جهانی شدن بیش از آنکه با وجود نظرات مختلف ناسازگار باشد، با عدم تحمل نظرات مختلف ناسازگار است. خصوصا که اختلاف ها، همیشه در بین بشر وجود خواهند داشت. و راهی برای یکسان سازی تمام افراد بشر وجود ندارد. چون استعدادهای ذاتی افراد با یکدیگر بسیار متفاوت است. و هر کسی گرایش های خاصی دارد. و علاوه بر همه این ها، هر انسانی مختار است و می تواند علیرغم جبر محیط و آموزش و .... راهی جدید در پیش بگیرد. و در مساله دین نیز حتی اگر همه به یک دین داخل شوند، می بینیم که افراد درون یک دین با یکدیگر تفاوت های بسیاری دارند. بنابراین پیش از آنکه بخواهیم اختلاف ها را از بین ببریم، باید سعی کنیم مقداری سعه صدر و روحیه تحمل یکدیگر را ایجاد کنیم. در واقع ما بیش از آنکه به یکسان سازی دین نیاز داشته باشیم، به هم زیستی مسالمت آمیز ادیان نیاز داریم. که مسیحی و یهودی و مسلمان بتوانند در جامعه ای واحد زندگی کنند و با یکدیگر درگیری و نزاع نداشته باشند. این راهی است که با تمسک به مشترکاتی مسلم و منطقی می توان به آن دست یافت و شعار اسلام برای این مساله بسیار روشن است: (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ[آل عمران/64] بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما، بعضی دیگر را- غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.) البته در گام بعدی و منطقی شدن فضا، می توان حقیقت را شفاف تر نمود و کسانی که از روی جهالت به حق پشت کرده اند را به راه راست دعوت کرد. هر چند گروههایی هستند که شفاف ترین حقایق را نمی پذیرند و همین ها هستند که در طی تاریخ تفرق ها و تشتت ها را به وجود آورده اند: (فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ[جاثیه/17] آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهی و این اختلاف بخاطر ستم و برتری جویی آنان بود.) و کسانی که با شعار وحدت، هواهای نفسانی خود را مطرح می کنند، نه تنها وحدتی ایجاد نمی کنند، بلکه یک بیراهه، به اختلاف ها می افزایند. همانند دین سیک که با شعار وحدت بین مردم هند ایجاد شد، تا آنها را از اختلاف دینی هندو و مسلمان برهاند، اما در عمل مردم هند را به سه دسته عمده: هندو و سیک و مسلمان تبدیل کرد. تنها راهی که می توان برای کاستن از تفرقه ها ایجاد کرد (به دلیل مختار بودن بشر، از بین بردن تفرقه غیر ممکن است و به هر حال کسانی می توانند تمرد کنند.) تقویت حق و شفاف نمودن آن است تا اکثریت مردم، با فطرت های سالم، تابع آن شوند و از اختلافاتشان کاسته شود. و الا خود وحدت می توانند هزاران راه پیدا کنند و خود سوژه ای جدید برای اختلاف ها و تفرقه ها شود.
جهانی شدن بیش از آنکه با وجود نظرات مختلف ناسازگار باشد، با عدم تحمل نظرات مختلف ناسازگار است. خصوصا که اختلاف ها، همیشه در بین بشر وجود خواهند داشت. و راهی برای یکسان سازی تمام افراد بشر وجود ندارد. چون استعدادهای ذاتی افراد با یکدیگر بسیار متفاوت است. و هر کسی گرایش های خاصی دارد. و علاوه بر همه این ها، هر انسانی مختار است و می تواند علیرغم جبر محیط و آموزش و .... راهی جدید در پیش بگیرد.
و در مساله دین نیز حتی اگر همه به یک دین داخل شوند، می بینیم که افراد درون یک دین با یکدیگر تفاوت های بسیاری دارند.
بنابراین پیش از آنکه بخواهیم اختلاف ها را از بین ببریم، باید سعی کنیم مقداری سعه صدر و روحیه تحمل یکدیگر را ایجاد کنیم.
در واقع ما بیش از آنکه به یکسان سازی دین نیاز داشته باشیم، به هم زیستی مسالمت آمیز ادیان نیاز داریم. که مسیحی و یهودی و مسلمان بتوانند در جامعه ای واحد زندگی کنند و با یکدیگر درگیری و نزاع نداشته باشند.
این راهی است که با تمسک به مشترکاتی مسلم و منطقی می توان به آن دست یافت و شعار اسلام برای این مساله بسیار روشن است:
(قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ[آل عمران/64] بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما، بعضی دیگر را- غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.)
البته در گام بعدی و منطقی شدن فضا، می توان حقیقت را شفاف تر نمود و کسانی که از روی جهالت به حق پشت کرده اند را به راه راست دعوت کرد. هر چند گروههایی هستند که شفاف ترین حقایق را نمی پذیرند و همین ها هستند که در طی تاریخ تفرق ها و تشتت ها را به وجود آورده اند:
(فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ[جاثیه/17] آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهی و این اختلاف بخاطر ستم و برتری جویی آنان بود.)
