من دختری هستم 25ساله. دوران دانشجویی با پسری توی دانشگاه آشنا شدم 1سال دوستی ما طول کشید توی اون یک سال من مادام خونشون میرفتم ولی دختر هستم.به علت یکسری مشکلات اون منو ترک کرد که هر دو مقصر بودیم ولی من نتونستم فراموشش کنم من هرروز به یادش بودم تا اینکه از سربازی برگشت و خواست منو ببینه،و بعد یک سال دوری به من پیشنهاد ازدواج داد.من پیش مشاوره رفتم و گفتن همه شرایطتو بگو که خونواده مذهبی و متعصبی داری و بعد این رابطه رو خونوادگی کن ولی وقتی بهش گفتم گفت صبرکن کار پیدا کنم بابامم برام خونه و ماشین بگیره منم دیدم حرفش منطقیه ولی غافل از اینکه اون فقط در ظاهر شرایط منو پذیرفته بود و من هروز عاشق تر از دیروز.این رو هم بهتون بگم که ما رابطمون عالی بود و رابطه جنسی توی دوستی دوبارمون نداشتیم.ولی حالا بعد 1.5سال که هم خونه داره هم ماشین و هم کار میگه دوستت دارم ولی از شرایط خونوادت بیزارم.خونواده خودش بسیار اپن مایند هستن.15روزه فوق العاده سرد شده اصلن زنگ نمیزنه گاهیم زنگ میزنه منو امیدوار میکنه دوباره فردا میگه این رابطه رو تموم کنیم نمیتونم با خونوادت کنار بیام. در رابطه با موضوع مذکور توجه داشته باشید که تجربه بهترین معلم است، لذا از گذشته و تجربه خود در این زمینه درس بگیرید و خطاهای گذشته را تکرار نکنید. تعامل پسر و دختر در صورتیکه در بستر زمان ادامه داشته باشد، خواه ناخواه، آسیبهای متعدد اخلاقی، اجتماعی و روانشناختی را به دنبال دارد. در این میان با توجه به عاطفی بودن شخصیت بانوان، این دختر است که رفته رفته وابسته میشود و آقایان کمتر تحت تاثیر این وابستگی قرار میگیرند. با توجه به تجربیات بالینی، پسرانی که پس از ورود به رابطه دوستی، به بهانههای مختلف از خواستگاری رسمی امتناع میکنند قابل اطمینان نیستند. بنابراین راه منطقی این است که یک دامنه زمانی محدود مثلا یکماه به ایشان فرصت دهید تا در خصوص خواستگاری و ازدواج با شما تصمیم نهایی را اتخاذ کنند در صورتیکه همچنان این بهانه و امتناع ادامه داشته باشد، به نفع شماست که دور چنین ارتباط و خواستهای خط قرمز بکشید! و هیچگاه منتظر ایشان نمانید. چرا که در غیر اینصورت باید بدانید در بانکی ورشکسته سرمایهگذاری کردهاید که آینده و آرامش شما را با مخاطره مواجه میسازد. ادامه این ارتباط مانند ورود به یک دالان تو در تو است که هرچقدر بیشتر در آن ورود پیدا کنید راه بازگشت برای شما دشوارتر خواهد بود. در این مسیر از خدای متعال استعانت بجویید و مراقب وسوسه های شیطان باشید. در پناه خدای متعال موفق باشید.
من دختری هستم 25ساله. دوران دانشجویی با پسری توی دانشگاه آشنا شدم 1سال دوستی ما طول کشید توی اون یک سال من مادام خونشون میرفتم ولی دختر هستم.به علت یکسری مشکلات اون منو ترک کرد که هر دو مقصر بودیم ولی من نتونستم فراموشش کنم من هرروز به یادش بودم تا اینکه از سربازی برگشت و خواست منو ببینه،و بعد یک سال دوری به من پیشنهاد ازدواج داد.من پیش مشاوره رفتم و گفتن همه شرایطتو بگو که خونواده مذهبی و متعصبی داری و بعد این رابطه رو خونوادگی کن ولی وقتی بهش گفتم گفت صبرکن کار پیدا کنم بابامم برام خونه و ماشین بگیره منم دیدم حرفش منطقیه ولی غافل از اینکه اون فقط در ظاهر شرایط منو پذیرفته بود و من هروز عاشق تر از دیروز.این رو هم بهتون بگم که ما رابطمون عالی بود و رابطه جنسی توی دوستی دوبارمون نداشتیم.ولی حالا بعد 1.5سال که هم خونه داره هم ماشین و هم کار میگه دوستت دارم ولی از شرایط خونوادت بیزارم.خونواده خودش بسیار اپن مایند هستن.15روزه فوق العاده سرد شده اصلن زنگ نمیزنه گاهیم زنگ میزنه منو امیدوار میکنه دوباره فردا میگه این رابطه رو تموم کنیم نمیتونم با خونوادت کنار بیام.
در رابطه با موضوع مذکور توجه داشته باشید که تجربه بهترین معلم است، لذا از گذشته و تجربه خود در این زمینه درس بگیرید و خطاهای گذشته را تکرار نکنید.
تعامل پسر و دختر در صورتیکه در بستر زمان ادامه داشته باشد، خواه ناخواه، آسیبهای متعدد اخلاقی، اجتماعی و روانشناختی را به دنبال دارد.
در این میان با توجه به عاطفی بودن شخصیت بانوان، این دختر است که رفته رفته وابسته میشود و آقایان کمتر تحت تاثیر این وابستگی قرار میگیرند.
با توجه به تجربیات بالینی، پسرانی که پس از ورود به رابطه دوستی، به بهانههای مختلف از خواستگاری رسمی امتناع میکنند قابل اطمینان نیستند.
بنابراین راه منطقی این است که یک دامنه زمانی محدود مثلا یکماه به ایشان فرصت دهید تا در خصوص خواستگاری و ازدواج با شما تصمیم نهایی را اتخاذ کنند در صورتیکه همچنان این بهانه و امتناع ادامه داشته باشد، به نفع شماست که دور چنین ارتباط و خواستهای خط قرمز بکشید! و هیچگاه منتظر ایشان نمانید. چرا که در غیر اینصورت باید بدانید در بانکی ورشکسته سرمایهگذاری کردهاید که آینده و آرامش شما را با مخاطره مواجه میسازد.
ادامه این ارتباط مانند ورود به یک دالان تو در تو است که هرچقدر بیشتر در آن ورود پیدا کنید راه بازگشت برای شما دشوارتر خواهد بود.
در این مسیر از خدای متعال استعانت بجویید و مراقب وسوسه های شیطان باشید.
در پناه خدای متعال موفق باشید.
- [سایر] دوستی دو جنس مخالف چه حکمی دارد؟ حکم انواع دوستی بین دو جنس مخالف را بیان کنید.
- [سایر] چرا جوان ها به جنس مخالف جذب می شوند؟ و اشکال دوستی های خیابانی چیست؟
- [سایر] در مورد دوستی جنس مخالف چه دیدگاه هایی وجود دارد؟ این کار چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] نظر اسلام در خصوص روابط دختر و پسر چیست و چه ایرادی دارد انسان دوستی از جنس مخالف داشته باشد؟
- [سایر] اظهار دوستی به جنس مخالف در این حد که بگوید من تو را دوست دارم، چه حکمی دارد؟
- [سایر] آیا دوستی با جنس مخالف به هدف امر به معروف و نهی از منکر جایز است؟
- [سایر] چرا کسانی ما را از دوستی با جنس مخالف نهی می کنند، که خود در آرزوی آغوش حور العین هستند؟
- [سایر] سلام میخواستم نقش دوستی با جنس مخالف را در نابسامانی های زوجیتی توضیح بدین چه ازدواج با خود اون فرد باشه چه با کسی دیگر
- [سایر] چگونه از گذشته خواستگارم و اینکه آیا قبلا با جنس مخالف ارتباط برقرار کرده یا نه مطلع شوم؟ همیشه برام یک معظل بوده که بدانم آیا خواستگارم قبل از من با دختری رابطه دوستی برقرار کرده یا نه؟
- [سایر] چه موقع می توان از پزشک جنس مخالف استفاده نمود؟
- [امام خمینی] کسی که می داند روزه برای او ضرر ندارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد،باید روزه بگیرد. و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه نگیرد، و اگر روزه بگیرد، صحیح نیست، مگر آن که به قصد قربت بگیرد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میداند روزه برای او ضرر ندارد، اگرچه پزشک نیز بگوید: (ضرر دارد)، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برای او ضرر دارد، اگرچه پزشک نیز بگوید: (ضرر ندارد)، نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد، صحیح نیست، مگر آن که به قصد قربت روزه بگیرد و بعد معلوم شود ضرر نداشته است.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که میداند روزه برای او ضرر ندارد، اگر چه دکتر بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه نگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست مگر این که به قصد قربت روزه بگیرد بعد معلوم شود ضرر نداشته که در این صورت صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که میداند روزه برای او ضرر ندارد، اگر چه پزشک بگوید ضرر دارد باید روزه بگیرد، و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد، اگر چه پزشک بگوید ضرر ندارد باید روزه نگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست، مگر آنکه بقصد قربت بگیرد و بعد معلوم شود ضرر نداشته است.
- [آیت الله سیستانی] شریکی که اختیار سرمایه شرکت با اوست باید به قرار داد شرکت عمل کند ، مثلاً اگر با او قرار گذاشتهاند که نسیه بخرد یا نقد بفروشد یا جنس را از محل مخصوصی بخرد ، باید به همان قرار داد رفتار نماید ، و اگر با او قراری نگذاشته باشند ، باید به طور معمول معامله کند ، و داد و ستدی نماید که برای شرکت ضرر نداشته باشد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که می داند روزه برای او ضرر ندارد؛ اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد؛ باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد؛ اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد؛ باید روزه نگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست و اگر شک کند روزه برای او ضرر دارد یا نه دکتر حاذق موثق بگوید ضرر دارد یا ندارد لازم است از قول او تبعیت کند.
- [آیت الله بهجت] کسی که فطره چند نفر را میدهد، لازم نیست همه را از یک جنس بدهد و اگر مثلاً فطره بعضی را گندم و فطره بعض دیگر را جو بدهد کافی است، و همچنین میتواند بعضی را جنس و بعضی دیگر را قیمت بدهد، خواه قیمت همان جنس یا قیمت جنس دیگر، ولی بنابر احتیاط واجب یک فطره را از دو جنس ندهد و اگر قیمت را میدهد قیمت دو جنس را مخلوط نکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر طبیب بگوید روزه ضرر دارد اما او با تجربه دریافته است که ضرر ندارد، باید روزه بگیرد و در صورت معلوم نبودن ضرر، می تواند یکی دو روز تجربه کند و بعد طبق دستور بالا عمل نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که میترسد روزه برایش ضرر داشته باشد، اگر چه دکتر بگوید ضرر ندارد نباید روزه بگیرد و کسی که نمیترسد باید روزه بگیرد، اگر چه دکتر بگوید ضرر دارد.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که می داند روزه برای او ضرر ندارد ، اگر چه دکتر بگوید ضرر دارد ، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد اگر چه دکتر بگوید ضرر ندارد ، باید روزه نگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست .