عبادات و تکالیفی که از جانب خدای متعال برای ما تعیین شده است، هیچ نفع و فایده ای برای او ندارد. خدای متعال موجودی بی نهایت و دارای تمام کمالات است و هیچ نقص و نیازی ندارد که تصور کنیم فعلی از ما، فایده ای برای او دارد. خلقت انسان نیز، به دلیل جواد و بخشنده بودن خدای متعال است که انسان را از شیی ای پست و بی مقدار، به موجودی با شعور و دارای قوه شنوایی و بینایی و عقل و ... تبدیل کرده است: (هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً[انسان/1] هرآینه بر انسان مدتی از زمان گذشت و او چیزی در خور ذکر نبود.) (أَ لَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی[قیامت/37] آیا او نطفه ای از منی که در رحمی ریخته شده، نبوده است.) و البته بخشیدن این ابزارها به انسان و خلقت خاص او، مقدمه ای از بخشش بسیار بزرگتر به انسان است. چرا که انسان با دریافت این نعمت ها، امتحان می شود و با نشان دادن لیاقت و قابلیت خود، به نعمتی وصف ناپذیر می رسد: (وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ[آل عمران/133] و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است.) با توجه به این نکات می یابیم که رسیدن به سن تکلیف، یعنی رسیدن به زمانی که خدای متعال از ما عبادات و وظایفی را خواسته است که در قبال آن پاداشی بسیار عظیم به ما می دهد. و این واقعه حقیقتا جشنی بزرگ است. کسی که توانسته یک شغل خوب و پردرآمد کسب کند، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد با اینکه شغل یعنی لازم بودن کار و تلاش در حالی که هنوز مزدی به دست نیاورده است. پس چرا برای کسب مقام تکلیف شاد نباشیم. که با توجه به آن مخاطب دستورات الهی قرار گرفته ایم و از ما کار خواسته تا مزدی بسیار به ما بدهد. در واقع انسان اگر بی نیازی خدای متعال را درک کند و نقش دستورات الهی در سعادت خود را بفهمد، تمام دستورات الهی را منتی بر خویش و لطفی از جانب پروردگار می بیند. و کسی که در مقابل تکلیف الهی، حالت بی میلی دارد، مانند طفلی است که هنوز اهمیت تحصیل را نفهمیده و با فشار والدین به مدرسه می رود. در حالی که همین شخص با رشد و فهم جایگاه تحصیل نیاز به هیچ گونه انگیزه بخشی از جانب دیگران ندارد و خود تمام مشقات و سختی های تحصیل را بر دوش می گیرد. و هیچ بی میلی ای در خویش نمی یابد.
عبادات و تکالیفی که از جانب خدای متعال برای ما تعیین شده است، هیچ نفع و فایده ای برای او ندارد. خدای متعال موجودی بی نهایت و دارای تمام کمالات است و هیچ نقص و نیازی ندارد که تصور کنیم فعلی از ما، فایده ای برای او دارد.
خلقت انسان نیز، به دلیل جواد و بخشنده بودن خدای متعال است که انسان را از شیی ای پست و بی مقدار، به موجودی با شعور و دارای قوه شنوایی و بینایی و عقل و ... تبدیل کرده است:
(هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً[انسان/1] هرآینه بر انسان مدتی از زمان گذشت و او چیزی در خور ذکر نبود.)
(أَ لَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی[قیامت/37] آیا او نطفه ای از منی که در رحمی ریخته شده، نبوده است.)
و البته بخشیدن این ابزارها به انسان و خلقت خاص او، مقدمه ای از بخشش بسیار بزرگتر به انسان است. چرا که انسان با دریافت این نعمت ها، امتحان می شود و با نشان دادن لیاقت و قابلیت خود، به نعمتی وصف ناپذیر می رسد:
(وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ[آل عمران/133] و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است.)
با توجه به این نکات می یابیم که رسیدن به سن تکلیف، یعنی رسیدن به زمانی که خدای متعال از ما عبادات و وظایفی را خواسته است که در قبال آن پاداشی بسیار عظیم به ما می دهد. و این واقعه حقیقتا جشنی بزرگ است.
کسی که توانسته یک شغل خوب و پردرآمد کسب کند، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد با اینکه شغل یعنی لازم بودن کار و تلاش در حالی که هنوز مزدی به دست نیاورده است. پس چرا برای کسب مقام تکلیف شاد نباشیم. که با توجه به آن مخاطب دستورات الهی قرار گرفته ایم و از ما کار خواسته تا مزدی بسیار به ما بدهد.
در واقع انسان اگر بی نیازی خدای متعال را درک کند و نقش دستورات الهی در سعادت خود را بفهمد، تمام دستورات الهی را منتی بر خویش و لطفی از جانب پروردگار می بیند. و کسی که در مقابل تکلیف الهی، حالت بی میلی دارد، مانند طفلی است که هنوز اهمیت تحصیل را نفهمیده و با فشار والدین به مدرسه می رود. در حالی که همین شخص با رشد و فهم جایگاه تحصیل نیاز به هیچ گونه انگیزه بخشی از جانب دیگران ندارد و خود تمام مشقات و سختی های تحصیل را بر دوش می گیرد. و هیچ بی میلی ای در خویش نمی یابد.
- [سایر] چگونه می توانم جشن تکلیف جذاب برای فرزندم بگیرم و این جشن چه ویژگی هایی داشته باشد که اثرات تربیتی آن در ذهن او و دیگران مثبت باشد؟
- [آیت الله خامنه ای] گاهی مجالس جشن دسته جمعی از طرف اساتید یا دانشگاه کشورهای بیگانه برگزار می شود و از قبل معلوم است که مشروبات الکلی در آن مجالس وجود دارد، تکلیف شرعی دانشجویان که قصد شرکت در آن جشن را دارند چیست؟
- [سایر] نشانه های بلوغ و سن تکلیف چیست؟
- [سایر] نشانه بلوغ و سن تکلیف در خنثای مشکل، چیست؟
- [سایر] سن تکلیف دختر، بر مبنای سال شمسی چقدر است؟
- [آیت الله سیستانی] در مورد سن تکلیف دختران (شمسی)بیان بفرمائید ؟
- [آیت الله سیستانی] آیا دختران در سن نُه سالگی به سن تکلیف میرسند یا بستگی به درک و توانایی جسمی آنها دارد؟
- [سایر] دختر من تازه به سن تکلیف رسیده است، اگر قدرت بر روزه نداشته باشد چه کند؟
- [سایر] سن تکلیف دختر و پسر، بر مبنای سال شمسی چقدر است؟
- [آیت الله سیستانی] آیا سن تکلیف در پسران فقط به رسیدن به پانزده سالگی است ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر برای روضه خوانی و مراسم سوگواری یا جشن مذهبی و مانند آن مسجد را چادر بزنند و سیاهی بکوبند و اسباب چای و غذا در آن ببرند، در صورتی که این کارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مرد میتواند دختر بچهای را که سنّ او از سه سال بیشتر نیست غسل دهد، زن هم میتواند پسر بچهای را که سه سال بیشتر ندارد غسلدهد.
- [آیت الله سبحانی] شوهر نمی تواند بیش از چهارماه نزدیکی با عیال دائمی خود را ترک کند. مگر این که زن در سن بالائی باشد. صفحه 454
- [آیت الله بروجردی] مرد میتواند دختر بچّهای را که سن او سه سال بیشتر نیست غسل دهد. زن هم میتواند پسر بچّهای را که سه سال بیشتر ندارد غسل دهد.
- [آیت الله مظاهری] مرد میتواند دختر بچهای را که سن او از سه سال بیشتر نیست غسل دهد، زن هم میتواند پسر بچهای را که سه سال بیشتر ندارد، غسل دهد.
- [آیت الله سبحانی] شوهر نمی تواند بیش از چهارماه نزدیکی با عیال دائمی خود را ترک کند. مگر این که زن در سن بالائی باشد. صفحه 454
- [آیت الله سبحانی] شوهر بیش از چهار ماه نباید نزدیکی با متعه خود را ترک کند مگر این که زن در سن بالایی باشد.
- [آیت الله سبحانی] شوهر بیش از چهار ماه نباید نزدیکی با متعه خود را ترک کند مگر این که زن در سن بالایی باشد.
- [آیت الله بروجردی] زنی که حیض نمیبیند اگر در سن زنهایی باشد که حیض میبینند، چنانچه شوهرش او را طلاق دهد، باید بعد از طلاق تا سه ماه عدّه نگه دارد.
- [آیت الله خوئی] مرد میتواند دختر بچهای را که سن او از سه سال بیشتر نیست، غسل دهد. زن هم میتواند پسر بچهای را که سه سال بیشتر ندارد، غسل دهد.