یک سال پیش در محیط کار فریب افکار شیطانی مردی را خوردم که خود را عاشق پیشه و قصدش را ازدواج عنوان کرد. بعد از شش ماه رابطه تلفنی و بازی دادن احساسات و باورم متوجه شدم با دختران وزنان زیادی حتی در حد رابطه نامشروع ارتباط داشته است. من که تا به حال به کسی دل نبسته بودم این اتفاق سخت ترین و دردآورترین اتفاق زندگی ام بود. ضمن اینکه با توجه به مشکلات خانوداگی که داشتم با تمام وجود دلبسته شده بودم و او را پناهگاه تنهایی هایم می دانستم. حدود یکسال است از آن ماجرا میگذرد و من به شدت افسرده و گوشه گیر شدهام نسبت به همه مردها بی اعتماد و بدبین و شکاک شده ام. حال روحی خوبی ندارم. حتی نمیتوانم دیگر به هیچ موردی برای ازوداج فکر کنم چرا که تمام باور اعتماد من ویران شده است. چطور میتوانم این خاطره تلخ را فراموش کنم. چطور؟ ضمن عرض سلام و تحیت از حسن اعتماد شما خواهر گرامی سپاسگزارم. همچنین از وضعیت پیش امده متاسفم و امیدوارم با لطف حضرت رب هرچه سریعتر موقعیت خود را بازسازی کنید. در خصوص این موضوع به نکات زیر توجه بفرماید؛ 1- به این اتفاق به چشم یک تجربه نگاه کنید و در کنار نقاط منفی و آسیبهایی که از این رهگذر متوجه شما شده است، به این نکته بیاندیشید که با کمک خدای متعال، پیش از متحمل شدن دیگر آسیبهای اخلاقی، روانی و....، هویت این فرد برای شما فاش شد. به این بیندیشید که اگر خدای ناخواسته شما بعد از ازدواج، متوجه شخصیت چنین فردی می شدید. 2- نباید اجازه دهید گرفتار تعمیم مبالغه آمیز شوید. همانطور که اعتماد و ارتباط شما با این شخص غلط و اشتباه بوده است، تعمیم دان شخصیت و ویژگیهای اخلاقی او به دیگران نیز، خطای دیگری است که لازم است از ان اجتناب شود. شما نباید ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، اعتقادی و هویتی افراد را فراموش کنید، چرا که به تعداد افراد بشر، شخصیت متمایز و متفاوت وجود دارد. 3- آسیبی که متوجه شما شده است معلول اعتماد بی پایه و بدون دلیل شما بوده است، پس همیشه از اعتماد بدون پشتوانه بپرهیزید اما نباید از اعتمادی که همراه با دلیل و پشتوانه است، خود را محروم کنید. 4- سعی کنید نه در گذشته زندگی کنید و نه در آینده. بلکه " اینجا و اکنون " را دریابید. با تجربه گذشته، آینده خود را آباد نمایید. 5- کمتر به خاطرات گذشته دامن بزنید و افکار پیرامون آن را پرورش ندهید. به این منظور پیشنهاد می شود؛ وقایع گذشته مربوط به این ارتباط را، با تمام جزییات بنویسد، مرور کنید و بخوانید، سپس پاره کنید و دور بریزید! در صورت امکان برای چند روز این کار را انجام دهید و در ادامه، سعی کنید به این خاطرات نیندیشید و نسبت آن بی اعتنا و کم توجه باشید. 6- از خلوت و تنهایی فاصله بگیرید و حضور خود را در جمع (مذهبی، فامیلی، دوستانه و...) افزایش دهید. 7- اجازه ندهید لبخند از چهره شما فاصله بگیرد، هر چند که لبخندی ساختگی باشد! 8- تفریح، مسافرت برای روحیه شما مفید است. 9- از ورزش منظم غفلت نکنید، پس در اولین فرصت در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کنید. 10- به تغذیه سالم ( یاد و نام خدا، شکرگزاری، غذای مطابق طبع و مزاج، حذف غذاهای فست فودی و...) و خواب مناسب (خواب سرشب، حذف و یا کاهش خواب روز، پرهیز لز کم خوابی و پرخوابی، نام خدای متعال و...) توجه ویزه داشته باشید. 11- برای ازدواج بهتر است از چنین وضعیتی فاصله بگیرید وسپس اقدام به ازدواج و یا پاسخ مثبت به خواستگار بدهید. 12- بعد از برطرف شدن این وضعیت، موضوع ازدواج را به شیوه سنتی دنبال نمایید. 13- همیشه از خدای متعال استعانت بجویید. انتظار می رود با توجه و رعایت نکات فوق (حداقل بخشی که برای شما مقدور است)، از این وضعیت خارج شوید، اما در صورت تدوام احتمالی این وضعیت به صورت حضوری با یک روانشناس مشورت نمایید.
یک سال پیش در محیط کار فریب افکار شیطانی مردی را خوردم که خود را عاشق پیشه و قصدش را ازدواج عنوان کرد. بعد از شش ماه رابطه تلفنی و بازی دادن احساسات و باورم متوجه شدم با دختران وزنان زیادی حتی در حد رابطه نامشروع ارتباط داشته است. من که تا به حال به کسی دل نبسته بودم این اتفاق سخت ترین و دردآورترین اتفاق زندگی ام بود. ضمن اینکه با توجه به مشکلات خانوداگی که داشتم با تمام وجود دلبسته شده بودم و او را پناهگاه تنهایی هایم می دانستم. حدود یکسال است از آن ماجرا میگذرد و من به شدت افسرده و گوشه گیر شدهام نسبت به همه مردها بی اعتماد و بدبین و شکاک شده ام. حال روحی خوبی ندارم. حتی نمیتوانم دیگر به هیچ موردی برای ازوداج فکر کنم چرا که تمام باور اعتماد من ویران شده است. چطور میتوانم این خاطره تلخ را فراموش کنم. چطور؟
ضمن عرض سلام و تحیت از حسن اعتماد شما خواهر گرامی سپاسگزارم.
همچنین از وضعیت پیش امده متاسفم و امیدوارم با لطف حضرت رب هرچه سریعتر موقعیت خود را بازسازی کنید.
در خصوص این موضوع به نکات زیر توجه بفرماید؛
1- به این اتفاق به چشم یک تجربه نگاه کنید و در کنار نقاط منفی و آسیبهایی که از این رهگذر متوجه شما شده است، به این نکته بیاندیشید که با کمک خدای متعال، پیش از متحمل شدن دیگر آسیبهای اخلاقی، روانی و....، هویت این فرد برای شما فاش شد. به این بیندیشید که اگر خدای ناخواسته شما بعد از ازدواج، متوجه شخصیت چنین فردی می شدید.
2- نباید اجازه دهید گرفتار تعمیم مبالغه آمیز شوید. همانطور که اعتماد و ارتباط شما با این شخص غلط و اشتباه بوده است، تعمیم دان شخصیت و ویژگیهای اخلاقی او به دیگران نیز، خطای دیگری است که لازم است از ان اجتناب شود. شما نباید ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، اعتقادی و هویتی افراد را فراموش کنید، چرا که به تعداد افراد بشر، شخصیت متمایز و متفاوت وجود دارد.
3- آسیبی که متوجه شما شده است معلول اعتماد بی پایه و بدون دلیل شما بوده است، پس همیشه از اعتماد بدون پشتوانه بپرهیزید اما نباید از اعتمادی که همراه با دلیل و پشتوانه است، خود را محروم کنید.
4- سعی کنید نه در گذشته زندگی کنید و نه در آینده. بلکه " اینجا و اکنون " را دریابید. با تجربه گذشته، آینده خود را آباد نمایید.
5- کمتر به خاطرات گذشته دامن بزنید و افکار پیرامون آن را پرورش ندهید. به این منظور پیشنهاد می شود؛ وقایع گذشته مربوط به این ارتباط را، با تمام جزییات بنویسد، مرور کنید و بخوانید، سپس پاره کنید و دور بریزید!
در صورت امکان برای چند روز این کار را انجام دهید و در ادامه، سعی کنید به این خاطرات نیندیشید و نسبت آن بی اعتنا و کم توجه باشید.
6- از خلوت و تنهایی فاصله بگیرید و حضور خود را در جمع (مذهبی، فامیلی، دوستانه و...) افزایش دهید.
7- اجازه ندهید لبخند از چهره شما فاصله بگیرد، هر چند که لبخندی ساختگی باشد!
8- تفریح، مسافرت برای روحیه شما مفید است.
9- از ورزش منظم غفلت نکنید، پس در اولین فرصت در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کنید.
10- به تغذیه سالم ( یاد و نام خدا، شکرگزاری، غذای مطابق طبع و مزاج، حذف غذاهای فست فودی و...) و خواب مناسب (خواب سرشب، حذف و یا کاهش خواب روز، پرهیز لز کم خوابی و پرخوابی، نام خدای متعال و...) توجه ویزه داشته باشید.
11- برای ازدواج بهتر است از چنین وضعیتی فاصله بگیرید وسپس اقدام به ازدواج و یا پاسخ مثبت به خواستگار بدهید.
12- بعد از برطرف شدن این وضعیت، موضوع ازدواج را به شیوه سنتی دنبال نمایید.
13- همیشه از خدای متعال استعانت بجویید.
انتظار می رود با توجه و رعایت نکات فوق (حداقل بخشی که برای شما مقدور است)، از این وضعیت خارج شوید، اما در صورت تدوام احتمالی این وضعیت به صورت حضوری با یک روانشناس مشورت نمایید.
- [سایر] چه کنیم که بر افکار خود به خصوص افکار شیطانی پیروز شویم؟
- [سایر] وسواس و افکار شیطانی ام را چگونه درمان کنم؟
- [سایر] چگونه با وسواس و افکار شیطانی مبارزه کنم؟
- [سایر] سلام حاج آقا خوبین من هروقت شما میای سمنان میام دیدنتو یه مشکلی برام ÷یش اومد یکساله که افکار شیطانی واندیشه های شیطانی عذابم می ده اینگار شیطان به من دستور می ده دیگه خسته شدم کمک کنید..دارم به مرز خودکشی می رسم منتظر جوابتونم یا علی
- [سایر] پیگیری و بسیار فوری با سلام 1-راه مقابله با خشم وغضب بسیار زیاد(از اونایی که قیافه انسان شیطانی میشود)چیست؟ 2-راه مقابله با افکار پلید و مستهجن نسبت به... چیست؟
- [سایر] اگر مردی زنی را فریب دهد که از شوهر طلاق بگیرد و زن او شود؛ آیا این طلاق و عقد صحیح است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر مردی با اکراه، یا اجبار، یا فریب، با مرد یا کودک نابالغی لواط کند، و موجب پارگی مقعد گردد; آیا این جراحت ارش دارد؟
- [سایر] سلام من دو سال است که تصمیم به بچه دارشدن گرفتم اما هنوز موفق نشدم به همین خاطر دچار نگرانی و دغدغه فکری مستمر هستم و دکترم معتقد است این استرس باردار شدن مرا به تعویق می اندازد. اما من نمیدانم باید چه کاری بکنم تا اینقدر در این مورد افکار منفی در ذهنم بوجود نیاید.لطفا کمکم کنید
- [سایر] سلام. خسته نباشید. من مدتهاست که دچار مشکلی شده ام تا می خواهم درس بخوانم تمامی افکار بد و منفی به سراغم می آید. مثلا اینکه کسی با من بد رفتار کرده یا یک خاطره بد از گذشته و ... بعضی وقتها حتی به نگرانی های آینده نیامده هم فکر می کنم. نمی دانم چیکار کنم تا تمرکزم بیشتر و این نگرانی ها از بین برود. لطفا مرا راهنمایی کنید؟
- [آیت الله نوری همدانی] مردی که همسرش را طلاق میدهد، دختر 12 ساله آنها با کدامیک از مرد یا زن زندگی کند (یعنی اگر پدر بخواهد دخترش با او زندگی کند آیا خود دختر میتواند مخالفت کند و اگر نزدیکان زن یا خود آن زن، دختر را فریب داده باشند یا ترغیب کرده باشند یا نسبت به پدرش بدبین کرده باشند) در این صورت دختر با پدر باید زندگی کند یا با مادرش؟