به چند نکته باید توجه نمود: 1- دشواری با عدم توانایی انجام آن فرق می کند. و مسلم است که اگر امری از توان فرد خارج باشد، هرگز نسبت به انجام آن مکلف نخواهد بود. از همین رو فقها، قدرت را یکی از شروط عامه تکلیف دانسته اند. یعنی هر فعلی که واجب باشد، واجب بودنش مشروط به توانایی انجام آن است. "در فقه اسلامی قدرت عقلی بر انجام تکلیف را یکی از شرائط عمومی محسوب می دارند."[1] و این مطلب در آیات متعدد قرآن نیز مورد اشاره قرار گرفته است: (لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها[انعام/152] هیچ کس را، جز بمقدار تواناییش، تکلیف نمی کنیم.) 2- جمله ای از شهید بهشتی مشهور شده است که بهشت را به بها دهند نه به بهانه! این جمله برگرفته شده از متون اصیل دینی است و آیات و روایات متعددی این حقیقت را بیان می کنند. خدای متعال می فرماید: صرف ادعای ایمان کفایت نمی کند و این ادعا را محک خواهد زد: (أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ[عنکبوت/2] آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: (ایمان آوردیم)، به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟) حضرت علی (ع) نیز هشدار می دهند که طلب بهشت و فرار از جهنم، با بیکاری و بی تفاوتی نمی سازد! و ابراز تعجب می کنند که چگونه طالبان بهشت و متنفران از جهنم، عمل خود را مطابق خواسته شان نمی سازند: آگاه باشید هرگز چیزی مانند بهشت ندیدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چیزی مانند آتش جهنّم، که فراریان آن چنین در خواب فرو رفته باشند.[2] و ما را به عملی متناسب با خواسته هایمان تشویق می کنند: "آگاه باشید امروز، روز تمرین و آمادگی، و فردا روز مسابقه است، پاداش برندگان، بهشت، و کیفر عقب ماندگان آتش است. آیا کسی هست که قبل از فرا رسیدن روز دشوار قیامت، اعمال نیکی انجام دهد. ... پس هر کس در ایّام آرزوها، پیش از فرا رسیدن مرگ، عمل نیکو انجام دهد، بهرمند خواهد شد، و مرگ او را زیانی نمی رساند."[3] و سختی عمل به دستورات الهی، هر چقدر باشد، هرگز با سختی عذاب قابل مقایسه نیست. کما اینکه قرآن در مقابل کسانی که گرما را بهانه فرار از دستورات الهی می کردند، گرمای سنگین جهنم را یادآوری می کند: (قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کانُوا یَفْقَهُونَ[توبه/81] بگو: آتش دوزخ در حرارت و گرمی بسیار سختتر است، اگر می فهمیدید.) و اجری که خدای متعال در مقابل کارهایمان می دهد، بسیار باارزش و پرارج است که با توجه به چنین مزدی، سختی ها به حساب نخواهند آمد. و انسان در دنیا برای اجری بسیار کمتر، تلاشی بسیار بیشتر به کار می برد، از همین رو خدای متعال تنبیه می دهد که مسابقه و رقابت ما باید برای عالم اخروی باشد: (فی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ[مطففین/26] شایسته است که مردم نسبت به چنین زندگی مسابقه بگذارند.) 3- این سختی ها برای شکوفایی استعدادهای ما لازم است! تا گرمای شدیدی که آسفالت را از جا می کند، به وجود نیاید، خرما پخته نمی شود. انسانی که نتواند گرسنگی را تحمل کند، همیشه اسیر نفس خویش خواهد بود و نفس او را به هر سمتی می کشاند! باید به نفس سختی داد تا جنبه ملکوتی انسان، آزادی عمل یافته و بتواند پرواز کند. و تقویت بعد ملکوتی لازمه اش، سختی هایی است که بعد نفسانی را تضعیف می کند. [1]. منابع فقه، جعفری، ص 118. [2]. نهج البلاغه، خطبه 28. [3]. همان.
به چند نکته باید توجه نمود:
1- دشواری با عدم توانایی انجام آن فرق می کند. و مسلم است که اگر امری از توان فرد خارج باشد، هرگز نسبت به انجام آن مکلف نخواهد بود. از همین رو فقها، قدرت را یکی از شروط عامه تکلیف دانسته اند. یعنی هر فعلی که واجب باشد، واجب بودنش مشروط به توانایی انجام آن است.
"در فقه اسلامی قدرت عقلی بر انجام تکلیف را یکی از شرائط عمومی محسوب می دارند."[1]
و این مطلب در آیات متعدد قرآن نیز مورد اشاره قرار گرفته است:
(لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها[انعام/152] هیچ کس را، جز بمقدار تواناییش، تکلیف نمی کنیم.)
2- جمله ای از شهید بهشتی مشهور شده است که بهشت را به بها دهند نه به بهانه!
این جمله برگرفته شده از متون اصیل دینی است و آیات و روایات متعددی این حقیقت را بیان می کنند. خدای متعال می فرماید: صرف ادعای ایمان کفایت نمی کند و این ادعا را محک خواهد زد:
(أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ[عنکبوت/2] آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: (ایمان آوردیم)، به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟)
حضرت علی (ع) نیز هشدار می دهند که طلب بهشت و فرار از جهنم، با بیکاری و بی تفاوتی نمی سازد! و ابراز تعجب می کنند که چگونه طالبان بهشت و متنفران از جهنم، عمل خود را مطابق خواسته شان نمی سازند:
آگاه باشید هرگز چیزی مانند بهشت ندیدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چیزی مانند آتش جهنّم، که فراریان آن چنین در خواب فرو رفته باشند.[2]
و ما را به عملی متناسب با خواسته هایمان تشویق می کنند:
"آگاه باشید امروز، روز تمرین و آمادگی، و فردا روز مسابقه است، پاداش برندگان، بهشت، و کیفر عقب ماندگان آتش است. آیا کسی هست که قبل از فرا رسیدن روز دشوار قیامت، اعمال نیکی انجام دهد. ... پس هر کس در ایّام آرزوها، پیش از فرا رسیدن مرگ، عمل نیکو انجام دهد، بهرمند خواهد شد، و مرگ او را زیانی نمی رساند."[3]
و سختی عمل به دستورات الهی، هر چقدر باشد، هرگز با سختی عذاب قابل مقایسه نیست. کما اینکه قرآن در مقابل کسانی که گرما را بهانه فرار از دستورات الهی می کردند، گرمای سنگین جهنم را یادآوری می کند:
(قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کانُوا یَفْقَهُونَ[توبه/81] بگو: آتش دوزخ در حرارت و گرمی بسیار سختتر است، اگر می فهمیدید.)
و اجری که خدای متعال در مقابل کارهایمان می دهد، بسیار باارزش و پرارج است که با توجه به چنین مزدی، سختی ها به حساب نخواهند آمد. و انسان در دنیا برای اجری بسیار کمتر، تلاشی بسیار بیشتر به کار می برد، از همین رو خدای متعال تنبیه می دهد که مسابقه و رقابت ما باید برای عالم اخروی باشد:
(فی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ[مطففین/26] شایسته است که مردم نسبت به چنین زندگی مسابقه بگذارند.)
3- این سختی ها برای شکوفایی استعدادهای ما لازم است! تا گرمای شدیدی که آسفالت را از جا می کند، به وجود نیاید، خرما پخته نمی شود. انسانی که نتواند گرسنگی را تحمل کند، همیشه اسیر نفس خویش خواهد بود و نفس او را به هر سمتی می کشاند! باید به نفس سختی داد تا جنبه ملکوتی انسان، آزادی عمل یافته و بتواند پرواز کند. و تقویت بعد ملکوتی لازمه اش، سختی هایی است که بعد نفسانی را تضعیف می کند.
