چرا نماز را نمی‌توانیم به فارسی بخوانیم؟
اولا باید به عنوان یک اصل کلی بپذیریم که ما نمی‌توانیم همه حکمت‌های احکام را بفهمیم و اساسا نیاز اصلی به وحی در اموری است که عقل ما به آنها نمی‌رسد. پس ادعا نمی ‌کنیم که می‌توان علل و حکمت‌های همه احکام شرع را فهمید و اثبات کرد. ولی در مورد این سؤال می‌توان به عنوان حکمت این نکته را در نظر گرفت که با توجه به این که اسلام به عنوان یک دین جهانی برای همه و همیشه نازل شده، باید عناصر مشترکی بین همه اقوام واهل زبان‌های گوناگون وجود داشته باشد تا پایه مشترک فرهنگ آنها را تشکیل دهد و چون بر اساس حکمت الهی، قرآن در عربستان و به زبان عربی نازل شده است، دستمایه این وحدت فرهنگی همان زبان قرآن قرار داده شده است. خواندن نماز به عربی، حکمتهای متفاوتی دارد که به برخی از انها اشاره می شود: 1. غنای زبان عربی از جهت واژگانی، ساختاری و معنایی به ویژه در حوزه معارف دینی به گونه ای است که با دیگر زبانها قابل قیاس نیست. بررسی های انجام شده ،نشان می دهد که برخی از مفاهیم قرآنی، در زبانهای دیگر معادل ندارد. رایج ترین آیه قرآن یعنی بسم الله الرحمن الرحیم به هیچ زبانی ترجمه دقیق نشده است و گویی هیچ مترجمی نمی تواند معادل دقیق برای برخی از واژه های به کار رفته در متون دینی رابیابد. 2. لطایف و زیبایی و اعجازین بودن سوره های قرآن، در صورت ترجمه از دست خواهد رفت و زیباترین ترجمه های بشری، هرگز جانشین لطایف و زیبایی کلام خداوند و آهنگ دلنشین و دل نواز آن نخواهد شد. 3. زبان عربی نه تنها زبان یک قوم، بلکه زبان دین ما است و آشنانی با آن ما را مستقیما با پیام خدا و سنت قولی پیامبر و ائمه هدی آشنا می سازد. عربی بودن نماز ،موجب انس و ارتباط دائمی مسلمانان با زبان دین و کتاب آسمانی می شود و زمینه آشنایی هر چه بهتر و مستقیم تر از معارف دینی را فراهم می آورد. 4. از منظر جامعه شناسی، زبان، یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال و پویایی فرهنگی است. فرهنگ پذیری و جامعه پذیری در حد بسیار بالایی وامدار زبان می باشد. اگر استعمار جدید با تمام توان در بسط زبان خود می کوشد، از این رو است که بهترین راه تحمیل فرهنگ و بیگانه سازی ملت ها با هویت خویش، در گرو تغییر زبان و ادبیات آنها است. برای مسلمانان، پیوند دائمی و فزاینده با زبان عربی که حاوی فرهنگ، ادبیات و معارف دینی است یک ضرورت اجتناب نا پذیر است و بدون آن جامعه اسلامی با شتاب بیشتری دستخوش استحاله فرهنگی خواهد شد. از این رو شارع مقدس اسلام از طریق نمازهای پنج گانه، پیوند با زبان دین نهادینه و دائمی ساخته تا به این وسیله انتقال و پویایی فرهنگ اسلامی. در همه نسلها و صیانت آن در برابرتهاجمات فرهنگی بیگانگان، در حد بالایی تضمین شود. 5. یکی از ابزارهای وحدت انسانها اشتراک در زبان است و نماز است و نماز الگویی بسیار زیبا از وحدت بشری را به نمایش می گذارد. پرستش خدای یگانه در سراسر جهان با افعال، اذکارو زبان واحد، چیزی است که در هیچ جای جهان، نظیری برای آن نمی توان یافت.
عنوان سوال:

چرا نماز را نمی‌توانیم به فارسی بخوانیم؟


پاسخ:

اولا باید به عنوان یک اصل کلی بپذیریم که ما نمی‌توانیم همه حکمت‌های احکام را بفهمیم و اساسا نیاز اصلی به وحی در اموری است که عقل ما به آنها نمی‌رسد. پس ادعا نمی ‌کنیم که می‌توان علل و حکمت‌های همه احکام شرع را فهمید و اثبات کرد.
ولی در مورد این سؤال می‌توان به عنوان حکمت این نکته را در نظر گرفت که با توجه به این که اسلام به عنوان یک دین جهانی برای همه و همیشه نازل شده، باید عناصر مشترکی بین همه اقوام واهل زبان‌های گوناگون وجود داشته باشد تا پایه مشترک فرهنگ آنها را تشکیل دهد و چون بر اساس حکمت الهی، قرآن در عربستان و به زبان عربی نازل شده است، دستمایه این وحدت فرهنگی همان زبان قرآن قرار داده شده است.

خواندن نماز به عربی، حکمتهای متفاوتی دارد که به برخی از انها اشاره می شود:
1. غنای زبان عربی از جهت واژگانی، ساختاری و معنایی به ویژه در حوزه معارف دینی به گونه ای است که با دیگر زبانها قابل قیاس نیست. بررسی های انجام شده ،نشان می دهد که برخی از مفاهیم قرآنی، در زبانهای دیگر معادل ندارد. رایج ترین آیه قرآن یعنی بسم الله الرحمن الرحیم به هیچ زبانی ترجمه دقیق نشده است و گویی هیچ مترجمی نمی تواند معادل دقیق برای برخی از واژه های به کار رفته در متون دینی رابیابد.

2. لطایف و زیبایی و اعجازین بودن سوره های قرآن، در صورت ترجمه از دست خواهد رفت و زیباترین ترجمه های بشری، هرگز جانشین لطایف و زیبایی کلام خداوند و آهنگ دلنشین و دل نواز آن نخواهد شد.

3. زبان عربی نه تنها زبان یک قوم، بلکه زبان دین ما است و آشنانی با آن ما را مستقیما با پیام خدا و سنت قولی پیامبر و ائمه هدی آشنا می سازد. عربی بودن نماز ،موجب انس و ارتباط دائمی مسلمانان با زبان دین و کتاب آسمانی می شود و زمینه آشنایی هر چه بهتر و مستقیم تر از معارف دینی را فراهم می آورد.

4. از منظر جامعه شناسی، زبان، یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال و پویایی فرهنگی است. فرهنگ پذیری و جامعه پذیری در حد بسیار بالایی وامدار زبان می باشد. اگر استعمار جدید با تمام توان در بسط زبان خود می کوشد، از این رو است که بهترین راه تحمیل فرهنگ و بیگانه سازی ملت ها با هویت خویش، در گرو تغییر زبان و ادبیات آنها است. برای مسلمانان، پیوند دائمی و فزاینده با زبان عربی که حاوی فرهنگ، ادبیات و معارف دینی است یک ضرورت اجتناب نا پذیر است و بدون آن جامعه اسلامی با شتاب بیشتری دستخوش استحاله فرهنگی خواهد شد. از این رو شارع مقدس اسلام از طریق نمازهای پنج گانه، پیوند با زبان دین نهادینه و دائمی ساخته تا به این وسیله انتقال و پویایی فرهنگ اسلامی. در همه نسلها و صیانت آن در برابرتهاجمات فرهنگی بیگانگان، در حد بالایی تضمین شود.

5. یکی از ابزارهای وحدت انسانها اشتراک در زبان است و نماز است و نماز الگویی بسیار زیبا از وحدت بشری را به نمایش می گذارد. پرستش خدای یگانه در سراسر جهان با افعال، اذکارو زبان واحد، چیزی است که در هیچ جای جهان، نظیری برای آن نمی توان یافت.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین