سلام. دختری هستم 20ساله و محجبه. که پدری دارم با عقاید نسبتا متفاوت با خودم کاملا مخالفه از اینکه شهدا وطلبه های مشاور دینی و... رو الگوی خودم قرار بدم و همچنین سرزنشم میکنه که بعضی از شهدا محب من هستن ... مخصوصا وقتی میبینه که من پس زمینه گوشی و کامپیوتر یا هرجایی و عکسی از اون شهید گذاشتم. همش میگه این کارت باعث گناهه وتن و بدن اون شهید ومیلرزونی. ولی واقعا من فقط برای این عکساشونو میذارم که اگه زمینه ساز گناهی فراهم میشه با دیدن عکس اونا از اون کار جلوگیری میشه. خیلی دوست دارم به مزارشون سر بزنم حداقل ماهی یه بار. یا حتی جاهای زیارتی که امام زاده دارن برم اگه مثلا هفته ای یه بار بخوام برم اینجور جاها باهام یه جور بدی برخورد میکنه. یا حتی پدرم میگه افسردگی میاره سالی یه بار برو... ومن برای هربار رفتنه یواشکیم واقعا دلشوره ودلهره میگیرم. اخه اگه به پدرم بگم اجازه نمیده و ... اگه نگم خوب استرس بدی منو میگیره همش فکر میکنم کار خطایی انجام میدم. پیش خودم همش میگم نکنه پدرم واقعا فکرش درست تره تو این مسائل و من کارم اشتباهه که انقدر پایبند به اینجور چیزام... من مجبور میشم که زمانی که دانشگاه میرم کلاس هامو که تشکیل نمیشن و به جای اینکه ب خونه برم بدون اجازه پدرم میرم گلزار شهدا ویا حتی هیئت زمانی که وفات باشه... میخواستم بدونم ایا گناه میکنم بدون اینکه پدرم بدونه میرم؟ اخه واقعا رفتن به گلزار شهدا وهیئت به من ارامش میده وخیلی کمتر دچار گناه میشم یعنی احساس میکنم در پناه اونام و کمکم میکنن وقتی پیششون میرم و وقتی که نمیرم احساس میکنم خیلی شیطون بهم نزدیک میشه و شهدا رو فراموش میکنم وراهشونو گم میکنم که چیا ازمون خواستن من مدیون این شهدا واهل بیتم این شهدا دست منو گرفتن و از گناه نجاتم دادن ،واقعا برام غیر ممکنه که نرم پیششون وخادمی نکنم.. خواهش میکنم بهم بگید کارم اشتباهه یانه؟ با عرض سلام و احترام؛ جای بسی خوشنودی است که شما به عنوان یک جوان امروزی اینگونه با شور و اشتیاق نسبت به آرمانهای شهداء و شرکت در مراسم مذهبی پایبند هستید و قصد دارید با استفاده از این ذخائر عظیم معنوی که باعث افتخار و مباهات کشور ما هستند، خود را به قافله آنان پیوند دهید. قطعا هیئات مذهبی، گلزار شهداء و قبور امامزادگان در کشور ما ریسمانی امن هستند که همه میتوانیم با چنگ زدن به آنها خود را از گرداب نجات دهیم. رگههایی از صفت شخصیتی آرمانگرایی در شما به وضوح دیده میشود. آرمانگرایی باعث میشود در مسیری که طی میکنید مبتلا به زیادهروی شوید. آرمانگرایی افراطی سبب میشود تا خطاهایی در نوع تفکر، استدلالها و اسنادهای شما به وجود آمده و در دراز مدت باعث آزردگی شما و اطرافیانتان گردد. توجه داشته باشید که به صورت کلی افراط و تفریط در هر امری نادرست است. البته بروز چنین وضعیتی اختصاص به شما ندارد و افراد زیادی درگیر چنین مسائلی هستند. کاش میتوانستیم به این مساله از زاویه دید پدرتان نیز نگاه کنیم. طبعا ایشان نیز نگران شماست و برای این اقدامات دلایلی ارائه میکنند. شاید دلایلی که از قول پدرتان نقل کردید ظاهر کار باشند. برای بررسی دقیقتر بایستی ریشههای چنین دلایلی از سوی ایشان مشخص شوند. احتمال دارد ایشان به دلیل برخی زیادهرویهای شما دچار حساسیت نسبت به این مسائل شده باشند؛ یا شاید مسائل دیگری مد نظرشان باشد که ما از آن بیخبریم. با توجه به متن سوال این احتمال که ایشان نسبت به برخی زیادهرویهای شما حساس شده باشند قویتر میشود. ادامه رفتارهای پنهانی به صلاح نیست. این رفتارها میتوانند در دراز مدت شما را از پدر و فضای خانه دور کنند یا اینکه حساسیت پدر را نسبت به شما بیشتر نمایند. برخی خطاها در استدلال شما به وضوح در متن سوال مشاهده میشوند. در جایی گفتید: (رفتن به گلزار شهدا وهیئت به من ارامش میده وخیلی کمتر دچار گناه میشم). شما به گونهای صحبت میکنید گویا اگر به این اماکن مشرف نشوید، دائما در حال گناه خواهید بود. این استدلال همراه با اغراق است. آیا هیچ راه دیگری برای ترک گناه وجود ندارد؟ آیا شرایط زندگی شما آنقدر ناجور است که به راحتی امکان گناه در آن مهیا است؟ اصلا تعریف شما از گناه چیست؟ در جایی دیگر بیان کردید: (وقتی که نمیرم احساس میکنم خیلی شیطون بهم نزدیک میشه و شهدا رو فراموش میکنم وراهشونو گم میکنم). مگر قدم گذاشتن در مسیر شهداء فقط با حضور در مزار آنها صورت میگیرد؟ خوب است به سرنوشت افرادی توجه نمایید که در زمان امامان معصوم علیهم السلام زندگی کرده و هر روز شاهد و ناظر امام زمان خود بودند، با اینحال دچار لغزش و انحراف شدند. هر چند قرار گرفتن در اماکن مذهبی، زیارت گلزار شهدا، زیارت قبور امامزادگان و شرکت در هیئات مذهبی اعمالی شایسته بوده و هدایت انسان را تسهیل میکنند، اما انسان موجودی مختار آفریده شده است. حتی میتوان در بدترین شرایط، بهترین بود. برعکس آن نیز صادق است. افرادی هستند که در بهترین شرایط، تبدیل به بدترین و گناهکارترین افراد میشوند. آنچه اهمیت دارد این است که شما با قوه اختیار از پس وسوسهها برآیید، حتی اگر در بدترین شرایط زندگی کنید. خداوند متعال نیز از هر کسی به اندازه و قدر توان و امکاناتش توقع طاعت دارد. ادامه راه شهداء، توجه به آرمانها و خواستههای آنان وظیفه فرد فرد ما است. اما جلب رضایت پدر و پنهانکاری نکردن نیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند. توصیه ما این است که مدتی موارد حساسیتزا را کم کنید. چیزهایی که سبب ناراحتی و شکایت پدر میشوند را بروز ندهید. بر وظایف دینی روزانه خود مانند نماز و ... استوار باشید. به راههای دیگری که باعث خشنودی خداوند و پیروی راه شهداء منجر میشوند فکر کرده و آنها را یادداشت نمایید. سعی کنید راهی میانه را پیش بگیرید که رضایت پدرتان را هم در بر داشته باشد. جنبههای فقهی و شرعی سوالات خود را از کارشناسان گروه احکام جویا شوید. (به امید توفیقات روزافزون برای شما) /2681/
سلام. دختری هستم 20ساله و محجبه. که پدری دارم با عقاید نسبتا متفاوت با خودم کاملا مخالفه از اینکه شهدا وطلبه های مشاور دینی و... رو الگوی خودم قرار بدم و همچنین سرزنشم میکنه که بعضی از شهدا محب من هستن ... مخصوصا وقتی میبینه که من پس زمینه گوشی و کامپیوتر یا هرجایی و عکسی از اون شهید گذاشتم. همش میگه این کارت باعث گناهه وتن و بدن اون شهید ومیلرزونی. ولی واقعا من فقط برای این عکساشونو میذارم که اگه زمینه ساز گناهی فراهم میشه با دیدن عکس اونا از اون کار جلوگیری میشه.
خیلی دوست دارم به مزارشون سر بزنم حداقل ماهی یه بار. یا حتی جاهای زیارتی که امام زاده دارن برم اگه مثلا هفته ای یه بار بخوام برم اینجور جاها باهام یه جور بدی برخورد میکنه. یا حتی پدرم میگه افسردگی میاره سالی یه بار برو...
ومن برای هربار رفتنه یواشکیم واقعا دلشوره ودلهره میگیرم. اخه اگه به پدرم بگم اجازه نمیده و ... اگه نگم خوب استرس بدی منو میگیره همش فکر میکنم کار خطایی انجام میدم. پیش خودم همش میگم نکنه پدرم واقعا فکرش درست تره تو این مسائل و من کارم اشتباهه که انقدر پایبند به اینجور چیزام...
من مجبور میشم که زمانی که دانشگاه میرم کلاس هامو که تشکیل نمیشن و به جای اینکه ب خونه برم بدون اجازه پدرم میرم گلزار شهدا ویا حتی هیئت زمانی که وفات باشه...
میخواستم بدونم ایا گناه میکنم بدون اینکه پدرم بدونه میرم؟
اخه واقعا رفتن به گلزار شهدا وهیئت به من ارامش میده وخیلی کمتر دچار گناه میشم یعنی احساس میکنم در پناه اونام و کمکم میکنن وقتی پیششون میرم
و وقتی که نمیرم احساس میکنم خیلی شیطون بهم نزدیک میشه و شهدا رو فراموش میکنم وراهشونو گم میکنم که چیا ازمون خواستن
من مدیون این شهدا واهل بیتم این شهدا دست منو گرفتن و از گناه نجاتم دادن ،واقعا برام غیر ممکنه که نرم پیششون وخادمی نکنم..
خواهش میکنم بهم بگید کارم اشتباهه یانه؟
با عرض سلام و احترام؛
جای بسی خوشنودی است که شما به عنوان یک جوان امروزی اینگونه با شور و اشتیاق نسبت به آرمانهای شهداء و شرکت در مراسم مذهبی پایبند هستید و قصد دارید با استفاده از این ذخائر عظیم معنوی که باعث افتخار و مباهات کشور ما هستند، خود را به قافله آنان پیوند دهید. قطعا هیئات مذهبی، گلزار شهداء و قبور امامزادگان در کشور ما ریسمانی امن هستند که همه میتوانیم با چنگ زدن به آنها خود را از گرداب نجات دهیم.
رگههایی از صفت شخصیتی آرمانگرایی در شما به وضوح دیده میشود. آرمانگرایی باعث میشود در مسیری که طی میکنید مبتلا به زیادهروی شوید. آرمانگرایی افراطی سبب میشود تا خطاهایی در نوع تفکر، استدلالها و اسنادهای شما به وجود آمده و در دراز مدت باعث آزردگی شما و اطرافیانتان گردد. توجه داشته باشید که به صورت کلی افراط و تفریط در هر امری نادرست است. البته بروز چنین وضعیتی اختصاص به شما ندارد و افراد زیادی درگیر چنین مسائلی هستند.
کاش میتوانستیم به این مساله از زاویه دید پدرتان نیز نگاه کنیم. طبعا ایشان نیز نگران شماست و برای این اقدامات دلایلی ارائه میکنند. شاید دلایلی که از قول پدرتان نقل کردید ظاهر کار باشند. برای بررسی دقیقتر بایستی ریشههای چنین دلایلی از سوی ایشان مشخص شوند. احتمال دارد ایشان به دلیل برخی زیادهرویهای شما دچار حساسیت نسبت به این مسائل شده باشند؛ یا شاید مسائل دیگری مد نظرشان باشد که ما از آن بیخبریم. با توجه به متن سوال این احتمال که ایشان نسبت به برخی زیادهرویهای شما حساس شده باشند قویتر میشود.
ادامه رفتارهای پنهانی به صلاح نیست. این رفتارها میتوانند در دراز مدت شما را از پدر و فضای خانه دور کنند یا اینکه حساسیت پدر را نسبت به شما بیشتر نمایند.
برخی خطاها در استدلال شما به وضوح در متن سوال مشاهده میشوند. در جایی گفتید: (رفتن به گلزار شهدا وهیئت به من ارامش میده وخیلی کمتر دچار گناه میشم). شما به گونهای صحبت میکنید گویا اگر به این اماکن مشرف نشوید، دائما در حال گناه خواهید بود. این استدلال همراه با اغراق است. آیا هیچ راه دیگری برای ترک گناه وجود ندارد؟ آیا شرایط زندگی شما آنقدر ناجور است که به راحتی امکان گناه در آن مهیا است؟ اصلا تعریف شما از گناه چیست؟ در جایی دیگر بیان کردید: (وقتی که نمیرم احساس میکنم خیلی شیطون بهم نزدیک میشه و شهدا رو فراموش میکنم وراهشونو گم میکنم). مگر قدم گذاشتن در مسیر شهداء فقط با حضور در مزار آنها صورت میگیرد؟ خوب است به سرنوشت افرادی توجه نمایید که در زمان امامان معصوم علیهم السلام زندگی کرده و هر روز شاهد و ناظر امام زمان خود بودند، با اینحال دچار لغزش و انحراف شدند.
هر چند قرار گرفتن در اماکن مذهبی، زیارت گلزار شهدا، زیارت قبور امامزادگان و شرکت در هیئات مذهبی اعمالی شایسته بوده و هدایت انسان را تسهیل میکنند، اما انسان موجودی مختار آفریده شده است. حتی میتوان در بدترین شرایط، بهترین بود. برعکس آن نیز صادق است. افرادی هستند که در بهترین شرایط، تبدیل به بدترین و گناهکارترین افراد میشوند. آنچه اهمیت دارد این است که شما با قوه اختیار از پس وسوسهها برآیید، حتی اگر در بدترین شرایط زندگی کنید. خداوند متعال نیز از هر کسی به اندازه و قدر توان و امکاناتش توقع طاعت دارد.
ادامه راه شهداء، توجه به آرمانها و خواستههای آنان وظیفه فرد فرد ما است. اما جلب رضایت پدر و پنهانکاری نکردن نیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند.
توصیه ما این است که مدتی موارد حساسیتزا را کم کنید. چیزهایی که سبب ناراحتی و شکایت پدر میشوند را بروز ندهید. بر وظایف دینی روزانه خود مانند نماز و ... استوار باشید. به راههای دیگری که باعث خشنودی خداوند و پیروی راه شهداء منجر میشوند فکر کرده و آنها را یادداشت نمایید. سعی کنید راهی میانه را پیش بگیرید که رضایت پدرتان را هم در بر داشته باشد.
جنبههای فقهی و شرعی سوالات خود را از کارشناسان گروه احکام جویا شوید.
(به امید توفیقات روزافزون برای شما)
/2681/
- [آیت الله مظاهری] رفتن به سفر زیارتی در ماه مبارک رمضان چه حکمی دارد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] آیا رضایت پدر و مادر در رفتن به مجالس عزایِ سید الشهداء علیهالسلام واجب است؟ و بدون رضایت ایشان میتوان در این مجالس شرکت کرد؟
- [آیت الله مظاهری] آیا نایب در حج و یا اماکن مذهبی و قبور ائمه، خودش هم ثواب می برد؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا استفاده از نقوش برجسته ی اماکن مذهبی چون خانه خدا و طواف کنندگان و... در مساجد جایز است؟
- [آیت الله بهجت] آیا برای بیرون رفتن از خانه، اجازه پدر برای دختر لازم است؟
- [آیت الله مظاهری] آیا برای بیرون رفتن از خانه، اجازه پدر برای دختر لازم است؟
- [آیت الله اردبیلی] شرکت در مجالس و اماکن مذهبی که با استفاده از دف مدیحه سرائی ائمه اطهار(سلام الله علیهم اجمعین) صورت میگیرد چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مظاهری] آیا اذن پدر برای دانشجویان در مورد رفتن به نماز جمعه و جماعات و کلاس های تفریحی لازم است؟
- [آیت الله بهجت] آیا اذن پدر برای دانشجویان در مورد رفتن به نماز جمعه و جماعات و کلاس های تفریحی لازم است؟
- [سایر] نقش پدر در تربیت مذهبی فرزند چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز خواندن در اماکن عمومی مانند هتل ها، مسافرخانه ها و حمام ها که برای ورود مسافران و مشتریان آماده است اشکال ندارد ولی نماز خواندن برای دیگران که مسافر و مشتری آن اماکن نیستند اگر قرینه ای که دلالت بر رضایت صاحب آن بکند وجود داشته باشد مانع ندارد، و نماز خواندن در اماکن خصوصی بدون اجازه مالک آن جایز نیست، ولی اگر اجازه تصرّفات دیگری دهد که معلوم شود برای نماز خواندن نیز راضی است می تواند در آنجا نماز بخواند. مثل اینکه کسی را برای صرف غذا و استراحت دعوت کند که مسلماً برای نماز رضایت دارد.
- [آیت الله مظاهری] در کفالت رضایت کسی که حقّ بر عهده اوست لازم نیست، بنابراین رضایت بدهکار شرط نمیباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در کفالت رضایت کسیکه حق بر عهده او است لازم نیست بنابر این رضایت بدهکار شرط نمی باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در کفالت رضایت کسی که حق بر عهده اوست لازم نیست، بنابراین رضایت بدهکار شرط نمی باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر پدر و جد پدری غائب باشند، به طوری که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدری اجازه بگیرند. و همچنین اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و بخواهد با پسری که شرعاً و عرفاً هم کفو او می باشد ازدواج کند و پدر و جدّ پدری بدون جهت مانع می شوند و سخت گیری می کنند در این صورت نیز اجازه آنان لازم نیست، و همینطور اگر دختر باکره نباشد اجازه پدر و جدّ لازم نیست، حتّی در صورتی که بدون شوهر رفتن، به او نزدیکی شده باشد.
- [آیت الله مظاهری] صلح از عقود لازم است یعنی بدون رضایت یکدیگر نمیتوانند صلح را به هم بزنند.
- [آیت الله مظاهری] اجاره از عقود لازم است، یعنی بدون رضایت یکدیگر نمیتوانند اجاره را به هم بزنند.
- [آیت الله اردبیلی] وضو گرفتن از حوض پاساژها و مسافرخانهها و مانند آنها، برای کسانی که ساکن آن اماکن نیستند، در صورتی صحیح است که معمولاً کسانی هم که ساکن آن جاها نیستند، با آب آنها وضو بگیرند و وضو گرفتن آنان نشانه رضایت صاحبان آن محل باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پدر یا جدّ پدری میتوانند دختری را که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد در صورتی که باکره باشد شوهر دهند و مستحبّ و مطابق احتیاط استحبابی آن است که رضایت دختر را در این مورد جلب کنند و اجازه مادر و برادر لازم نیست و اگر دختر باکره بالغه رشیده بخواهد با کسی ازدواج کند و پدر و جدّ پدری اجازه نمیدهند، چنانچه ممانعت ایشان بدون رعایت مصلحت دختر باشد، اجازه آنان لازم نیست، ولی اگر آنها ازدواج را به صلاح دختر ندانسته لذا ممانعت به عمل آورند، ازدواج دختر بدون اجازه پدر یا جدّ پدری باطل است.
- [آیت الله بروجردی] اگر پدر و جد پدری غائب باشند، یا دختر باکره نباشد، اجازهی پدر و جد لازم نیست.