اهمیت بعضی از عبادات به نوعی است که خدای متعال خواسته در هیچ حال رها نشوند. از جمله نماز که هرگز نباید آن را ترک کرد. و جزئیات فراوانی برای نماز در حالات مختلف، در کتابهای فقهی بیان شده است تا آنجا که حتی با اشاره یا با خطور در قلب باید نماز را به جای آورد. و در جایی که شرایط آن نیز وجود ندارد، اگر چه شرایط ساقط می شود، اما اصل نماز هرگز ساقط نمی شود. و اگر در زمان مقرر نماز به جای آورده نشد، باید بعد از وقت آن را به نیت قضاء به جای آورد. و حتی اگر تا آخر عمر به جای آورده نشد، باید پس از مرگ به جای آورده شود. از همین رو، بر پسر بزرگتر واجب است که نمازهای قضای پدر خویش را به جای آورد. بنابراین نکته اول این است که اهمیت نماز سبب شده در هیچ حالتی اجازه رها کردن آن را نداشته باشیم. البته روشن است که هر کس به اندازه همت و عزم خود، از نماز بهره می برد. هرگز کسی که نماز را به جماعت و با حضور قلب و در اول وقت می خواند، با کسی که آداب نماز را رعایت نمی کند، قابل مقایسه نیست، چه برسد به کسی که آن قدر نماز را عقب انداخته که پس از مرگش دیگران بخواهند برای او انجام دهند. نکته دوم این است که برای انجام دادن نماز به جای دیگری، پول موضوعیت ندارد. یعنی نگفته اند برای نماز نیابتی حتما باید پولی پرداخت شود. بلکه در گام اول، کسانی که به شخص متوفی علاقه دارند، سعی می کنند عبادات قضا شده او را انجام دهند و اگر هیچ کسی پیدا نشد که این کار را انجام دهد، ناچارند به کسی دستمزدی پرداخت کنند تا او این کار را انجام دهد. تا همین جا چندین فرق بین نماز استیجاری و بهشت فروشی دیده می شود: 1-در اسلام هیچ کس به رها کردن نماز و عبادت خود تشویق نمی شود. بلکه به عکس، رها کردن عبادت مورد مذمت علما است. 2-در مقابل این عبادات استیجاری، هرگز وعده بهشت به کسی داده نشده و نمی شود. بلکه تمام مساله انجام تکالیف است و سرنوشت بهشت و جهنم جز به دست خدا نیست. 3-انجام دادن عبادات استیجاری منحصر به گروه و طایفه خاصی نیست و هر کس ممکن است آن را انجام دهد، بنابراین نمی توان علمای اسلام را در این زمینه متهم کرد. در کنار همه این ها باید دقت کرد که پول دریافتی در قبال انجام این کار، مبلغ قابل اعتنایی نیست. و اگر عالمی برای این گونه کارها، پول دریافت می کند، همین امر، نشان دهنده نهایت فقر مالی اوست که ناچار بدین کار شده است. و آنان که بخواهند منصفانه بنگرند، متوجه می شوند که این کار به هیچ عنوان به دنیا طلبی و ... ربطی ندارد. نمونه بارزی که در عصر حاضر، به انجام عبادت استیجاری مشغول می شد، آیت الله مرعشی نجفی است. که پول کسب شده با این کار را صرف خرید کتاب های ارزشمند می کرد و در نهایت این کتابها، گنجینه ای ارزشمند برای جامعه دینی شد. خصوصا با توجه به فضای دوران این عالم بزرگوار که در خاطره ذیل از ایشان به خوبی هویداست: زمانی که نجف بودم مطلع شدم که یکی از نسخ کمیاب کتابی مهم ، در اختیار فردی است به درب منزل او رفتم وهمه دارایی ام را تقدیمش کردم تا در ازای آن کتاب را به من بدهد اما صاحب کتاب پول بیشتری مطالبه کرد من که دیگر هیچ پولی نداشتم واز طرفی می خواستم این کتاب که میراث علمی شیعه حساب می شد را تهیه ومطالعه ومحافظت کنم. ناامید نشدم به مدرسه علمیه ای رفتم عمامه ، قبا ، عبا وحتی کفشم را فروختم پا برهنه به سمت خانه صاحب کتاب رفتم وباقیمانده پول کتاب را دادم وکتاب را گرفتم در همان ایام مطلع شدم که انگلیسی ها متوجه اهمیت این کتاب شده اند ومتوجه شده اند که من این کتاب را خریده ام... ودر به در به دنبال من هستند چهار ما ه تمام در عراق فراری بودم تا کتاب به چنگ انگلیسی ها نیافتد...
اهمیت بعضی از عبادات به نوعی است که خدای متعال خواسته در هیچ حال رها نشوند. از جمله نماز که هرگز نباید آن را ترک کرد. و جزئیات فراوانی برای نماز در حالات مختلف، در کتابهای فقهی بیان شده است تا آنجا که حتی با اشاره یا با خطور در قلب باید نماز را به جای آورد. و در جایی که شرایط آن نیز وجود ندارد، اگر چه شرایط ساقط می شود، اما اصل نماز هرگز ساقط نمی شود.
و اگر در زمان مقرر نماز به جای آورده نشد، باید بعد از وقت آن را به نیت قضاء به جای آورد. و حتی اگر تا آخر عمر به جای آورده نشد، باید پس از مرگ به جای آورده شود. از همین رو، بر پسر بزرگتر واجب است که نمازهای قضای پدر خویش را به جای آورد.
بنابراین نکته اول این است که اهمیت نماز سبب شده در هیچ حالتی اجازه رها کردن آن را نداشته باشیم. البته روشن است که هر کس به اندازه همت و عزم خود، از نماز بهره می برد. هرگز کسی که نماز را به جماعت و با حضور قلب و در اول وقت می خواند، با کسی که آداب نماز را رعایت نمی کند، قابل مقایسه نیست، چه برسد به کسی که آن قدر نماز را عقب انداخته که پس از مرگش دیگران بخواهند برای او انجام دهند.
نکته دوم این است که برای انجام دادن نماز به جای دیگری، پول موضوعیت ندارد. یعنی نگفته اند برای نماز نیابتی حتما باید پولی پرداخت شود. بلکه در گام اول، کسانی که به شخص متوفی علاقه دارند، سعی می کنند عبادات قضا شده او را انجام دهند و اگر هیچ کسی پیدا نشد که این کار را انجام دهد، ناچارند به کسی دستمزدی پرداخت کنند تا او این کار را انجام دهد.
تا همین جا چندین فرق بین نماز استیجاری و بهشت فروشی دیده می شود:
1-در اسلام هیچ کس به رها کردن نماز و عبادت خود تشویق نمی شود. بلکه به عکس، رها کردن عبادت مورد مذمت علما است.
2-در مقابل این عبادات استیجاری، هرگز وعده بهشت به کسی داده نشده و نمی شود. بلکه تمام مساله انجام تکالیف است و سرنوشت بهشت و جهنم جز به دست خدا نیست.
3-انجام دادن عبادات استیجاری منحصر به گروه و طایفه خاصی نیست و هر کس ممکن است آن را انجام دهد، بنابراین نمی توان علمای اسلام را در این زمینه متهم کرد.
در کنار همه این ها باید دقت کرد که پول دریافتی در قبال انجام این کار، مبلغ قابل اعتنایی نیست. و اگر عالمی برای این گونه کارها، پول دریافت می کند، همین امر، نشان دهنده نهایت فقر مالی اوست که ناچار بدین کار شده است. و آنان که بخواهند منصفانه بنگرند، متوجه می شوند که این کار به هیچ عنوان به دنیا طلبی و ... ربطی ندارد. نمونه بارزی که در عصر حاضر، به انجام عبادت استیجاری مشغول می شد، آیت الله مرعشی نجفی است. که پول کسب شده با این کار را صرف خرید کتاب های ارزشمند می کرد و در نهایت این کتابها، گنجینه ای ارزشمند برای جامعه دینی شد. خصوصا با توجه به فضای دوران این عالم بزرگوار که در خاطره ذیل از ایشان به خوبی هویداست:
زمانی که نجف بودم مطلع شدم که یکی از نسخ کمیاب کتابی مهم ، در اختیار فردی است به درب منزل او رفتم وهمه دارایی ام را تقدیمش کردم تا در ازای آن کتاب را به من بدهد اما صاحب کتاب پول بیشتری مطالبه کرد من که دیگر هیچ پولی نداشتم واز طرفی می خواستم این کتاب که میراث علمی شیعه حساب می شد را تهیه ومطالعه ومحافظت کنم. ناامید نشدم به مدرسه علمیه ای رفتم عمامه ، قبا ، عبا وحتی کفشم را فروختم پا برهنه به سمت خانه صاحب کتاب رفتم وباقیمانده پول کتاب را دادم وکتاب را گرفتم در همان ایام مطلع شدم که انگلیسی ها متوجه اهمیت این کتاب شده اند ومتوجه شده اند که من این کتاب را خریده ام... ودر به در به دنبال من هستند چهار ما ه تمام در عراق فراری بودم تا کتاب به چنگ انگلیسی ها نیافتد...
- [آیت الله سبحانی] کسی که برای نماز استیجاری اجیر شده و بر اثر تصادف دست وی شکسته و گچ گرفته اند آیا می تواند نماز استیجاری را بجا آورد؟
- [سایر] آیا مسلمان گناهکار وارد بهشت می شود؟
- [سایر] آیا تنها مسلمانان به بهشت می روند؟
- [سایر] آیا بهشت مختص برای مسلمانان است؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا امام جماعت میتواند نماز استیجاری را به جماعت بخواند؟ و اقتدا نمودن به امام جماعتی که نماز استیجاری میخواند صحیح است؟
- [سایر] با توجه به آیات قرآن کریم، ماهیت بهشت چیست؟
- [سایر] چطور میتوان به کسی که تازه میخواهد مسلمان شود آدرس بهشت و جهنم را داد؟ جای بهشت و جهنم کجاست؟
- [آیت الله بهجت] کسی که نماز استیجاری می خواند، باید چه نیتی کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا بهشت خاص مسلمانان است؟ تکلیف دیگر مذاهب چیست؟
- [سایر] با توجه به دو حدیث زیر دیدگاه اسلام راجع به حضور زنان در مساجد و اقامه نماز با جماعت یا سایر عبادات چیست؟ امام صادق (ع) : بهترین مساجد برای زنان خانه هایتان می باشد .وسائل الشیعه،ج 3،ص 510. پیامبر اکرم(ص):هرگاه همسر یکی از شما جهت رفتن به مسجد اذن خواست ،او را مانع نشوید. صحیح بخاری ،ج 1،ص262.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در تجارت و معامله و کلیه مناسبات و روابط فیمابین خود و بیگانه، دستورات اسلام را از هر جهت، رعایت کنند و از غش و کم فروشی و خیانت و اجحاف، خودداری نمایند.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نماز قضا دارد میتواند نماز مستحبّی و یا نماز استیجاری بخواند، و همچنین است کسی که روزه قضا دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در زکات فطره می توان به جای جنس، پول داد، مثلاً حساب می کند قیمت یک من گندم چه اندازه است; پول آن را به همین عنوان به فقیر می دهد، ولی باید توجه داشت ملاک، قیمت خرده فروشی در بازار آزاد است نه قیمت عمده فروشی و نرخ رسمی و به تعبیر دیگر باید پولی بدهد که فقیر اگر بخواهد بتواند با آن همان جنس را از بازار بخرد.
- [آیت الله اردبیلی] ختنه پسر به خودیِ خود واجب است و شرط صحّت طواف واجب و مستحب نیز میباشد، ولی ظاهرا شرط صحّتِ نماز و سایر عبادات نیست.
- [آیت الله بهجت] نافله خواندن در وقت فریضه، ولو نافله غیر یومیه باشد، در صورتی که باعث فوت فریضه نشود جایز است و همچنین جایز است نافله خواندن برای کسی که نماز قضا یا واجب دیگر مثل نماز استیجاری به گردن دارد.
- [آیت الله اردبیلی] وکالت تنها در مواردی صحیح است که شرعا مباشرت شخص در آن شرط نباشد، پس در مواردی همچون قسم خوردن و شهادت دادن نزد حاکم شرع و عبادات بدنی مثل نماز و روزه که مباشرت در آنها شرط میباشد، وکیل گرفتن صحیح نیست، امّا در عبادات مالی مثل پرداختن زکات و خمس، وکالت مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی که غسل مسّ میّت کرده بخواهد نماز بخواند، چنانچه قبلاً وضو نداشته، احتیاطا باید وضو نیز بگیرد. حکم عبادات دیگری که صحت آنها منوط به وضو میباشد نیز همین است.
- [آیت الله مظاهری] معاملات مکروه ده قسم است: اوّل: ملک فروشی، مگر آنکه با پول آن ملک دیگری بخرد. دوّم: قصابی. سوّم: کفن فروشی، اگر شغل و حرفه او باشد. چهارم: معامله با مردمان پست. پنجم: معامله بین اذان صبح و اوّل آفتاب. ششم: کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد. هفتم: برای خریدن جنسی که دیگری میخواهد بخرد داخل معامله او شود. هشتم: معامله با کسانی که اموالشان مشکوک است. نهم: معامله در وقت نمازهای یومیّه مخصوصاً نماز جمعه، اگر بیاعتنایی به نماز نباشد و الّا حرام است. دهم: قسم خوردن در معامله اگر راست باشد و الّا حرام است. معاملات حرام و باطل:
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.
- [آیت الله خوئی] نماز خواندن بر میت مسلمان یا بچهای که محکوم به اسلام و شش سال او تمام شده باشد واجب است.