15: 19 و 17: 9 ج 21 بر همین اساس بنی اسرائیل و هم اکنون یهودیان و صهیونیزم ها معتقدند نیل تا فرات، ارض موعود آنان و متعلق به آنان است. از این رو در پرچم رپیم صهیونیستی دو خط آبی وجود دارد که نمایانگر رود نیل تا فرات است که در مرکز آن ستاره داود است که نماد بازگشت قدرت به یهودیان است. صهیونیزم جهانی در طرح خاورمیانه جدید نیز به دنبال همین هدف است. البته قرآن عهد را امری الهی می داند (امامت) و نه امری مادی (سرزمین خاص)، که به ظالمین از نسل ابراهیم (ع) نمی رسد. 5 پیدایش 22: 1 به بعد البته قرآن اسماعیل را ذبیحه ابراهیم می داند و آن را به تفصیل در سوره صافات بیان کرده است. 6 اسرائیل یعنی کسی که بر خدا پیروز شد، اما ترجمه صحیح آن به عبری عبارت است از کسی که بر قهرمان پیروز شد و علت آن هم کشتی گرفتن یعقوب با خداست که به پیروزی یعقوب انجامید و خدا او را اسرائیل نامید (پیدایش 32: 24 ج 32 35: 10) یهودیان معتقدند اینجا مراد از خدا، یکی از فرشتگان خداست نه ذات مجرد محض حی قیوم زیرا در تورات از لفظ الوهیم استفاده شده که به معنای فرشته هم می آید (ر. ک: هوشع 12: 3 ج 4). 7 به نام های لاوی، یساکار، یهودا، بنیامین، یوسف، شمعون، زبولون، جاد، اشیر، دان، نفتالی، رؤبین که بنیامین و یوسف از یک مادر بودند. 8. فرامین عبارتند از:. 1 برای خود، خدایی جز من نگیرید. 2 به بت سجده نکنید. 3 نام خدا را به باطل نبرید. 4 شبنه را گرامی بدارید. 5 پدر و مادر را احترام کنید. 6 مرتکب قتل نشوید. 7 زنا نکنید 8. دزدی نکنید. 9 بر همسایه شهادت دروغ ندهید. 10 به اموال و ناموس همسایه طمع نورزید. (خروج 20: 1 به بعد تثنیه 5: 6 به بعد) تفصیلات این احکام در سفر خروج باب 21 به بعد بیان شده است. 9. این جریان در آخر سفر تثنیه آمده است و تورات (مشتمل بر 5 سفر از 39 سفر عهد عتیق یا تتخ) با آن به اتمام میرسد 10 بنگرید: حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 117، قم، طه، سمت، چاپ هفتم،. 11 1384 بنگرید: الف. باروخ اسپینوزا، مصنف واقعی اسفار پنجگانه، ترجمه: علیرضا آل بویه، فصلنامه هفت آسمان، ش 1، بهار 1378 (این مقاله ترجمه ای است از فصل هشتم کتاب ocsadroC ocsecnarF.M.H.R ybnoitcudortnI nA htiW nitaL ehT morF detolsnarT , esitaerT lacitiloP A dna esitaerT lacitiloP-ocigoL oehT A azoonipS fO skroW feihC ehT :. ب. عبدالرحیم سلیم بن اردستانی، کتاب مقدس، صص 56- 67، قم: آیت عشق، دوم،. 12 1385 تثنیه، 31:. 13 2 کتاب دوم سموئیل، 29- 12:. 14 28 تثنیه، 33:. 15 1 تثنیه، 36:. 16 10 داوران، 18:. 17 29 یوشع، 5:. 18 12 36:. 19 31 همان، ص 95-. 20 94 همان، ص 97-. 21 95 همان، ص. 22 101 پیدایش، 37: 25-. 23 .P 1987., kroY weN , rholF-sedneM luaP dna nehoC.A ruhtrA.dE tguohT suoigileR hsiweJ yraropmetnoC , trjC 28 . 24 .p 14 ,.V , EM.RE 922.p 14 ,.V , BE 37-36.p , dibi 36 . 557-. 25 .PP 14 ,.v 1995 , , ASU dehT 15 , cnI acinatirB aidepolcycmE , acinatirB aidepolcycnE weN ehT , bE 37-36.E dibI 558 . 557-. 26 558 الخوری بولس الفعالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 2، ص 16-. 27 39 توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، ص. 28 32 کتاب دوم پادشاهان، 23: 4- 22:. 29 8 کتاب نحمیا، باب هشتم. 30 ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص. 382 به نقل از: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، کتاب مقدس، صص 67- 56 قم: آیت عشق، چاپ دوم تا 31 1385. برای آگاهی از محتوای تلمود ر. ک: راب ا. کهن، گنیجینهای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی. 32. برای اطلاع از تأسیس، رشد و تفکرات این فرقه ر. ک: جعفر هادی حسین، الیهود الحسیدیم: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم، تقالیدهم. 33. برای آگاهی بیشتر ر. ک 760 pp 5 ,.V , aciaduJ aidepolcycnE 613 , eht , stnemdnammoC ".R.H.A :- 783 کتاب مقدس: تورات موسی بن میمون، دلاله الحائرین حبیب لوی، احکام و مقررات حضرت موسی راب. ا کهن، گنجینه ای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی حسین سلیمانی، احکام 613 گانه تورات، هفت آسمان، ش 18، تابستان 1382، ص 153- 176 حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 107- 115 عبدالرحیم سلیمانی، یهودیت، ص 79- 94 و.... 34. سفر خروج 20: 2 به بعد و 34: 5- 6 تثنیه 4: 35- 39 و 6: 4 و.... 35. تثنیه 18: 18- 36 19. برای آگاهی از داستان خلقت آدم و حوا ر. ک: کتاب مقدس: سفر پیدایش، باب 2 و. 3 37. کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب 5 و. 6 38. سفر لاویان 18: 24-. 30 39. مانند تثنیه 8: 16 و مراثی ارمیا 4: 40 18. لاویان باب 26 و تثنیه باب 41 28. خروج: 20: 12- 17 و 22: 21- 27 و 23: 1- 9 تثنیه 5: 16- 21 لاویان 19: 9- 18 و..... 42. تثنیه 6: 4-. 5 البته آنان در قرائت آن، به جای لفظ یهوه، از ادونای استفاده میکنند. 43. برای آشنایی با ایام روزه
آیین یهودیت و مسیحیت را برام روشن کنید.
حضرت عیسی مسیح(ع) نیز از انبیاء بنی اسرائیل است ؛ که گروهی از بنی اسرائیل او را پذیرفته و به دین او درآمدند ولی برخی دیگر او را نپذیرفتند. ولی بعدها مسیحیان اعتقاد پیدا کردند که عیسی پسر خدا یا خدای مجسّم بوده ، که برای نجات بشریّت از گناه ، به صورت بشر درآمد تا فدای گناهان مردم شود . مسیحیان بر این اعتقادند که گناه از گذشتگان به آیندگان به ارث می رسد ؛ و گناه یک نفر ، همه نژاد بشر را آلوده می سازد. لذا به سبب گناه حضرت آدم که از درخت معرفت نیک و بد خورد ، همه نژاد بشر آلوده به گناه نخستین هستند. و این گناه زمانی بخشیده می شود که شخصی پاک از هر گناهی ، فدای گناهان مردم شود ؛ و چون چنین کسی وجود ندارد ، لذا خدا خود به صورت عیسی مسیح مجسّم شد و فدای گناهان مردم شد ؛ و به این وسیله گناه نخستین بشرِیّت بخشیده شد و راه توبه ، به روی مردم باز شد. از این اعتقاد تعبیر می شود به( فدا). به عقیده مسیحیان، خدا در عین اینکه یکی است ولی در عین حال سه تاست؛ خدای پدر، روح القدس و خدای پسر. از این اعتقاد تعبیر می شود به تثلیث . مسیحیان معتقدند اینکه خدا هم یکی است هم سه تا، تناقض نیست بلکه مطلبی است که عقل از ادراک آن عاجز است. لذا می گویند به این مطلب، فقط باید ایمان آورد؛ و از چون و چرای عقلی باید اجتناب نمود. مسیحیان معتقدند که عیسی مسیح با توطئه علمای یهود و توسط قیصر به صلیب کشیده شد. ولی سه روز بعد، از قبر خود در آمده و به آسمان رفته است. به عقیده مسیحیان عیسی مسیح هیچ کتاب آسمانی با خود نداشته است؛ بلکه او بعد از عروج به آسمان به صورت روح القدس ، اناجیل را به برخی از قدّیسان مسیحی الهام کرده است. تعداد اناجیل فراوان است ؛ ولی علمای مسیحی از بین آنها چهار انجیل به نامهای انجیل یوحنّا، متّی، مرقس و لوقا را اناجیل معتبر می دانند؛ و بقیّه اناجیل را طرد می کنند. کتاب مقدّس مسیحیان از دو بخش عهد عتیق و عهد جدید تشکیل شده است. عهد عتیق همان کتاب مقدّس یهودیان است ؛ و عهد جدید نیز اناجیل اربعه هستند. یکی از عقائد اساسی مسیحیت تعمید است. هر مسیحی فقط یک بار هنگام ورود به مسیحیت غسل تعمید داده می شود. به اعتقاد مسیحیان ، با تعمید ، شخص از تمام مواهب مرگ فدیه وار مسیح برخوردار می شود. یکی دیگر از آیینهای اساسی مسیحیت، عشای ربّانی است که طیّ آن اسقف یا جانشین او نان و شراب به افراد حاضر در کلیسا می دهد؛ مسیحیان معتقدند که نان، گوشت عیسی و شراب خون اوست . مسیحیان معتقدند با این مراسم مسیح با جسم خود نزد آنها حاضر می شود. این دو آیین(تعمید و عشای ربانی) بین همه مسیحیان مشترک است ؛ امّا غیر از این دو مورد پنج آیین دیگر نیز وجود دارند که کاتولیکها و ارتدکسها به آن اعتقاد دارند ؛ که عبارتند از: تأیید ، ازدواج، دستگذاری، اعتراف، تدهین نهایی. فرقهای مهمّ مسیحی عبارتند از: 1. کاتولیک: که قدیمی ترین فرقه مسیحی است و رهبری آن با پاپ و مرکز مذهبی آنها واتیکان است. 2. ارتدکس: که قدمتی قریب هزار سال داشته و تفاوت اعتقادی چندانی با کاتولیک ندارد. ارتدکسها به رهبر واحد اعتقاد ندارند و پاپ را تنها یکی از رهبران مسیحیان می دانند و تراشیدن ریش را برای روحانیون مسیحی جایز نمی دانند. 3. پروتستان: که قدمتی پانصد ساله داشته و تفاوت زیادی با دو فرقه دیگر دارد؛ پروتستانها از بسیاری از خرافات مسیحیت تبری جسته اند؛ و برای روحانیّت مسیحی ارزش چندانی قائل نیستند. ولی برخی از عقائد غیر عقلانی مسیحیت ، مثل تثلیث و فدا را قبول دارند. مسیحیان معتقدند در آخرالزمان مسیح دوباره از آسمان فرود خواهد آمد و در زمین قیامت برپا خواهد نمود و بین مردم داوری خواهد کرد ؛ و گروهی را به جهنّم و گروهی دیگر را به بهشت خواهد فرستاد. معاد مسیحیّت نیز معاد روانی است نه جسمانی. گروههایی از مسیحیان باور دارند که مسیح به زودی خواهد آمد ؛ لذا تلاش می کنند خود را برای ظهور مسیح آماده کنند. اعتقاد رسمی مسیحیّت فعلی ، به شدّت آلوده به عقائد شرک آلود است ؛ و به وضوح از جسمانیّت خدا و سه گانه بودن خدا در عین یگانگی او؛ دم می زنند ؛ لذا از نظر علم کلام می توان گفت که لازمه روشن این اعتقادات شرک است. امّا از نظر فقهی ممکن است مرجع تقلیدی حکم شرک جلی را بر آنها بار نکند؛ چون در زبان، خود را موحّد می نامند؛ و به صراحت نمی گویند که خدا سه تاست؛ بلکه می گویند خدا در عین این که سه تاست یکی است. برای مطالعه بیشتر به کتاب آشنایی با ادیان بزرگ؛ نوشته حسین توفیقی مراجعه فرمایید. ضمناً با جستجوی واژه (آشنایی با ادیان بزرگ) در اینترنت، می توانید فایل الکترونیکی این کتاب را هم به دست آورید. پیشینه یهودیت نام یهودیت برگرفته از نام یکی از قبایل اسرائیل است. 1 آنان پس از مهاجرت بابل و از زمان هلنی ها (یونانی ها) به این نام خوانده شدند 2 و قبل از آن به بنی اسرائیل معروف بودند. انگاره قوم برگزیده اندیشه (قوم برگزیده) و مالکیت ارض موعود همواره در ذهن یهود وجود داشته است. ریشه این گمانه را باید در فاصله زمانی میان حضرت ابراهیم تا حضرت موسی ج که به دوره آبا و مشایخ معروف است ج جستجو نمود. مراد از (آبا) شخصیت های مهم قبل از حضرت موسی مانند حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب و بنی اسرائیل است. 3 بر اساس تورات کنونی است خداوند متعال با ابراهیم (ع) عهد بست که از نیل تا فرات را به فرزندان او که از نسل اسحاق پدید می آیند، عطا کند 4 تورات اسحاق را ذبیحه ابراهیم 5 و مالک ارض موعود (نیل تا فرات) و جانشین ابراهیم به حساب می آورد. از نسل حضرت اسحاق یعقوب ملقب به اسرائیل 6 بود و 12 فرزند داشت. 7 به این 12 نفر، بنی اسرائیل و به فرزندان آنان، اسباط بنی اسرائیل می گفتند. بنی اسرائیل دوران های سختی را گذراندند با روی کار آمدن فراعنه و ظلم به بنی اسرائیل، بنی اسرائیل برای رهایی از چنگال فرعون، از خداوند تقاضای منجی کردند و خداوند نیز حضرت موسی (ع) را برای رهایی آنان فرستاد. پس از عبور بنیاسرائیل از دریا، آنان در شبه جزیره سینا توقّف کردند و به مدت 40 سال در صحرای سینا سرگردان بودند. سه ماه پس از خروج بنیاسرائیل از مصر، حضرت موسی (ع) برای گفتگو با خداوند به بالای طور (کوه) سینا رفت و در آنجا ده فرمان را دریافت کرد. 8 موسی لوحها را برداشت و به سوی بنیاسرائیل رفت و وقتی آنان را دید که در این فاصله گوساله پرست شدند، لوحها را بر زمین کوبید و شکست. و به مؤاخذه بنی اسرائیل پرداخت. سپس خداوند به موسی (ع) دستور داد که وی دو لوح سنگی مانند لوحهای شکسته شده بتراشد و وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. سپس موسی (ع) احکام خدا را به آنان آموخت و در صحرای سینا تا آخر عمر رهبری این مردم را بر عهده داشت. سرانجام موسی (ع) در 120 سالگی در موآب حوالی بحرالمیّت از دنیا رفت. 9 منابع یهود الف. تورات و عهد عتیق یهودیان کتاب آسمانی خود را (تَنَخ) مینامند. تنخ بخشی از کتاب آسمانی مسیحیان نیز میباشد که از آن به (عهد عتیق) یاد میکنند. عهد عتیق مشتمل بر 39 کتاب (قسمت) است که 17 کتاب آن بخش تاریخی است و 5 کتاب اول آن (تورات) نامیده میشود. نام دیگر تورات پِنتاتوک ) hcuotatneP ( یا (اسفار خمسه) است. (تورات) از نظر تاریخی پس از رحلت حضرت موسی (ع) تدوین شده و این مسأله اعتبار و وثاقت آن را سخت آسیبمند ساخته است. برخی از دلایل این مسأله به شرح زیر است یک. اختلاف در نسخه های تورات در میان فرقه های مختلف یهودی تفاوت هایی در رابطه با تورات وجود دارد. در مَثَل فرقه سامری تنها پنج سفر تورات را می پذیرد و 34 کتاب دیگر عهد عتیق را رد می کند. همچنین سامریان نسخه ویژه ای از کتاب یوشع دارند که با کتاب یوشع رایج تفاوت دارد. تورات ایشان نیز با تورات رایج اندکی اختلاف دارد. 10 دو. اشکالات ابن عزراء برخی از عالمان، مفسران و اندیشمندان از قدمای یهود مانند ابراهیم بن عزراء (1164- 1089 م)، انتساب تورات موجود به حضرت موسی (علیه السلام) را قبول نداشته و ادلهای رمزگونه برای این سخن آورده است. او در کتاب خود، تفسیر سفر تثنیه، شش دلیل به صورت رمز آورده و (باروخ اسپینوزا) (1677- 1632 م) سعی کرده است که رمزهای ابن عزراء را بگشاید. او از آنها استفاده می کند که در درون خود تورات، شواهد متعددی وجود دارد که نویسنده تورات حضرت موسی (علیه السلام) نیست، و شخص دیگری قرن ها بعد آن را نگاشته است. سخنان ابن عزراء در تفسیرش بر (سفر تثنیه) به شرح ذیل است: (آن طرف اردن، و... اگر چنان باشد که رمز دوازده را بدانی... علاوه موسی تورات را نوشته... در آن وقت، کنعانیان در آن زمین بودند... در کوه خدا، به او وحی می شود. سپس تخت خواب او تخت آهنین او را نظاره کن. بنابراین، تو این حقیقت را خواهی دانست). ابن عزراء در این چند کلمه، به صورت رمزوار اشاره می کند که نویسنده اسفار پنچ گانه (تورات) موسی (علیه السلام) نبوده، بلکه شخص دیگری بوده که مدت های طولانی پس از موسی (علیه السلام) می زیسته است. به علاوه، کتابی که موسی (علیه السلام) نوشته، با کتاب های باقیمانده تفاوت دارد. 11 اسپینوزا شش رمز ابن عزراء را چنین می گشاید: 2-. 1 (آن طرف اردن) اشاره است به سفر (تثنیه)، 1: 1 که در آن آمده است: (این سخنانی که موسی به آن طرف اردن در بیابان عربه... با تمامی اسرائیل گفت). از این جمله بر می آید که نویسنده آن از رود اردن عبور کرده است، ولی حضرت موسی (علیه السلام) از رود اردن عبور نکرد. در همین سفر از قول موسی (علیه السلام) آمده است: (خداوند به من گفته است که از این اردن عبور نخواهی کرد 2 12-. 2 (اگر چنان باشد که رمز دوازده را بدانی): در سفر (تثنیه)، 27: 1، حضرت موسی (علیه السلام) به بنی اسرائیل دستور می دهد که وقتی از رود اردن عبور کردید، مذبحی بسازید و تمامی کتاب شریعت را روی سنگ هایی نوشته، اطراف آن بگذارید. در (صحیفه یوشع)، 32- 30: 8 آمده است که یوشع (علیه السلام) به وصیت موسی (علیه السلام) عمل کرد و مذبحی از سنگ های نتراشیده بنا کرد و بر آنها تمامی تورات حضرت موسی (علیه السلام) را نوشت. ربیان یهود گفته اند: تعداد این سنگ ها دوازده عدد بوده است. حال آیا ممکن است تورات را با این حجم بر روی دوازده سنگ نوشت؟ پس تورات موسی (علیه السلام) بسیار کوچک تر از کتاب موجود بوده است. 2-. 3 (علاوه موسی تورات را نوشته): در سفر (تثنیه) 31: 9 آمده است و موسی (علیه السلام) این تورات را نوشته. این عبارت نمی تواند نوشته خود حضرت موسی (علیه السلام) باشد، بلکه باید دیگری آن را نوشته باشد. 2-. 4 (در آن وقت کنعانیان در آن زمین بودند): در سفر (پیدایش)، باب دوازدهم، سخن از مهاجرت حضرت ابراهیم (علیه السلام) به کنعان است و می گوید: (در آن وقت، کنعانیان در آن زمین بودند). از این عبارت بر می آید که نویسنده زمانی این عبارت را نوشته که کنعانیان دیگر در آن زمین نبوده اند و چون سرزمین کنعان پس از حضرت موسی (علیه السلام) فتح شد و بقایای اقوام آن سرزمین تا زمان داود و سلیمان (علیه السلام) در آنجا بودند، پس موسی (علیه السلام) نمی تواند نویسنده این فقره باشد. 2-. 5 (در کوه خدا به او وحی می شود): در سفر (پیدایش)، 22: 14، کوه اوریا، که بر آن ماجرای ذبح فرزند توسط حضرت ابراهیم (علیه السلام) رخ داد (کوه خدا) نامیده شده است. این در حالی است که حضرت موسی (علیه السلام) وعده این نامگذاری را می دهد و پس از ساخته شدن معبد در زمان سلیمان (علیه السلام) این مکان (کوه خدا) نامیده می شود. پس حضرت موسی (علیه السلام) نمی تواند این فقره را نوشته باشد. 2-. 6 (سپس تخت خواب او، تخت آهنین او را نظاره کن): در سفر (تثنیه)، 3: 11 آمده است: (زیرا که عوج ملک باشان از بقیه رفائیان تنها باقی مانده بود. اینک تخت خواب او تخت آهنین است. آیا آن در رَبَت بنی عمّون نیست و طولش نه ذراع و عرضش چهار ذراع بر حسب ذراع آدمی است؟ این در حالی است که حضرت داود (علیه السلام) به شهر (ربه) غلبه کرد و این تخت را کشف کرد 13 و این قرن ها پس از موسی بود. سه. اشکالات اسپینوزا اسپینوزا پس از باز کردن رموز ابن عزراء می گوید: موارد مهم تری در تورات وجود دارند که ابن عزراء به آنها توجه نکرده است: 3-. 1 در موارد متعددی، در تورات از موسی (علیه السلام) به صورت سوم شخص سخن گفته شده و افزون بر آن به جزئیات زندگی او پرداخته شده است مثل: (موسی با خدا سخن گفت) (خروج، 33: 9) (موسی مردی بسیار حلیم بود، بیشتر از جمیع مردمانی که بر روی زمین اند) (اعداد، 12: 2) (موسی مرد خدا... (تثنیه، 33: 1) (پس موسی، بنده خداوند، در آنجا به زمین موآب بر حسب قول خداوند، رحلت نمود). 14 (پیامبری مثل موسی تا به حال در اسرائیل برنخاسته است) که خداوند او را رو به رو شناخته باشد) 3 15-. 2 در باب آخر سفر (تثنیه)، وفات و دفن حضرت موسی (علیه السلام) و عزاداری بنی اسرائیل برای او همراه با جملاتی از قبیل (پیامبری مثل موسی تا به حال در اسرائیل برنخاسته) و (احدی قبر او را تا امروز ندانسته است) نقل شده است. 3-. 3 برخی از نام ها در تورات آمده اند که مدت ها، پس از حضرت موسی (علیه السلام) از آنها استفاده شده است. برای مثال، در سفر (پیدایش)، 14: 14 آمده است که (ابراهیم دشمنان خود را تا (دان) تعقیب کرد)، در حالی که مدت ها پس از مرگ یوشع (علیه السلام) و در زمان داوران، نام (دان) بر این شهر نهاده شد: (و شهر را به اسم پدر خود، که برای اسرائیل زاییده شد، (دان) نامید اما اسم شهر قبل از آن (لارش) بود) 3 16-. 4 برخی از ماجراها در تورات آمده اند که تا پس از وفات حضرت موسی (علیه السلام) ادامه داشته اند. در سفر (خروج)، 6: 35 آمده است: (و بنی اسرائیل مدت چهل سال منّ می خوردند تا به زمین آباد رسیدند یعنی تا به سر حد کنعان داخل شدند، خوراک ایشان منّ بود). و (و بنی اسرائیل در زمان یوشع بن نون (علیه السلام) وارد کنعان شدند) 17 همچنین در سفر (پیدایش) 18، آمده است: (اینانند پادشاهانی که در زمین ادوم سلطنت کردند، قبل از آنکه پادشاهی بر بنی اسرائیل سلطنت کند) 3 19-. 5 با وضوح تمام از آنچه ذکر خواهد شد، به دست می آید که موسی نویسنده اسفار پنجگانه نیست، زیرا پس از عبارت سفر تثنیه که (موسی این تورات را نوشت)، مورخ می افزاید: (موسی آن را به احبار داد و از آنان خواست در اوقات معلومی آن را برای تمامی مردم قرائت کنند). این عبارت نشان می دهد که تورات می بایست حجمی خیلی کمتر از اسفار پنج گانه داشته باشد تا آنان بتوانند تمامی آن را در یک مجلس بخوانند، به صورتی که همه آنان نیز آن را بفهمند) 20 اسپینوزا در پایان نتیجه می گیرد که اسفار پنج گانه پس از تبعید بابلی و به احتمال قوی به دست عزراء نوشته شده اند 21 چهار. نقد تاریخی با پیدایش جریان نقد تاریخی کتاب مقدس، مطالعات گسترده ای درباره این کتاب آغاز گشت. نظریه ای که در این دوره درباره تورات مطرح شد و به تدریج به صورت امری مسلم درآمد، نظریه (منابع تورات) است. اسفار پنج گانه تورات از چهار منبع، که در زمان های گوناگون به وجود آمده اند، ترکیب شده اند. این چهار منبع عبارتند از: منبع (یهوه ای) ) tsiwhaJ ( منبع الوهیمی ) tsiholE ( منبع کاهنی ) yltsirP ( منبع تثنیه ای ) ymonoretueD (. در دو منبع نخست، نام خدا به ترتیب، به صورت (یهوه) و (الوهیم) آمده و از همین رو به این نام ها نامیده شده اند. منبع کاهنی بر احکام کاهنان و معبد متمرکز است و منبع تثنیه ای منبع سفر (تثنیه) است. (نظریه منابع) به حل برخی از مشکلات تورات کمک می کند. به وسیله این منابع، معلوم می شود که دلیل برخی از تکرارها یا تناقضات موجود در این کتاب چیست. نویسنده ای یهودی برخی از این موارد را بر شمرده است: دو بار رانده شدن هاجر (پیدایش، 16 و 21- 21: 19) دو بار ربوده شدن ساره (پیدایش، 20- 12: 10 و 20) ثروتمند شدن یعقوب از یک سو با حیله و نیرنگ خود او (پیدایش، 30، 43- 25)، و از سوی دیگر، با راهنمایی یک فرشته در خواب (پیدایش، 31: 9 و شماره های بعد) در یکجا روبین باعث نجات یوسف می شود به اینکه پیشنهاد می دهد او را در چاه بیندازند و بعد مدیانیان او را از چاه بیرون می آورند. (پیدایش، 24- 37: 20 و 30- 28) و در جای دیگر، یهودا او را نجات می دهد و او را به اسماعیلیان فروشند 23. 22 بر خلاف سفر (پیدایش)، در سه سفر بعدی که در آنها از سه منبع (یهوه ای، الوهیمی و کاهنی) استفاده شده، تمییز بین دو منبع اول آسان نیست و برخی از مطالب ترکیبی هستند. از این رو، محققان منبع (یهوه ای- الوهیمی) را در نظر گرفته اند. بنابراین در سه سفر (خروج)، (لاویان) و (اعداد)، از چهار منبع استفاده شده است که منبع چهارم ترکیبی از دو منبع اول است. اندیشه های دینی دو منبع یهوه ای و الوهیمی متفاوتند. منبع یهوه ای بر ارتباط مستقیم بین خدا و مشایخ تأکید می کند، در حالی که منبع الوهیمی سعی دارد این نظریه را با در نظر گرفتن یک رؤیا یا یک فرشته به عنوان واسطه تعدیل کند. منبع کاهنی با موضوعاتی خاص از قبیل تقدس و مراسم دینی، مانند قربانی ها، نجاست و طهارت، احکام کاهنان، موسم های مقدس و مانند اینها سرو کار دارد و برخلاف سه منبع دیگر، چیزی درباره وحی در سینا نمی گوید، بلکه بیشتر بر تجلی خدا در خیمه عبادت متمرکز است. منبع چهارم، یعنی منبع (تثنیه ای) ) D ( خود یک ساختار نظام مند است که منبع سفر (تثنیه) است. این منبع به صورت یک سخنرانی و داعی و به شکل یک زندگی نامه خویش نویس است 25. 24 از میان این چهار منبع، منبع یهوه ای از همه قدیمی تر است که در زمان داود (علیه السلام) (1015- 975 ق. م) و سلیمان (علیه السلام) (975- 933 ق. م) نوشته شده است. منبع الوهیمی پس از حضرت سلیمان (علیه السلام) و تجزیه کشور به شمال و جنوب در بخش شمالی نوشته شده است. منبع تثنیه ای در (یوشیّا) (640- 609 ق. م) نوشته شده است. آخرین منبع به لحاظ تاریخی، منبع کاهنی است که در دوره اسارت بابلی نوشته شده است. بنابراین، نویسنده نهایی تورات پس از دوره اسارت بابلی، یعنی پس از سال 538 ق. م از ترکیب این منابع تورات کنونی را به وجود آورده است 26 امروزه حتی بیشتر سنتی های یهودی و مسیحی این را قبول کرده اند که نویسنده تورات نمی تواند حضرت موسی (علیه السلام) باشد. توماس میشل، که از فرقه سنت گرای (ژزوئیت) مسیحی است، می گوید: (تورات پنج قرن قبل از میلاد و به دست نویسنده ای ناشناس نوشته شده، اما به هر حال، این عمل با الهام الهی بوده است). در قدیم، مردم معتقد بودند که موسی تورات را نوشته است، اما مطالعات جدید کتاب مقدس نشان می دهد که پاسخ به مسأله اصل و منشأ اسفار تورات از آنچه در ابتدا تصور می شود، دشوارتر است. تورات در طول نسل ها پدید آمده است در ابتدا روایت هایی وجود داشت که قوم یهود آنها را به یکدیگر منتقل می کردند. سپس روایات مذکور در چند مجموعه نوشته شد که برخی از آنها در باب تاریخ و برخی در باب احکام بود. سرانجام، در قرن پنجم قبل از میلاد، این مجموعه ها در یک کتاب گرد آمد. کسانی که در این کار طولانی و پیچیده شرکت کردند، بسیار بودند و نام اکثریت قاطع آنان را تاریخ فراموش کرده است. به عقیده یهودیان و مسیحیان، الهام الهی در همه مراحل تألیف تورات، همراه و پشتیبان بوده است 27 پنج. ناپدیدشدن تورات و باز پیدایی آن از عهد قدیم (کتاب دوم تاریخ ایام باب 34) بر می آید که در زمان هایی تورات ناپدیده شده و بعدها کسانی مدعی شده اند که آن را یافته اند. (یک روز حلقیا، کاهن اعظم، نزد شافان منشی دربار رفت و گفت: (در خانه خداوند کتاب تورات را پیدا کرده ام). سپس کتاب را به شافان نشان داد تا آن را بخواند. وقتی گزارش کار ساختمان خانه خداوند را به پادشاه می داد در مورد کتابی نیز که حلقیا، کاهن اعظم در خانه خداوند پیدا کرده بود با او صحبت کرد. سپس شافان آن را برای پادشاه خواند. وقتی پادشاه کلمات تورات را شنید، از شدت ناراحتی لباس خود را پاره کرد و به حلقیا، کاهن اعظم، شافان منشی، عسایا (ملتزم پادشاه)، اخیقام (پسر شافان) و عکبور (پسر میکایا) گفت: (از خداوند بپرسید که من و قومم چه باید بکنیم. بدون شک خداوند از ما خشمگین است، چون اجداد ما مطابق دستورات او که در این کتاب نوشته شده است رفتار نکرده اند...). پادشاه تمام بزرگان یهودا و اورشلیم را احضار کرد و همگی، در حالی که کاهنان و انبیاء و مردم یهودا و اورشلیم از کوچک تا بزرگ به دنبال آنها می آمدند، به خانه خداوند رفتند. در آنجا پادشاه تمام دستورات کتاب عهد را که در خانه خداوند پیدا شده بود، برای آنها خواند. پادشاه نزد ستونی که در برابر جمعیت قرار داشت، ایستاد و با خداوند عهد بست که با دل و جان از دستورات و احکام او پیروی کند و مطابق آنچه که در آن کتاب نوشته شده است، رفتار نماید. تمام جماعت نیز قول دادند این کار را بکنند 28 در جای دیگری از عهد قدیم آمده است که پس از تبعید بابلی بنی اسرائیل، از عزرای کاهن خواستند که تورات موسی را برای قوم بخواند. عزرا و دیگر کاهنان، کتاب تورات را هر روز برای مردم می خواندند تا اینکه در روز هفتم، قرائت تورات به پایان رسید 29 برخی به صورت جدی در این تردید کرده اند که توراتی را که عزرا خواند همان کتابی باشد که در زمان یوشیّا خوانده شد: (آیا آن (کتاب شریعت موسی) چه بوده است؟ این کتاب درست همان کتاب عهد، که یوشیّا پیش از آن بر مردم خوانده بود نیست. چه در کتاب عهد، تصریح شده است که آن را در مدت یک روز دو بار بر یهودیان فرو خواندند، در صورتی که خواندن کتاب دیگر محتاج یک هفته تمام وقت بود 30 ب. تلمود مهمترین حادثه پس از دومین تخریب معبد اورشلیم در سال 70 میلادی، تدوین مجموعهای بزرگ به نام تلمود ) dumlaT ( (به معنای آموزش) است. این مجموعه که نگارش آن حدود چهار قرن (نیمه اوّل قرن یک تا پایان قرن پنج میلادی) به طول انجامید، در بردارنده مجموعهای کامل از نظام اعتقادی و آیین عملی یهود است. ریشه تلمود به قرن پنجم قبل از میلاد برمیگردد که پس از اسارت بابلی و در حکومت کاهنان، گروهی به نام سوفریم (کاتبان) و در رأس آنان عزرا (عزیر) به شرح و کتابت تورات و مضامین مذهبی پرداختند. این اقدام سرآغاز سنت شفاهی در یهود بود، زیرا آنان قائل بودند که حضرت موسی علاوه بر تورات مکتوب، توراتی شفاهی نیز از خود به جای گذاشته که سینه به سینه گشته و به دست ما رسیده است. عزرا و سوفریم تصمیم گرفتند شریعت موسی را بارور سازند و با کمک عبارات عهد عتیق، و شرح و تفسیر آن، نیازهای جامعه یهود را برآورده سازند. آنان این شیوه را به نسلهای بعد منتقل کردند. این شیوه توسط افرادی مانند هیلل و شاگردش ربّای یوحانان بن زکّای، و دیگران در اورشلیم، یَوْنه، جلیل و مناطق دیگر ادامه یافت. سرانجام ربای یهودا هناسی (متولد 135 م) که بیش از 50 سال رهبر قوم بود بر آن شد که سنت شفاهی را مکتوب کند. او آموختههای عالمان گذشته را در کتابی جمع کرد و نام آن را (میشنا) ) hanhsiM ( (یعنی تثنیه و تکرار) نهاد. میشنا در بردارنده تورات شفاهی بود و در مقابل میقرا (خواندنی) یعنی تورات کتبی قرار داشت. میشنا 6 سِدِر (بخش) دارد که عبارتند از: سدر زراعیم (دانه ها) سدر موعود (اعیاد) سدر ناشیم (زنان) سدر نزیقین (خسارات) سدر قداشیم (مقدسات) و سدر طهاروت (پاک ها). نگارش میشنا که متنی مناسب برای یهودیان بود، حدود 220 م خاتمه یافت، اما به تدریج علمای یهودی مطالب میشنا را مختصر، ناکافی و نیازمند شرح و تفسیر یافتند، از این رو شرحهایی بر میشنا نوشتند که گمارا ) arameG ( (یعنی تکمیل و تفسیر) معروف است. دو گمارا به وجود آمد یکی در فلسطین (اورشلیم) و دیگری در بابِل. به مجموع میشنا با گمارا (یعنی متن با شرح) تلمود می گویند. از این رو دو تلمود فلسطینی و بابلی به وجود آمد که تلمود بابلی مفصل تر بود. در تلمود ابتدا یک مقطع از عبارات میشنا ذکر می شود و سپس همین عبارات تحت عنوان گمارا و تفسیر آن، شرح داده می شود. تلمود فلسطینی در 300 م و تلمود بابلی در حدود 500 م کامل گردید. به مرور تلمود به عنوان منبع فقه یهود در کنار کتاب مقدس ارزش بالایی یافته. محتوای تلمود مشتمل بر مباحث عقیدتی، اخلاقی و احکام شرعی است و مباحثی چون خداشناسی، کیهان شناسی، انسان و نجات، وحی و نبوت، آخرالزمان، بنیادهای اخلاقی، محبت به همنوع، عفو و گذشت، درستکاری، احکام خانواده و زندگی اجتماعی در آن مطرح میشود. 31 ج. قبالا قبالا (یعنی قبول و دریافت) که امروزه با عرفان یهودی یکی شده، نام گرایشی عرفانی و رمزی است که در قرون وسطا در میان یهود به وجود آمد. ریشه آن به سده های نخست میلادی بر می گردد. قبالا می گوید: تعالیمی شفاهی وجود دارد که سینه به سینه نقل شده و به اهل آن سپرده شده است. این دانش پیرامون عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخرالزمان، مسیحا، رجعت و قیامت بحث میکند. علم حروف در این دانش نقش مهمی دارد. عددهای ابجدی که در قرن دومِ قبل از میلاد توسط یهودیان ابداع شد، در این علم به منصه ظهور رسید. از عوامل پیدایش این علم اعتقاد به وجود حقایق مرموز الهی و معانی مستور در کتاب مقدس بود. آنان معتقد بودند اعداد و حروف، معانی عرفانی مخفی دارند لذا کتابهایی به نام قبالا نوشتند و در آن در پی کشف حکمت مرموز و دانش مستور در پرده اعداد و حروف تورات بر آمدند و از ترکیب حروف، با جمع و تفریق اعداد به اسرار و رموزی دست یافتند. آنان درصدد بر آمدند صفات و ذات خدا و مسایل پیچیده مذهبی و ماورای طبیعی را نیز با این علم پاسخ دهند. دانش قبالا که با نگاهی عرفانی و با ابزار اعداد و حروف و به قصد رمزگشایی از مسایل لاینحل عالم به وجود آمد، هنوز در یهودیت پیرواین دارد. تمام مدعیان دروغین مسیحیایی در یهود، براساس دانش قبالا مردم را فریفتند. معروف ترین کتاب در این باب، زوهر ) rahoz ( است که تفسیری است بر پنج سفر تورات و به تشریح قوانین تورات می پردازد. فرقه عرفانی حسیدیم که در حدود 1740 میلادی توسط اسرائیل بعل شم طوب در شرق اروپا تأسیس شد نمونهای از عرفان عملی در یهود است. 32 آموزه های دینی یهود 33 علاوه بر ده فرمان که در طور سینا بر موسی نازل شد، عالمان یهود 613 حکم اعتقادی، اخلاقی و فقهی از تورات استخراج کردند که مشتمل بر 365 نهی و 248 امر است. عقاید در مجموع دین یهود، مشتمل بر نظامی خاص است که مهم ترین اصول این نظام عبارت است از: خداشناسی، نبوت، انسان شناسی و نجات و آخرت شناسی. 1 خداشناسی: بنا به تصریح ده فرمان و تورات، خدا وجود دارد، واحد است، شریک ندارد، خالق زمین و آسمان، قادر، مهربان، بخشنده، امین، دیرخشم، پراحسان، و... است. 34 اسم خاص خدا در یهودیت یهوه ) HWHY ( است که به زبان آوردن آن حتی در قرائت تورات هم حرام است. الان هنگام تلاوت تورات به جای آن از لفظ ادونای (آقای من) استفاده میکنند. 2 نبوت: یهودیان به نبوت معتقدند و برای انبیا احترام خاص قائلند. آنان علاوه بر موسی، با اِخبارِ موسی به انبیای دیگر نیز معتقدند. 35 آنان نبوت را به معنای پیشگویی میدانند. پیامبرانی مانند اشعیا، حزقیال عاموس، ارمیا و هوشع به نبی یعنی پیشگو معروفند. هفده کتاب پایانی عهد عتیق منسوب با انبیاست که به پیشگویی امور در آینده توسط انبیا میپردازد. یهودیان معتقدند وحی از حدود چهار قرن قبل از میلاد قطع شده است و پس از ظهور مسیحای موعود دوباره برقرار خواهد شد. 3 انسان شناسی و نجات: بنا برتعالیم تورات، انسان (آدم) از خاک و به صورت خدا و شبیه به او آفریده شد و سپس خدا، سایر موجودات و پس از آن از دنده آدم، حوا را خلق کرد و سرانجام به سبب نافرمانی آدم وحوا و خوردن از شجره ممنوعه یعنی درخت معرفت، از بهشت عدن اخراج شدند، 36 به زمین آمدند تا تلاش کنند، رنج ببرند، توبه کنند تا بخشیده شوند. نجات و سعادت انسان از منظر توارت در پرستش خدای یگانه و اطاعت از اوست. 37 بنابراین انسان باید خدا را خشنود سازد تا نجات یابد و هر قومی که خدا را خشنود نسازد و مرتکب اعمال قبیح شود نجس میشود و به بدبختی و آوارگی مبتلا خواهد شد.. 4 38 آخرت شناسی: مسئله آخرت کمتر در تورات مورد توجه قرار گرفته است. معاد در تورات نیامده است و مواردی که تعبیر به آخرت 39 دارد به معنای عاقیت دنیوی است. از نظر تورات دینداری در جلب نعمتهای این جهان است و بی دینی در سلب آنها تأثیر مستقیم دارد. 40 از سوی دیگر در تلمود سخن از معاد بسیار است. از نگاه تلمود بهشت و جهنم حقیقت است. رستاخیز مردگان وجود دارد. روح آدمی جاودانه است و مسیحا در آخرالزمان برای برپایی حکومت عدل خدا ظهور خواهد کرد. از این رو یهودیان به قیامت و روز جزا، و بهشت و جهنم معتقدند. اخلاق فرامین اخلاقی در تورات و صحف انبیا فراوان یافت میشود. فرامینی مانند: پدر و مادرت را احترام کن، دزدی نکن، قتل نکن، زنا نکن، دروغ نگو، چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش، به دیگران ظلم نکن، از بیوه زن و یتیم بهره کشی نکن، به دیگران قرض بده، ربا نخور، شهادت دروغ نده، تهمت نزن، رشوه نگیر، قسم دروغ نخور، سخن چینی نکن، و.... 41 احکام یهودیت احکام فقهی فراوان و فوق العاده پیچیدهای دارد. در میان ادیان زنده جهان به جز اسلام، تنها یهودیت است که چنین نظام فقهی گستردهای دارد. در تورات احکام مفصلی درباره عبادات، نذر، وقف، کاهنان و معبد، طهارت و نجاست، مأکولات و مشروبات، ازدواج و طلاق و... وجود دارد. برخی از مهمترین آن عبارت است از: 1 نماز: یهودیان روزی سه بار نماز میخوانند. نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. نماز در کنیسه بهتر است و در صورتی که حداقل ده نفر مرد حضور داشته باشند، نماز جماعت برقرار میشود. در این حال یک نفر کاهن، لاوی یا مسنترین فرد که عبری را خوب میداند، جلو میایستد و دعاها و متونی از تورات را میخواند. معروفترین عبارتی که میخوانند شِمَعْ (بشنو) ) amehS ( نام دارد که عبارتست از: ای اسرائیل بشنو یهوه خدای ما یهوهِ واحد است. پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما 42 شستن دستها تا مچ (وضو) و بستن بازوبند و پیشانی بندی که در آن آیاتی از تورات نوشته شده (تفیلین) ) nilifeT ( برای مردان در نماز صبح واجب است. قبله یهود شهر اورشلیم است. 2 روزه: در یهودیت دو نوع روزه واجب و مستحب داریم. روزهها در ماههای سال پراکنده است و مانند اسلام در یک ماه جمع نیست. شش روز روزه واجب دارند که دو روز آن یعنی روز دهم از ماه تیشری (یوم کیپور) و روز نهم از ماه آب را به مدت یک شبانه روز (از غروب روز قبل تا غروب آفتاب همان روز) روزه میگیرند و از خوردن، آشامیدن، شستوشو (به استثنای انگشتان)، آرایش، عطر زدن، هرگونه رابطه زناشویی و پوشیدن کفش چرمی پرهیز میکنند و در کنیسه به عبادت و استغفار مشغول میشوند. سایر روزه های واجب و روزههای مستحبی (مانند روزه در هر دوشنبه و پنجشنبه) با امتناع از خوردن و آشامیدن از طلوع تا غروب آفتاب انجام میشود. 43 3 زکات: دو نوع زکات در یهود وجود دارد یکی پرداخت یک دهم از مال و دیگری پرداخت دو درصد از اموال است که به کاهن یا لاوی می پردازند. بخشی از موارد مصرف زکات مربوط به زندگی کاهنان و لاویان است و بخشی نیز صرف امور خیریه می شود. احترام به لاوی و دادن سهم او واجب است. ختنه: ختنه در یهود فریضهای موکد و عهد خدا با ابراهیم (ع) و موسی، و نماد شریعت است. یهودیان در هشتمین روز تولد کودک، واجب است این فریضه را به دست روحانیون یهودی انجام دهند. 4 حج: تا سال 70 میلادی که معبد اورشلیم برپا بود، مردان یهودی وظیفه داشتند سالی سه بار با پای پیاده در عید پسح، عید شاعوت و عید سوکّوت به آنجا بروند. البته بعدها نیز برای زیارت به اورشلیم میرفتند. در عرف یهودیان ایران، نام این عمل را حگ (حج) می گفتند. 5 احکام مأکولات و مشروبات: در یهودیت هر چارپایی که سم شکافته و نشخوارکننده باشد، حلال گوشت است. شتر و خرگوش گرچه نشخوار میکنند اما چون سمشکافه نیستند پس حرام گوشت هستند و یا خوک گرچه سمشکافته است ولی چون نشخوار نمیکند پس حرام گوشت است. در یهود ذبح حیوان و جدا کردن قسمتهای حلال از حرام، و کیفیت طبخ و نگهداری و حتی شرایط کاردی که برای ذبح به کار می رود بسیار سخت است و آداب خاصی دارد و فقط عالم دینی یا کسی که آداب ذبح را فراگرفته باشد، شرعاً اجازه ذبح دارد. به ذبیحه شرعی کاشر گویند. همچنین در یهودیت خوردن گوشت با لبنیات حرام است. بر یهودیان واجب است برای خوردن نان و چند غذای دیگر دستهای خود را طبق شرع بشویند و بعد از غذا نیز شستن دو بند از انگشتان واجب است. آداب حیوانات، پرندگان و حیوانات دریایی بسیار دقیق و سخت است که عموم مردم از انجام آن ناتوانند و نیازمند عالم دینی خود میباشند. 6 طهارت و نجاست و احکام زنان: کسی که مردار را لمس کند، زنان حائض، زنان پس از زایمان، زن و مرد جنب، همه نجس هستند و حق خوردن غذای پاک و ورود به معبد را ندارند تا پاک شوند. حجاب در یهودیت برای زنان متأهل واجب است. محدوده حجاب نیز مانند اسلام است. تعدد زوجات در یهود جایز است گرچه خاخام های اشکنازی یهودی در قرن 11 آن را تحت تأثیر مسیحیت حرام اعلام کردند. بحث محارم در یهود مانند اسلام است. تفاوت محارم یهود با اسلام فقط در اجازه ازدواج عمو با برادرزاده و دایی با خواهرزاده است که در یهود جایز است اما در اسلام جایز نیست. زن در یهودیت اجازه ندارد عالم دینی شود و از مشاغلی اجرایی و قضایی نیز منع شده است. شهادت زن مورد قبول نیست. اجرای مجازات اعدام با شمشیر و سنگسار در موارد معین شده (مانند زنا) واجب است. مثلا در تورات مذکور است که: (هرکه با زن همسایه خود زنا نماید، زانی و زانیه البته کشته شوند). 44 (و هر کسی که پدر یا مادر خود را لعنت کند البته کشته شود...) 45 (اگر اله یک شهر مرتد شوند باید همه اهالی شهر از کوچک و بزرگ و حتی گاو و گوسفند از دم کشته شوند و اجسادشان نیز با آتش سوزانده شود). 46 (و هرگاه گاوی به شاخ خود مردی یا زنی را بزند که او بمیرد، گاو را البته سنگسار کنند...). 47 (اگر درباره یکی از شهرهایی که یَهُوَه خدایت به تو به جهت سکونت می دهد خبر یابی، که بعضی پسران بلّیعال از میان تو بیرون رفته، ساکنان شهر خود را منحرف ساخته، گفته اند برویم و خدایان غیر را که نشناخته اید، عبادت نماییم، آنگاه تفحص و تجسس نموده، نیکو استفسار نما و اینک اگر این امر، صحیح و یقین باشد که این رجاست در میان تو معمول شده است، البته ساکنان آن شهر را به دم شمشیر بکیُش و آن را با هر چه در آن است و بهایمش را به دم شمشیر هلاک نما. و همه غنیمت آن را در میان کوچه اش جمع کن و شهر را با تمامی غنیمتش برای یَهُوَه خدایت به آتش بالکلّ بسوزان، و آن تا به ابد تلّی خواهد بود و بار دیگر بنا نخواهد شد. و از چیزهای حرام شده چیزی به دستت نچسبد تا خداوند از شدت خشم خود برگشته، بر تو رحمت و رأفت بنماید، و تو را بیفزاید به طوری که برای پدرانت قسم خورده بود. اعیاد یهود در یهود اعیاد مختلفی وجود دارد که هر عید آداب خاص خود را دارد. انجام مراسم در اعیاد لازم است. اعیاد مهم عبارت است از: 1 روز شنبه (سبّت یا شبات): براساس ده فرمان این روز تعطیل و کار در این روز حرام است و فقط باید عبادت، استراحت و دید و بازدید کرد. 2 عید اول ماه (روش حودش): آغاز هر ماه عبری عید است. 3 سال هفتم یا انفکاک (شمیطا): حسب تورات هر هفت سال یک بار باید بدهیها بخشیده شود. 4 سال یوبیل: هر 50 سال یکبار، یوبیل است که آداب خاص دارد. 5 عید فِصْح (پِسَح): به مناسبت عبور بنیاسرائیل از دریا و نجات آنان از مصر هر سال در 14 ماه نیسان (در بهار) آن را جشن میگیرند. این عید مهمترین عید آنان است که در فلسطین 7 روز و در بقیه مناطق 8 روز است. در آن ایام نان فطیر و سبزیهای تلخ به یاد تلخی آن دوران میخورند. 6 عید کیپور (عاسور): یعنی روز کفاره که دهمین روز از ماه تیشری است که یک شبانه روز به منظور کفاره گناهان، روزه میگیرند. قداست این روز از شنبه نیز بیشتر است. درباره تقویم یهود نیز باید گفت: تقویم یهودی، تقویمی عبرانی ج بابلی است که سالهای آن شمسی و ماههای آن قمری است. برخی از ماهها 30 روزه و برخی 29 روزه است. در مجموع 355 روز است. آنان هر سه سال یک ماه به ماههای عبری اضافه میکنند و آن سال را 13 ماهه میکنند تا سالها بر اساس شمسی باشد. دلیل این کار این است که بتوانند مراسم دینی خود مانند عید فصح و دیگر اعیاد را در وقت خود انجام دهند. آن ماه 13 ماهه را عِبّور (آبستن) گویند. معمولاً این ماه پس از ماه ادار (مصادف با اسفند ماه) قرار میگیرد که به ادار شِنی (ادار ثانی) معروف است. نام ماههای عبری براساس تقویم رسمی عبارت است از: تیشری، حِشوان، کِیسلو، طِبِت، شِواط، اَدار، (ادار ثانی)، نیسان، ایار، سیوان، تموز، آب. آغاز سال عبری در اواخر شهریور تا اوایل مهر ماه است (بسته به تغییر ماههای قمری). 48 البته ماه های دینی یهود براساس گفته تورات از نیسان شروع می شود و با ادار اتمام می یابد. صهیونیزم و تشکیل دولت یهودی 49 صهیون، نام کوهی در فلسطین است که مرکز حکومت داود و سلیمان بوده است. صهیونیست ها یعنی خواستاران صهیون. مراد از این واژه کسانی هستند که قائل به بازگشت قدرت به یهودیان از نیل تا فرات اند. یهودیان همواره در تاریخ منتظر ظهور مسیحایی از نسل داود بودند که باید از طرف خداوند بیاید و دولت الهی را در زمین احیا کند. از این رو یهودیان همواره برای ظهور این موعود، دعا می خواندند. این فکر در عصر روشنگری توسط افرادی مانند موسی مندلسون که طلایه دار تفکرات لیبرال و مدرن بود، مورد تشکیک قرار گرفت و حتی دعا برای ظهور مسیحا از نماز یهودی حذف شد و دوران مسیحیایی جایگزین شخص مسیحا شد. آنان معتقد بودند یهودی در هر نقطه ای که زندگی می کند، متعلق به همان جاست و ارض موعود خرافه ای بیش نیست. در مقابل ارتدکس ها، شدیدا به صهیونیزم فرهنگی و سرزمین مقدس معتقد بودند. پس از نزاع های مختلف گروه سومی از دل آنان بیرون آمد که به محافظه کاران معروف گشتد. آنان با جمع سنت و مدرنیته به اصلاحاتی در دین دست زدند، اما محوریت ارض موعود را رعایت می کردند. سرانجام اندیشه داشتن سرزمین و دولتی مستقل و یهودی، رشد یافت و روزنامه نگار لیبرال و سکولار یهودی به نام تئودور هرتزل (1860 ج 1904 م) با نوشتن کتاب (دولت یهودی) این اندیشه را بارور ساخت. برگزاری شش کنفرانس صهیونیزم یهودی در سال های 1897 تا 1905 که ریاست اغلب آنان را هرتزل برعهده داشت، باعث شکل گیری و رشد تفکر صهیونیزم سیاسی شد که در آن، دوران مسیحایی جای شخص مسیحا را گرفت و در آن از یهودیان خواسته می شد که برای تأسیس دولت یهودی تلاش نمایند. گرچه در اندیشه هرتزل کشورهایی مانند قبرس، آرژانتین و اوگاندا مطرح بودند اما این آرا رأی نیاورد. اندیشه (سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین) به کمک کشورهایی مانند انگلستان رواج یافت. این جریان مورد حمایت جریان موعودگرای مسیحی قرار گرفت. این جریان که در قرن 17 م در پیوریتن های مسیحی و در حکومت کرامول در انگلستان و بعدها در آمریکا نیز قدرت گرفت منجر به تأسیس جنبش صهیونیزم مسیحی در قرن 18 و 19 شد. افرادی مانند جان داربی در انگلستان و بلاکستون در آمریکا برای گسترش این فکر بسیار تلاش کردند. تفسیر اسکوفیلد از کتاب مقدس نیز در این باره موثر بود. این مسیحیان معتقد بودند که بازگشت مسیح منوط به تشکیل دولت یهودی در دولتی از نیل تا فرات است و مسیح باید بر این دولت و معبد سلیمان که در آن بازسازی شده، ظاهر شود. 50 سرانجام اندیشه صهیونیزم سیاسی در یهود به کمک دولت های صهیونیستی مسیحی مانند انگلستان و آمریکا شکل گرفت. اعلامیه بالفور انگلستان نمونه بارز آن است. طرح بحث قتل عام یهودیان در اروپا بهانه ای خوب برای صهیونیست های جهانی بود تا کشوری در فلسطین به نام اسرائیل شکل گیرد و آرزوی دیرینه یهودیان با کمک انگلستان و آمریکا تحقق یابد که منجر به تشکیل دولت اسرائیل شد. البته باید توجه داشت که تشکیل دولت اسرائیل با دیدگاه کتاب مقدس و تلمود درباره مسیحا و تشکیل دولت بزرگ الهی، سازگار نیست زیرا بر اساس وعدههای کتاب مقدس و تلمود، این دولت باید برترین دولت بشری باشد تا همه دولتها به او احترام بگذارند و تابع او باشند، اما کشور اسرائیل نه تنها بر دیگران حکومت نمیکند، بلکه حتی برای بقای خود نیز محتاج حمایت دیگر دولتهاست و این امری است که باعث شده است تا یهودیان ارتدکس و نطورای کارتا مخالف اسرائیل باشند، زیرا اسرائیل را مطابق آرمان مسیحاییِ کتاب مقدس و تلمود نمییابند. 2 p , dibI.1 3 p , sbocaJ siuoL.26 . 2. محمد خلیفه حسن احمد، پیشین، ص 4 193 پیدایش 15: 19 و 17: 9 ج 21 بر همین اساس بنی اسرائیل و هم اکنون یهودیان و صهیونیزم ها معتقدند نیل تا فرات، ارض موعود آنان و متعلق به آنان است. از این رو در پرچم رپیم صهیونیستی دو خط آبی وجود دارد که نمایانگر رود نیل تا فرات است که در مرکز آن ستاره داود است که نماد بازگشت قدرت به یهودیان است. صهیونیزم جهانی در طرح خاورمیانه جدید نیز به دنبال همین هدف است. البته قرآن عهد را امری الهی می داند (امامت) و نه امری مادی (سرزمین خاص)، که به ظالمین از نسل ابراهیم (ع) نمی رسد. 5 پیدایش 22: 1 به بعد البته قرآن اسماعیل را ذبیحه ابراهیم می داند و آن را به تفصیل در سوره صافات بیان کرده است. 6 اسرائیل یعنی کسی که بر خدا پیروز شد، اما ترجمه صحیح آن به عبری عبارت است از کسی که بر قهرمان پیروز شد و علت آن هم کشتی گرفتن یعقوب با خداست که به پیروزی یعقوب انجامید و خدا او را اسرائیل نامید (پیدایش 32: 24 ج 32 35: 10) یهودیان معتقدند اینجا مراد از خدا، یکی از فرشتگان خداست نه ذات مجرد محض حی قیوم زیرا در تورات از لفظ الوهیم استفاده شده که به معنای فرشته هم می آید (ر. ک: هوشع 12: 3 ج 4). 7 به نام های لاوی، یساکار، یهودا، بنیامین، یوسف، شمعون، زبولون، جاد، اشیر، دان، نفتالی، رؤبین که بنیامین و یوسف از یک مادر بودند. 8. فرامین عبارتند از:. 1 برای خود، خدایی جز من نگیرید. 2 به بت سجده نکنید. 3 نام خدا را به باطل نبرید. 4 شبنه را گرامی بدارید. 5 پدر و مادر را احترام کنید. 6 مرتکب قتل نشوید. 7 زنا نکنید 8. دزدی نکنید. 9 بر همسایه شهادت دروغ ندهید. 10 به اموال و ناموس همسایه طمع نورزید. (خروج 20: 1 به بعد تثنیه 5: 6 به بعد) تفصیلات این احکام در سفر خروج باب 21 به بعد بیان شده است. 9. این جریان در آخر سفر تثنیه آمده است و تورات (مشتمل بر 5 سفر از 39 سفر عهد عتیق یا تتخ) با آن به اتمام میرسد 10 بنگرید: حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 117، قم، طه، سمت، چاپ هفتم،. 11 1384 بنگرید: الف. باروخ اسپینوزا، مصنف واقعی اسفار پنجگانه، ترجمه: علیرضا آل بویه، فصلنامه هفت آسمان، ش 1، بهار 1378 (این مقاله ترجمه ای است از فصل هشتم کتاب ocsadroC ocsecnarF.M.H.R ybnoitcudortnI nA htiW nitaL ehT morF detolsnarT , esitaerT lacitiloP A dna esitaerT lacitiloP-ocigoL oehT A azoonipS fO skroW feihC ehT :. ب. عبدالرحیم سلیم بن اردستانی، کتاب مقدس، صص 56- 67، قم: آیت عشق، دوم،. 12 1385 تثنیه، 31:. 13 2 کتاب دوم سموئیل، 29- 12:. 14 28 تثنیه، 33:. 15 1 تثنیه، 36:. 16 10 داوران، 18:. 17 29 یوشع، 5:. 18 12 36:. 19 31 همان، ص 95-. 20 94 همان، ص 97-. 21 95 همان، ص. 22 101 پیدایش، 37: 25-. 23 .P 1987., kroY weN , rholF-sedneM luaP dna nehoC.A ruhtrA.dE tguohT suoigileR hsiweJ yraropmetnoC , trjC 28 . 24 .p 14 ,.V , EM.RE 922.p 14 ,.V , BE 37-36.p , dibi 36 . 557-. 25 .PP 14 ,.v 1995 , , ASU dehT 15 , cnI acinatirB aidepolcycmE , acinatirB aidepolcycnE weN ehT , bE 37-36.E dibI 558 . 557-. 26 558 الخوری بولس الفعالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 2، ص 16-. 27 39 توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، ص. 28 32 کتاب دوم پادشاهان، 23: 4- 22:. 29 8 کتاب نحمیا، باب هشتم. 30 ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص. 382 به نقل از: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، کتاب مقدس، صص 67- 56 قم: آیت عشق، چاپ دوم تا 31 1385. برای آگاهی از محتوای تلمود ر. ک: راب ا. کهن، گنیجینهای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی. 32. برای اطلاع از تأسیس، رشد و تفکرات این فرقه ر. ک: جعفر هادی حسین، الیهود الحسیدیم: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم، تقالیدهم. 33. برای آگاهی بیشتر ر. ک 760 pp 5 ,.V , aciaduJ aidepolcycnE 613 , eht , stnemdnammoC ".R.H.A :- 783 کتاب مقدس: تورات موسی بن میمون، دلاله الحائرین حبیب لوی، احکام و مقررات حضرت موسی راب. ا کهن، گنجینه ای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی حسین سلیمانی، احکام 613 گانه تورات، هفت آسمان، ش 18، تابستان 1382، ص 153- 176 حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 107- 115 عبدالرحیم سلیمانی، یهودیت، ص 79- 94 و.... 34. سفر خروج 20: 2 به بعد و 34: 5- 6 تثنیه 4: 35- 39 و 6: 4 و.... 35. تثنیه 18: 18- 36 19. برای آگاهی از داستان خلقت آدم و حوا ر. ک: کتاب مقدس: سفر پیدایش، باب 2 و. 3 37. کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب 5 و. 6 38. سفر لاویان 18: 24-. 30 39. مانند تثنیه 8: 16 و مراثی ارمیا 4: 40 18. لاویان باب 26 و تثنیه باب 41 28. خروج: 20: 12- 17 و 22: 21- 27 و 23: 1- 9 تثنیه 5: 16- 21 لاویان 19: 9- 18 و..... 42. تثنیه 6: 4-. 5 البته آنان در قرائت آن، به جای لفظ یهوه، از ادونای استفاده میکنند. 43. برای آشنایی با ایام روزه
- [سایر] مسیحیان صهیونیست چه عقایدی دارند؟
- [سایر] آیا مسیحیان و یهودیان نیز رجعت می کنند؟
- [سایر] آیین های مقدس یهودیان و مسیحیان را ذکر کنید ؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و ارمنیها) نجس هستند؟
- [سایر] آیا مسیحیان و یهودیان نیز رجعت می کنند؟
- [سایر] آیا در کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان به مصلح آخرالزمان اشاره شده است؟
- [سایر] مسیحیان در کلیسا چه میکنند؟اگر نماز برای دیگر ادیان هم بود،چرا مسیحیان و یهودیان مثل ما نماز نمیخوانند؟کدامیک نمازشان ،نماز است؟
- [سایر] چرا روز شنبه برای یهودیان روز مجازات است؟ آیا روز یک شنبه هم برای مسیحیان روز مجازات محسوب می شود؟
- [سایر] آیا قرآن از مسیحیان و یهودیان می خواهند که اسلام آورند یا به دین خویش عمل کنند؟
- [آیت الله سیستانی] حکم معامله با یهودیان و مسیحیان و کلا کفار اهل کتاب و غیر کتابی را وضعا و تکلیفا بیان نمایید؟
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.