چرا در اسلام سگ نجس است؟
قبل از هر چیز باید دانست که در اسلام علاوه بر حکم نجاست سگ، از نگهداری آن در خانه نیز پرهیز داده شده است: (حاکم از ابی هریره آورده که پیغمبر صلی اللَّه علیه و اله و سلم بخانه قومی از انصار می‌ آمد که خانه‌ هائی نزدیکتر از آن بود و بدانها نمی ‌آمد و این بر آنها ناگوار بود و سبب را جویا شدند، فرمود: سگ در خانه شما است.)[1] درباره فلسفه نجاست سگ نیز باید گفت: گرچه فلسفه واقعی بسیاری از احکام برای ما روشن نیست؛ اما تا حدودی می توان بعضی از حکمت های آن را یافت. در این زمینه می توان گفت که سگ حیوانی است که بدن او محل پرورش خیلی از میکروب ها و باکتری ها است. سگ عامل یکی از خطرناک ترین بیماری ها به نام هاری است و علاوه بر این حیوانی است که زود با انسان مانوس می شود و انس و مجالست با حیوانات (مخصوصا بعضی از آنها مثل سگ ) روح حیوانی را در انسان تقویت می کند. با صرف نظر از جهات بهداشت جسم توجه به دو نکته ذیل از جهت بهداشت روانی متعاقب این حکم سودمند است: 1. اکنون که سگ و خوک به عنوان دو حیوان نجس العین توسط احکام شریعت معرفی شده اند باز هم می بینیم که بسیاری از افراد با سگ و خوک انس فراوان دارند آنقدر که گاه رفتار و بازی با سگ برای آنان شیرین تر از هم نشینی با اعضای خانواده شان می باشد. اکنون فرض می کنیم که این حکم اسلامی نبود، آن وقت پیامد آن این بود که بسیاری از انسانها حتی اهل ایمان سگی در خانه داشته باشند و فرزندان آنها با آنان انس بگیرند و با خود آنان با آن سر گرم شوند، با کمی دقت می یابیم برای کاری که هیچ ارزش معنوی و حتی مادی ندارد تا چه اندازه وقت و هزینه های فراوان صرف می شد و انسانها را غافل از کارهای مفید خویش می ساخت و در مقابل آن خوی حیوانی آنان به دلیل انس با حیوانی چون سگ رشد می کرد و از انسانیت دور می گشتند. بنابراین با دقت در هدف خلقت که (ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) (سوره ذاریات آیه 51) (ما جن و انس را خلق نکردیم مگر برای اینکه عبادت کنند) می یابیم که حکم به نجات و دوری از این حیوانات بسیار بجا و دقیق است. 2_ فلسفه جعل برخی از احکام، پرهیز از موضوع آن و فاصله گرفتن از آن به عنوان یک خطر جدی است، مثلا گاهی بیان می کنند به سیم لخت دست نزنید تا دچار برق گرفتگی نشوید، و معمول خطرات این گونه است همان طوری که در مورد نوع گناهان این است که فلان کار را انجام ندهید اما در کنار ترانس های قوی یا دکل های فشار قوی برق نه تنها نباید با آنها تماس حاصل کرد بلکه نباید به آنها نزدیک شد و گرنه در فاصله کم، تأثیر زیان بار خواهد داشت (سگ بازی) و نیز استفاده از (گوشت خوک) با توجه به تأثیر روانی آنها بسیار مضر است که خیلی ها به آن مبتلا هستند خصوصا با توجه به اقلیت های دینی که مثلا استفاده از گوشت خوک را جایز دانسته یا سگ بازی در عرف فرهنگی بیگانگان امری پسندیده بود. کما اینکه از جمله تفریحات درباریان و اشراف همین امر بود و حتما توجه دارید که خوک مظهر شهوت و بی غیرتی است و بر اساس علوم پزشکی و روان پزشکی ثابت شده است که صفات گوشت حیوانات به خورنده آنها سرایت می کند. از این رو حکم شرعی مبنی بر نجاست این دو حیوان، مقدمه ای برای فاصله گرفتن از این حیوانات و استفاده هایی است که بیگانگان اقلیت ها و یا افراد لاابالی و بی اعتنایی به مسایل شرعی می نمایند. ناگفته نماند معمولا هر حیوانی یک یا چند خصلت خوب دارند باید از آنها در همان جهت بهره برد. سگ به عنوان یک حیوان باوفا، در برخی کارها از جمله در محافظت از گله های گوسفند و یا شکار برخی حیوانات مورد استفاده است و نهی در این مورد نیست بلکه (کلب معلم) یعنی سگی که برای شکار تعلیم داده شده، احکام خاصی دارد که می تواند بیشتر این حیوان را در خدمت انسان قرار دهد. ولی این مسأله باعث نمی شود که زندگی و رابطه انسان را به سگ بازی یا آمیختگی و انس با سگ کنیم به ویژه با در نظر گرفتن آثار زیان بار روحی و جسمی زیانباری که در این حد از ارتباط وجود دارد. [1]. بحار الأنوار ، ج‌62، ص: 67.
عنوان سوال:

چرا در اسلام سگ نجس است؟


پاسخ:

قبل از هر چیز باید دانست که در اسلام علاوه بر حکم نجاست سگ، از نگهداری آن در خانه نیز پرهیز داده شده است:
(حاکم از ابی هریره آورده که پیغمبر صلی اللَّه علیه و اله و سلم بخانه قومی از انصار می‌ آمد که خانه‌ هائی نزدیکتر از آن بود و بدانها نمی ‌آمد و این بر آنها ناگوار بود و سبب را جویا شدند، فرمود: سگ در خانه شما است.)[1]

درباره فلسفه نجاست سگ نیز باید گفت: گرچه فلسفه واقعی بسیاری از احکام برای ما روشن نیست؛ اما تا حدودی می توان بعضی از حکمت های آن را یافت.
در این زمینه می توان گفت که سگ حیوانی است که بدن او محل پرورش خیلی از میکروب ها و باکتری ها است. سگ عامل یکی از خطرناک ترین بیماری ها به نام هاری است و علاوه بر این حیوانی است که زود با انسان مانوس می شود و انس و مجالست با حیوانات (مخصوصا بعضی از آنها مثل سگ ) روح حیوانی را در انسان تقویت می کند.

با صرف نظر از جهات بهداشت جسم توجه به دو نکته ذیل از جهت بهداشت روانی متعاقب این حکم سودمند است:
1. اکنون که سگ و خوک به عنوان دو حیوان نجس العین توسط احکام شریعت معرفی شده اند باز هم می بینیم که بسیاری از افراد با سگ و خوک انس فراوان دارند آنقدر که گاه رفتار و بازی با سگ برای آنان شیرین تر از هم نشینی با اعضای خانواده شان می باشد.
اکنون فرض می کنیم که این حکم اسلامی نبود، آن وقت پیامد آن این بود که بسیاری از انسانها حتی اهل ایمان سگی در خانه داشته باشند و فرزندان آنها با آنان انس بگیرند و با خود آنان با آن سر گرم شوند، با کمی دقت می یابیم برای کاری که هیچ ارزش معنوی و حتی مادی ندارد تا چه اندازه وقت و هزینه های فراوان صرف می شد و انسانها را غافل از کارهای مفید خویش می ساخت و در مقابل آن خوی حیوانی آنان به دلیل انس با حیوانی چون سگ رشد می کرد و از انسانیت دور می گشتند.
بنابراین با دقت در هدف خلقت که (ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) (سوره ذاریات آیه 51) (ما جن و انس را خلق نکردیم مگر برای اینکه عبادت کنند) می یابیم که حکم به نجات و دوری از این حیوانات بسیار بجا و دقیق است.

2_ فلسفه جعل برخی از احکام، پرهیز از موضوع آن و فاصله گرفتن از آن به عنوان یک خطر جدی است، مثلا گاهی بیان می کنند به سیم لخت دست نزنید تا دچار برق گرفتگی نشوید، و معمول خطرات این گونه است همان طوری که در مورد نوع گناهان این است که فلان کار را انجام ندهید اما در کنار ترانس های قوی یا دکل های فشار قوی برق نه تنها نباید با آنها تماس حاصل کرد بلکه نباید به آنها نزدیک شد و گرنه در فاصله کم، تأثیر زیان بار خواهد داشت (سگ بازی) و نیز استفاده از (گوشت خوک) با توجه به تأثیر روانی آنها بسیار مضر است که خیلی ها به آن مبتلا هستند خصوصا با توجه به اقلیت های دینی که مثلا استفاده از گوشت خوک را جایز دانسته یا سگ بازی در عرف فرهنگی بیگانگان امری پسندیده بود. کما اینکه از جمله تفریحات درباریان و اشراف همین امر بود و حتما توجه دارید که خوک مظهر شهوت و بی غیرتی است و بر اساس علوم پزشکی و روان پزشکی ثابت شده است که صفات گوشت حیوانات به خورنده آنها سرایت می کند.

از این رو حکم شرعی مبنی بر نجاست این دو حیوان، مقدمه ای برای فاصله گرفتن از این حیوانات و استفاده هایی است که بیگانگان اقلیت ها و یا افراد لاابالی و بی اعتنایی به مسایل شرعی می نمایند.

ناگفته نماند معمولا هر حیوانی یک یا چند خصلت خوب دارند باید از آنها در همان جهت بهره برد.
سگ به عنوان یک حیوان باوفا، در برخی کارها از جمله در محافظت از گله های گوسفند و یا شکار برخی حیوانات مورد استفاده است و نهی در این مورد نیست بلکه (کلب معلم) یعنی سگی که برای شکار تعلیم داده شده، احکام خاصی دارد که می تواند بیشتر این حیوان را در خدمت انسان قرار دهد. ولی این مسأله باعث نمی شود که زندگی و رابطه انسان را به سگ بازی یا آمیختگی و انس با سگ کنیم به ویژه با در نظر گرفتن آثار زیان بار روحی و جسمی زیانباری که در این حد از ارتباط وجود دارد.

[1]. بحار الأنوار ، ج‌62، ص: 67.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین