یکی از مسلّمات اسلامی این است که احکام شرعی تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعی است، یعنی هر امر شرعی به علت مصلحت ضروری است و هر نهی شرعی ناشی از مفسده ای است که باید ترک شود. خدا برای این که بشر را به یک سلسله مصالح واقعی که سعادت او در آن است برساند، اموری را واجب یا مستحب کرده است و برای این که بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره ای کارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امری بود و نه نهی. مصالح و مفاسد و به تعبیر دیگر حکمتها به گونه ای است که اگر عقل انسان به آنها آگاه گردد، همان حکم را میکند که شرع کرده است.[1] منتهی عقل انسان قادر به کشف همه ملاکات احکام الهی نیست. به دیگر سخن: عقل انسان حکم کلی را (که هر حکم الهی و شرعی دارای ملاکی و معیار است) درک میکند، ولی در همه موارد حکم جزئی را که در فلان مورد مثلاً ملاک واقعی چیست، نمیتواند درک کند، یعنی میداند آن حکم فلسفه ای دارد، ولی نمیداند آن فلسفه چیست و چون شرع دستور داده، آن را تعبداً می پذیرد. ذکر این مقدمه برای این است که به طور کلی در تمام موارد احکام بدانیم که هر حکمی حکمتی دارد گرچه ممکن است بر اثر کمی اطلاع و عدم احاطه بر تمام مسایل نتوانیم آن را کشف کنیم، ولی تعبداً آن را میپذیریم. اصولا گاهی خداوند دستوراتی به بشر میدهد که ریشه وفلسفه اش برای بشر کاملا روشن ومعلوم نیست. گاهی چون برای فهم آنها به گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش بشری نیاز است، یا نمیتواند علت و فلسفه محدود در امور خاصی باشد، یا چون اهداف معنوی در آنها وجود دارد که انسان نتواند همه آنها را درک نماید، یا ممکن است با بیان فلسفه واقعی، انسانها دست به تشبیهات و توجیهاتی برای خود زده و از اهداف واقعی دور شوند و در احکام الهی تغییر ایجاد کنند. گاهی اصلا برای آزمایش انسانها و میزان تعبد و تسلیم آنها در مقابل پروردگار است. امیر مومنان علی(ع) فرمود: ابتلی خلقه ببعض ما یجهلون اصله تمییزا بالاختبار لهم؛ خدا مخلوقاتش را با بعضی از اموری که به اصل آن جاهلند، یعنی فلسفه اش را نمیدانند، ریشه را نمیدانند و به حکمت ونکته هایش توجه ندارند آزمایش میکند، چرا این کار را میکند؟ برای این که اشخاص تمیز داده شوند، خوبها از بدها، اطاعت کنندگان از معصیت کاران جدا شوند.[2] بنابراین این که چرا در شبانه روز 17 رکعت نماز و یا چرا نمازها همه در تعداد رکعات یکجور نیستند و یا چرا حمد و سوره در بعضی از نمازها بلند و در بعضی آهسته خوانده میشود و یا چرا قنوت و تشهد در رکعت دوم است؟ و یا در سال یک ماه روزه واجب شده نه بیشتر و نه کمتر، تعبد است و فلسفه اش برای ما کاملا روشن نیست. [1]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 20، ص 52. [2]. نهج البلاغه خطبه 192.
یکی از مسلّمات اسلامی این است که احکام شرعی تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعی است، یعنی هر امر شرعی به علت مصلحت ضروری است و هر نهی شرعی ناشی از مفسده ای است که باید ترک شود. خدا برای این که بشر را به یک سلسله مصالح واقعی که سعادت او در آن است برساند، اموری را واجب یا مستحب کرده است و برای این که بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره ای کارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امری بود و نه نهی. مصالح و مفاسد و به تعبیر دیگر حکمتها به گونه ای است که اگر عقل انسان به آنها آگاه گردد، همان حکم را میکند که شرع کرده است.[1] منتهی عقل انسان قادر به کشف همه ملاکات احکام الهی نیست. به دیگر سخن: عقل انسان حکم کلی را (که هر حکم الهی و شرعی دارای ملاکی و معیار است) درک میکند، ولی در همه موارد حکم جزئی را که در فلان مورد مثلاً ملاک واقعی چیست، نمیتواند درک کند، یعنی میداند آن حکم فلسفه ای دارد، ولی نمیداند آن فلسفه چیست و چون شرع دستور داده، آن را تعبداً می پذیرد.
ذکر این مقدمه برای این است که به طور کلی در تمام موارد احکام بدانیم که هر حکمی حکمتی دارد گرچه ممکن است بر اثر کمی اطلاع و عدم احاطه بر تمام مسایل نتوانیم آن را کشف کنیم، ولی تعبداً آن را میپذیریم.
اصولا گاهی خداوند دستوراتی به بشر میدهد که ریشه وفلسفه اش برای بشر کاملا روشن ومعلوم نیست. گاهی چون برای فهم آنها به گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش بشری نیاز است، یا نمیتواند علت و فلسفه محدود در امور خاصی باشد، یا چون اهداف معنوی در آنها وجود دارد که انسان نتواند همه آنها را درک نماید، یا ممکن است با بیان فلسفه واقعی، انسانها دست به تشبیهات و توجیهاتی برای خود زده و از اهداف واقعی دور شوند و در احکام الهی تغییر ایجاد کنند. گاهی اصلا برای آزمایش انسانها و میزان تعبد و تسلیم آنها در مقابل پروردگار است. امیر مومنان علی(ع) فرمود: ابتلی خلقه ببعض ما یجهلون اصله تمییزا بالاختبار لهم؛ خدا مخلوقاتش را با بعضی از اموری که به اصل آن جاهلند، یعنی فلسفه اش را نمیدانند، ریشه را نمیدانند و به حکمت ونکته هایش توجه ندارند آزمایش میکند، چرا این کار را میکند؟ برای این که اشخاص تمیز داده شوند، خوبها از بدها، اطاعت کنندگان از معصیت کاران جدا شوند.[2]
بنابراین این که چرا در شبانه روز 17 رکعت نماز و یا چرا نمازها همه در تعداد رکعات یکجور نیستند و یا چرا حمد و سوره در بعضی از نمازها بلند و در بعضی آهسته خوانده میشود و یا چرا قنوت و تشهد در رکعت دوم است؟ و یا در سال یک ماه روزه واجب شده نه بیشتر و نه کمتر، تعبد است و فلسفه اش برای ما کاملا روشن نیست.
[1]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 20، ص 52.
[2]. نهج البلاغه خطبه 192.
- [سایر] آیا تعداد رکعات نماز در قرآن آمده است؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا تشریح جسد جنین با انسان کامل از نظر (کار تخصصی و علمی) از لحاظ حکم تشریح متفاوت است؟
- [آیت الله بهجت] آیا سجده بر مهر امین (که جهت تعیین تعداد رکعات است) صحیح است؟
- [سایر] چگونه میتوان امام زمان(عج) را شناخت؟دلیل قرآنی وجود حضرت حُجّت (عج) چیست؟ حیات حضرت ولی عصر(علیهالسلام) از نظر علمی چگونه توجیه میشود؟
- [سایر] اگر نمازمان شکسته باشد و بخواهیم نماز را در جماعت بخوانیم آیا تعداد رکعات نماز باید در نیت مشخص باشد؟
- [سایر] چرا باید در پنج نوبت نمازهایمان را بخوانیم؟ چرا تعداد رکعات نماز در هر نوبت با هم تفاوت دارند؟
- [آیت الله مظاهری] اگر امام در تعداد رکعات نماز شک کند و مأموم نیز نداند و تردید کند، وظیفه امام و مأموم چیست؟
- [سایر] آیا این مطلب صحیح است که اگر تعداد نمازگزارن نماز جماعت برای میت از تعداد مشخصی بیشتر باشد در کاهش تعداد رکعات نماز قضا شده از فرد فوت شده موثر است؟
- [سایر] سلام. ثواب نوافل نمازهای یومیه چیست؟
- [سایر] حیات حضرت ولی عصر(عج) چگونه با قوانین علمی توجیه میشود؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] موقعی که امام جماعت نماز یومیه می خواند؛ هر کدام از نمازهای یومیه را می شود به او اقتدا کرد.
- [آیت الله سیستانی] موقعی که امام جماعت نماز یومیّه میخواند ، هر کدام از نمازهای یومیّه را میشود به او اقتدا کرد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . موقعی که امام جماعت نماز یومیه می خواند، هر کدام از نمازهای یومیه را می شود به او اقتدا کرد، ولی اگر نماز یومیه اش را احتیاطاً دوباره می خواند، اقتدا کردن به او اشکال دارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر در بین نماز یومیه بفهمد که وقت نماز آیات تنگ است، چنانچه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند بعد نماز آیات را بخواند. و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد، باید آن را بشکند و اول نماز آیات، بعد نماز یومیه را به جا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در بین نماز یومیه بفهمد که وقت نماز آیات تنگ است چنان چه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند بعد نماز آیات را بخواند و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد، باید آن را بشکند و اول نماز آیات، بعد نماز یومیه را به جا آورد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در بین نماز یومیّه بفهمد که وقت نماز آیات تنگ است، چنانچه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند بعد نماز آیات را بخواند. و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد باید آن را بشکند و اوّل نماز آیات، بعد نماز یومیّه را بجا آورد.
- [امام خمینی] اگر در بین نماز یومیه بفهمد که وقت نماز آیات است، چنانچه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند، بعد نماز آیات را بخواند، و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد، باید آن را بشکند و اول نماز آیات، بعد نماز یومیه را بجا آورد.
- [آیت الله سیستانی] اگر در بین نماز یومیه بفهمد که وقت نماز آیات تنگ است، چنانچه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند بعد نماز آیات را بخواند، و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد، آن را بشکند و اوّل نماز آیات، و بعد نماز یومیه را بجا آورد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر در بین نماز یومیّه بفهمد که وقت نماز آیات تنگ است، چنانچه وقت نماز یومیّه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند بعد نماز آیات را بخواند و اگر وقت نماز یومیّه تنگ نباشد، باید آن را بشکند واوّل نماز آیات را بخواند بعد نماز یومیّه را بجا آورد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در بین نماز یومیه بفهمد که وقت نماز ایات تنگ است چنانچه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد باید ان را تمام کند بعد نماز ایات را بخواند و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد ان را قطع کند و اول نماز ایات و بعد نماز یومیه را به جا اورد