و کسانی که با شعار وحدت، هواهای نفسانی خود را مطرح می کنند، نه تنها وحدتی ایجاد نمی کنند، بلکه یک بیراهه، به اختلاف ها می افزایند. همانند دین سیک که با شعار وحدت بین مردم هند ایجاد شد، تا آنها را از اختلاف دینی هندو و مسلمان برهاند، اما در عمل مردم هند را به سه دسته عمده: هندو و سیک و مسلمان تبدیل کرد.
تنها راهی که می توان برای کاستن از تفرقه ها ایجاد کرد (به دلیل مختار بودن بشر، از بین بردن تفرقه غیر ممکن است و به هر حال کسانی می توانند تمرد کنند.) تقویت حق و شفاف نمودن آن است تا اکثریت مردم، با فطرت های سالم، تابع آن شوند و از اختلافاتشان کاسته شود.
و الا خود وحدت می توانند هزاران راه پیدا کنند و خود سوژه ای جدید برای اختلاف ها و تفرقه ها شود.
- [سایر] آیا اعتقاد به وجود مصلح جهانی، مخصوص مسلمانان است یا اینکه ادیان دیگر نیز به آن اعتقاد دارند؟
- [سایر] چرا در عصر انبیای گذشته حکومت عدل جهانی تحقق نیافته است ؟
- [سایر] آیا رفاه کامل مردم در عصر ظهور و حکومت جهانی امام زمان (عج) باعث دلزدگی میشود؟
- [سایر] آیا در عصر ظهور، همه ادیان زیر نفوذ امام زمان علیه السلام قرار میگیرند؟
- [سایر] شبهه: پیروان ادیان الهی در بسیاری از برهههای تاریخ، مغلوب و مقهور انسانهای نابکار عصر خود بودهاند.
- [سایر] آیا پروژه جهانی سازی یا فرایند جهانی شدن با حکومت جهانی امام مهدی هم گرایی دارد یا واگرایی؟
- [سایر] بعضی از شاخه های دین مسیح برزخ را قبول ندارند، آیا همه پیروان ادیان یهود و مسیح معاد را قبول دارند؟ آیا در آخرت دینی غیر از اسلام پذیرفته می شود؟
- [سایر] آیا قبول امکان ملاقات در عصر غیبت سبب رواج مدعیان دروغین و عوام فریبی نمی شود؟
- [سایر] دیدگاه قرآن در مورد جهانی شدن چیست و جهانی سازی مطلوب کدام است؟
- [سایر] چند کارکرد مهم دین در زندگی این جهانی و فرا این جهانی چیست؟
- [آیت الله سیستانی] نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده میشود ، و وقت آن تا موقعی که ممکن باشد آن را پیش از نماز عصر خواند ادامه دارد ، ولی چنانچه شخص نافله عصر را تا موقعی که سایه شاخص به چهار هفتم آن برسد تأخیر بیندازد بهتر است که در این موقع نماز عصر را قبل از نافله بخواند ، بجز در مورد مذکور در مسأله قبل .
- [آیت الله سبحانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند، وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد; و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در وقت مختص ظهر، نماز عصر و در وقت مختص عصر نماز ظهر بخواند، نماز او در هر دو مورد باطل است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار رکعت نماز نخوانده و نمیداند که نماز ظهر است یا نماز عصر، باید چهار رکعت نماز به قصد مافیالذمه بخواند و اگر در غیر وقت اختصاصی عصر نمازی خوانده و نمیداند در آن نیت ظهر کرده یا به جهت فراموشی نیت عصر نموده، نماز خوانده شده را نماز ظهر قرار داده، نماز عصر را قضا میکند و احتیاط مستحب آن است که در نماز قضا، نیت خصوص ظهر یا عصر را نکند.
- [آیت الله جوادی آملی] .وقت مخصوص ظهر، اول وقت است تا اندازه ای که بتوان نماز ظهر مسافر یا حاضر را با تحصیل مقدمات آن ، در آن وقت ب هجا آورد . وقت مخصوص عصر , مقداری از زمان تا مغرب است که بتوان نماز عصر مسافر یا حاضر را در آن انجام داد . بین دو وقت مخصوص، وقت مشترک نماز ظهر و عصر است، اگر کسی نماز ظهر را تا وقت اختصاصی عصر نخوانده باشد، باید نماز عصر را بخواند و قضای نماز ظهر را بعداً بهجا آورد و اگر سهواً نماز ظهر در وقت مخصوص عصر و یا نماز عصر سهواً در وقت مخصوص ظهر واقع شد، صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخوانده، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و مابین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را به جای دیگری بخواند، نمازش صحیح است.
- [امام خمینی] نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است. و اگر کسی اشتباها نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر در بین نماز عصر شک کند نماز ظهر را خوانده یا نه، در صورتی که در وقت مشترک باشد، باید نیّت را به ظهر برگر داند و پس از آن، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مختصّ عصر باشد، میتواند نماز را به نیّت عصر تمام کند و قضای ظهر, لازم نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده میشود ووقت آن موقعیاست که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود، به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، باید نافله ظهر را بعد از نماز ظهر ونافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنابر احتیاط واجب، نیّت ادا وقضا نکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده میشود و وقت فضیلت آن تا هنگامیست که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود، به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا عصر را بعد از وقت فضیلت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنا بر احتیاط مستحب نیت ادا و قضا نکند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده می شود و وقت فضیلت آن تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود؛ به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند؛ باید نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنا بر احتیاط واجب؛ نیت اداء و قضا نکند.