آیا این حرف از ابوبکر صحت دارد که گفته کاش به خانه فاطمه حمله نمیکردم؟
بنابر نقلهای متعدد ابوبکر می گوید که ایکاش 3 کار را ترک می کردم و انجام نمیدادم:   1- ایکاش به خانه فاطمه (سلام الله علیها ) کاری نداشتم و آن را نمی گشودم ، اگر چه با اعلان جنگ آن را بر من بسته بودند .   2- ایکاش ( فجائه سلمی ) را می کشتم و یا آزادش می کردم ولی او را به آتش نمیسوزاندم   3- و ایکاش در روز سقیفه ، کار را بر عهده یکی از آن دو مرد ، عمر بن خطاب و ابوعبیده جراح ، می گذاشتم تا او امیر میشد و من وزیر می شدم.      منابع زیادی از اهل سنت ، گواه بر صادر شدن این جملات از ابی بکر می باشند.منابع زیر ( با اختلاف کمی در الفاظ ) بیانگر این ندامت از قول ابوبکر می باشند:   السقیفة وفدک - الجوهری - ص 43 و ص75/ شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 2 - ص 46 -47/ شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 6 - ص 51/ شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 20 – ص24/ تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 30 - ص 418 – 419 – 420 – 421 – 422 - 423/ میزان الاعتدال - الذهبی - ج 3 - ص 108 – 109/ لسان المیزان - ابن حجر - ج 4 - ص 188 – 189/ العقد الفرید - ابن عبد ربه - ج 4 - ص250 یا ج4 - ص 90 ( چاپهای دیگر )/ الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الزینی - ج 1 - ص 24 ،الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الشیری - ج 1 - ص 36/ تاریخ الیعقوبی - الیعقوبی - ج 2 - ص 137/ تاریخ الإسلام - الذهبی - ج 3 - ص 117 - 118/ المعجم الکبیر - الطبرانی - ج 1 - ص 62/ الأحادیث المختارة - ابی عبد الله الحنبلی - ج 1 - ص 87/( وی راجع به این روایت می گوید : و هذا حدیث حسن عن ابی بکر ... یعنی حدیث فوق از قول ابی بکر درست است . )/ کنز العمال - المتقی الهندی - ج 5 - ص 631 – 633/ الاموال - ابو عبید - ج1 - ص 304/ مروج الذهب – المسعودی - ج2 - ص 301 – 302
عنوان سوال:

آیا این حرف از ابوبکر صحت دارد که گفته کاش به خانه فاطمه حمله نمیکردم؟


پاسخ:

بنابر نقلهای متعدد ابوبکر می گوید که ایکاش 3 کار را ترک می کردم و انجام نمیدادم:   1- ایکاش به خانه فاطمه (سلام الله علیها ) کاری نداشتم و آن را نمی گشودم ، اگر چه با اعلان جنگ آن را بر من بسته بودند .   2- ایکاش ( فجائه سلمی ) را می کشتم و یا آزادش می کردم ولی او را به آتش نمیسوزاندم   3- و ایکاش در روز سقیفه ، کار را بر عهده یکی از آن دو مرد ، عمر بن خطاب و ابوعبیده جراح ، می گذاشتم تا او امیر میشد و من وزیر می شدم.      منابع زیادی از اهل سنت ، گواه بر صادر شدن این جملات از ابی بکر می باشند.منابع زیر ( با اختلاف کمی در الفاظ ) بیانگر این ندامت از قول ابوبکر می باشند:   السقیفة وفدک - الجوهری - ص 43 و ص75/ شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 2 - ص 46 -47/ شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 6 - ص 51/ شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 20 – ص24/ تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 30 - ص 418 – 419 – 420 – 421 – 422 - 423/ میزان الاعتدال - الذهبی - ج 3 - ص 108 – 109/ لسان المیزان - ابن حجر - ج 4 - ص 188 – 189/ العقد الفرید - ابن عبد ربه - ج 4 - ص250 یا ج4 - ص 90 ( چاپهای دیگر )/ الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الزینی - ج 1 - ص 24 ،الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الشیری - ج 1 - ص 36/ تاریخ الیعقوبی - الیعقوبی - ج 2 - ص 137/ تاریخ الإسلام - الذهبی - ج 3 - ص 117 - 118/ المعجم الکبیر - الطبرانی - ج 1 - ص 62/ الأحادیث المختارة - ابی عبد الله الحنبلی - ج 1 - ص 87/( وی راجع به این روایت می گوید : و هذا حدیث حسن عن ابی بکر ... یعنی حدیث فوق از قول ابی بکر درست است . )/ کنز العمال - المتقی الهندی - ج 5 - ص 631 – 633/ الاموال - ابو عبید - ج1 - ص 304/ مروج الذهب – المسعودی - ج2 - ص 301 – 302





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین