زخرف به معنای طلا و شی زیبا است، همان گونه که در آیه ذیل به کار برده شده است: (أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ[اسراء/93] یا برای تو خانه ای پر نقش و نگار از طلا باشد.) اما بعضی مواقع، حقیقت ماجرا، سراب و دروغ است، هر چند که ظاهرش زیبا باشد که به آن مزخرف می گوییم و قرآن نیز برای گفته های بیهوده و باطل، این کلمه را استفاده کرده است: (شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً[انعام/112] شیاطین انس و جنّ قرار دادیم آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند.) قاموس قرآن در توضیح این آیه می نویسد: بعضی قول باطل و ظاهر الصدق را برای فریب القا میکند. آن بمعنی مفعول (مزخرف) است. (قاموس قرآن، ج3، ص 159) پس باید دقت کرد که شاید سخنی با نگاه سطحی زیبا به نظر آید اما نگاه دقیق به آن حقیقت اصلی اش را هویدا می کند که با کلامی بیهوده و به تعبیر عامیانه مزخرف مواجه هستیم. حقیقتا چه چیزی باعث آرامش روحی و روانی انسان است؟ آیا قرار گرفتن در مسیر خلقت و هم نوا شدن با کاروان هستی، و گام برداشتن متناسب با استعدادهای درونی، انسان را به آرامش می رساند؟ (أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[رعد/28] آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد!) یا آنکه بی خبری و بیهودگی و غرق شدن در اشتغالات پست حیوانی، انسان را به آرامش می رساند؟ اگر آرامش در غفلت معنا می یابد، چرا درجه های قوی تر این غفلت مثل دائم الخمر بودن و سرمستی کردن، یا استفاده از روانگردان ها یا نئشگی اعتیاد را عامل اصلی آرامش ندانیم؟ آیا جامعه آن روز رنگ آرامش و خوشی را می بیند که با رعایت اعتدال غریزه جنسی و دوری از تنوع طلبی ها، کانون خانواده ها، مستحکم شده و افراد در محیطی آرام زندگی کنند؟ یا آنکه آرامش در مسابقه جلوه گری است تا آن جا که رتبه نخست جراحی بینی در دنیا را کسب کنیم و در صدر مصرف کنندگان لوازم آرایشی باشیم؟ اگر دغدغه زنان جامعه را به جلوه گری در جامعه فرو بکاهیم، آن وقت آنان که توانایی مالی استفاده از انواع مدها، عطرهای گران بها، آرایش های آن چنانی و انواع جراحی ها و ... را ندارند، به چه ورطه ای فرو خواهند رفت؟ آنان که بالا رفتن سن شان از زیبایی های ظاهرشان کاسته است، چگونه درمان شوند؟ و آنان که مادر زادی بهره کمتری از زیبایی داشته اند، چه کنند و ... و حتی آنان که زیباترین بوده اند و تمام مدها و آرایش ها و ... در اختیارشان بوده، به پوچی نخواهند رسید؟ و آیا رقاصه ها و خواننده هایی که متحول شده و به اسلام و حجاب روی آورده اند، نمونه هایی نیستند تا نشان دهند که رسیدن به اوج قله این مساله نیز، دردی را دوا نخواهد کرد؟ در جامعه ای که دغدغه زنان، جلوه گری در خیابان است، مردان چه وضع و حالی خواهند داشت که زنان را با صد جلوه در خیابان دیده اند و همسر خویش را معادل آن همه رنگ و لعاب خیابان ها نمی یابند؟ و آنگاه دومینوی فساد و ابتذال تا کجا پیش خواهد رفت که خانواده ها، با تنوع طلبی ها، نابود شوند و نسل های جدید در محیطی ناآرام رشد کنند و رقابتی سخت و طاقت فرسا برای زنده ماندن و زندگی کردن به هر قیمتی شکل گیرد! غرضم بررسی رنگ چادر نیست که چادر می تواند غیر مشکی باشد، کما اینکه مشکی نیز می تواند مد و شیک باشد، کما اینکه رنگ کت و شلوارها و لباس های مجلسی زنانه می شود. غرضم بررسی ریشه این سخنان است که در صددند یکی پس از دیگری، به قول خود تابوهای جامعه ما را بشکنند. و ما را از مسیر سالم انسانی خویش جدا کنند و به کاروان غربیان ملحق گردانند. که اگر چه روزها و دقایقی، رنگ و لعابش، ساده انگاران و سطحی بینان را اغوا می کند، اما به زودی چهره کریه خود را در آمار فرزندان نامشروع، خانواده های تک والدینی، طلاق های بسیار، نبودن پیوندهای فامیلی و خانوادگی، و عدم پشتیبانی از یکدیگر در مواقع حساس نشان می دهد. شیطان با هزار سخن بروز و ظهور می کند. تا برای اقسام مختلف طبایع، بیراهه ساخته باشد. حتی تا آن جا که عریانی کامل را ارزش می سازد که برای دفاع از آن راهپیمایی می کنند! و راه سخن گفتن شیطان نیز القای آن مطالب به ذهن منحرفان و گناهکاران است که قلب شان، باند فرود شیطان است: (هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ[شعراء/221-222] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟! آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند)
زخرف به معنای طلا و شی زیبا است، همان گونه که در آیه ذیل به کار برده شده است:
(أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ[اسراء/93] یا برای تو خانه ای پر نقش و نگار از طلا باشد.)
اما بعضی مواقع، حقیقت ماجرا، سراب و دروغ است، هر چند که ظاهرش زیبا باشد که به آن مزخرف می گوییم و قرآن نیز برای گفته های بیهوده و باطل، این کلمه را استفاده کرده است:
(شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً[انعام/112] شیاطین انس و جنّ قرار دادیم آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند.)
قاموس قرآن در توضیح این آیه می نویسد: بعضی قول باطل و ظاهر الصدق را برای فریب القا میکند. آن بمعنی مفعول (مزخرف) است. (قاموس قرآن، ج3، ص 159)
پس باید دقت کرد که شاید سخنی با نگاه سطحی زیبا به نظر آید اما نگاه دقیق به آن حقیقت اصلی اش را هویدا می کند که با کلامی بیهوده و به تعبیر عامیانه مزخرف مواجه هستیم.
حقیقتا چه چیزی باعث آرامش روحی و روانی انسان است؟ آیا قرار گرفتن در مسیر خلقت و هم نوا شدن با کاروان هستی، و گام برداشتن متناسب با استعدادهای درونی، انسان را به آرامش می رساند؟
(أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[رعد/28] آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد!)
یا آنکه بی خبری و بیهودگی و غرق شدن در اشتغالات پست حیوانی، انسان را به آرامش می رساند؟ اگر آرامش در غفلت معنا می یابد، چرا درجه های قوی تر این غفلت مثل دائم الخمر بودن و سرمستی کردن، یا استفاده از روانگردان ها یا نئشگی اعتیاد را عامل اصلی آرامش ندانیم؟
آیا جامعه آن روز رنگ آرامش و خوشی را می بیند که با رعایت اعتدال غریزه جنسی و دوری از تنوع طلبی ها،
کانون خانواده ها، مستحکم شده و افراد در محیطی آرام زندگی کنند؟
یا آنکه آرامش در مسابقه جلوه گری است تا آن جا که رتبه نخست جراحی بینی در دنیا را کسب کنیم و در صدر مصرف کنندگان لوازم آرایشی باشیم؟
اگر دغدغه زنان جامعه را به جلوه گری در جامعه فرو بکاهیم، آن وقت آنان که توانایی مالی استفاده از انواع مدها، عطرهای گران بها، آرایش های آن چنانی و انواع جراحی ها و ... را ندارند، به چه ورطه ای فرو خواهند رفت؟ آنان که بالا رفتن سن شان از زیبایی های ظاهرشان کاسته است، چگونه درمان شوند؟ و آنان که مادر زادی بهره کمتری از زیبایی داشته اند، چه کنند و ...
و حتی آنان که زیباترین بوده اند و تمام مدها و آرایش ها و ... در اختیارشان بوده، به پوچی نخواهند رسید؟ و آیا رقاصه ها و خواننده هایی که متحول شده و به اسلام و حجاب روی آورده اند، نمونه هایی نیستند تا نشان دهند که رسیدن به اوج قله این مساله نیز، دردی را دوا نخواهد کرد؟
در جامعه ای که دغدغه زنان، جلوه گری در خیابان است، مردان چه وضع و حالی خواهند داشت که زنان را با صد جلوه در خیابان دیده اند و همسر خویش را معادل آن همه رنگ و لعاب خیابان ها نمی یابند؟
و آنگاه دومینوی فساد و ابتذال تا کجا پیش خواهد رفت که خانواده ها، با تنوع طلبی ها، نابود شوند و نسل های جدید در محیطی ناآرام رشد کنند و رقابتی سخت و طاقت فرسا برای زنده ماندن و زندگی کردن به هر قیمتی شکل گیرد!
غرضم بررسی رنگ چادر نیست که چادر می تواند غیر مشکی باشد، کما اینکه مشکی نیز می تواند مد و شیک باشد، کما اینکه رنگ کت و شلوارها و لباس های مجلسی زنانه می شود.
غرضم بررسی ریشه این سخنان است که در صددند یکی پس از دیگری، به قول خود تابوهای جامعه ما را بشکنند. و ما را از مسیر سالم انسانی خویش جدا کنند و به کاروان غربیان ملحق گردانند. که اگر چه روزها و دقایقی، رنگ و لعابش، ساده انگاران و سطحی بینان را اغوا می کند، اما به زودی چهره کریه خود را در آمار فرزندان نامشروع، خانواده های تک والدینی، طلاق های بسیار، نبودن پیوندهای فامیلی و خانوادگی، و عدم پشتیبانی از یکدیگر در مواقع حساس نشان می دهد.
شیطان با هزار سخن بروز و ظهور می کند. تا برای اقسام مختلف طبایع، بیراهه ساخته باشد. حتی تا آن جا که عریانی کامل را ارزش می سازد که برای دفاع از آن راهپیمایی می کنند! و راه سخن گفتن شیطان نیز القای آن مطالب به ذهن منحرفان و گناهکاران است که قلب شان، باند فرود شیطان است:
(هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ[شعراء/221-222] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟! آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند)
- [سایر] آیا حجاب زنان با چادر مشکی بهتر است؟
- [سایر] اگر پوشیدن لباس مشکی در دین اسلام مکروه است، چرا زنان چادر مشکی به سر می کنند و یا مردم در ایام عزاداری پیراهن مشکی می پوشند؟
- [آیت الله مظاهری] آیا چادر مشکی برای زنان کراهت دارد؟ در حال نماز چطور؟
- [آیت الله بهجت] آیا کراهت لباس سیاه برای نماز شامل عبای سیاه و چادر مشکی زنان هم می شود؟
- [آیت الله مظاهری] آیا چادر مشکی برای زنان کراهت دارد؟ در حال نماز چطور؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا کراهت لباس سیاه، در نماز شامل چادر مشکی زنان هم میشود؟
- [سایر] شبهه: آنگونه که بعضی ادعا کردهاند آیا از روایات میتوان کراهت حجاب تیره، مثل چادر مشکی را اثبات نمود؟[1]
- [سایر] شبهه : مگر کراهت رنگ مشکی در دین اسلام یک حقیقت نیست؟ پس کدام دلیل سبب میشود در یک جامعهی اسلامی ما مبلغ رنگ سیاه شویم[1]؟
- [سایر] آیا حجاب اجباری سبب نشد ملتی که به زور چادر رو نتوانستند از سرش درآورند، خودش آن را درآورده است؟
- [سایر] آیا پوشیدن لباس مشکی در اسلام مکروه است؟ چادر سیاه چه حکمی دارد؟ معیار ما برای انتخاب رنگ درست چه باید باشد؟ آیا حکم رنگ در برابر افراد مختلف یا مکان های متفاوت، متفاوت است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جایی از بدن یا لباس که با زخم فاصله دارد، به مقدار درهم یا بیشتر از آن به سبب آن زخم نجس شود نمیتواند با آن نماز بخواند؛ ولی اگر مقداری از بدن یا لباس که معمولاً به سبب آن زخم آلوده میشود به سبب آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعی ندارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .خواندن یا گوش دادن به ترجمه آیه سجده, سبب وجوب سجده نمیشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] تبعیت آن است که چیز نجسی به سبب پاک شدن چیز نجس دیگر پاک شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر یکی از صحرانشینها برای پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتش سفر کند اگر چادر و لوازم زندگیش همراهش باشد نمازش تمام است وگرنه نماز را شکسته بخواند
- [آیت الله جوادی آملی] .سبب تغییر باید نجاست باشد و مورد تغییر هم باید یکی از سه وصف یاد شده در مسأله قبل باشد. تغییر, اعم از آن است که به یکی از اوصاف شیء نجس باشد; یا به وصف شیء دیگر، پس اگر سبب تغییر، خصوصیت شیء نجس شده باشد, نه نجاست، آن آب, نجس نمیشود; همچنین اگر سبب تغییر, مجاورت با نجاست باشد, نه برخورد با آن، آب? نجس نمیشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شراب به خودی خود یا به سبب ریختن چیزی، مثل سرکه و نمک در آن سرکه شود، پاک میشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر به سبب غیر مشروعی مثل غصب، تصرّف یا اختیاری در مال پیدا کند، تصرّف و اختیار او اثر ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اختلاف بین اقرار کننده و کسی که برای او اقرار شده در سبب اقرار، مانع از صحّت اقرار نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . روزه مستحبی اولاد اگر باعث اذیت پدر یا مادر شود با نهی آنان حرام است، بلکه اگر از آن نهی نکنند ولی سبب اذیت آنان شود، یا جد نهی نماید و روزه سبب اذیت او شود بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر چند غسل بر کسی مستحب باشد و به نیّت همه یک غسل بجا آورد کافی است ، مگر در غسلهائی که به سبب کاری که مکلف انجام داده بر او مستحب شده ، مثل غسل کسی که جائی از بدنش را به بدن میّتی که غسل داده شده رسانده باشد ، در اینگونه غسلها اکتفاء به یک غسل برای چند سبب مختلف محل اشکال است .