[1]. منابع فقه، جعفری، ص 118.
[2]. نهج البلاغه، خطبه 28.
[3]. همان.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] این حقیر در سنوات ماضیه سه سال در ماه مبارک رمضان در فصل تابستان و در گرمای طاقت فرسا و در شرایطی که گرفتن روزه دشوار بود مشغول درو، جمع آوری زراعت و محصول بودم، لذا به اکراه بدون میل و رغبت از فضایل ماه مبارک محروم ماندم و روزه را افطار کردم که در ماههای بعد قضای آن را نمودم آیا بری الذمّه شده ام یا نه؟
- [سایر] آیا ولی فقیه می تواند با ولایت مطلقه ای که دارد احکام الهی را تغییر دهد؟
- [سایر] در پاسخ به کسانی که مدام برای احکام الهی چون و چرا میاورند چه باید گفت؟
- [سایر] چه عوامل در تغییر احکام الهی دخالت دارند. لطفاً به مواردی از آن اشاره نمایید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به وضع کنونی افغانستان،چه کسانی عهده دار اجرای احکام و حدود الهی هستند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به وضع کنونی افغانستان،چه کسانی عهده دار اجرای احکام و حدود الهی هستند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به وضع کنونی افغانستان،چه کسانی عهده دار اجرای احکام و حدود الهی هستند؟
- [آیت الله بهجت] شخصی در طول سال حدود سه ماه تابستان را در مسافت شرعی مسافرکشی می کند، حکم نمازش چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی در طول سال حدود سه ماه تابستان را مسافرکشی در مسافت شرعی می کند، حکم نمازش چیست؟
- [سایر] چگونه ممکن است حکمی از احکام الهی نسخ شود (علت نسخ)؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان نمیتواند برخی از مسائل را از یک مجتهد و برخی دیگر را از مجتهد دیگر تقلید کند، ولی اگر یکی از مجتهدین در یک باب از احکام - مثلاً در باب نماز - از دیگران اعلم باشد و مجتهد دیگر در باب دیگر - مثلاً روزه - اعلم باشد، باید در احکام نماز از مجتهد اول و در احکام روزه از مجتهد دوم تقلید کند.
- [آیت الله سبحانی] اگر پدر و یا مادر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد، قضای آن بر پسر بزرگتر واجب نیست. احکام روزه مسافر
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی نمی تواند برای یاد دادن واجبات نماز، مزد بگیرد (بنابراحتیاط واجب) اما برای مستحبات مانعی ندارد، مگر این که از شعائر دین باشد یا حفظ احکام الهی منوط به تعلیم آن گردد.
- [آیت الله علوی گرگانی] احکام وطن بر جایی که صرف نظر از آن کرده است جاری نیست چه در آنجا ملک داشته باشد یا نه، وچه در آنجا شش ماه مانده باشدیانه.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . لازمه ایمان به خداوند متعال و ایمان به انبیاء عظام صلوات الله علیهم اجمعین و ایمان به احکام الهی آن است که شخص مؤمن، قلباً از منکر و معصیت خداوند متعال، منزجر باشد، و منکر را قلباً انکار کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زنی که در حال استحاضه است ، غسل های خود را به تفضیلی که در احکام استحاضه گفته شد بجا آورد ، روزة او صحیح است .
- [آیت الله سبحانی] اگر زنی که در حال استحاضه است، غسل های خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه گفته شد، به جا آورد، روزه او صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنی که در حال استحاضه است باید غسل خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه گفته شد به جا آورد و روزه او صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضای روزه او را به تفصیلی که در بخش احکام نماز در مسائل 1399 به بعد گفته شد، به جا آورد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زنی که در حال استحاضه است غسلهای خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه گفته شد بجا آورده روزه او صحیح است.