آنچه روشن است اینکه این مساله، کششی غریزی است. که خدای متعال در وجود بشر قرار داده است و باید به چرایی وجود این میل در درون خود بنگریم، تا متوجه شویم مسیر صحیح بودن این ارتباطات و دوستی ها چیست. برای همین باید توجه کنیم که:
خدای متعال تمام مخلوقات خویش را از هدایت متناسب با وجودشان بهره مند کرده است:
(رَبُّنَا الَّذی أَعْطی کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی[طه/50] پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده سپس هدایت کرده است!)
این هدایت ها، انواع مختلفی دارد. هدایت غریزی مانند اینکه گیاه با هدایت غریزی، رشدش به سمت بیرون از خاک است. هدایت عقلانی، مثل اینکه بشر با سنجش به سمت استفاده از داروی تلخ یا دردآور می رود، و هدایت وحیانی که انسان را در ابعاد وجودی غیر مادی راهبری می کند.
در حیوانات و گیاهان آنچه به چشم می آید، هدایت غریزی است که هر حیوانی، چرخه زندگی خویش را با بهره گیری از هدایت غریزی طی می کند. اما انسان از هر سه نوع هدایت بهره برده است. و علیرغم اینکه هدایت غریزی، بیشتر برای حیوانات است اما انسان نیز از آن بی بهره نیست. مثل آنکه طفل شیر خوار، روش تغذیه خود از سینه مادر را با هدایت غریزی در می یابد.
در واقع دست حکمت الهی، تمام نیازهای ما را در نظر گرفته و برای هر شان از شئون زندگی ما، هدایتی قرار داده است تا زندگی مان به سامان برسد. که اگر آن هدایت نبود، ما به مقصد وجودی خویش نمی رسیدیم.
مثلا فرض کنید اگر انسان ها، احساس گرسنگی و تشنگی نداشتند! و از غذا خوردن لذت نمی بردند. آیا نسل بشر منقرض نمی شد؟ آیا افراد حاضر بودند که رنج و مشقت زیادی برای غذا خوردن تحمل کنند؟ اکنون بسیاری از افراد یک ماه، زحمات طاقت فرسا تحمل می کنند تا در انتهای ماه بتوانند پول دریافت کرده و با آن مواد خوراکی بخرند! و چه بسا برای آماده شدن یک غذا، نیاز به چند ساعت آشپزی نیز باشد! اگر گرسنگی به انسان فشار نمی آورد و غذا خوردن برای انسان لذت نداشت، بسیاری از افراد، غذا خوردن را رها می کردند و اصلا به این مساله که برایشان لازم است، کاری نداشتند! نظیر آنکه همه می دانیم ورزش برای سلامتی مان لازم است اما بسیاری به آن بی اعتنایی کامل می کنیم!
در مساله غریزه جنسی نیز امر به همین منوال است. اگر بنا بود، امر تولید مثل به عقل انسان سپرده شود، قطعا نسل بشر منقرض می شد. چرا که افراد حاضر نمی شدند مسئولیت ها و مشقات بسیار زندگی مشترک را تحمل کنند تا نسل بشر ادامه بیابد. به همین دلیل خدای متعال برای سنی که توانایی تشکیل خانواده و تولید مثل را داریم، غریزه جنسی را در وجودمان فعال کرده است.
با این توضیحات روشن است که غریزه جنسی، تنها در آن جا که سبب تشکیل خانواده می شود، در مسیر صحیح خود قرار گرفته است. البته خدای متعال فواید دیگری نیز در ازدواج قرار داده است. مثل آرامش و انسی که از وجود همسر به دست می آید:
(وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً[روم/21] و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.)
پس روشن است که دوستی های خیابانی، انحرافی از مسیر صحیح زندگی بشر است. امری که مضرات و آفات بسیاری داشته و کانون خانواده ها را به شدت تهدید می کند. و هیچ چشم بازی نمی تواند از نتایج تجربه غرب در این عرصه بهره نگیرد! و در نیابد که این لذات زود گذر به این شکل، چه مشکلات و بدبختی هایی در پی دارد!
غرب سال ها پیش دریافت که از نعمت عشق محروم است که رمز آن در دسترسی آسان به جنس مخالف بود! و حال کم کم از داشتن نعمت پدر و مادر نیز محروم می شود! چرا که در کنار آمار بالای طلاق، در بعضی از کشورها، نیمی از فرزندان، فرزند نامشروع هستند و از ابتدا، پدرشان معلوم نیست. و در چنین بستری، تربیتی صحیح شکل نخواهد گرفت و دومینوی فروپاشی جامعه از همین جا شروع می شود. که خدای متعال ما را از تمدن غرب و آسیب هایش مصون بدارد.
